بناهای تاریخی تهران چگونه ویران شد

1397/4/23 ۰۹:۴۲

بناهای تاریخی تهران چگونه ویران شد

تهران دوازده دروازه داشت که شب‌ها بسته می‌شد و رفت و آمد از آن‌ها قدغن می‌شد. هیچکس بدون «اسم شب» نمی‌توانست از این دروازه‌ها عبور کند و اگر مسافر غریبی نیمه شب به تهران می‌رسید می‌بایست تا صبح پشت دروازه‌های شهر اتراق کند تا صبح دروازه‌ها باز شود و بتواند وارد تهران شود. علاوه بر دروازه‌های دوازده‌گانه تهران قدیم میدان‌ها، تکایا و بناهای قدیمی دیگری داشت که هر یک از این بناها اگر امروز وجود داشت هر کدام یک مرکز بزرگ جذب توریست به شمار می‌رفت.

 

 

تهران دوازده دروازه داشت که شب‌ها بسته می‌شد و رفت و آمد از آن‌ها قدغن می‌شد. هیچکس بدون «اسم شب» نمی‌توانست از این دروازه‌ها عبور کند و اگر مسافر غریبی نیمه شب به تهران می‌رسید می‌بایست تا صبح پشت دروازه‌های شهر اتراق کند تا صبح دروازه‌ها باز شود و بتواند وارد تهران شود. علاوه بر دروازه‌های دوازده‌گانه تهران قدیم میدان‌ها، تکایا و بناهای قدیمی دیگری داشت که هر یک از این بناها اگر امروز وجود داشت هر کدام یک مرکز بزرگ جذب توریست به شمار می‌رفت.

یکی از این بناها «تکه دولت» بود. میدان هشت‌گنبد یا حسن‌آباد فعلی نیز در زمان خود از ابهت خاصی برخوردار بود و اکنون این میدان به هفت‌گنبد تبدیل شده زیرا معماری جدید چهره قدیمی و دل‌انگیز آن را دگرگون کرده است.

پاره‌ای از بناهای تاریخی تهران قدیم با همان شکوه و عظمت خیره‌کننده خود پابرجاست.

بسیاری از این بناها نیز بر اثر گذشت زمان رو به ویرانی رفته‌اند و خوشبختانه از چند سال پیش این قبیل بناها حافظین و نگهبانانی پیدا کرده است و نه تنها از ویرانی و انهدامشان جلوگیری می‌شود بلکه گرد و غبار ایام نیز از رخسارشان برگرفته می‌شود.

در کنار این کارهای باارزش و ضرورت نگهبانی از مأثر گذشته باید از غفلت‌ها و بی‌توجهی‌هایی یاد کنیم که سبب شد خیلی عجولانه و شتابزده‌ بناهای زیبا و ساختمان‌های قدیمی به خاطر گشوده شدن راه‌ها و عرصه‌های وسیع و تقاضاهای ساختمانی مدرن خراب و ویران شود. به تهران نگاه می‌کنیم که از هنگامی که دارالخلافه تهران و پایتخت شد. به دویست سال پیش برمی‌گردیم. ساختمان‌ها و آثار کهن داشتیم که امروز دیگر چیزی از آن‌ها باقی نیست.

تنها در ذهن‌ها و دل‌ها و سینه‌ها خاطراتی و نشانی‌ها و یا دهائی از این ساختمان‌ها به جا مانده است. در بعضی از کتاب‌ها نیز تصاویر ساختما‌نهای قدیمی یا حسرت و اندوه به چشم می‌خورد. تهران قدیم ارگ داشت، حصار و برج و بارو داشت، ساختمان‌های زیبایی داشت که متناسب با اوضاع و احوال و مقتضیات زمانی خودش بود. دروازه‌ها داشت، تکیه‌های بزرگ و کوچک و خیلی چیزهای دیگر از همین قبیل داشت. ارگ و حصارهای تهران را در عصر قاجارها برای گسترش تهران که در زمان آغامحمدخان فقط بیست هزار نفر جمعیت داشت ویران کردند …این برج و باروها که یادگار دوران صفویه بود شهر را محدود ساخته بود و ناصرالدین‌شاه، میرزا یوسف مستوفی‌الممالک صدراعظم و میرزا عیسی وزیر تهران را مأمور ساخت که برای پایتخت و محدوده آن نقشه‌ای طرح کنند. آن‌ها هم به کمک مهندس فرانسوی و جمعی از مهندسان و معماران ایرانی نقشه‌ای برای تهران طرح کردند که در آن موقع نه طرح و نقشه (جامع) به حساب می‌رفت و نه (هادی)، ولی هر چه بود این نقشه حدود و مسافات و منضمات و نقاط ورودی و مدار خط و مسیر خندق‌ها و ابعاد و اقطار شهر را روشن می‌کرد. تهران با خندق‌هایی محصور می‌شد که ارتباطش با داخل شهر به وسیله دوازده دروازه برقرار می‌شد.

 

دروازه‌ها

دروازه‌های دوازده‌گانه از نظر کاشی‌کاری و نقش‌ و نگار و ستون‌هایی به رنگ آبی آسمانی با نقوش جالبشان مثل نقش رستم، دیو سفید و رستم و اسفندیار همه زیبا، جالب و دلپذیر بود.

دروازه‌های تهران عبارت بود از دروازه خراسان، دروازه‌ حضرت‌ عبدالعظیم، دروازه‌ غار، دروازه گمرک، دروازه قزوین، دروازه بهجت‌آباد، دروازه دولت، دروازه شمیران، دروازه دوشان‌تپه، دروازه دولاب، دروازه باغشاه و دروازه چراغ برق. این دروازه‌ها شب‌ها بسته می‌شد و آمد و رفت از آن‌ها ممنوع می‌شد، مگر با گفتن (اسم شب) که همه روزه وزیر دربار آن را به رئیس قراولان می‌داد. آخرین دروازه‌ای که در دارالخلافه تهران ساخته شد و آن را دروازه میدان مشق می‌گفتند در دوران سلطنت رضا شاه کبیر در محل فعلی ما بین شرکت نفت و پستخانه به وجود آمد. در بزرگ آهنی این بنا را که سال‌ها بر فراز آن نقاره می‌زدند دو قورخانه ساخته بودند.

دروازه‌های دوازده‌گانه تهران در سال ۱۳۰۹ شمسی در دوره کفالت کریم‌آقا بوذرجمهری به عنوان این که شهر باید نوسازی شود خراب کردند.

این در وازه‌ها اگر به همان صورت نگاهداری می‌شد و همانند شهرهای اروپایی خیابان‌ها را از نقاط دیگر نوسازی و تعریض می‌کردند، امروزه چشم‌هایمان را نوازش می‌داد.

 

تکیه دولت

تکیه «دولت» یکی از بزرگترین و عظیم‌ترین جایگاه‌ها برای نمایش‌های مذهبی و شبیه‌خوانی بود. تکیه دولت در نوع خود یک بنای عالی باشکوه برای اجرای همه گونه نمایش‌ها و گردهمایی‌های تاریخی بود. در سال ۱۳۰۴ اولین مجلس مؤسسان در همین جایگاه برپا شد اما سال‌های بعد که تقریباً بیست سال از تشکیل این مجلس می‌گذشت آن را طعمه کلنگ و دیلم‌های ویرانگر ساختند و ویران و مسطحش کردند تا به جای آن ساختمان بانک ملی بازار را برپا کنند. تکیه دولت را نصرالدین‌شاه از روی الگوی (آمفی‌تئاتر) پاریس توسط دوستعلی خان معیر‌الممالک ساخت.

درباره تکیه دولت مرحوم اعتماد‌السلطنه در روزنامه ایران می‌نویسد: «دیگر از بناهای بسیار معروف عالی‌ تکیه دولتی است که مدور و چهار مرتبه ساخته شده و همه از آجر است و هشت نیم‌دایره از چوب‌های کلفت و آهن برای سقف آن ساخته‌اند که در صنعت نجاری آن بسیار مهارت به کار رفته. در ایام محرم پارچه‌ای از کرباس به روی آن طاق‌های چوبی می‌کشند که از باران و آفتاب محفوظ باشد و در اطراف تکیه هم بعضی بناهای عالی ساخته‌اند و این بنا و تکیه در میدان شهر مثل یک کوه عظیمی است که از پنج فرسنگی تهران پیداست.»

 

نمایش‌های مذهبی

در تکیه دولت عظیم‌ترین و شکوه‌مندترین نمایش‌های مذهبی برپا می‌شد. چندین صد شبیه‌خوان با لباس‌ها و وسایل جالب و ده‌ها سوار و نیزه‌دار و زنبورک‌چی با شتر در این نمایشنامه‌ها شرکت می‌کردند. با خراب شدن تکیه دولت، تهران از داشتن یک اثر بزرگ معماری و نمایشی عالی که می‌توانست در موارد مختلف از آن بهره‌گیری کرد محروم شد.

از ساختمان‌های قدیمی دیگری که در سال‌های اخیر ویران و منهدم شد عمارت خوابگاه کاخ گلستان بود. این کاخ که جز, مهمترین بناهای کاخ گلستان بود، دارای اطاق‌ها، سرسراها پلکان‌های زیبایی بود که بر روی دیوارها و کتیبه‌های آن نقوش زیبا و تصاویر نقاشی شده جالب کشیده شده بود که از ارزش زیادی برخوردار بود. عمارت خوابگاه روزگاری مقر وزیر دارایی و معاونان و رئیس دفترش بود اما یک روز و شاید هم یک شب بدون تذاکرات و اخطارهای انجمن حفظ آثار ملی به طور خلق‌الساعه و خیلی برق‌آسا ویرانش کردند.

 

هشت گنبد

در این اواخر نوبت به میدان حسن‌آباد رسید، میدانی که به مناسبت‌ هشت‌گنبد فلزی مدورش آن را چهارراه هشت گنبد می‌گفتند. این میدان در سال‌های پیش از ۱۳۱۰ فقط یک چهارراه کوچک و محدود بود. محل تقاطع خیابان سپه و خیابان شاهپور. کفیل عدلیه وقت برای ایجاد حسن‌آباد بزرگ قسمت اعظم خانه‌ها و مغازه‌های نزدیک به چهارراه را ویران کرد تا از میان ویرانه‌های آن میدان حسن‌آباد.ضلع شمالی غربی چهارراه حسن‌آباد یک گورستان بود، گورستان مرکز شهر که آرامگاه بسیاری از درگذشتگان بود. در شب‌های جمعه خلایق از زن و مرد از چهارگوشه تهران خاصه از محله سنگلج به قبرستان حسن‌آباد می‌آمدند تا هم زیارت اهل قبوری کرده و فاتحه‌ای برای اسیران خاک خوانده باشند و هم ساعتی تفریح و سرگرمی کرده باشند. حمامی بود وصل به قبرستان که گفته می‌شد محل رفت و آمد اجنه است. این شایعات چنان در ذهن مردم ساده‌دل جا گرفته بود که هرگز به این حمام نمی‌رفتند به طوری که حمام به کلی از سکه و رونق افتاد و به صورت مکانی متروک درآمد.

 

قبرستان حسن‌آباد

در همان زمان که میدان حسن‌آباد دست و پای خود را دراز می‌کرد قبرستان هم ویران شد. اسکلت مرده‌ها را از آنجا خارج کردند و پس از تسطیح آن را اداره (اطفائیه) آتش‌نشانی کردند که حالا هم وجود دارد.

گنبد‌های مدور هشت‌گانه میدان حسن‌آباد جلوه‌ای به این میدان داده بود و یک مرتبه مسئولان ساختمانی بانک ملی یکی از اضلاع شرقی ساختمان دو طبقه این میدان را هدف قرار دادند آن را ویران کردند و گنبد فلزیش را که روزگاری دراز در زیر اشعه خورشید می‌درخشید به زیر آوردند.

به جای آن ساختمان چند طبقه بانک ملی را بر پا کردند که هیچگونه تناسبی با ضلع‌های دیگر میدان ندارد.اکنون میدان هشت‌گنبد به میدان هفت‌گنبد تبدیل شده که خود نقصی است چشمگیر بر اندام وقامت نسبتاً زیبای میدان قدیم حسن‌آباد. بناهای دارالخلافه تهران اگر امروز وجود داشت می‌توانست چشم‌انداز زیبا و جالبی برای مشتاقان و علاقه‌مندان این گونه بناهای قدیمی باشد.

این مطلب از روزنامه اطلاعات مورخ ۳۰ بهمن ۱۳۵۴ نقل شده است.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: