آغاز و انجام مهمترین جنبش اسلامی قرن نوزدهم

1397/3/5 ۱۱:۵۸

آغاز و انجام مهمترین جنبش اسلامی قرن نوزدهم

مسلمانان در شمال آفریقا همواره از سوی حکام مستبد و ستمگر ترک، محلی و استعمارگران غربی مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند. اینگونه برخورد با مسلمانان، علت اصلی خیزش جنبش‌های آزادی‌بخش در شمال آفریقا است که یکی از آنها «جنبش سنوسی» نام دارد.

 

علیرضا صدقی: مسلمانان در شمال آفریقا همواره از سوی حکام مستبد و ستمگر ترک، محلی و استعمارگران غربی مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند. اینگونه برخورد با مسلمانان، علت اصلی خیزش جنبش‌های آزادی‌بخش در شمال آفریقا است که یکی از آنها «جنبش سنوسی» نام دارد.

جنبش سنوسیه در سال 1837 میلادی با رهبری «سیدمحمد بن علی السنوسی» (ادریسی) به وجود آمد که نسب خود را به حضرت علی علیه‌السلام می‌رساند. او بین سال‌های 1830 ـ 1843 در مکه و حجاز تحصیل می‌کرد. استادش «احمد بن ادریس فارسی»، پایه‌گذار طریقه «خضریه ادریسیه» بود و به عنوان رهبر مذهبی مسلمانان در مکه شهرت فراوان داشت.

«محمد بن علی سنوسی» بعد از وفات استادش در سال 1837، جنبش سنوسیه را در مکه پایه‌گذاری کرد و اولین خانقاه خود را در مکه بنا کرد. این حرکت «محمد بن علی» که همزمان با تجاوز اروپاییان به الجزایر و شمال آفریقا بود، مورد استقبال مردم این نواحی قرار گرفت و جنبش سنوسی به عنوان یک تشکل سیاسی با متجاوزان وارد مبارزه شد و تلاش‌های زیادی برای آزادی قاره آفریقا از چنگ استعمارگران انجام داد. فعالیت‌های جنبش سنوسی بیشتر در دو محور انجام می‌شد:

ـ سیاسی و مبارزه با مهاجمان ایتالیایی و استعمارگران غربی

ـ دینی و تبلیغ آیین سنوسی و ایجاد خانقاه در شمال آفریقا

این دو امر باعث رونق روزافزون جنبش سنوسی در آفریقا شد و سنوسی‌ها موفق شدند که با تحمل رنج‌ها و مشقت‌های فراوان محیط صحرا، جمعیت و ملت جدید و متشکلی را بر پایه سازمان و تعالیم دینی خود ایجاد کنند که برای صحرانشینان شمال آفریقا و سودان جذابیت بسیاری داشت و علاوه بر بربرها، حتی برخی از اعراب بلاد تونس، ترابلس، مصر و غیر آن نیز به آن ملحق شدند. این جنبش جدید دینی، اصلاحی و سیاسی باعث اسکان این طوایف و قبیله‌های غیرشهرنشین و جمع کثیری از بردگان آزاد شده و در نتیجه عمران و آبادی آن مناطق شد.

جنبش سنوسی برخلاف پیکارجویی واپس‌گرایانه وهابیت، از راه تبلیغ امور دینی وارد جامعه شد و بسیار سریع در آفریقا، عربستان، بین‌النهرین و... راه پیدا کرد. اولین دولت مستقل سنوسی در «سیرنائیک» تشکیل شد. در اواخر قرن نوزدهم رقابت استعمارگران در آفریقا شدت گرفت. لیبی در سال 1911 میلادی مورد حمله نظامی ایتالیا واقع شد و مردم بومی سیرنائیک از راه خشکی و دریا مورد تجاوز قرار گرفتند. در پی این حمله شهر «سیرنائیک» سقوط و ایتالیا بر لیبی سلطه یافت.

با چیرگی ایتالیا بر لیبی، جنبش سنوسی به رهبری «سیداحمد الشریف السنوسی» (نوه سیدمحمد بن علی) مبارزات خود را با اشغالگران شروع کرد و در واکنش به اشغال لیبی از سوی ایتالیا، فتوای جهاد خود را در 14 ژانویه 1912 صادر کرد: «جهاد واجب کفایی است، اما در هنگام حمله دشمن تبدیل به واجب عینی می‌شود بنابراین ترک جهاد به معنای ترک دین است و هرکس از شرکت در جهاد خودداری کند، کافر است.»

این فتوا در ترغیب مسلمانان به جنگ با متجاوزان تاثیر فراوان داشت. با شکست لشکر ایتالیا در سال 1915، سراسر بخش شرقی لیبی تا سال 1916 در اختیار جنبش سنوسی درآمد. در جریان جنگ جهانی اول، آشوب شدیدی بر لیبی حاکم بود و با پایان گرفتن این جنگ، ایتالیا نیز سلطه خود را بر این کشور پایدار کرد. در عین حال، به نواحی ترابلس و سیرنائیک اجازه داد که برای خود مجلس محلی زیر نظر ایتالیا دایر کند.

در پی این اقدام، مردم لیبی «ادریس السنوسی» را که از بزرگان قبیله سنوسیه بود، به نام «ادریس اول» به پادشاهی انتخاب کردند. در ژانویه 1934، دولت ایتالیا این نواحی را به یک مستعمره تبدیل کرد و نام آن را «لیبی» نهاد و در نهم ژانویه 1939، این مستعمره به طور رسمی به خاک ایتالیا ملحق شد. پس از جنگ جهانی دوم، گروه سنوسی دوباره فعالیت سیاسی خود را با رهبری «محمد ادریسی» شروع کرد. این امر به اضافه اختلافات طرف‌های پیروز در جنگ باعث شد که لیبی استقلال خود را به دست آورد.

 

سنوسی اول

محمدبن‌علی سنوسی در سال 1791میلادی در نزدیکی مستغانم (الجزایر) متولد شد. خاندان سنوسی، نسب خویش را به علی‌بن‌ابی‌طالب می‌رساند. نیاکان آنها به نام ادریسیان حسنی، زمانی حاکم مغرب اقصی بودند. محمد‌بن‌علی معروف به سنوسی کبیر، مدتی در وطن خویش و سپس در فاس به تحصیل پرداخت. وی در این زمان تحت‌تاثیر درویشان یا صوفیان مراکشی، به ویژه طریقه تیجانیه قرار گرفت.

او در سال‌های 1830 تا 1843 میلادی در مکه با جدیت به تحصیلات خود ادامه داد. استاد وی احمدبن‌ادریس فاسی (موسس طریقه خضریّه ادریسیه) رهبر دینی در مکه در سال‌های 1733 تا 1797 میلادی بود که شهرت بسزایی داشت. بعد از مرگ احمدبنادریس، پیروان او به دو شعبه تقسیم شدند: دسته‌ای از طریق محمد عثمان الامیر غنی، فرقه امیر غنیه را به وجود آوردند و شعبه دیگر آن به رهبری محمدبن‌علی سنوسی در سال 1837میلادی نخستین زاویه فرقه خویش را در مکه تاسیس کرد. وی پس از آن‌که با خلافت عثمانی درگیر شد، به شمال آفریقا برگشت. سنوسی ابتدا می‌خواست به زادگاه خود «الجزایر» برود، اما به دلیل نیرومند بودن اشغال‌گران فرانسوی، به سیرنیکا رفت. او ابتدا گروهی از جوانان را به دور خویش جمع کرد که به گروه «اخوان» معروف شدند.

سنوسی‌ها که انحراف مسلمان‌ها از اسلام را ریشه پراکندگی و علت اصلی ضعف و عقب‌ماندگی آنها می‌دانستند و مردم مناطق شمالی و مرکزی آفریقا را به اسلامِ خود و اصلاح دینی با روش سنوسی دعوت می‌کردند، طبیعی بود که با استعمارگران غربی و اروپایی همانند فرانسه و ایتالیا که به منظور انهدام بنیاد دینی جوامع مسلمان و غارت و سلطه بر آنان وارد شده بودند، مخالفت کرده، با دعوت مسلمان‌های آن بلاد به اصلاح دینی و تجدید حیات اسلام و وحدت و هم‌بستگی اسلامی، با آنان مبارزه کنند.

 

سنوسی دوم

وی در نوامبر 1844میلادی در جبل‌الاخضر (لیبی) در محلی به نام ماسه متولد شد. محمد المهدی در هفت سالگی وارد مکتب‌خانه شد تا به حفظ قرآن بپردازد. پس از آن پدرش وی را برای ادامه تحصیل راهی حجاز کرد. او در سال 1274 قمری به حغیوب مراجعه کرد و به تکمیل تحصیلاتش پرداخت و در پانزده سالگی نیز ازدواج کرد. سنوسی اول در ماه صفر سال 1276 قمری در حالی که محمد المهدی حدود شانزده ساله بود، از دنیا رفت و او رهبری جنبش سنوسی را به عهده گرفت.

محمود شلبی در مورد او می‌نویسد: «بعد از مرگ سیدمحمدبن‌علی سنوسی در سال 1859 سیدمحمد المهدی جانشین وی شد که این جانشینی بیش از چهل سال یعنی تا سال 1902 به طول انجامید و این دوره طولانی، دوره استقرار و انتشار دعوت سنوسیه بود و نام‌گذاری این دوره به دوره طلایی برای جنبش سنوسی، صحیح و بجاست.»

بعد از سنوسی دوم، سیداحمد شریف (1902 تا 1918) برادرزاده وی به ریاست جنبش انتخاب شد. سیداحمد شریف با انگلیس‌ها از در دوستی وارد شد و با ایتالیایی‌ها نیز صلح کرد. وی از طرف هر دو کشور، رهبر جنبش سنوسی شناخته شد و به داشتن عنوان «امیر» مفتخر بود. او اجازه یافت تا پرچم مخصوصی داشته باشد و از مقرری ویژه‌ای برای خود و قبایل مورد نظرش بهره‌مند شود.

پس از تثبیت موقعیت، به مدت 25 سال به قاهره رفت و به اصطلاح در تبعید به سر برد. در این میان با حمایت متقابل انگلستان، موقعیتی فراهم شد تا در سال 1947میلادی به سیرنیکا برگردد و تشکیلاتی به نام کنگره ملی تشکیل دهد که ریاست آن را برادرش به عهده گرفت. در ماه ژوئیه سال 1949میلادی، محمد ادریس با تایید و موافقت انگلستان سه منطقه سیرنیکا، تریپولیتانیا و فزان را دولت واحد اعلام کرد و این مسئله در سازمان ملل نیز مطرح شد.

 

اهداف و فعالیت های جنبش سنوسیه

جنبش سنوسی عمدتاً در واکنش نسبت به تهاجم و نفوذ استعمار شکل گرفته بود. این نهضت گرچه به لحاظ موطن اصلی به الجزایر منسوب می‌شود، ولی نقش عمده این حرکت اسلامی در بسیج توده‌ها، وقتی به مرحله عمل و نتیجه رسید که محمد بن علی بن سنوس پیشوای طریقه سنوسیه، الجزایر را پس از اشغال نیروهای فرانسه به عنوان دارالحرب پشت سرگذاشته، به سرزمین لیبی مهاجرت کرد و با این حرکت سیاسی بود که مقاومت سیاسی ـ نظامی مسلمانان علیه اشغالگران ایتالیایی شکل گرفت و به تشکیل گروهی پارتیزانی و جهاد سراسری علیه استعمارگران و اشغالگران انجامید. محمد بن علی بن سنوس که خود را از خاندان پیامبر اسلام و از اولاد علی(ع) می‌دانست و نیاکان وی سال‌ها بر مغرب فرمان می‌راندند، پس از سال‌ها مجاهدت و تحصیل در علوم اسلامی به تصوف که ریشه عمیقی در آفریقا داشت روآورد. نیاز به تشکیلات سری در برابر اشغالگران خارجی او را بر آن داشت تا در قالب تصوف، شالوده یک نوع سازمان سیاسی را با همان تشکیلات سنتی تصوف به وجود بیاورد. این اقدام متهورانه او به تدریج به شکل‌گیری طریقه جدید تصوف به نام طریقه سنوسیه انجامید که سرآغاز تحول سیاسی جدید و فصل نوینی در مبارزات مردم مسلمان این منطقه علیه اشغالگران خارجی شد. تاکتیک سنوسی‌ها در مبارزه با اشغالگران، به شکلی کاملاً نو و جالب بود. آن‌ها که پس از یک سلسله مقاومت‌ها و مبارزات پیگیر در برابر اشغالگران فرانسوی در الجزایر خود را قادر به آزادسازی این سرزمین ندیدند، با اعلام دارالحرب بودن الجزایر، احساسات عمومی مردم را برانگیخته و خاطره هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه و سپس آزادسازی مکه را در خاطره زنده کردند.

محمد بن علی سنوسی برای تحقق بخشیدن به آرمان وحدت امت و انسجام توده‌ها با استفاده از قداست و جاذبیت اعتقاد به مهدی موعود(عج)، ادعای مهدویت کرد و مردم با ملقب کردن وی به مهدی فرمان او را گردن نهادند. اعلان جنگ این نهضت علیه اشغالگران ایتالیایی، نقطه عطفی را در تاریخ استعمارستیزی در سراسر جهان اسلام آغاز کرد. آخرین رهبر نهضت اسلامی لیبی، عمر مختار بود که مبارزات دامنه‌داری را علیه اشغالگران ایتالیایی هدایت و در نهایت نیز در این راه جان خود را از دست داد.

بر همین اساس در بیشتر شورش‌هایی که در نواحی شمال آفریقا روی می‌داد، سنوسی‌ها حضور داشتند. شیخ محمد عبده که از طرف سیدجمال‌الدین برای نشر دعوت او و تشکیل شعبه‌های جمعیت «عروه» و متشکل کردن علمای مسلمان شمال آفریقا به آنجا رفته بود، در همان نیمه دوم قرن نوزدهم، در گزارش خود به سیدجمال‌الدین نوشت که او با رهبر سنوسی‌ها نیز ملاقات کرده و دعوت سیدجمال‌الدین را به آنها رسانیده است و آنها را در تشکیل «جمعیت العلماء» همراهی کرده‌اند.

جنبش سنوسی در آغاز با عمق و محتوای اصلاحی اصیلی که داشت، در واکنش نسبت به انحطاط داخلی دارای توانایی‌های زیادی بود و همچنین در برخورد با استعمار غرب، قوی‌ترین مواضع را اتخاذ کرد. اما این جنبش به تدریج از اهداف و اصول خود منحرف شد و از دولت ملک ادریس که پس از استقلال لیبی تشکیل شده بود، جزو اسم و عنوان خاندان سنوسی، چیزی نماند. از جمله عوامل ناکامی تجربه سنوسی‌ها، فقدان تفکر جامع و اجتهادی در بین رهبران آن و نارسایی اندیشه آنها در پاسخ‌گویی سریع به مشکلات جدید از موضع دین و نیازهای اساسی هر دولت انقلابی و نوپا بود، تا آنجا که آنان برای تعیین احکام متناسب با موضوعات و مسائل ضروری مورد نیاز، درصدد کسب فتوا از علمای سایر بلاد برآمدند؛ به علاوه این دولت با شدیدترین مبارزات و جنگ‌ها با استعمار غرب روبه‌رو بود. عامل دیگر، تجهیزات و امکانات نظامی و تسلیحاتی پیشرفته و تکنولوژی ایتالیایی‌ها و در کنار آن هماهنگی و اشتراک مساعی دول استعمارگر دیگر نظیر فرانسه و انگلیس علیه سنوسی‌ها، باعث شد سنوسی‌ها نتوانند در برابر تهاجمات نظامیان ایتالیا تاب بیاورند. به علاوه جنگ بین‌الملل اول هم پیش آمده بود و تحولات جهانی ناشی از نتایج جنگ جهانی به نفع متفقین و ایتالیا در جریان بود و سرنوشت لیبی نیز با آن تحولات گره خورده بود. از سوی دیگر کنار رفتن رهبری اصیل جنبش یعنی سیداحمد الشریف از مسائل مهم بود که با تفویض رهبری سیاسی به سیدمحمد ادریس، خود با عنوان رهبری مذهبی به استانبول رفت. در حالی که سیدمحمد ادریس ضمن معامله و سازش با دول اروپایی در اواخر جنگ جهانی اول، حاضر به اتحاد با متفقین علیه متحدین شد و در جنگ دوم جهانی نیز در صف متفقین قرار گرفت.

در هر حال جنبش سنوسی تاثیراتی بر حرکت‌های اصلاحی و استعمارستیز در شمال آفریقا و به ویژه «مهدی سودانی» بر جای نهاد و به عنوان یک افتخار برای مردم لیبی باقی ماند؛ آن چنان که دولت «سرهنگ قذافی» از این پیشینه تاریخی به نیکی یاد کرده و آن را نشانه همبستگی مردم لیبی در مبارزه با استعماگران غربی می‌دانست.

منبع: روزنامه ابتکار

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: