ریشه های یک سوءتفاهم جمعی / امیر ناظمی

1397/6/21 ۰۹:۵۹

ریشه های یک سوءتفاهم جمعی / امیر ناظمی

مهاجرت را می‌توان در یک مدل جاذبه-دافعه مدل‌سازی کرد. در این مدل یک مهاجر از کشور، وطن یا شهر خود (مبدأ) تصمیم به مهاجرت به‌ کشور یا شهر دیگری (مقصد) می‌گیرد. بر اساس این مدل حداقل چهار عامل اصلی منجر به مهاجرت می‌شوند.

 

مهاجرت به‌دلیل ثبات و امنیت؛ پاسخ‌ها از جنس دیگر!

۱.مدل‌سازی مهاجرت

مهاجرت را می‌توان در یک مدل جاذبه-دافعه مدل‌سازی کرد. در این مدل یک مهاجر از کشور، وطن یا شهر خود (مبدأ) تصمیم به مهاجرت به‌ کشور یا شهر دیگری (مقصد) می‌گیرد. بر اساس این مدل حداقل چهار عامل اصلی منجر به مهاجرت می‌شوند. در میان این چهار عامل، دو عامل مشوق مهاجرت هستند، یعنی عوامل رانشی و کششی که تعریف آن در زیر آمده است:

عوامل رانشی: عوامل منفی موجود در جامعه مبدأ که فرد به‌دلیل آن مؤلفه‌ها تصمیم به مهاجرت می‌گیرد. به‌عنوان مثال فقدان امنیت یا آزادی می‌تواند یک عامل رانشی باشد.

 عوامل کششی: عوامل جذابی که در کشور مقصد وجود دارد و فرد تصمیم دارد تا بر اساس آن مؤلفه‌ها به کشور دیگر برود. مثلاً در کشور دیگری امکان رشد یا فرصت توسعه علمی دارد و فرد تصمیم به مهاجرت می‌گیرد.

در کنار عوامل مشوق، دو عامل هم کاهنده مهاجرت هستند که عبارتند از:

 عوامل بازدارنده: عواملی که فرد به‌دلیل آنها تمایل دارد تا در کشور خود باقی بماند. مثلاً تمایل به نزدیکی با والدین و خانواده خود یکی از مهم‌ترین عوامل بازدارنده مهاجرت است. همچنین عاملی مانند جایگاه اجتماعی مناسب، یک عامل بازدارنده است.

 عوامل دفعی: عواملی که در جامعه مقصد وجود دارد و فرد به‌دلیل آن عوامل ترجیح می‌دهد تا مهاجرت نکند. به‌عنوان مثال نا آشنایی با زبان یا فرهنگ کشور مقصد یک عامل دفعی است یا نیاز به یادگیری مجدد و به‌دنبال آن آزمون و کسب مجوزهای مهارتی مانند رانندگی و کسب گواهینامه رانندگی یا آزمون مجدد برای مجوز فعالیت در برخی  حوزه‌ها، یکی از مهم‌ترین عوامل دفعی، خصوصاً در سنین میانسالی و بزرگسالی است.

پنجمین عامل نیز برمی‌گردد به آن دسته از نهادهای میانجی مانند دفاتر مهاجرت یا ویزاهای خاص که می‌تواند در چهار عامل فوق تأثیر بگذارد. به‌عنوان مثال برگزاری لاتاری سالانه ایالات متحده امریکا ممکن است شرکت‌کنندگان مختلفی داشته باشد، تنها به‌دلیل آنکه هزینه مالی و زمانی ندارد!

تفاوت اصلی میان مهاجرت نخبگان با مهاجرت عمومی در تغییر وزن مؤلفه‌های مدل جاذبه-دافعه مهاجرت است. مهم‌ترین تفاوت‌ها عبارتند از:

عوامل دفعی برای نخبگان همواره کمتر از عوامل دفعی برای جامعه عمومی است. جامعه نخبه اصولاً آشنایی با زبان خارجی دیگر داشته، تفاوت‌های فرهنگی کمتری داشته و دارای مهارت‌های مورد پذیرش جهانی است. به همین دلیل، در مجموع عوامل دفعی کمتری دارد.

 عوامل بازدارنده برای آن دسته از نخبگانی که در کشور مبدأ خود از پذیرش و جایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار هستند، بیشتر است. به‌عنوان مثال یک پزشک که در کشور مبدأ خود هم دارای‌ شأن اجتماعی بالا و هم درآمد مالی مناسب است، کمتر میل به مهاجرت می‌یابد. به‌همین دلیل است که «فرار مغزها» در سنین پایین بسیار بیشتر بوده و در صورتی که فرد در کشور مبدأ در سنین پس از فارغ‌التحصیلی تصمیم به مهاجرت نگیرد، در سنین میانسالی با احتمال پایینی مهاجرت خواهد کرد.

 

۲.«نبود احساس امنیت» واقعیت‌ مهاجرت

مطالعات انجام شده در کشور نشان‌دهنده یک پدیده مهم است. پدیده‌ای که تمایز اصلی ایران را با برخی دیگر از کشورهای مهاجرفرست دنیا نشان می‌دهد:

«مهم‌ترین عامل مهاجرت در ایران عوامل رانشی هستند و جنس این عوامل رانشی، ترکیبی سیاسی-اجتماعی است»! این امر خصوصاً برای مهاجرت نخبگان دوچندان است.

به‌عبارت دیگر نخبگان ایران، نه به‌دنبال یافتن فرصت‌های بهتر دانش‌اندوزی و رشد علمی در کشورهای دیگر هستند و نه در جست‌و‌جوی فرصت‌های شغلی و درآمدی در سایر کشورها؛ بلکه آنان به‌دلیل خسته شدن از وضعیت داخلی و فقدان ثبات در شرایط داخلی، در جست‌و‌جوی مهاجرت هستند. نخبگان ایرانی به‌دنبال دلایل علمی-فناورانه یا اقتصادی نیستند.

مطالعاتی که در چند سال اخیر در خصوص مهاجرت دانش‌آموختگان دانشگاه‌های برتر ایران و مهاجرت آنها انجام شده است، شدت این عامل را بیش از گذشته ارزیابی کرده است. در ادامه به سه مطالعه انجام شده در چهار سال گذشته اشاره می‌شود.

نتیجه مطالعه وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۳ در خصوص عوامل مهاجرت جوانان نشان می‌دهد مهم‌ترین عامل از جنس عوامل رانشی است و آن عامل نیز «رفاه، امنیت و آینده برتر» است. پاسخ‌دهندگان در خصوص رفاه، امنیت و آینده در کشور دچار تردید هستند. هرچند امنیت در ایران از منظر آماری وضعیت مناسبی دارد، اما امنیت بیش از آنکه امری عینی باشد، امری ذهنی است.

در مطالعه دقیق‌تری که توسط «پژوهشکده سیاستگذاری علم و فناوری و صنعت دانشگاه شریف» و «مؤسسه مطالعات جمعیتی» روی ۴۱۰ نفر از فارغ‌التحصیلان و دانشجویان مهاجرت کرده‌ از ایران در سال ۹۶-۱۳۹۵ انجام شد، نشان می‌دهد در دسته‌های مختلف، عوامل رانشی اهمیت بیشتری دارند. «امنیت و آرامش اجتماعی» مهم‌ترین دلیلی بوده است که افراد مختلف آن را انتخاب کرده‌اند.

به‌عبارت دیگر مهاجرت دانش‌آموختگان ایرانی، مشابه با مهاجرت دانش‌آموختگان کشورهایی مانند هند یا چین که به‌دنبال موقعیت‌های شغلی یا تحصیلی بهتری از کشور خود مهاجرت می‌کنند؛ نیست.

در مطالعه دیگری که در سال ۱۳۹۱ در میان ۱۴۰ نفر از افراد مایل به مهاجرت کشور انجام شده و در همایش «هم‌اندیشی علمی در امور نخبگان» ارائه و منتشر شده است، نشان می‌دهد عوامل رانشی بیش از عوامل کششی مهم بوده است و این مطالعه تأکید می‌کند که بخش عمده‌ای از پاسخ‌دهندگان، نه تنها «امنیت و آینده خود» بلکه بیش از آن «امنیت و آینده فرزندانشان» عاملی اصلی در مهاجرتشان است.

 

۳.پرسشی در خصوص ساختار سیاستگذاری

سیاستگذاری مناسب از جایی آغاز می‌شود که ما بدون تعصب، چالش‌ها را شناسایی کنیم و به‌دنبال پاسخ‌هایی برای آن برآییم. ما نیاز داریم که قبول کنیم عامل اصلی مهاجرت ایرانیان، اشتغال یا تحصیل نیست. ایرانی که بر اساس آمار جهانی یکی از ۱۰ کشور اصلی دانشجوفرست جهانی است (اداره آمار امریکا) و از میان ۹ کشوری که بالاتر از ایران هستند، چهار کشور جزو دانشجوپذیرترین کشورها هم هستند. به عبارت دیگر چهار کشور امریکا، فرانسه، آلمان و مالزی کشورهای دانشجوپذیری هم هستند و تراز کلی این کشورها مثبت است. همچنین عربستان به‌عنوان یکی دیگر از کشورها، بخش اعظم دانشجویانش بورسیه دولتی بوده و پس از تحصیل به کشور بازمی‌گردند. اگر دو کشور هند و چین را نیز به‌دلیل جمعیت بالا حذف کنیم، در حقیقت ایران و ویتنام هستند که اصلی‌ترین دانشجوفرست‌های جهان هستند.

اگر فرض کنیم مطالعات فوق، بازنمایی واقعیت کشور است، این پرسش جدی‌تر می‌شود که «اگر عامل مهاجرت نخبگان، عوامل اجتماعی-سیاسی است، پس چرا بنیاد نخبگان به‌عنوان یک نهاد متولی جذب و افزایش ماندگاری نخبگان، سیاست‌هایش را معطوف به حوزه علم و فناوری کرده است؟»

اگر موضوع اصلی در حوزه سیاسی-اجتماعی است، چرا باید از معاون علم و فناوری رئیس جمهوری بخواهیم که در این خصوص سیاستگذاری کند و در این خصوص به پرسش‌ها پاسخ دهد؟

ساختار حکمرانی کشور گویی سوءتفاهمی دسته‌جمعی است در مقابل واقعیت کشور. ما تصمیم گرفته‌ایم تا علت‌های واقعی را نبینیم و دل خوش کنیم به یک دروغ دسته‌جمعی. در پژوهش‌ها نشان داده می‌شود که تحصیل و اشتغال مجموعاً ۲۵ درصد از عوامل مهاجرت هستند و ساختار بنیاد نخبگان کشور در بهترین حالت می‌تواند در این دو حوزه تأثیرگذار باشد، یعنی در بهترین حالت نهاد سیاستگذار ما، تأثیرگذار نخواهد بود!

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: