زندگی و آثار آلبرت هوتوم شیندلر/ حسین مسرت

1398/1/21 ۱۱:۱۹

زندگی و آثار  آلبرت هوتوم شیندلر/ حسین مسرت

آلبرت هوتوم شیندلر در۲۴ سپتامبر( نیک بین،1380،ج2،ص1251: 16 ژوئن) ۱۸۴۶م در اتریش به دنیا آمد.«مهندسی دانش‌آموختۀ دانشگاه لایپزیگ آلمان بود. او در ۱۸۶۸م برای کار تلگراف به ایران آمد و هشت سال پس از آن دولت ایران وی را برای بازرسی خدمات تلگراف استخدام کرد. در ۱۸۸۲م او مدیر کلّ معادن فیروزۀ خراسان شد. هفت سال پس از آن بازرس بانک شاهنشاهی شد.

 

ایرانشناس نامی عصر قاجار

     آلبرت هوتوم شیندلر در۲۴ سپتامبر( نیک بین،1380،ج2،ص1251: 16 ژوئن) ۱۸۴۶م در اتریش به دنیا آمد.«مهندسی دانش‌آموختۀ دانشگاه لایپزیگ آلمان بود. او در ۱۸۶۸م برای کار تلگراف به ایران آمد و هشت سال پس از آن دولت ایران وی را برای بازرسی خدمات تلگراف استخدام کرد. در ۱۸۸۲م او مدیر کلّ معادن فیروزۀ خراسان شد. هفت سال پس از آن بازرس بانک شاهنشاهی شد. در ۱۸۹۴م برکنار شد؛ ولی دو سال پس از آن دوباره دولت وقت ایران وی را به عنوان رایزن در مسائل گوناگونی به ویژه مسائل مربوط به بیگانگان به خدمت گرفت».(ویکی پدیا)امّا نیک بین می نویسد که« بدواً در سرویس تلگرافخانۀ هند و اروپا خدمت می کرده و در 1876 مشاور تلگرافی ایران در وزارت پست وتلگراف ایران بوده است. در مدّت مأموریّت خود در ایران اطّلاعات جغرافیایی فراوانی از سرزمین این کشور به دست آورده و در 1893 به مدیریّت کلّ بانک شاهنشاهی ایران و پس از آن به سمت بازرس کلّ بانک منصوب شده و بعداً مشاور نظامی دولت ایران گردیده است».(نیک بین،همان: 1251-1252) وی به مدّت سی سال مستشار دولت ایران بود.

 

      ایرج رودگرکیا که به نادرست نام کوچک او را به نقل از کتاب « انگلیسیها در میان ایرانیان»،الکساندر نوشته است در بارۀ گزارش کارهای او در ایران می آورد:«از جمله کارشناسانی که در سال 1291ه ق(1874-1253ش)به استخدام دولت ایران درآمد، یکی هم ژنرال الکساندر هوتم شیندلر... است. شیندلر سالها در تشکیلات کمپانی تلگراف هند اروپ در ایران مشغول خدمت بود و سال مذکور، همراه با یک هیئت کارشناسی سیزده نفره به طور رسمی به خدمت دولت ایران درآمد.ابتدا در وزارت علوم که ادارات تلگراف و معادن ایران زیر نظر آن وزراتخانه بود به سمت مشاور در ادارۀ تلگراف مشغول به کار شد و چندی بعد به عنوان مسئول تعمیر خطوط تلگراف مشغول خدمت شد و به تمام نقاط ایران سفر کرد».(رودگرکیا،1385: 58-57) .

 

       او را  از صاحب منصبان آلمانی هم می دانند كه به تابعيّت انگلستان در آمده و در ايران مستخدم شده بود. (رایت ،1364: 216)استخدامِ او به وسيلۀ مخبرالدّوله و به منظور استفاده در كارهای مربوط به تلگراف صورت گرفت. مخبرالسّلطنه(مهدیقلی هدایت)، پسرمخبرالدّوله دربارۀ او مي‌نويسد:« شیندلر صاحب از اجزای تلگرافخانۀ انگلیس بود که پدرم او را اجیر کرده بود، مردی آگاه بود در اکثر ولایات برای سرکشی و تعمیر سیم مسافرت کرده[و]  نقشه از  راهها برداشته بود ، نه از روی مسّاحی بلکه از روی تخمین مسافت به قدم اسب، چند زبان می دانست». (هدایت، مهدیقلی،1344: 43)  در بسياري از كتابها به ويژه تحقيق جامع حسين محبوبي اردكانی: «تاريخ مؤسّسات تمدّنی ايران» تصريح شده كه شيندلر جزءِ نخستين كسانی بود كه در ايران، تلگراف كشيد.(محبوبی اردکانی، 1357،ج2: 211و 229)

 

 ازجمله آثار او که در ایران چاپ شده است، سفرنامه ای است که به نامهای:  سفرنامۀ مشهد و خراسان در کتاب سه سفرنامه به کوشش قدرت الله روشنی زعفرانلو  و سفرنامۀ شیندلر به کوشش فرشاد ابریشمی چاپ شده  که حاصل مشاهدات او در سفر از تهران به مشهد از نهم صفر تا دوم رمضان 1293ق برای کشیدن سیم تلگراف است.  و نام اصلی آن سفرنامۀ تهران به شاهرود و طوس است.

     

       رودگرکیا می آورد که شیندلر از سال 1299ق(1882م – 1261ش) زیر نظر مرتضی قلی خان هدایت مشغول کار شد. سپس می نویسد مخبر الدّوله ، وزیر علوم،  ادارۀ معادن را در اختیار شیندلر قرار داد و او درآن اداره دست به اصلاحاتی زد و تعدادی مهندس ایرانی را مأمور اکتشاف معادن طلا و نقره کرد و چند جواز هم صادر کرد، امّا به سرانجامی نرسید.( رودگرکیا،1385: 58)

 

       جمال زاده هم می نویسد:« شیندلر مدّت مدیدی در ایران دارای ماموریتّهای مهمّ سیاسی از جمله ریاست ادارۀ تذکره بود».(جمال زاده،1376: 69)

 

     با واگذاری امتیاز بانک شاهی واستخراج معادن در سال 1307ه ق(1890 -1269 ش) ، بارون ژولیوس رویتر ، نامبرده را باتوجّه به تجربۀ قبلی اش از سالهای طولانی سکونت در ایران به عنوان رابط عالی خود در ایران  انتخاب و به سمت رئیس ادارۀ بانک معادن ایران استخدام کرد.( رایت ،1364: 216-215) در باره ادامۀ کار شیندلر در ایران،  رودگر کیا می نویسد:« شیندلر سالها همکاری نزدیکی با ژوزف رابینو دی بورگاماله، رئیس بانک شاهی در ایران داشت،…شیندلر از اواخر سال 1312ه ق (1895م- 1274ش) همکاری خود را با وزارت خارجه آغاز کرد و به عضویّت ادارۀ نوپایی به نام ادارۀ رسیدگی به امتیازات درآمد...نامبرده تا سال 1324هق(1905 – 1284ش) در ادارۀ واگذاری مشغول خدمت بود.....لرد کرزن عنصر برجستۀ استعمار انگلیس در کتاب خود(ایران و قضیّۀ ایران ) ضمن تمجید از خدمات شیندلر از او به عنوان یکی از مأمورین برجستۀ انگلیس یاد کرده است».( رودگرکیا،1385: 59)

 

       «به قول آقای تقی‌زاده: "مشارٌاليه در نزدِ مُطّلعين بر مقاماتِ علم او، محتاج به معرّفی نيست و بلاشك در اطّلاع بر اوضاع ايران و احاطه بر تمام امور آن در قرن اخير، اوّلين شخص بود." (مجلّۀ كاوه، دورۀ دوم، ش 5، ص 11 به بعد و [مقالات تقی زاده،ج4،ص129]). وی مدّتها در خدمت دولت بود و مشاغل مختلفی داشت كه از جمله: مترجمی وزارت امور خارجه، رياست ادارۀ تذكره، مهندسی معادن و امثال اينها، و ظاهراً نخستين خدمت او همان است كه خود در آخر رساله به آن اشاره كرده است. درجۀ ژنرالی او معلوم نیست که مربوط به حرفۀ نظامی است یا از درجاتی است که سابقاً در تلگرافخانه معمول بوده است».(روشنی زعفرانلو،1356: 231-230)

 

      محبوبی اردکانی به نقل از کتاب مطلع الشّمس (جلدسوم، ص46)که در سال 1303ق نوشته شده آورده  است : شیندلر 18 سال است که به ایران خدمت می کند».( محبوبی اردکانی، 1357، ج2: 229) رایت در باره شیندلر می نویسد:«شیندلر به روایتی در ارتش ایران هم خدمت می کرده و درناوگان کوچک شاه، درجۀ دریاسالاری داشت». (رایت ،1364: 215)

 

     « او میان سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۱۱ به مقام افتخاری سرکنسولی سوئد رسید. در همین زمان از سوی دولت ایران نشان شیر و خورشید و از سوی دولت بریتانیا نشان امپراتوری هند بدو اهداء شد. در ۱۹۱۱م او به انگلستان رفت.»(ویکی پدیا) وی که از  بیماری نقرس رنج می‌برد، در ۱۵ یا 16ژوئن( نیک بین،1380،ج2: 1252 ، 24 سپتامبر)1916 میلادی در سن هفتاد سالگی درهمان شهر فنستانتون در منطقۀ هانتس انگلستان  درگذشت.

 

در این باره ادوارد بروان ‏ (1926-1862م)  می نویسد:

     « آلبرت هوتوم شیندلر، بسیار اندک از خود و زندگی‌اش صحبت می‌کرد و آن اندک زندگی‌نامۀ موجود از ایشان نیز مربوط به گفته‌های پسرش ال. هوتوم شیندلر است که تا حدودی با او مراوده داشتم. »( براون،1387: 44)

 

       بروان درباره فعّالیّتهای علمی و تخصّصی وی نوشته است:

      «ژنرال سر آلبرت هوتوم ـ شیندلر  در 1868 [در 22سالگی] در سرویس تلگراف هند و اروپایی در ایران مشغول به کار شد. در آنجا، تحت نظارت کلنل سرجان بیتمن چمپین  و دیگر مدیران سازمان، شایستگی خود را نشان داد. او در سال 1876‌، از کار خود استعفا داد و به عنوان مشاور مخبر‌الدّوله در امور تلگراف مشغول شد؛ پس از مدّتی وزیر تلگراف ایران شد و خطوط تلگراف بسیاری برای ایران طرّاحی کرد. او برای پیشبرد تلگراف و طرحهای معدن و راه‌سازی،‌ به دور‌افتاده‌ترین نقاط قلمرو شاهنشاهی سفر کرد. از این رهگذر، دانش بسیاری نسبت به جغرافیا و لهجه‌های مختلف ایران به دست آورد.

 

    آلبرت‌ هوتوم، در سال 1893، به عنوان نخستین مدیر بانک تازه تأسیس ایران (بانک شاهی) و مدیر فعّالیّتهای معدن‌کاوی در ایران معرّفی شد. پس از مدّتی، به مدیریّت بازرسی بانک منصوب شد و پنج سال در آنجا خدمت کرد. سپس به عنوان مشاور ارشد، وارد امور خدماتی حکومتی شد؛ هم زمان، مسئولیّت ادارۀ گذرنامۀ تهران را نیز به عهده داشت.

 

       هوتوم به خاطر خدماتش به دولت هند، در ادوار مختلف، به دریافت دیپلمهای CIE، در سال  1900 و KCIE [دو نشان شایستگی از امپراتوری هندوستان]در سال 1911، نایل آمد. وی در سال 1911[ در 65 سالگی]، بازنشسته شد و باقی عمر را در انگلستان گذراند.

 

       هوتوم عضو انجمن جغرافیایی انگلیس، هلند، آلمان و اتریش، همچنین انجمن سلطنتی آسیایی و انجمنهای زمین‌شناسی و حیات وحش اتریش بود. از آثار او در این زمینه، مقاله‌ای است که در آن، زندگی گونه‌های مختلف بز کوهی در جنوب ایران را بررسی کرده است. گونۀ جدیدی را که او مطالعه کرده بود، "تراگلاپوس هوتوم شیندلری" نام نهادند».( همان جا)

 

 فعّالیّتهای فرهنگی

     شیندلر را جزء  محقّقینی می دانند که ادبیّات فارسی را به اروپا برد. وی در زمان فعّالیّت خود  به گوشه و کنار  ایران سفر کرد و آگاهیهای گسترده‌ای از دانش جغرافیا، تاریخ، فرهنگ، زبان و موضوعات مربوط بدین سرزمین را گردآورد. وی در زمان خود مرجع ارزنده ای برای پژوهشگران و مسافران و  اهالی سیاست‌ بود که علاقه‌ای به پژوهش در زمینۀ ایران داشتند .کتابها و نیز مقالات او در دانشنامۀ بریتانیکا گواه این سخن است.

 

        ادوارد بروان در بارۀ وی می نویسد:«در میان اروپاییان به ندرت می‌توان شخصیّتی مانند آلبرت هوتوم یافت که چنین دانش عمیق و گسترده‌ای از ایران داشته باشد. هوتوم از آن دسته شخصیّتهای علمی و متواضعی بود که به علم بیش از انتشار آثار خود اهمیّت می‌داد و در همه حال، آمادة عرضۀ تمام دانسته‌های خود به شاگردانش بود.» (براون،1387: 44)

 

      همو می افزاید:« لرد کرزن(Lord Curzon)، از بی‌دریغ بودن او در نشر دانش، در مقدّمۀ کتاب گران قدر خود، ایران (Persia) (ج یک، ص دوازده ـ سیزده، لندن، 1892) چنین نوشته است:"در شروع کار با اقتدار و در همراهی بی‌دریغ بود. ژنرال آ. هوتوم شیندلر یک نجیب‌زاده بود که در خدمت به فرهنگ ایران، در مشاغل مختلف، خدمات پرارزشی انجام داد.

 

        اگر کمکهای بی‌دریغ او نبود، بدون شک من دچار مشکل و خطا می‌شدم. بسیار اندک اند کسانی که خود شایستۀ تألیف کتاب پرارزشی باشند، امّا دیگران را یاری کنند تا کیفیّت کتاب مشابهی را بهبود بخشد ... هوتوم شیندلر، نسبت به کسانی که از تهران بازدید می‌کردند و حتّی کسانی که مدّت زیادی در آنجا اقامت داشتند، مهمان‌نوازی خاصّی داشت. برای این‌جانب سبب خرسندی بسیار بود که ایشان پس از بازگشت به کشور تصمیم گرفتند در فنستانتون اقامت گزینند که با کمبریج، تنها ده مایل فاصله داشت و من می‌توانستم ایشان را ملاقات کنم. برای یک محقّق که مدّت زیادی جهت یافتن موضوع و مطالب مورد نظر خود وقت می‌گذارد، سخت‌ترین کار بخشیدن کتاب‌ است؛ کاری که این دانشمند به راحتی انجام می‌دهد"».(همان: 45)

 

       در ترجمۀ فارسی کتاب کرزن که در ایران انجام شده ، چنین مطلبی به صراحت نیامده است ، امّا اشاره ای وجود دارد.( کرزن،ایران و قضیّۀ ایران، ج1: 14)نیز آمده است:«بخش اعظم کتاب کرزن بر اساس نوشته های شیندلر استوار است».( تارنمای بنیاد بین المللی بختیاری http//I.F.Bakhriar.com)

 

       محبوبی اردکانی هم در این باره می نویسد:«مقداری از کتب و آثار نفیس ایران را با خود به اروپا برده است....و رسائل و مقالات بسیار مفیدی راجع به ایران نوشته است و سرمایۀ عمده و بلکه غالب کتاب کرزن( ایران و قضیّۀ ایران) از این شخص اخذ شده است».(محبوبی اردکانی، 1357، ج2: 229)

 

     دنیس رایت هم به گونه ای دیگر دربارۀ فعّالیّتهای علمی شیندلر نوشته است:«شیندلر و رابینو در تهران از حسن توجّه و اقبال عامّه برخوردار بودند و جهانگردان به عنوان دو اروپایی آگاه و مطّلع به دیدار آنها می شتافتند».(رایت ،1364: 216)

 

آثار

آثار گوناگونی  که از وی به چاپ رسیده است، عبارتند از‌:

الف - سفرنامه

1- سفر به مناطق ناشناختۀ خراسان،  77-1876‌/ Reisen in unbekannten Gegenden Chorasan's in 1876-77

2-سفر به جنوب غرب ایران (با 2 نقشه)، 8-1877‌/ Reisen im südwestlichen Persien (with 2 maps), 1877-8.

3- سفر به شمال ایران (با یک نقشه)، 1877‌/ Reisen im nördlichen Persien (with 1 map), 1878

4- سفر به جنوب ایران (با یک نقشه)، 1879/ Reisen im südlichen Persien (with 1 map), 41879

5ـ سفر به شمال غرب ایران (با سه نقشه) 2-1880.

6-مسیر مارکوپولو در جنوب ایران، 1881/ Marco Polo's Itinerary in Southern Persia, 1881

7-سفر دوم شاه به اروپا، 1879‌/ The Shah's Second Journey to Europe in 1878, London, 1879

 

ب- گویش شناسی

1-پارسیان ایران و زبانشان، 1881/ Die Parsen in Persien, ihre Sprachem u.s.w.,1 1881.

2ـ فرهنگ عبری ـ فارسی، 1919/ Eine Hebräisch-Persische Handschrift, 1909 

3-لهجۀ سمنانی، 1877/ Der Semnánische Dialect, 1877

4-کلمۀ «گُلی»‌، 1910/ The Word 'Scarlet', 1910

 

پ- ایرانشناسی

1-مطالبی دربارۀ بلوچستان ایران، 1877. به قلم ال. هوتوم شیندلر، فرزند سر آلبرت هوتوم./ Notes on Persian Balúchistán, 1877.

2-ایران شرقی (با یک نقشه)، 1896،

Eastern Persian "Irák (with 1 map), 1896

3-مطالبی دربارۀ برخی یافته‌های باستان‌شناسی حوالی دامغان،  1876‌/ Notes on some Antiquities found near Dámghán, 1876

4ـ مطالبی دربارۀ دماوند، 1888/ Notes on Damávand, 1888 

5ـ مطالبی دربارۀ رود کُر در فارس، 1891/  Notes on the Kur River in Faŕs, 1891

6ـ مطالبی دربارۀ صابئین، 1892/ Notes on the Sabaeans, 1892 

7- مطالبی تاریخی در جنوب غرب ایران، 1878 / Historical Notes on South - Western Persia, 1878

8- دریاچه‌ای جدید میان قم و تهران (با نقشه)، 1888/ On the New Lake between Kum and Teheran (with map), 1888

9-مطالعۀ عمیق‌تری دربارۀ کرد‌ها، 1886/ Beiträge zum Kurd. Wortschatze, 1882.

10- مطالبی دربارۀ کردها، 1882/  Weitere Beiträge zum Kurd. Wortschatze, 1886

11-زمین شناسی شمال غرب ایران، 1882 / Geologie d. Gegend zwischen Sabzwár und Mesched, 1886

12ـ زمین‌شناسی منطقۀ میان سبز‌وار و مشهد، 1886/ Geologie D. Gegend zwischen Sabzwar und Mesched, 1886 

13-اقلیم شناسی ایران، 1919/ Klimatafeln aus Persien, 1909

14ـ سیر نزولی مغولها در ایران، 1880/ Coinage of the Decline of the Mongols in Persia, 1880

15- مارکوپولو، آلبر شل و یادداشتهای الموت، 1909/ Marco Polo's Arbre Sol, and Notes on Alamút, 1909

 

ت- گوناگون

1-کنکاش در خزانۀ سلطنتی ایران، 1897‌/ Curiosities in the Imperial Persian Treasury, 1897

2-مطالب تازه‌ای دربارۀ پژوهش بر روی کانیها، 1881/ Neue Angaben über die Mineralreichthümer Persiens, 1881

3-دربارۀ مسافت فرسخ، 1888‌/ On the Length of the Farsakh, 1888

4-مارکوپولو، 1998/ Marco Polo's Camadi, 1898

     «سایر کتابها و نوشته‌های او در مجلاّت پژوهشی چاپ شده است. گزارشهای ویژه‌ای دربارۀ معدن فیروزه و مقالاتی در دایره‌المعارف بریتانیکا و نیز گزارشهایی برای وزارت خارجه و دولت هند نیز از او باقی مانده است. »(براون،1387: 46-45)براون در بارۀ مقالۀ« پارسیان ایران و زبانشان» می نویسد:« بهترین نوشته در مورد زرتشتیان ایران بوده است».(براون، 1377: 5855)

 

 

      نگاهی به کتابها و گفتارهای برجای مانده از شیندلر، نشانه ای  از آگاهی کافی او از اوضاع سراسر ایران است که بواسطۀ اقامت طولانی مدّت در ایران حاصل شده است، بویژه آنکه او به خوبی به زبان فارسی سخن می گفت و در مسیرهایی که در گوشه و کنار  ایران داشت به خوبی با همراهان و رهگذران  و ساکنان ارتباط برقرار می کرد و از سویی می دانیم که او حتّی درباره گویشهای گوناگون ایران نیز تحقیق کرده و مطالبی نگاشته است . همین امر بر میزان دقّت او افزوده است.

 

      بروان در بارۀ کتابخانۀ شخصی شیندلر می نویسد:

     «پس از درگذشت هوتوم شیندلر، همسرش کتابخانۀ او را به فروش گذاشت، من که از این امر آگاه شدم، توانستم کتابخانه او را همراه با کتابخانۀ فارسی‌اش را در 5 ژانویه 1917، خریداری کنم. باقی کتابهای او را هفر (W. Heffer) از کمبریج خرید.

 

     شیندلر بارها کتابهایش را خوانده و در حاشیۀ آنها یادداشتهایی گذارده است. کتابها به مرور زمان بسیار فرسوده شده‌اند و من به دقّت از آ‌نها نگه‌داری می‌کنم. شیندلر پیش از فوت، قسمت زیادی از یادداشتهایش را از بین برد. تنها دست‌نوشته‌هایی دربارۀ سنگهای گران‌بهای قم و کاشان و یادداشتهایی  دربارۀ خواجه رشید‌الدّین فضل‌الله از او باقی مانده است. من هرگز کتابخانه‌ای بدین کوچکی، حدود 56 جلد نسخۀ خطّی، و در عین حال این همه مفید برای مطالعه در یک زمینۀ خاص ندیده‌ام….. تعداد قابل توجّهی از کتابهای او از کتابخانۀ دو شاهزادۀ معروف قاجار، فرهاد میرزا معتمدالدّوله و بهمن‌میرزا بهاءالدّوله جمع‌آوری شده‌اند .» (همان: 46)

 

 آثار شیندلر در ایران

1-خاطرات سرتیپ هوتم شیندلر ، ترجمۀ علیرضابن محمّدحسین بن کیخسرو بن فتحعلی شاه قاجار(تارنمای بنیاد بین المللی بختیاری http//I.F.Bakhriar.com)

 

2-سفربه جنوب ایران1879،نگارش1879(1296ق).ترجمۀ فارسی این سفرنامه به صورت خطّی در کتابخانه های: مجلس شورای اسلامی (ش700) و ملک (ش 6287) به نامهای: سیاحت نامه (در فهرست میکروفیلمهای کتابخانۀ دانشگاه تهران ج 1 و3 به نام سفرنامۀ قم و کاشان و یزد و...آمده است) و سفرنامۀ یزد وجود دارد و یک بار به کوشش عبّاس سایبانی و زیر نظر ایرج افشار بر پایۀ نسخۀ مجلس شورا به نام سفرنامۀ تلگرافچی در مجلّۀ فرهنگ ایران زمین (ر.ک: کتابنامه)و یک بار هم به کوشش سعید خودداری نائینی به نام سفرنامۀ بحرین در مجلّۀ پیام بهارستان(ر.ک : کتابنامه) ؛ هر دو بدون مقدّمه و تعلیقات و غیره چاپ شده است.  تصحیح آن همراه با مقدّمه در شناسایی نسخه ها و نویسنده و تعلیقات چندگانه، مبنای پایان نامۀ کارشناسی ارشد رشتۀ ایرانشناسی نگارنده در بنیاد ایرانشناسی به سال 1396 ش است که قرار است از سوی مرکز کرمان شناسی چاپ شود.این سفرنامه حاصل مسافرت شیندلر برای کشیدن سیم تلگراف و بنیان تلگراف خانه از تهران تا بوشهر به دستور ناصرالدین شاه از 16 ژانویه 1879 (22 محرم 1296) تا 11 ماه بعد بوده است .

 

     خواننده از خلال کتاب سفر به جنوب ایران1879، نه تنها با روستاها و جمعیّت آن آشنا می شود، بلکه اطّلاعات خوبی از شیوۀ معیشت و محصولات سرزمین، نوع روابط ارباب  و رعیّت  و حتّی میزان مالیات آن روستا یا شهر را در سالیان گذشته و حال را به دست می آورد. شیندلر  زمین شناس و خاک شناسی دقیق است و حتّی گیاه شناس .فرهنگی از نامهای گیاهی را می توان از این کتاب استخراج کرد و نیز روستاها و شهرهای معدن خیز کشور را شناخت و نوع آب و هوا و شیوۀ سکونت و دیگر موارد ملک داری و زندگی هر سامان را بدست آورد.شیندلر نه تنها جامعه شناسی خبره  است و به خوبی تصویری از اوضاع اجتماعی و مردم شناسی هر سامان می دهد، بلکه سیاستمدار و نظامی کارکشته ای هم است و چنان به گزارش راهها ، تنگه ها  وگذرگاهها می پردازد که انگار مأموریّت داشته وضع راهها را برای افسران بالادستی خود گزارش کند.نکتۀ بارز کار شیندلر در هرمبحث، بویژه مباحث اجتماعی این است که از جادۀ انصاف خارج نشده است و داوریهای او در باره حقوق راهدارها و  تفنگچی ها و غیره، عادلانه است .

 

       نگارنده فهرستی از نامهای انسانی ، جغرافیایی و نام بناها و مکانهای این کتاب را استخراج کرده است که اگر روزی به صورت کتاب چاپ شد، آنها را در پایان کتاب بیاورد. بر پایۀ این فهرست ، شیندلر در این کتاب 70 صفحه ای نام 122 تن از بزرگان و افراد سیاسی واجتماعی و سرشناسان هردیار را آورده است،نام 42 گروه ،ایل و طایفه مانند: افشار ، بهارلو ، زرتشتی وغیره را درج کرده است.  20 محصول طبیعی ، معدنی و دستی ولایات را نام می برد. اشاره به نام حدود 500 روستا ،آبادی و شهر دارد، به شرح وگزارش  حدود 440 بنا و مکان تاریخی ، جغرافیایی ، باستانی و معمولی ایران پرداخته است و تقریباً در بارۀ هرکدام اطّلاعات خوبی داده است.

 

        ایرج افشار در سه جا اشاره به ویژگی این سفرنامه دارد؛ نخست در جهان نو می نویسد:« این سفرنامه حاوی مطالب شیرین و خواندنی است که بعضی از آنها جنبۀ تاریخی دارد...و متضمّن بعضی نکات اجتماعی و وضع شهرهاست».(افشار، 1337: 297) و سپس در سواد و بیاض می نویسد:«قسمت عمدۀ این رساله به وصف شهرها و مردم اختصاص دارد که بسیار جالب توجّه است». (افشار، 1344: 237) و  بار دیگر در کتاب یادگارهای یزد که چنین آورده است:«مطالبی که در این سیاحت نامه راجع به یزد و آبادیهای آن آمده ، مفیداست»(افشار، 1374، ج1: 672)

 

       سعید خودداری در بارۀ این سفرنامه می نویسد:«مؤلّف علاوه بر ویژگیهای راه و طبیعت آن و جمعیّت و مالیاتها ، معادن و کوهها و تولیدات و محصولات و اوضاع اقتصادی به خصوص شهرهای بزرگ را پرس و جو کرده است. تاریخ آثار و کتیبه ها را به همان شکل هجری آورده و برای آثار تاریخی از منابع تاریخی فارسی و شاید عربی استفاده کرده است. یکی از نکته های دیگر این متن ، سعی در تبیین یا ایجاد معانی برای اسامی شهرهاست که برپایۀ شنیده ها به تخیّل خود پرداخته است».(شیندلر،1391: 77)

 

3-سفرنامۀ تهران به شاهرود وطوس، نگارش 1876(1293ق) نسخۀ خطّی کتابخانۀ دانشکده حقوق دانشگاه تهران ،شمارۀ170و  فیلم شمارۀ 2211کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران ( دانش پژوه،1348: 118)که دو بار در ایران به نام سفرنامۀ خراسان چاپ شده است یک بار به کوشش  قدرت الله روشنی زعفرانلو در کتاب سه سفرنامه به سال 1365 و بار دیگر به کوشش فرشاد ابریشمی در سال 1396.این کتاب نیز حاصل مسافرت او از تهران تا مشهد برای کشیدن سیم تلگراف و تأسیس تلگرافخانه است.

 

      روشنی زعفرانلو در دیباچۀ سه سفرنامه در بارۀ سفرنامۀ خراسان اثر شیندلر می نویسد :«سفرنامۀ خراسان، حاصل مشاهدات و نظرات یکی از افراد دقیق اروپایی است که برای کشیدن سیم تلگراف بین تهران و مشهد مأموریّت داشته و به حال ایران خوب آشنا بوده و با دقّت در جزئیات - تا آنجا که مجال مطالعه و دیدن برای او بوده- وضع اجتماعی آبادیهای بین تهران و مشهد را دقیقاً مطالعه و یاداشت کرده است. با این رساله می توان تمام آبادیهای سرراه تهران-  مشهد را شناخت و آثار و خصوصیّات آنها را دانست، زیرا مؤلّف در معرّفی امامزاده ها، مسجدها، حمّامها، دروازه ها، کاروانسراها و امثال اینها سعی و التزام بخصوص داشته است، بعلاوه دقّت داشته است که عمارات را کی ساخته و کی تعمیر کرده است.در هرجا که مناسبت داشته از وضع اجتماعی و چگونگی زندگی و گذران مردم، مختصری نوشته وتعدّیات حکّام و گرفتن پول گزاف زیاده از اندازه را شرح داده است، طرز تملّک ، تیول داری وآثار مترتب برآن ، زندگی شبانی و چادر نشینی ، سلطۀ فئودالیزم و فقر مردم از موضوعاتی است که همه جا مورد نظر او بوده است.....به هر حال مطالبی که شیندلر، نود و پنج سال پیش نوشته است ، اکنون هم قابل تحقیق است و اگر امروز هم از همۀ آبادیهای ایران چنین اطّلاعاتی در دست بود، شناسایی ما نسبت به وطن عزیزمان خیلی بیشتر بود».(روشنی زعفرانلو،1356: 16و 18)

 

4-سفرنامۀ دوم ناصرالدّین شاه به زبان انگلیسی که یک سال پس از مسافرت او به اروپا منتشر شده است.(غلامی جلیسه، تارنمای کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی)

 

5-مطبعه های ایران و کتب چاپ شده در فاصلۀ سالهای 1233 تا 1260ق.(بابازاده،1381: 707)سحاب می نویسد:«هوتم شیندلر ، ایران شناس قرن نوزدهم است ...وکتابی در باب ایران آن زمان نوشته.او راجع به مطابع و چاپخانه ها و کتب چاپ شدۀ اوّلیّه در ایران و قسمت تیپوگرافی(چاپ حروفی) و کتابهایی که از سال 1233 تا 1260 به چاپ  رسیده، نگارشاتی دارد».(سحاب،1356: 99-98)

 

توضیح آنکه: جان شیندلر نویسندۀ کتاب منتخب التّواریخ ، کس دیگری است.(ر.ک: درایتی،1392،ج31: 763)

 

کتابنامه

الف - کتاب

اعتصامی، يوسف(1311) فهرست نسخه‌های كتابخانۀ مجلس شورای ملّی،جلددوم،تهران: كتابخانۀ مجلس شورای ملّی.

افشار، ايرج(1344) سواد و بياض،جلد اوّل، تهران: دهخدا.

افشار ،ايرج(1374) يادگارهای يزد ، جلد اوّل ودوم،چاپ دوم،يزد: خانۀ کتاب یزد و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.

افشار، ايرج و ديگران(1361) فهرست كتابهای خطّی كتابخانۀ ملك، جلد سوم،تهران: كتابخانۀ ملّی ملک.

جمال زاده، محمّدعلی(1376)گنج شایگان،اوضاع اقتصادی ایران،[چاپ دوم] تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی.

دانـش‌پژوه محـمّد‌تقـی ،(1348و 1363) فهرسـت ميكروفيلمهای كتابخانۀ مركـزی دانشگاه تهران ،جلد اوّل وسوم، تهـران:كتابخانۀ مركزی دانشگاه تهران.

درایتی، مصطفی(1391و1392)فهرستگان نسخه های خطّی ایران(فنخا)، جلد9 و31، تهران: کتابخانۀ ملّی ایران.

رایت، دنیس(1364) انگلیسیها در میان ایرانیان، ترجمۀ اسکندر دلدم،تهران:نهال.

رودگرکیادارا، ایرج(1385) سیر استعمار انگلیس در ایران، تهران : آبی.

روشنی زعفرانلو، قدرت الله،(1356)،سه سفرنامه(هرات، مرو، مشهد)،چاپ  دوم، تهران: توس.

سحاب،  ابوالقاسم(1356)فرهنگ خاور شناسان،چاپ دوم، تهران:سحاب.

شیندلر، آلبرت هوتوم(1396) سفرنامۀ شیندلر، به کوشش فرشاد ابریشمی، تهران: ابریشمی.

[ شیندلر، آلبرت هوتوم] (بی تا) سفرنامۀ یزد، ترجمۀ نامعلوم، نسخۀ خطّی کتابخانۀ ملّی ملک ، شمارۀ 6287.

---------------  (بی تا) سیاحت نامه،ترجمۀ نامعلوم، نسخۀ خطّی کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی ،شمارۀ 700.

کرزن، جرج ناتانیل(1367) ایران وقضیۀ ایران، ترجمۀ غلامعلی وحید مازندرانی، جلددوم،تهران:علمی وفرهنگی.

محبوبی اردکانی ،حسین(1357)تاریخ مؤسسّات تمدّنی جدید در ایران، جلد دوم، تهران: دانشگاه تهران.

منزوی، احمد(1354) فهرست نسخه‌های خطّی فارسی،جلد ششم، تهران، مؤسّسۀ فرهنگی منطقه‌ای.

نیک بین، نصرالله  (1380) فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرق زمین،جلد دوم،تهران: آرون و انتشار

هدایت، مهدیقلی(1344) خاطرات وخطرات ،چاپ دوم، تهران: زوّار.

 

ب- مقاله

افشار ، ایرج «سفرنامۀ تلگرافچی»،جهان نو، سال3، شمارۀ12 ،1337،صص299-297.

بابازاده، شهلا«چاپ سربی»دایره المعارف کتابداری واطّلاع رسانی، زیرنظر عبّاس حرّی،جلد اوّل ،1381،صص708-706.

براون، جی ادوارد گرانویل «نسخه های خطّی سر آلبرت هوتوم شیندلر»، ترجمۀ محمّدحسین مرعشی،کتاب ماه تاریخ و جغرافیا،شمارۀ111،1387،صص46-44.

---------------  «نسخه های خطّی  هوتوم شیندلر»، ترجمۀ آوانس آوانسیان، ناموارۀ دکتر محمود افشار یزدی ، به کوشش ایرج افشار،جلد دهم،1377، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی.

[شیندلر، آلبرت هوتوم]«سفرنامۀ بحرین یا گزارش مأموریّت کشیدن سیم تلگراف »،به کوشش سعید خودداری نائینی، پیام بهارستان، دورۀ 2، سال4، شمارۀ16،1391،صص117-76.

 [شیندلر، آلبرت هوتوم]«سفرنامۀ تلگرافچی»، به كوشش عبّاس سايبانی، با ديباچۀ ايرج افشار، فرهنگ ايران زمين، سال 19،1352،صص 260 -183.

غلامی جلیسه، مجید«سفر و سفرنامه های ناصرالدّین شاه به فرنگ»تارنمای کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی.

کتاب لاتین

Schindler.Albert.Houtom: Reisem im Sudlichen Persien 1879.Berlin: Reimer.1881          

اینترنت

ویکی پدیا ، دانشنامۀ آزاد ، ذیل شیندلر.                                                    https://fa.wikipedia.org/wiki

بنیاد بین المللی بختیاری                                            http//I.F.Bakhriar.com

 

منبع: دریچه،س13، ش50(زمستان 1397):173-184.

 

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: