1387/8/6 ۰۳:۳۰
يكصد و هشتاد و يكمين نشست سراي اهل قلم با موضوع «نيم قرن فلسفه در ايران» و با سخنراني منوچهر صانعي درهبيدي و سياوش جمادي برگزار شد.
يكصد و هشتاد و يكمين نشست سراي اهل قلم با موضوع «نيم قرن فلسفه در ايران» و با سخنراني منوچهر صانعي درهبيدي و سياوش جمادي برگزار شد. در ابتداي اين نشست سام محمودي با اشاره به اينكه اين نخستين نشست از سلسله جلسات «نيم قرن فلسفه در ايران» است، گفت: سير قطور و تحول فلسفه غرب در ايران بهگونهاي است كه هميشه با كمبود منابع مواجه بوده است و اساساً فلسفه معاصر ايران هميشه بين دو قطب فلسفه اسلامي و به ويژه حكمت متعاليه و فلسفه غرب در نوسان بوده است. در ادامه منوچهر صانعي درهبيدي استاد فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي با اشاره به اينكه سالهاي حدود 1350 كه مطالعه در رشته فلسفه را آغاز كرده منابع محدود بوده، گفت: سال 1350 كه من در مقطع كارشناسي وارد دانشگاه شدم منابع محدودي در حوزه فلسفه بود. سير حكمت در اروپا، تاريخ فلسفه برتر اندراسل، چند كتاب ديگر از راسل، جان لاك و ... از جمله منابعي بود كه ما از آن وارد جهان فلسفه غرب ميشديم. اين منابع البته در مقايسه با منابعي كه امروز ترجمه شده بسيار فقير است. صانعي درهبيدي اين فقر شديد را به شكل لغتي در زبانآموزي، دانسته و افزود: به دلايل تاريخي و سنتي زبانآموزي و كاربرد زبانهاي خارجي براي ما معمول نبود و نكوهيده شمرده ميشده است. از آنرو چندان توجهي به ترجمه و آموختن زباني كه از طريق آن بود به دانش از غرب رسيده نبوده است. استاد دانشگاه شهيد بهشتي ضمن اشاره به تغيير كمي ترجمه متون فلسفي اضافه كرد: امروز كه بيش از سي سال از آن روزگار و زمان تحصيل ما در دانشگاه ميگذرد به لحاظ «كمي» ترجمه متون بسيار بيشتر شده است، آثاري از فلاسفهاي چون افلاطون، ارسطو، دكارت، كانت، هگل و ... از جمله آثارياند كه در مقايسه با روزگار تحصيل ما مورد ترجمه قرار گرفتهاند. اما در بحث آنچه كه بايد انجام بشود و نقطه متعالي ترجمه آثار بسيار فاصله داريم و اگر مثالي از اين جهت بياوريم ميبايست بگويم ما هنوز يك صدم از راه را پيمودهايم. صانعي درهبيدي اظهار داشت: فرهنگ يك جريان ارتباطي است و اين ارتباط بين ملتهاست كه شكل ميگيرد. وضعيت فلسفه نيز عبارت است از وضعيت تفكر و انديشه. انديشه چيزي نيست كه از آسمان به صورت بستهبندي به زمين افتاده باشد. انديشه و تفكر در مجموعهاي از روابط اجتماعي شكل ميگيرد و اين روابط اجتماعي در برندهترين شكل و شرايط توسط ترجمه و ترجمان انجام ميپذيرد. ترجمه سرمايه اصلي ارتباطهاي اجتماعي است. اين استاد فلسفه با اشاره به اين ارتباطات توسط ترجمه و مترجمان به سه نهضت و جريان مهم ترجمه در جهان اشاره و تصريح كرد: در تاريخ سه يا چهار مورد جريان بزرگ در ترجمه رخ داده است. نخست ترجمه آثار يوناني به عربي بوده است و ديگري ترجمه آثار و منابع اسلامي به زبان لاتين كه از اين جمله آثار ميتوان به آثار ابنسينا و رياضيدانان و منجمان ايراني اشاره كرد. سومين جرياني ترجمه آثار غربي به ژاپني است كه نمودهايش در پيشرفتهاي صنعتي ژاپن هم قابل پيگيري است. مورد چهارم به ترجمه آثاري از آلماني، فرانسوي، انگليسي و ... به زبانهاي اين كشورهاست و به نوعي تبادل فرهنگي و گفتوگوي فكري است. درهبيدي افزود: ما بايد زمينه چنين ترجمههايي را در كشور مهيا و فضايي را ايجاد كنيم كه خلا تفكر حل و پُر شود. اين استاد دانشگاه حمايت حكومتها را در ايجاد و شكلگيري اين نهضتها مفيد دانسته و اضافه كرد: در اين سه يا چهار دورهاي كه به آن اشاره كردم علاقه حكومتها و سرمايهگذاري روي ترجمه باعث شده جريانات تبادل فرهنگي توسط ترجمه آثار شكل مناسبي به خود گيرد. در پايان صانعي درهبيدي اتفاقات امروز را محصول كمكاري نسلهاي قبل دانسته و گفت: اين رخدادها معلول كمكاري نسلهاي پيش است و ما نميتوانيم بهانه بياوريم كه كمكاري كنيم چرا كه آيندگان چشم اميد به امروز دارند. در ادامه اين نشست سياوش جمادي ضمن اشاره به 50 سال فلسفه در ايران گفت: 50 سال فلسفه گذشته در ايران يعني آنچه كه در اين دوران رخ داده است و درباره آنچه كه رخ داده از همان موضعي ميتوانيم حرف بزنيم كه هگل درباره تاريخ از آن سخن ميگفت. هگل درباره تاريخ گذشته و نگرش به آن ميگويد: «جغد مينروا روي ويرانه ايستاده و آن را مينگرد» به اين معنا كه وقتي آبها از آسياب افتاد جغد بر ويرانهاي مينشيند و صرفاً درباره آن تفكر ميكند. جمادي افزود: آنجايي تفكر معتبر است و ارزشمند، فلسفه به معناي عام كلمه رشد ميكند و به عكس آنجايي كه تفكر و فرهنگ و آنچه كه به فرهنگ و زايش ذهني و خلاقيت مربوط است چه حكمت نظري و چه عملي جزو ظواهر و تزئينات و برطرف كردن اوقات فراغت به شمار ميآيد تفكر رشد نميكند. بنابراين فلسفه و ترجمه در اين حوزه يا به طور كل حوزه علوم انساني و استقبال از آن به شرطي رشد ميكند كه تفكر در كشوري وجود داشته باشد. حال به اينجا ميرسيم كه تفكر يعني چه و آيا در اين 50 سال تفكر وجود داشته يا خير؟ اين مترجم با اشاره به مثالي از ژان ژاك روسو درباره آزادي انسان افزود: ژان ژاك رسو ميگويد: «انسان آزاد به دنيا ميآيد». در صورتي كه انسان آزاد به دنيا نميآيد بلكه در نهايت ضعف و آسيبپذيري در سنت، زمينه، خانواده، باشگاه و پرورشگاه متولد ميشود و هيچكدام را خود انتخاب نكرده است. حال اين انسان در جهاني زندگي ميكند كه بايد در آن به گفتوگو و تبادل فرهنگ بپردازد. اگر ما بخواهيم به ترقي در علم و فرهنگ برسيم ميبايست بنيادها را دريابيم و پيشرفت كنيم. شيخ محمود كرماني در مقدمه گفتار در روش دكارت كه نامش را ميگذارد «حكمت ناصريه» به ما گوشزد ميكند كه ما در دورهاي زندگي ميكنيم (آن زمان قرن 19) كه جهان جهان گفتوگوست. وي درباره سنت و مدرنيسم و چگونگي تأثير ترجمه در آن اظهار داشت: دوراني آغاز شده است كه مدرنيسم همه چيز را ميسازد. ديگر دوران اينكه ما بگوئيم در مرحله بين سنت و مدرنيته قرار گرفتهايم گذشته است. مدرنيته به عقيده من خيلي پيشتر ما را دور زده است. و اين اتفاق يكي از محصولات ترجمه است. جمادي اضافه كرد: ترجمه در اين زمان تنها امري اجتماعي نيست بلكه شكلي اقتصادي هم پيدا كرده است. پس تفكر ميبايست هم در بازار آزاد و هم به شكل دولتي مورد حمايت واقع شود. وي در پايان با اشاره به اينكه كتابهاي ترجمه در حوزه فلسفه و علوم انساني روبهرشد است، گفت: منابع نسبت به سالهاي پيش بسيار بيشتر شده است. اما نوعي «تقابل و ستيزه» باعث شده ترجمه نتواند بستر مناسبي داشته باشد. منبع: خبرگزاري فارس
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید