پسر خیام

1397/4/17 ۱۰:۱۶

پسر خیام

«هر نوع همکاری رازآمیز است. این رازآمیزی در مورد مرد انگلیسی و مردِ پارسی‌زبان نیز بیشتر از دیگران صدق می‌کند، چون این دو مرد تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر داشتند و در زندگی‌شان با یکدیگر دوست نبودند؛ مرگ، دگرگونی و زمان کاری کرد که مردی از وجود دیگری باخبر شود و هر دو به شکل یک شاعر دربیایند.»

 

به انگیزه برگزاری شب «ادوارد فیتزجرالد»

حمیدرضا محمدی: «هر نوع همکاری رازآمیز است. این رازآمیزی در مورد مرد انگلیسی و مردِ پارسی‌زبان نیز بیشتر از دیگران صدق می‌کند، چون این دو مرد تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر داشتند و در زندگی‌شان با یکدیگر دوست نبودند؛ مرگ، دگرگونی و زمان کاری کرد که مردی از وجود دیگری باخبر شود و هر دو به شکل یک شاعر دربیایند.»

خورخه لوئیس بورخس

وقتی در مارس 1859، به تشویق «ادوارد بایلز کاول»، رباعیات حکیم عمر خیام نیشابوری را به انگلیسی برگرداند، هیچ ناشری حاضر به چاپ آن نشد و او به ناگزیر شخصاً آن را چاپ کرد. او هزینه همه 250 نسخه ترجمه خود را پرداخت کرد تا کتابش انتشار یابد اما نامی از خود به‌عنوان مترجم ذکر نکرد. کتاب را به یکی از دوستان کتابفروشش در لندن سپرد اما تا دو سال حتی یک نسخه هم فروش نرفت و آن دوست هم، چوب حراج به آن زد. اما عبور یک رهگذر و خرید اتفاقی آن، سبب شد تا توجه اعضای یک انجمن ادبی جلب و جذب آن شود. یکی از آنان، جان راسکین بود. او برای آقای مترجم نوشت: «دوست بسیار عزیز من، من نمی‌دانم شما کی هستید، ولی از صمیم قلب آرزو می‌کنم که باز هم از عمر خیام برای ما ترجمه کنید؛ من هرگز- تا به امروز- هیچ شعری به این باشکوهی نخوانده بودم.» آوازه این ترجمه در محافل ادبی پیچید و در سال‌های 1868، 1872 و 1876، سه چاپ دیگر و با تغییراتی و البته باز هم بدون ذکر نام مترجم نشر یافت. او پیش از افشای نامش، در نامه‌ای، خود را «ادوارد فیتز عمر» شناسانده بود که «فیتز» در لاتین، پسر معنا می‌دهد. تا آنکه سرانجام هویت او به میان آمد؛ «ادوارد فیتزجرالد»(Edward FitzGerald).

حالا دیگر در جهانِ شرق‌شناسی، کمتر کسی است که نام او را نشنیده باشد و نداند که در میان شرق‌شناسان، چه جایگاه منیع و رفیعی دارد. فیتزجرالد اما شیفته زبان فارسی بود و حتی بعدها نامه‌هایش را هم با بیتی شروع می‌کرد. او پیش از خیام، بخش‌هایی از غزلیات حافظ، «گلستان» سعدی و «سلامان و آبسال» جامی و پس از آن، «منطق الطیر» عطار را به انگلیسی ترجمه کرد و سبب شد تا بدین سان، ترجمه فیتزجرالد در جامعه انگلیسی‌زبان، غوغایی به پا کند. کسی که گفته می‌شود با آنکه دوستان زیادی داشت، فردی تنها و منزوی بود و این حالاتی بود که احتمالاً در انتخاب رباعی‌های خیام برای ترجمه اثر داشت، زیرا درون‌مایه بی‌ثباتی و گذرا بودنِ زندگی در ترجمه‌های او به چشم می‌خورد. با این حال، او خود معترف بود که ترجمه دقیق و صحیحی از رباعیات خیام ارائه نداده و بیش از آنکه به لفظ توجه کند، فرم و مفهوم را در نظر داشته است. این نشان می‌دهد که فیتزجرالد در ترجمه‌هایش چهره‌ای حقیقی از خیام به دست نمی‌دهد و چنانکه خود می‌گوید: «شک دارم که جز ترجمه‌ای بس یک‌سویه از عمر خیام به دست داده‌ باشم؛ لکن آنچه من انجام می‌دهم فقط به‌صورت حبابی در سطح آب پدید می‌آید و می‌شکند» و درجایی دیگر، در خلال نامه‌ای، یادآور می‌شود: «من از همان اول، فکر می‌کردم که او (خیام) یکی از برجسته‌ترین شاعران فارسی زبان است و تو مرتب در اشعارش نشانه‌هایی از یک قوه تخیل منطقی می‌یابی، که من حتی به خواب هم نمی‌دیدم. شاید به جرأت بتوان گفت که این معماهای تعقلی بهترین قسمت اشعار او نیستند، بلکه نمودار نیروی فکری قوی او هستند...؛ و من بی‌تردید فقط توانسته‌ام یک بُعد (اندیشه و فلسفه) او را نشان بدهم.»

شب «ادوارد فیتزجرالد»، با حضور منوچهر انور، مصطفی حسینی و علی دهباشی، به همراه نمایش مستند «حقیقت گمشده» ساخته محمدعلی فارسی، امروز ساعت 17 در خانه اندیشمندان علوم انسانی واقع در خیابان استاد نجات‌اللهی، نبش خیابان ورشو برگزار می‌شود.

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: