1397/11/7 ۰۹:۳۱
مراسم بزرگداشت مرحوم آیتالله حاجآقا رحیم ارباب با حضور جمع زیادی از علاقهمندان به حوزه اندیشه اسلامی، چهارشنبه، سوم بهمن در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. حسن بخاری در ابتدای این نشست گفت: «شاگرد بلندمرتبۀ مرحوم میرزا جهانگیرخان قشقایی و استاد گرانقدر دکتر جلالالدین همایی یعنی مرحوم آیتالعظمی رحیم ارباب، متولد ۱۲۵۹ شمسی و متوفای ۱۹ آذرماه ۱۳۵۵ هجری شمسی بود
مراسم بزرگداشت مرحوم آیتالله حاجآقا رحیم ارباب با حضور جمع زیادی از علاقهمندان به حوزه اندیشه اسلامی، چهارشنبه، سوم بهمن در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. در این جلسه استادانی چون حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، منوچهر صدوقیسها، عضو شورای علمی انجمن، اکبر ثبوت، استاد و پژوهشگر فلسفه و تاریخ، احمد کتابی، استاد بازنشسته پژوهشگاه مطالعات علوم انسانی و محمدحسین ریاحی، اصفهانپژوه، هرکدام ازدیدگاه خود درباره شخصیت علمی و سلوک اجتماعی این فقیهِ فقید سخن گفتند. حاجآقا رحیم ارباب، از علما و مجتهدین عصر در شهر اصفهان بود. او نزد بزرگترین علمای زمان خود یعنی آخوند ملا محمد کاشی و میرزا جهانگیرخان قشقایی تحصیل کرد و مانند استاد خود- جهانگیرخان- عمامه بر سر نمیگذاشت. او در فقه و اصول، هیئت و ریاضیات، فلسفه و کلام و عرفان تخصص داشت و در زمره آخرین فقها و متفکرین مکتب فلسفی اصفهان به شمار میآمد. حاجآقا رحیم ارباب شاگردان فراوانی داشت و بسیاری از چهرههای مشهور در انقلاب اسلامی هم از شاگردان او بودهاند؛ نعمتالله صالحینجفآبادی، شهیدسید محمد حسینیبهشتی، شهید محمد مفتح، شهید مرتضی مطهری، حاجسیدمحمدرضا خراسانی، ملاهاشم جنتی (پدر احمد جنتی)، محمدعلی ناصری دولتآبادی، حسینعلی راشد و... از جمله افرادی هستند که در مکتب علمی او تربیت شدند؛ جلالالدین همایی، استاد مشهور ادبیات ایران هم یکی دیگر از چهرههایی است که در مجلس درس او پرورش پیدا کرد که بعدها از جمله بزرگان عرصه علم و ادب ایران شد. مرحوم ارباب فقیهی بود که خلاف عرف فقهای عصر با فلسفه و مباحث فلسفی موافقت داشت. یک جمله کوتاه از جلالالدین همایی به خوبی زوایای شخصیت علمی او را روشن میکند: «ارباب آخرین یادگار مکتب قدیم اصفهان است که به فلسفه ملاصدرا رسیده و غوامض و دقایق آن را به درستی و خالی از حشو و زواید فهمید و هضم کرد و به اصول و مبانی آن کاملاً معتقد است، اما اهل تظاهر و فضلفروشی نیست.»، در این مراسم همچنین از کتاب «ارباب معرفت» اثر محمدحسین ریاحی هم رونمایی شد. گزارشی از این نشست را در ادامه میخوانید.
شما ارباب هستید!
حسن بلخاری در ابتدای این نشست گفت: «شاگرد بلندمرتبۀ مرحوم میرزا جهانگیرخان قشقایی و استاد گرانقدر دکتر جلالالدین همایی یعنی مرحوم آیتالعظمی رحیم ارباب، متولد ۱۲۵۹ شمسی و متوفای ۱۹ آذرماه ۱۳۵۵ هجری شمسی بود. وجه تسمیهاش ارباب بود، بدین دلیل که خاندانش در چرمهین (از توابع شهرستان لنجان استان اصفهان) دارای مکانت و ملکیت و شرافت بودند، گرچه خود، نام اول خویش یعنی رحیم را بیشتر دوست میداشت: روزی به دیدار حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی میرود، ساده و بیتکلف در بیرونی منزل ایشان مینشیند و میخواهد به حضرت آقا برسانند رحیم از اصفهان آمده تا شما را زیارت کند، آقای بروجردی میگویند هرچه سریعتر ایشان را راهنمایی کنید و سپس فرمودند: نگویید رحیم آمده، بگویید ارباب آمده و خطاب به مرحوم ارباب گفتند: شما ارباب هستید.» او در ادامه اضافه کرد: «حیات سراسر اخلاق و ورع و پارسایی و حکمت و معرفت او نیز نشان میدهد نام رحیم حقیقی و ارباب مجازی بوده است. جلالالدین همایی در ابتدای التفهیم، کتاب را با بیان عناوینی چون شیخ معظم، استاد مکرم، علامهالعلماء، وحید عصر، قریع دهر، مصباح انوار الفقاهه و الدرایه، نبراس لوامعالحکمه و الهدایه، عالِم عامل، جامعالعلوم و الادب، قبلۀ اولیالالباب، مولانا و مقتدانا، به استاد خویش رحیم ارباب تقدیم کرده و این حاکی از جایگاه رفیع علمی و اخلاقی این فقیه بزرگوار است.» بلخاری با اشاره به وجوه برجسته شخصیتی مرحوم ارباب اضافه کرد: «تمامی کسانی که حضرت ایشان را میشناسند، میدانند او جامعِ کامل فقاهت، اخلاق، حکمت و عرفان بود. سیر و سلوک حیاتش به کمال نشان میدهد به درک این حقیقت زرین و کیمیای برین رسیده بود که تعالی و کمال جان، در گرو اتحاد حقایق چهارگانه فوق است. او به یقین میدانست تا اخلاق به حکمت تعالی نیابد و تا حکمت به اخلاق خالص نگردد و تا شریعت به فقاهت، استوار نگردد، یقینا حقیقت، مشهود و منظور جان سالک نگردد.» او در پایان سخنان خود گفت: «داستانی در کتاب ارباب معرفت، اثر جناب محمدحسین ریاحی بیان شده که نشان میدهد مرحوم ارباب چگونه به بطن و باطن هدایت، بهویژه هدایت جوانانی که جانی پاک دارند اما مدعیاند، آگاه بود و چه فروتنانه و مهربانانه، کلام و استدلال آنان را در فارسیخواندن نماز شنید و حتی در مواردی با آنان همنوا شد، اما سپس دقیق و آگاه و خردپسند روشن کرد چرا نماز باید به عربی خوانده شود و نمیتوان آن را به زبانی غیرعربی خواند؛ همان ادبیات متعالی و گرانقدری که امامان معصوم شیعه علیهم السلام مروج و بانی آن بودند.»
ارباب، اخباری نبود
اکبر ثبوت، دومین سخنران این برنامه بود. او گفت: «مرحوم ارباب اگرچه فقیه بزرگی بود، اما استاد بزرگ ریاضیات هم بود. مرحوم استاد جلالالدین همایی خودشان به من فرمودندکه من جبر، مقابله، هندسه سطحی و استدلالی و فن استخراج تقویم را در محضر آقای ارباب فراگرفتم؛ به نظر من همین گواهی مرحوم همایی در این مورد و درباره تسلط آن مرحوم بر ریاضیات کافی است.» او در ادامه اضافه کرد: «مرحوم ارباب حکیم بزرگی بود، البته در حکمت مقلد نبود که مجتهد بود، نه از ملاصدرا تقلید میکرد و نه مقلد ابنسینا و دیگران بود، درعین حال که به آنها حرمت مینهاد، نظر و رای خود را در مسائل حکمی داشت و البته کتب حکما مثل آثار بوعلی و آخوند کاشی را هم تدریس میکرد.» ثبوت ادامه داد: «او همچنین فقیهی بسیار بزرگ و مجتهد به معنای واقعی بود، متاسفانه سالهاست که کلمه «مجتهد» از معنی واقعی خودش فاصله گرفته است. به قول مرحوم استاد شهید مرتضی مطهری، ما تعدادی «اخباری» میبینیم که با فکر اخباری، اجتهاد میکنند و نهایت کاری که انجام میدهند این است که بین اقوال مختلف یک قول را به عنوان فتوای خودشان اختیار و عرضه میکنند، اما مرحوم ارباب به هیچ روی اینگونه نبودند.» مولف کتاب آخوند خراسانی و شاگردانش، اضافه کرد: «مرحوم ارباب در علم اصول هم مجتهد بودند، یعنی اکتفا به آنچه از گذشته وجود داشت، نداشتند، بلکه شیوه تازهای را به عنوان روش بینابین اصولی و اخباری انتخاب کردند و در فقه هم اکتفا به این نمیکردند که صرفا سخنان گذشتگان را تکرار کنند و در بسیاری موارد نوآوریهایی در نظریات آن مرحوم مشاهده میشود، به خصوص در مسئله ارثبردن زن از تمام ماترک که امروز ما بعد از سالهای سال به این نظریه رسیدهایم، درحالی که آن مرحوم این نظریه را حدود ۸۰ سال پیش به صراحت اعلام کردهاند.» ثبوت در پایان سخنان خود گفت: «مرحوم ارباب، شجاعت غریبی در بیان آرای خودش داشت. یکبار خودشان میفرمودند تا آنجا که من به یاد دارم، قالب مراجع متاخر، معتقد به طهارت اهل کتاب بودند و از آنها نام میبرند؛ افرادی چون شیخ عبدالکریم حائری، سید ابوالحسن اصفهانی، حاجآقا حسین بروجردی، سیدمحسن امین و تعداد دیگری از مراجع تقلید، همه اینها معتقد به این مسئله بودند، ولی هیچکدام شجاعت اینکه تصریح به این قضیه کنند را نداشتند؛ اما مرحوم ارباب چنان شجاعتی داشت که به صراحت، نظر خود را درباره طهارت اهل کتاب بیان کرده بود.»
شاگرد برجسته جهانگیرخان قشقایی
در ادامه این جلسه، منوچهر صدوقیسها سخنرانی کرد. او در ابتدای سخنان درباره جهانگیرخان قشقایی، استاد اصلی حاجآقا رحیم ارباب گفت: «از جهانگیرخان قشقایی مثل سایر حکما اثر مکتوبی موجود نیست، چند سال پیش مرحوم سیف ا... وحیدنیا چند صفحه از مرحوم وحید دستگردی را به بنده دادند که دربردارنده تقریرات درس منظومه جهانگیرخان به دستخط مرحوم دستگردی بود و خوشبختانه، به همت انتشارات مولی به چاپ رسیده است. جهانگیرخان در مقدمات این مطالب میگوید که اهل حکمت و طلاب آن باید خیلی در حفظ شریعت دقیق باشند. دلیل آن هم این است که اگر فرضا یک فقیهی مرتکب معصیت شود، هیچکسی نمیگوید که فقاهت او منجر به این مسئله شده که میگویند معصیتی انجام شده و مرتکب آن، فقه خوانده است، اما اگر طلبه و معلم حکمت باشد، میگویند این ضلالت حکمت بوده که در این فرد ظهور کرده است، چون شرافت ذاتی فقه برای آنها مسلم است، اما اگر اهل حکمت اینگونه باشند، آن را ناشی از ظهور فسق حکمت میدانند؛ البته این روزها به امثال ما هم چوب این مسئله میخورد.» او در ادامه سخنان خود گفت: «بنده هم مرحوم ارباب را زیارت کرده بودم و هم یکی از شاگردان مهم ایشان که مرحوم میرزا محمد ظاهریاردبیلی بود. یکبار هم در خاطرم هست که در گذشته در رادیو یک سخنرانی از مرحوم استاد همایی پخش میکردند که به مناسبتی از آقای ارباب نام بردند و در همان هنگام در رادیو گریستند.» صدوقیسها به ملاقات خود با مرحوم ارباب هم اشاره کرد و ادامه داد: «بنده به همراه آقای حسین آهی در اصفهان به زیارت مرحوم ارباب رفتیم؛ تا جایی که در یاد دارم منزلشان حوالی مسجد سید در اصفهان بود، منزل بزرگی بود؛ وارد شدیم و ایشان کنار کرسی نشسته بودند و پولکی میل میکردند، عبا بر تن نداشتند و جلوس کرده بودند و با هزار افسوس چشم جهانبینشان بسته شده بود {دراواخر عمر نابینا شده بودند}در همین حال به یاد این بیت ضیاءالعرفای رازی که از استادان ملاصدرا بود، افتادم: زنهار ضیا علاج چشمت نکنی - اوضاع زمانه را ندیدن خوشتر.» مولف کتاب تاریخ حکما و عرفای متاخر بر ملاصدرا اضافه کرد: «سوالاتی از ایشان کردم؛ یکی از سال تولدشان بود، تردید دارم که ۱۳۹۷ یا ۱۳۹۹ قمری را گفتند؛ درباره درس آخوند کاشانی هم فرمودند که من ۱۲ سال خدمت جهانگیرخان قشقایی و آخوند کاشانی درس خواندم، بالاخص در خدمت آخوند کاشانی، شَوارقُ الالهام فی شَرح تَجریدِ را خواندم و دو دوره شرح منظومه سبزواری؛ درباره جهانگیرخان هم فرمودند که شاگرد آقا محمدرضا قمشهای و میرزا حسن نوری، فرزند ملاعلی نوری بود که او درحقیقت رئیس حکمای متاخر ایران بوده است.»
فقیهی که در عمر خود غیبت نکرد
اما پس از سخنان صدوقیسها، احمد کتابی به بیان خاطراتی از مرحوم ارباب پرداخت و گفت: «در یکی از اعیاد مذهبی که احتمالا عید غدیر بوده است، مرحوم ارباب مجلسی داشتند که در آن اکثر علمای شهر به دیدن ایشان میآمدند؛ به مناسبتی، فردی که در ذیطلبگی بوده، بیاختیار بیان میکند که فلان فرد، تارکالصلاه است. مرحوم ارباب که معروف به حلم و بردباری بودند و حتی یکبار عصبانیت از ایشان دیده نشده بود، چنان برافروخته میشوند که با عتاب به او میگویند مگر شما همه شبانهروز با آن فرد بودهاید که چنین حکمی میکنید؛ این حاکی از تقید فراوان آن مرحوم به رعایت تقوا بود.» او در ادامه به سلوک مرحوم ارباب در ایام قحطی آذوقه در جنگ جهانی اول هم اشاره کرد و افزود: «در دوره قحطی در جنگ جهانی اول، تعداد زیادی از مردم متاسفانه در اثر گرسنگی از بین رفتند. در اصفهان هم شدت این قحطی بسیار بود و در معابر عمومی همه اموات روی زمین مانده بودند. مشهور است که حاجآقا رحیم ارباب در آن دوره، تمام دارایی خود را در اختیار قحطیزدگان قرار داده بودند؛ فقط چند کتاب را نگه داشته بودند و بعدها نقل میکردند که من گناه کردم و مقصرم و باید این چند کتاب را هم میفروختم و صرف قحطیزدگان میکردم.» کتابی در پایان تاکید کرد: «از زبان خود مرحوم ارباب نقل است که فرموده بودند من در تمام عمرم حتی یک کلمه غیبت نکردهام؛ این چیز کوچکی نیست و بسیار مهم و باارزش است.»
منبع: سازندگی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید