دیگری را درنظر بگیریم

1396/10/20 ۰۸:۵۲

دیگری را درنظر بگیریم

نشست چند فرهنگ‌گرایی و هویت ایرانی با سخنرانی بیژن عبدالكریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. بیژن عبدالكریمی در این نشست گفت: مساله «دیگری» امروز بیش از همیشه تاریخ مورد توجه است. اخلاق بدون دیگری قابل تصور نیست. در ادیان ابراهیمی مفاهیمی مثل عشق، ایثار و فداكاری همه به دیگری اشاره دارند. از پیامبران نقل شده كه آن كس كه به فكر همسایه نیست به عالم ملكوت راه ندارد. با سوبژكتیویسم دكارت دیگری تماتیك می‌شود و رسما به صورت یك مساله فرم یافته و فرمول‌بندی شده در می‌آید.

 

نشست چند فرهنگ‌گرایی و هویت ایرانی با سخنرانی بیژن عبدالكریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. بیژن عبدالكریمی در این نشست گفت: مساله «دیگری» امروز بیش از همیشه تاریخ مورد توجه است. اخلاق بدون دیگری قابل تصور نیست. در ادیان ابراهیمی مفاهیمی مثل عشق، ایثار و فداكاری همه به دیگری اشاره دارند. از پیامبران نقل شده كه آن كس كه به فكر همسایه نیست به عالم ملكوت راه ندارد. با سوبژكتیویسم دكارت دیگری تماتیك می‌شود و رسما به صورت یك مساله فرم یافته و فرمول‌بندی شده در می‌آید.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: از دیرباز همواره دو نگاه به این مساله وجود داشته است. یكی سنت ابن‌سینایی، ابن‌طفیلی، آگوستینی و دكارتی است. در این سنت فرد با هستی پیدا كردن به وجود خود پی می‌برد و هیچ نیازی به دیگری ندارد. داستان انسان معلق بوعلی این مساله را كاملا نشان می‌دهد. در داستان حی بن‌یقظان ابن‌طفیل هم این مساله را می‌بینیم. اوج این مساله در كوژیتوی دكارت است.

وی افزود: سنت دیگر كه سن توماس، هگل، هایدگر، كانت و غیره بیان كرده‌اند این است كه آگاهی به خویشتن بدون دیگری ممكن نیست. در این دیدگاه دیگری جزئی زاید بر من نیست بلكه جزو مقوم من است. بخشی از سنت كشور ما مربوط به ادیان است، بخشی از آن مربوط به حكمت ایرانی ما است و بخشی دیگر مربوط به فلسفه یونانی است كه خودش را در فلسفه اسلامی ما نشان می‌دهد، اما به عقیده من قوی‌ترین وجهی كه سنت ایرانی را مشخص می‌كند سنت حكمی ایرانی است. ما به حافظ و مولانا نزدیك‌تریم تا ابن سینا.

بیژن عبدالكریمی در ادامه گفت: ما متاسفانه هنوز دیگری را در نظر نمی‌گیریم و دیگری را قوام بخش خود تلقی نمی‌كنیم. در سنت فلسفه اسلامی یك بار دیگر باید به مساله دیگری بپردازیم. در سنت ما دو امكان بنیادی به موازات هم وجود دارد. یكی از آنها بسیار مخرب و زیان‌بار است و به هیچ‌وجه دیگری را در نظر نمی‌گیرد. من نامش را می‌گذارم تفكر فرقه‌گرایانه. این آفت بزرگی است كه امروز جهان را فرا گرفته است. این تفكر نگاه فرا تاریخی دارد و پاره‌ای از مسائل تاریخی را ازلی و ابدی و مطلق در نظر می‌گیرد.

عبدالكریمی همچنین گفت: اما امكان بنیادی‌تری در سنت تاریخی ما وجود دارد كه روح سنت تاریخی ما به آن نزدیك‌تر است. این تفكر تكیه بر وحدت نوعی بشر دارد. پیامبر اسلام‌(ص) با تكیه بر وحدت انسانی توانست، در سراسر جهان دین اسلام را گسترش دهد. همچنین بزرگان ما توانستند بر اساس این تفكر تمدن بزرگ اسلامی را به وجود بیاورند. اگر مسلمانان صدر اسلام گشوده به دیگری نبودند نمی‌توانستند این كار بزرگ را انجام دهند این گشودگی متاسفانه امروز در ما وجود ندارد. این استاد فلسفه در ادامه عنوان كرد: در روزگار ما، لویناس درباره دیگری دیدگاه قابل توجهی دارد كه دیدگاه‌های او به یك شیفت پارادایمی منجر شده است. دریدا می‌گوید با لویناس گامی جدید به سوی بشر درباره مساله دیگری باز شده است. این دیدگاه می‌گوید دیگری را نه از منظر خویشتن بلكه از منظر خود او ببینیم. این ظرفیت در دین و آیین ما وجود دارد. تجربه معنوی ما می‌گوید هر فرزندی روی كره خاكی همچون فرزند ما است و هر پیرمرد و پیر زنی همچون پدر و مادر خود ما است. این سنت یك سنت بی‌رنگ است و تمامی رنگ‌های ساخته‌شده را بی‌معنی می‌داند.

منبع: مهر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: