1396/12/5 ۰۸:۲۰
واقعیت این است که امروزه «زنان» بدل به مسأله شدهاند. به لحاظ فلسفی «مسأله» زمانی بهوجود میآید که امری بدیهی، بداهت خود را از دست بدهد و به پرسش گذاشته شود.
واقعیت این است که امروزه «زنان» بدل به مسأله شدهاند. به لحاظ فلسفی «مسأله» زمانی بهوجود میآید که امری بدیهی، بداهت خود را از دست بدهد و به پرسش گذاشته شود. بنابراین، وقتی از «مسأله شدن زنان در ایران معاصر» سخن میگوییم، به این معنا است که باید همه چیز را از ابتدا بازتعریف کرد؛ اینکه زن کیست؟ زنانگی چیست؟ جایگاهش در قدرت کجا است؟ و... سیمون دوبوار، یکی از چهرههای برجسته فلسفه اگزیستانسیالیسم و نویسنده کتاب «جنس دوم» از جمله متفکران فمینیستی است که به زن بهعنوان یک مسأله اندیشیده است. او در سال 1952 پرسشی اساسی را با این عنوان که «ما زن هستیم یا زن میشویم؟» مطرح کرد. به زعم او، ماهیتاً و ذاتاً تعریفی برای «زن» وجود ندارد و زنانگی و مردانگی ماهیتی در حال شدن و شکل گرفتن است. همزمان با رنسانس و بازاندیشی در مفهوم انسان، بازاندیشی در مفهوم زن نیز شکل گرفت. واقعیت این است که دینداری در قرون وسطا براساس گناه اولیه تعریف میشد که مسبب آن زن بوده است. اما با رفورم دینی در قرن 15-16 اصل اینکه گناهی صورت گرفته یا خیر؟ به پرسش گذاشته شد و مورد بازنگری قرار گرفت. بهنظر میرسد موتور محرک ایمان در فرهنگ دینی مسیحی قرون وسطا، احساس گناه و پشیمانی از آن بود و مؤمن فردی دانسته میشد که پیوسته عذرخواهی میکند و کفاره میدهد. اما در رویکرد اومانیستی قرن هجدهم و نوزدهم، هبوط به گونه دیگری تعریف میشود و اتفاقاً با خوردن میوه ممنوعه است که از انسان اعاده حیثیت میشود. در نتیجه همه امور در پی تغییر نگرش ما به انسان بازتعریف میشود؛ اینکه عصیان انسان در برابر خداوند، اتفاقاً توطئه است، به تعبیر شریعتی، خواست خدا این است که خواست انسان محقق شود (خدا خواسته که انسان میوه ممنوعه را بخورد) بنابراین، زنان نه تنها، همدست شیطان نیستند بلکه سرآغاز آگاهیاند و اینجا است که از جایگاه زن اعاده حیثیت میشود و اساساً پس از رواج این جهانبینی است که زنان نیز جزو بشر محسوب میشوند. واقعیت این است که زنان برای تثبیت جایگاه خود در اجتماع همواره همچون روشنفکران با سه «پ» درگیر بودهاند، pop، peopel، prince که به ترتیب نماینده «قدرت دینی»، «افکار عمومی» و «قدرت سیاسی» است و تا در این سه حوزه بازنگری صورت نگیرد، جایگاه زنان در جامعه همواره محل پرسش خواهد بود. در ایران امروز نیز، به نظر می رسد که موقعیت زنان با مناسبات قدرت و سلسله مراتب آن، موقعیت قانون و نظام سنتی مواجه است که این امر خود بازنماییکننده موقعیت پارادوکسیکال قانون در ایران معاصر است که می کوشد به نوعی هم این و هم آن باشد، به این معنا که با وجود اینکه گاه قانون حق مشارکت در امر اجتماعی را برای زنان میپذیرد اما این اتوریته افکار عمومی و نظام سنتی است که از این امر ممانعت میکند.بر این اساس، معتقدم، ما امروزه با مسأله شدن زنان در جامعه مواجهیم و باید در خصوص چیستی زن و موقعیت و جایگاهش در جامعه مدرن بازاندیشی کنیم. *مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر سوسن شریعتی است که در نشست نقد فیلم «گفتوگو در مه» 29 بهمن ماه در دانشکده فنی دانشگاه تهران ارائه شد.
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید