1397/2/22 ۱۰:۰۰
با پایان گرفتن جنگ جهانی اول در ساعت 11 ـ روز 11 ـ ماه یازدهم سال 1918، بلشویکی شدن روسیه در اکتبر 1917 و افتادن در باتلاق جنگ داخلی و احضار نظامیان روس از ایران در مارس 1919 و نیز از میان رفتن امپراتوری عثمانی و افتادن بینالنهرین و بخش بزرگی از متصرفات عربی آن به دست انگلستان، دولت لندن همه توجه خود را به تحتالحمایه کردن ایران معطوف کرده بود.
با پایان گرفتن جنگ جهانی اول در ساعت 11 ـ روز 11 ـ ماه یازدهم سال 1918، بلشویکی شدن روسیه در اکتبر 1917 و افتادن در باتلاق جنگ داخلی و احضار نظامیان روس از ایران در مارس 1919 و نیز از میان رفتن امپراتوری عثمانی و افتادن بینالنهرین و بخش بزرگی از متصرفات عربی آن به دست انگلستان، دولت لندن همه توجه خود را به تحتالحمایه کردن ایران معطوف کرده بود. حوادث گیلان و تشکیل یک دولت در رشت، اعزام یکانهای انگلیسی به غازیانِ گیلان به بهانه جلوگیری از تعرّض احتمالی بلشویکها به مناطق ساحلی شمال ایران، وادار کردن دولت تهران به فرستادن یگانهای قزّاق به گیلان و اعدام تنی چند از یاران میرزاکوچک خان از جمله دکتر حشمت به تصمیم سردار معظم خراسانی استاندار اعزامی به گیلان در آوریل و می 1919، گسترش راهزنی و ناامنی به ویژه در مناطق مرکزی ایران در ماه می این سال به سرکردگی رجبعلی و رضا جوزانی و... ترغیب بلوچها به دستاندازی به راهها و روستاهای کرمان و ... به دولت لندن در رسیدن به هدف خود کمک بسیار کرده بود.
دولت لندن که وضعیت را آماده اجرای برنامهها و سیاستهای خود دید در مرداد 1298 با وثوقالدوله رئیسالوزراء وقت آن قرارداد معروف را امضاء کرد که به موجب آن مالیه ایران، امور آموزش و تسلیحات نیروهای مسلح ایران و ... در دست انگلیسیها و افسران این کشور قرار میگرفت و به خواست دولت لندن، ژاندارمری ایران و نیروی قزاق یکی میشدند. در مقابل، انگلیسیها وعده داده بودند که از آگوست 1907 تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ مسکو و لندن خارج شوند! سازشنامه دو جانبهای که لنین در پی پیروزی انقلاب روسیه آن را لغو کرده بود و نظامیان روسیه به کشور خود احضار شده بودند و دیگر، سازشنامهای وجود نداشت. با کنار رفتن روسیه، انگلستان به اجرای نمایشنامه یکهتاز شدن در میدان ایران پرداخته بود.
با اجرای قولوقرارهای لندن با وثوقالدوله، ایران یک سرزمین تحتالحمایه انگلستان میشد. دولت انگلستان جریان سازش با وثوقالدوله را در نامهای به سلطان احمدشاه اطلاع داد. قرار بود قرارداد لندن با وثوقالدوله محرمانه بماند که دو روز بعد افشاء شد! که طبقه باسواد ایران را به خشم آورد. بگونهای که مجلس تحتتاثیر این خشم و اعتراض ناچار به رد آن شد و دولت لندن را که همزمان، نگران گسترش نفوذ روسها تا اقیانوس هند و این بار با سلاح ایدئولوژیک شده بود سیاست دگر آمد.
کارگردان سلطه انگلستان بر ایران «لُرد کرزن» بود که پیش از قبول مقام دولتی؛ یک دیدار طولانی و تحقیقاتی از روسیه، آسیای میانه، آسیای جنوبی و ایران به عمل آورده بود و نظرات خود را در چند کتاب منتشر ساخته که دو کتاب او مربوط به ایران است. وی نظر داده است که خاورمیانه و آسیای جنوبی باید در کنترل انگلستان باشد.
کرزن ایران را یک منطقه کلیدی توصیف کرده که نباید از کنترل ـ بی واسطه و با واسطه ـ انگلستان خارج باشد و دست کم جنوب آن از جهانگشایی مسکو در مناطق جنوب و هندوستان جلوگیری شود. وی که کارشناس آسیای جنوبی و غربی بود درباره اهمیت تنگه هرمز و جزایر آن مطالبی در کتابهای خود نوشته که این مطالب و توضیحات بعدی او در آن باره و دادن خط به غربیها، تا به امروز مسئلهساز بوده است. کرزن که در آسیای میانه از کوههای پامیر نیز دیدن کرده بود، این منطقه را کلید اروپا و آسیا خوانده و ناحیهای از آسیای میانه را که امروز جمهوری تاجیکستان است بسیار حساس و استراتژیک توصیف کرده که در کنترل هر قدرت که باشد بر آسیای جنوبی و آسیای غربی مسلط خواهد بود. کرزن با همین تفکر، طرح تحتالحمایه کردن ایران را تهیه کرده بود.
به باور تاریخنگاران معاصر، تصرف بخش شرقی امپراتوری عثمانی و تقسیم آن به چند کشور و امارت ازجمله عراق، اردن، سعودی، کویت، قطر و... از طرحهای کرزن بوده است. کرزن ایجاد باقیمانده ایرانزمین به یک کنفدراسیون را مطرح ساخته بود که کمونیست شدن روسیه این طرح را به بایگانی فرستاد زیراکه نفوذ ایدئولوژیک در قطعات کوچک آسانتر است.
مسئلهسازی کرزن تنها برای مشرق زمین نبود. وی در پی جنگ جهانی اول و شکست نظامی آلمان و از میان رفتن امپراتوریهای اتریش و عثمانی و فرورفتن روسیه در یک جنگ داخلی، مرز لهستان با روسیه را پیشنهاد کرد که به «خط کرزن» معروف شد و همین خط سبب شد که پس از قدرت گرفتن هیتلر و تعرّض آلمان به لهستان، روسیه شوروی وارد عمل شود و لهستان میان آن کشور و آلمان قسمت شود. لهستان پیش از سال 1918 وابسته به روسیه بود. نشست فاتحان جنگ جهانی اول در ورسای فرانسه بخشی از پروس آلمان را به لهستان داد که همین عمل باعث تعرض آلمان در سپتامبر 1939 به لهستان و آغاز جنگ جهانی دوم شد. پروس بخش قدیمی و امپراتورساز آلمان بود.
این نظریه کرزن که خاورمیانه و آسیای جنوبی باید در کنترل انگلستان باشد یک پالیسی دولت لندن شده است و از عمر آن بیش از یک قرن میگذرد. لندن در دهههای اخیر، نخست اجرای این پالیسی را با واشنگتن شریک و سپس به دست آن سپرده است.
وثوقالدوله که در زمان رئیسالوزرایی خود با دریافت رشوه نقدی از انگلستان با امضای قرارداد ننگآور سال 1919 و تحتالحمایه انگلستان شدن ایران موافقت کرده بود پنجم بهمن 1329 در 78 سالگی درگذشت. وی با وجود اعتراف به گرفتن رشوه و پس دادن آن پول به خزانه دولت، بعدا هم دارای مقام دولتی و ازجمله رئیس فرهنگستان ایران شده بود! سیاست لندن پس از قرارگرفتن آن بر حفظ یکپارچگی ایران ـ به دلیل افتادن امپراتوری روسیه در دست کمونیست ها ـ بود که به کودتای ژنرال رضاخان انجامید. لندن می دانست که تنها با زنده کردن ناسیونالیسم ایرانی به شکلی محدود می شود گسترش سوسیالیسم مارکسیستی (جهان وطنی) را به جنوب سدّ کرد و نظام مارکسیستی روسیه تا اواخر دهه 1990 ادامه داشت.
منبع: روزنامه ابتکار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید