به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده‌ام را؟

1396/12/2 ۱۱:۲۴

به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده‌ام را؟

جایزه» واژه‌ای است که صبغه‌ای دیرینه در جهان دارد و در همه عرصه‌ها و در همه حوزه‌ها مرسوم بوده است. فرمانده‌ای که در جنگ‌های دوران باستان بهترین عملکرد را داشته و لشکرش با فرماندهی درست به پیروزی می‌رسید مستحق تشویق و جایزه شناخته می‌شد و آ‌ن را از دست بالاترین مقامات اجرایی دریافت می‌کرد.


سایر محمدی: «جایزه» واژه‌ای است که صبغه‌ای دیرینه در جهان دارد و در همه عرصه‌ها و در همه حوزه‌ها مرسوم بوده است. فرمانده‌ای که در جنگ‌های دوران باستان بهترین عملکرد را داشته و لشکرش با فرماندهی درست به پیروزی می‌رسید مستحق تشویق و جایزه شناخته می‌شد و آ‌ن را از دست بالاترین مقامات اجرایی دریافت می‌کرد. پزشکی که بهترین معالجات را در حق سخت‌ترین بیمار تجویز می‌کرد و با کار مسیحایی جان تازه‌ای به بیمارش می‌بخشید. صله‌ای می‌گرفت و تشویق می‌شد، استانداری اگر قلمرو تحت امرش را به بهترین نحو اداره می‌کرد و کارهای شاذ به همچنین. در عرصه قلم نیز این روال ساری و جاری بود. نادره مردی چون فردوسی با شاهکار خود، شاهنامه توقع حمد و صله داشت و محمود غزنوی از او دریغ کرد برخلاف رسم رایج که سبب ساز طعن و لعن خود شد و شرمسار تاریخ. در جهان معاصر این سنت رواج داشته و رایج است از نوبل که شاخص‌ترین و سنگین‌ترین جایزه جهانی در همه رشته‌ها تا جایزه ارزشمند بوکر بی‌بهاء به لحاظ مادی اما فوق‌العاده پرارزش و معتبر در عرصه ادبیات و هنر که صرفاً نام آن به اعتبار روند داوری و نام داوران کفه این ترازو را در این سنجه سنگین و سنگین‌‌تر می‌کند.
در ایران ما هم جوایز متعدد و متنوعی اعم از بخش خصوصی و دولتی در یکی دو دهه اخیر بنا نهاده شد که هر سال با اعلام اسامی برندگان و بازندگان سیل اعتراض و انتقاد از هر سو روانه است.
از جایزه کتاب سال گرفته تا جایزه قلم زرین، کتاب سال دفاع مقدس جایزه شهید حبیب غنی‌پور و... همیشه از سوی گروهی به ظاهر مستقل در عرصه ادبیات با این مسأله مواجه می‌شد که داوری این جوایز حساب شده و هدایت شده است و مستقل و منصفانه نیست بلکه جایزه دولتی و وابسته به دولت است.
هنوز چندی از اعلام اسامی منتخبان سومین دوره جایزه شعر که از سوی بنیاد شاملو هر سال مراسم آن برگزار می‌شود نگذشته بود که جامعه فرهنگی، محافل ادبی و جریان‌های شعر معاصر امروز متحیر و شگفت‌زده لب به اعتراض و انتقاد گشودند، ایران که به کشور شعر معروف است و میراث به جامانده از شاعران کلاسیک مانند حافظ و مولانا و نظامی و سعدی و... همچنان مورد توجه پیر و جوان است و در شعر معاصر شاعرانی چون شاملو، اخوان، فروغ، سپهری، بهبهانی، حمید مصدق و... را به جهانیان معرفی کرد آیا همه ظرفیت و استعداد شعری‌اش و بهترین مجموعه شعرش می‌تواند نخستین مجموعه شعر شاعری تازه از راه رسیده باشد؟ آیا همه ظرفیت شعر امروز ما در همین سطح است؟ پاسخ این پرسش را پیش از همه شاعر گزیده‌گو و اهل فلسفه-ضیاء موحد- که داوری برخی از جوایز ادبی از جمله در مراحلی از جایزه شعر شاملو را به عهده داشت به روشنی داده است: «آثار برگزیده بنیاد شاملو زیر سطح متوسط است». پس چه عواملی سبب می‌شود که یک کتاب شعر زیر متوسط به‌عنوان منتخب ظاهراً برترین جایزه ادبی شعر به جامعه معرفی شود. عوامل متعددی در این فرآیند دخیل است که داوران دوره اول جایزه شعر شاملو هم اعتبار شعری و ادبی‌شان بر کسی پوشیده نیست و هم جایگاه اجتماعی‌شان بی‌تردید مورد تأیید بخش عظیمی از محافل فرهنگی و ادبی است. به منظور آسیب شناسی جوایز ادبی بخش خصوصی از جمله جایزه شعر بنیاد شاملو پس از مدت‌ها خاموشی قفل سکوت را شکستند و مسائل و مباحثی را مطرح کردند که پس از مدت‌ها همه را به خود آورد و تأییدی بر نظرگاه ضیا موحد است. روزنامه ایران به منظور تنویر افکار عمومی اقدام به چاپ و انتشار دیدگاه این چهره‌ها می‌کند، بدون آنکه خود درصدد تأیید یا نفی این یا آن جریان باشد.
می ماند یک نکته مهم، در مورد شمس‌ لنگرودی شاعر که در گفت‌وگویی با یک خبرگزاری داخلی اعلام کرده بود که به‌عنوان شاعر برتر آسیا معرفی شده و متهم به دروغگویی شده است، یکی از دست‌اندرکاران عرصه فکر و فرهنگ تصویر پوستری را نشانم داد که به در و دیوار شهری در کره جنوبی زده بودند که خبر از حضور شاعران آسیایی در جشنواره شاعران برگزیده کشورهای آسیایی می‌داد که شمس لنگرودی در آنجا یکی از حاضران معرفی شده بود. در آن زمان از سوی هیأت داوران به شمس خبر دادند که شاعر برگزیده معرفی خواهد شد اما در زمان برگزاری شب‌های شعر کره عواملی که دشمنی آشکاری با ایران و ایرانی دارند، دست‌اندرکاران جایزه را وادار به تسلیم نظرات پشت پرده کردند و داوران نیز ظاهراً جز تمکین کاری نکردند و در واقع شمس لنگرودی را سنگ روی یخ کردند و اظهارات شمس (بی خبر از ماجرای پشت پرده)  تعبیر به دروغگویی شد. هر چند این فرصت در اختیار شمس لنگرودی هست که درباره آنچه براو رفت سخن بگوید. جوایز ادبی با انگیزه و هدف تشویق و ترغیب اهل قلم به تلاش بیشتر و جامعه به مطالعه بیشتر شکل گرفته است. این حرکت ضمن معرفی چهره‌های برجسته ادب و هنر به نسل جوان و پاسداشت ادبیات و فرهنگ سرزمین و زبان فارسی می‌تواند ایجاد انگیزه برای نوجوانان و جوانان جهت قدم گذاشتن در این راه باشد راهی که اعتلای اخلاق و انسانیت و در نهایت به شکوفایی فرهنگی منجر شود.
تقریباً همه جوایز ادبی چند وجه مشترک در اهداف خود دارند.
1-تقدیر و تشویق و آگاهی بخشی درباره کتاب منتشر شده هر سال.
2-ترویج و معرفی کتاب‌های ارزشمند و در معرض افکار عمومی قرار دادن آثاری که از دید جامعه مکتوم و مغفول مانده است.
3-تشویق ناشران معتبر و تقویت آنان که به کشف و معرفی استعدادها اهتمام می‌ورزند.
4-کوتاه کردن فاصله پدیدآورندگان آثار با مخاطبان خود.
5-ایجاد زمینه سالم برای رقابت پاک در عرصه کتاب و قلم.
با این گزاره‌ها و پیش فرض‌ها چه نتایجی را می‌توان متصور شد؟ به قول نیما: به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده‌ام را؟

 

منبع: ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: