«گوسان‌ها» قصه‌پردازان کهن

1396/12/26 ۰۹:۰۴

«گوسان‌ها» قصه‌پردازان کهن

«گوسان‌ها»قصه‌پرداز، موسیقیدان و بدیهه‌سرایانی بودند که از قدیم‌ترین زمان در میان اقوام ایرانی، داستان‌های پهلوانی و گاهی حماسه‌های عاشقانه را به‌صورت نمایشی، همراه با بازی و اغلب هم به‌نظم نقل می‌کردند. آنها نخستین هنرمندان ایرانی بودند که به‌شکل شفاهی قصه‌های کهن را زنده نگاه می‌داشتند.

فرشته نوبخت: «گوسان‌ها»قصه‌پرداز، موسیقیدان و بدیهه‌سرایانی بودند که از قدیم‌ترین زمان در میان اقوام ایرانی، داستان‌های پهلوانی و گاهی حماسه‌های عاشقانه را به‌صورت نمایشی، همراه با بازی و اغلب هم به‌نظم نقل می‌کردند. آنها نخستین هنرمندان ایرانی بودند که به‌شکل شفاهی قصه‌های کهن را زنده نگاه می‌داشتند.

«والتر هنینگ»، خاورشناس و ایران‌شناس آلمانی معتقد است که ریشه کلمه‌ گوسان، فارسی است و ماندایی‌ها از پارتی‌ها وام گرفته‌اند و بعدها در روندی جانشینی، کلمه‌هایی مانند هونیاگر یا شاعر و رامشگر یا نوازنده همین مفهوم را منتقل می‌کردند و آنها در واقع راوی زمانه‌ خود بودند. چنانچه بعدها، عاشیق‌های آذربایجان، نقالان خراسانی، کولی‌های جنوب ایران و... این سنت را ادامه دادند. به‌نظر می‌رسد گوسان‌ها، در دوره‌ ساسانیان، در ساختار چهارگانه‌ طبقات اجتماعی، مرتبه سوم را داشتند. در کتاب تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام (احمد تفصلی1376، به کوشش ژاله آموزگار)، اشاره به کتابی کوچک به‌نام «سورسخون» sursaxwan شده که از دوره ساسانیان برجا مانده و مشتمل بر دعاهای سپاس بر سفره‌ میهمانی است، خنیاگران که گوسان‌ها از جمله‌ آنها بوده‌اند، در شمار کسانی هستند که دعا و آفرین بر آنها واجب است. اگرچه در برخی منابع هم عنوان شده که مورد غضب مقامات مذهبی بوده‌اند.

گوسان‌ها به‌عنوان حکم و قاضی، از نفوذ کلام و مقام رسمی برخوردار بودند و اجازه داشتند تا با تهور و صراحت در پیشگاه شاهان به انتقاد از مسائل روز سیاسی بپردازند.

قصه‌پردازی‌های گوسان‌ها، اغلب به‌قالب نظم بوده و محتوای آن‌ها، مسائلی مانند سوگواری، بیان حقایق، پند و نصیحت، خاطره‌های شخصی یا جمعی، مسائل آموزشی و حماسه‌های عاشقانه و دلیرانه‌ای بوده که با بیانی جذاب و تأثیرگذار روایت می‌شده است. به‌دلیل موقعیتی که گوسان‌ها در اجتماع آن روز داشتند، از قدرت و احترام برخوردار بودند. گوسان‌ها داستان‌های شفاهی را سینه به سینه نقل و حفظ کرده‌اند که بعدها بخشی از منابع خدای‌نامه پهلوی قرار گرفته است و فردوسی در منظومه شاهنامه از آنها بهره جسته. داستان‌هایی که بن‌مایه‌های فلسفی و حکیمانه داشته‌اند و با سبکی پرشور و حماسی نقل می‌شدند. ویس و رامین، زال و رودابه، بیژن و منیژه، هفت خان رستم، رستم و اسفندیار و حماسه‌هایی از این دست که مورد توجه گوسان‌ها بود. گوسان‌ها تا چند نسل پس از انقراض ساسانیان، به سنت نقالی ادامه دادند و پس از آن رفته رفته این سنت کم رنگ و ناپدید شد و جای آن صورت‌های نوین‌تری مثل نقالی در دوران صفویه به بعد و قصه‌گویی در کوی و برزن همراه با موسیقی پدید آمد که حیات روایت‌های سینه به سینه شفاهی را امتداد بخشید.

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: