شمایل و شمایل نگاری در اسلام و مسیحیت / عباس نصرتی‌نیا

1396/12/19 ۰۸:۵۶

شمایل و شمایل نگاری در اسلام و مسیحیت / عباس نصرتی‌نیا

شمایل به معنی شکل، ظاهر و هیئت پدیداری موجودات است. شمایل نگاری در معنای عرفی و قدیم آن عبارت از تصویر کردن شکل و هیئت ظاهر و در معنای کلی، آفرینش هر نوع تصویر و بازنموده را شامل می‌شود. در فرهنگ مسیحی این معنی محدود به تصویر چهره مقدسین و اولیاء دین است.

 

 

شمایل به معنی شکل، ظاهر و هیئت پدیداری موجودات است. شمایل نگاری در معنای عرفی و قدیم آن عبارت از تصویر کردن شکل و هیئت ظاهر و در معنای کلی، آفرینش هر نوع تصویر و بازنموده را شامل می‌شود. در فرهنگ مسیحی این معنی محدود به تصویر چهره مقدسین و اولیاء دین است.

در تعریفی فراگیر و رایج، شمایل چهره ای روحانی و متعلق به عالم قدس است و حضور آن در جامعه دینی، سبب اشاعه معنویت و پایبندی به اصول معنوی است. شمایل ها صورت های خیالی اند که در دو مفهوم کلی قابل ادراک هستند. در معنایی خاص، شمایل «شاکله یک امر قدسی است» که الزاماً چهره یک فرد مقدس نیست. در معنی عام، شمایل«جلوه ظاهری یک قدیس یا قدیسه» است.

کومارا سوآمی در اهمیت شمایل نگاری سنتی گفته است: «شمایل نگاری جوهر هنر است و سبک‌ها عوارض آن» (سوآمی، 1386:187).

نخستین شمایل‌های دینی و آیینی، از مفهومی مینوی برخودر بوده اند و تصویری از «فرا انسان» را روایت می‌کرده‌اند.

در دوران جدید، شمایل نگاری در معنای روش بررسی و شناخت تصاویر و مضامین تاریخ هنر به کار می رود. مفهوم کلمه شمایل در ادبیات رایج امروز تا بدانجا تغییر یافته که صورتک‌های تصویری رایانه‌ای نیز به «شمایل» ترجمه می‌شود، همچنین عکس، تصویر و یا شکل ظاهری افراد نیز شمایل خوانده می‌شود.

 

ادیان و شمایل نگاری

تاریخ شمایل نگاری مذهبی در ادیان گوناگون دگرگونی‌های بسیار داشته که مهم ترین دلیل آن، تجویز و تحریم شمایل نگاری در مقاطع مختلف تاریخ ادیان است. برخی از این تحریم‌ها را می‌توان ناشی از تحذیر تمایل به بت‌پرستی نیز دانست؛ جایی که شمایل‌ها نه به مثابه واسطه‌ای برای دیدار خیالی با بزرگان دینی بلکه به مثابه صور مجسمی از معبود کارکرد می یافتند. برای نمونه می توان به این نوع تحریم شمایل، در آیین حضرت ابراهیم اشاره کرد، آنجا که مشرکان به صورت‌های مجسمی متوسل می‌شدند تا به پرستش خدایان خود بپردازند، حضرت ابراهیم، این صور شرک آلود را از میان برد و موضوع تحریم صور مشرکانه را بنیان نهاد. این روند در ادیان بعدی نیز دنبال شد، زمانی که قوم یهود پس از رجعت به افکار بت پرستانه، گوساله سامری را معبود خویش شمرد، حضرت موسی(ع) آن را نابود ساخت. حرکت ساختن تصاویر، در آیاتی از عهد عتیق صراحتاً یادآور میشود: «صورتی تراشیده و هیچ تمثالی از آنچه بالا در آسمان است و از آنچه پایین در زمین است و از آنچه در آب در زیر زمین است برا خود مساز» (سِفر خروج، باب بیستم، آیه 44 و سِفر تثنیه، آیه 8).

 

شمایل نگاری و شمایل ستیزی در مسیحیت

شمایل نگاری در مسیحیت از وجهی قدسی برخوردار است. این قدسی بودن، در باور مسیحیان، به استناد روایاتی به حضرت عیسی منتسب است. زمانی که حضرت مسیح، معجزه آسا تصویری از چهره خود را بر پارچه منعکس می سازد و برای «آبگار»، پادشاه سرزمین «ادسا» می فرستد. به این ترتیب در تاریخ مسیحی تا هفت سده، شمایلهای شخصیت‌های مقدس مذهبی که در رأس آنها، شمایل حضرت مریم و حضرت مسیح قرار داشتند، در کلیساها و خانههای مؤمنان مسیحی جای گرفت..

در یک منازعه‌ی فکری، حدود سال 726 میلادی، رمانی تحریم شمایلها توسط لئوی سوم صادر و برنامه وسیعی برای نابودی آنها با عنوان «نهضت شمایل شکنی» اجرا شد.

«در حقیق آنچه سبب شکل گیری نهضت شمایل شکنی شد، ریشه در مباحث کلامی مسیحی داشت که «صورت» را تجسد خدا می‌دانست. بر این باور، خداوند همانندی دقیق و هم مربته با هستی خود را به جهان فرستاده بود، از این رو مجاز بود تا همانندی از آن نیز به ظهور برسد.»

زمانی که اندیشمندان و متکلمان مسیحی در این باور اختلاف یافتند، جایگاه شمایل نگاری مسیحی متزلزل شد. گرچه برخی بر این باورند که این نزاع در امپراطوری روم شرقی، حاصل منازعه‌ای سیاسی بود.

 

شمایل نگاری و تحریم صورتگری در اسلام

پس از ظهور اسلام و در میان اعراب، بت پرستی که آیین مشرکانه قاطبه اعراب بود، سبب ظهور نمادهای مشرکانه متعدد و متنوعی گردید که پرستش می‌شد. طبیعی است که دین اسلام که بنیاد آن بر توحید قرار داشت، در وهله نخست مبارزه ای آشکار با این نمادهای مجسم که پرستش می شدند انجام داد که در نوع خود می توان آن را نوعی منع شمایل نگاری دانست. بر خلاف مسیحیت، نوعی جریان منع ترسیم تصاوی شمایلی از ابتدا در اسلام وجود داشت و اساساً ظهور اسلام، منشاء هنر شمایل نگاری اسلامی نگردید.

سرانجام دو جراین شمایل ستیز در مسیحیت و اسلام نیز متفاوت است. در حالی که شمایل شکنی در مسیحیت، دست آخر به شکست انجامید، در اسلام نع صورتگری همچنان به قوت خود باقی ماند. بر خلاف مسیحیان ارتودوکس، اهل حدیث و متکلمان سنی مذهب، هرگز از تعالیم اصلی خود در مذمت و رد هر نوع تصویر سازی دست برنداشته‌اند. قابل ذکر است که تحریم صورتگری در اسلام بیشتر حکمی از سوی فقها بود و عرفای اسلامی، نگاه سهل تری به این موضوع داشتند.

از سوی دیگر، اینممانعت را همه مسلمانان نپذیرفتند. ظهور صروت های متنوع هنری در نقاط مختلف جهان اسلام که در آنها تصاویری از موجودات زنده مشاهده می شود، گواه این مدعاست. آثار هنرمندان ایراین بیش از هرجای دیگر شامل صور انسانی، به ویژه پهلوانان و اسطوره های ایرانی پیش از اسلام بود.

به هر تقدیر، شکل گیری نوعی تصویرسازی که هم از شبهات بت پرستی به دور باشد و هم عملی لغو و بیهودی ننماید، هنرمندان مسلمان را به سوی نوعی بیان جدید هنری، عاری از خطرهای ممیزات مشرکانه راهبر شد.

در میان اندیشمندان اسلامی، برخی فقها مانند «محمد عبده»، قول پیامبر در مورد منع تصویرسازی را معطوب به تصاویر بت پرستانه می دانستد و تصاویری جز این را که غرض از آن بهره مندی بصری و زیبایی بود مجاز می شمردند اما هنرمندان مسلمان جانب احتیاط را حفظ نموده و با بهره مندی از روش های تزیینی تجریدی، فضای هنر اسلامی را از شائبه طبیعت گرایی و هر آنچه موید شویه های مشرکانه بود دور نگاه داشتند. همچنین هنرمندان غالباً از تصویر گری اولیاء پرهیز داشتند زیار برخلاف مسیحیت، در اسلام توجه چندانی به صمور ساختن نمونه های واقعی تاریخی در میان شخصیت های دینی وجود نداشت و هنر نقاشی بیشتر روح کلی و اجمالی اسلام را می نمایاند.

به هر رو مساجد اسلامی برخلاف کلیساهای مسیحی هرگز به شمایل‌ها آراسته نشدند، زیرا حرمت این کار، مورد وفاق همه مذاهب اسلامی بود اما سایر اماکن همچون بقعه ها، امامزاده ها، حسینیه‌ها، قدمگاه‌ها یا برخی مدارس علوم دینی، گاه دربردارنده شمایل پیامبر و اولیا بوده‌اند.

 

وجه مشترک شمایل نگاری مسیحی و اسلامی

چه در تاریخ میسحیت و چه در تاریخ اسلام، در دوران شمایل نگاری اصیل، شمایل نگاران، نه هنرمند بلکه راهبان و مومنانی بودند که عمل عبادی خود را از طریق هنر پی می‌گرفتند. پس از آن نیز هنرمندان شمایل نگار شیعی و نیز شمایل نگاران مسیحی، وارستگانی دائم الذکر بوده اند که با حقیقت وجودی بزرگان دینی خود یگانه می شدند و در محضرشان، حضور می یافتند. تطهیر وجود، لازمه این حضور بوده است. زیرا تنها وجودی پاک می تواند وارد عالم پاک شود و از آن خبری باز آورد. این پاکی نه به معنای معصوم بودن و مبرا بودن از گناه کهبه معنی تطهیر برای عرض خالصانه ارادت و عشق به محضر بزرگان قدسی بوده است. این هنرمندان، در رابطه عاشقانه خود با بزرگان دینی، به وجود خود یا یک «دیگری» در این رابطه عابد و معبود، قائل نبودند و در وحدت و یگانگی، با اثر هنری خود متحد می‌شده و با توجه به نسبتی که با حقیقت برقرار می‌کردند، روایتگر تصویری روحانی از پرده خیال خود بودند. بازنمایی این تصاویر، همان شمایل نگاری مذهبی، فارغ از مسیحی یا اسلامی بودن است که سالیان متمادی است بر روح و جان مؤمنان جهان، تأثیر گذار بوده است.

 

منابع:

شمایل نگاری دینی در ایران و غرب از آغاز تا دوره معاصر، سیده راضیه یاسینی، پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات.

تاریخ نقاشی در ایران، زکی محمد حسن مصری، ترجمه: ابوالقاسم سحاب، نشر دانش.

نگارگری اسلامی، ثروت عکاشه، مؤسسه انتشارات سوره

منبع: هنر اسلامی

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: