1387/7/20 ۰۳:۳۰
محمد بقايي ماكان در سخنراني خود با عنوان "سهروردي و 10 انديشمند غربي" به بررسي شباهتهاي انديشهي سهروردي و 10 نفر از انديشمندان غربي پرداخت و سهروردي را منشأ بسياري از انديشههاي متأخر قرن بيستم معرفي كرد.
محمد بقايي ماكان در سخنراني خود با عنوان "سهروردي و 10 انديشمند غربي" به بررسي شباهتهاي انديشهي سهروردي و 10 نفر از انديشمندان غربي پرداخت و سهروردي را منشأ بسياري از انديشههاي متأخر قرن بيستم معرفي كرد. در نشستي كه در مؤسسهي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها برگزار شد، بقايي ماكان بر اهميت حوزه ادبيات تطبيقي تأكيد كرد و گفت: اگر در حوزه ادبيات تطبيقي پاي بگذاريم، وارد گفتوگوي فرهنگها ميشويم. حقيقت اين است كه در ادبيات تطبيقي در كشورهاي پيشرفته، شاخههاي بسياري بر درخت ادبيات آن كشور ميبينيم؛ اما متأسفانه در كشور ما اين شاخه، حداقل بايد بپذيريم كه بسيار پژمرده است و ما چيزي به اسم ادبيات تطبيقي نداريم. وي افزود: يكي از راههاي شناخت انديشه برآمده از كشورها، رشته ادبيات تطبيقي است كه نه در بخش دولتي و نه در بخش خصوصي انجام نميشود. اين پژوهشگر تأكيد كرد: شناخت ادبيات تطبيقي جزو عوامل هدايتساز ماست، كه اگر محققان به اين شاخه بپردازند، كمترين فايدهاش اين است كه نسل هويت گمكردهي ما در خود و فرهنگش بيشتر مينگرد. او افزود: اولين كسي كه در ايران، پايه ادبيات تطبيقي را گذاشت، سهروردي بود و امروز گويي كه اصلا وجود نداشته است. بقايي ماكان با تأكيد بر اهميت دستگاه فكري سهروردي اضافه كرد: سهروردي آنگونه دستگاه فكرياي ايجاد كرد و و نظريهاي به نام حكمت اشراق ارائه داد، كه هنوز در جهان، دستگاه فكرياي همانند آن وجود ندارد. او بر اهميت ادامه انديشه سهروردي اشاره كرد و گفت: قطبالدين شيرازي، جلالالدين دواني، ميرداماد، عبدالرزاق لاهيجي، حكيم آذر كيوان، ميرفندرسكي و ملاهادي سبزواري از شاگردان و پيروان انديشه سهروردي بودهاند و تأثير سهروردي بر عرصه فلسفه و عرفان و شعر را از خود به جاي گذاشتند. بقايي ماكان تأكيد كرد: اگر به دنبال تفكر سهروردي در اشعار حافظ بگرديم و مطالب مرتبط با انديشه سهروردي را حذف كنيم، ميتوان گفت، از مفردات حافظ چيز ديگري باقي نميماند. اين نويسنده در ادامه به بررسي شباهتهاي انديشه سهروردي و انديشمندان غربي پرداخت و گفت: مارتين لوتر 400 سال پس از سهروردي پروتستانتيزم را بنا گذاشت و گفت كه رابطه ميان انسان و خدا بايد بدون واسطه باشد؛ اما اولينبار سهروردي اين انديشه ارتباط مستقيم انسان با خدا را در دو كتاب «روزي با جماعت صوفيان» و «آواز پر جبرئيل» مطرح كرد. او در ادامه به مشابهتهاي بسيار انديشه هگل با سهروردي اشاره كرد و گفت: هگل معتقد است كه يك فلسفه وجود دارد و هيچگاه نميتوان گفت فلسفههايي وجود دارد. سهروردي نيز انديشهها را نميپذيرد و تنها به يك انديشه قائل است. وي افزود: هر دو معتقدند همه فلسفهها به يك منبع ميرسند و همه اشكال ما در اين است كه به دنبال هويتسازي نميرويم و توجه نميكنيم و هويتمان را به جوانان معرفي نميكنيم. بقايي ماكان به شباهت انديشه سهروردي و لَرد هالدين اشاره كرد و گفت: همه چيز جهان از نظر هالدين داراي سلسله مراتب است و سالها قبل، سهروردي در كتاب «رساله الطير» به اين مسأله اشاره كرده و ميگويد، حتا دو پرنده مانند هم پيدا نميشوند. بقايي ماكان تأكيد كرد: دكارت تشابه زيادي با سهروردي دارد و معتقد است، هرگز چيز كامل از درون چيز ناقص سر در نميآورد. همين انديشه در سهروردي نيز هست كه ميگويد حقيقت علت نميتواند كمتر از حقيقت معلول باشد. وي در ادامه به انديشه جورج اليوت اشاره كرد و گفت: اين انديشمند معتقد است كه بد در جهان خلق نشده؛ بلكه اگر انسان به دنبال خوبي نرود، بد ايجاد ميشود. در حالي كه همين انديشه را سهروردي از نياكان خود از حكمت خسرواني گرفته است. ماكان در تشريح شباهتهاي انديشه سهروردي و نيچه گفت: سهروردي اصولا به معرفت اشراقي توجه دارد و اين معرفت را برتر از هر نوع شناختي ميداند و نيچه نيز در سه استحاله روح همين مسأله را مطرح ميكند. شباهت ديگر، بيان مرگ اختياري در «چنين گفت زرتشت» و «عقل سرخ» سهروردي است. اين پژوهشگر پيوستگي انديشهها در نظريات ويليامز جيمز را مشابه با پيوستگي نور و ظلمت در نظريات سهروردي دانست و گفت: اين مراتب از نظر سهروردي با محبت به يكديگر متصل ميشوند. وي در تشابه نظريه هرمان هسه به تشابه روايت داستان سفر به شرق و عقل سرخ و غربت غربيه اشاره كرد و گفت: اين شباهتها عظمت انديشه سهروردي برآمده از ايران را ميرسانند و ما متأسفانه اينها را استخراج نميكنيم. او گفت: پايهگذار گفتوگوي خيالي با متفكري بزرگ و بيان ديدگاههاي شخصي از زبان آن انديشمند، سهرودي است و صد سال بعد از او دانته در «كمدي الهي»، اين روش را استفاده كرده است. البته سهروردي هم اين روش را از نياكان خود گرفته است. بقايي ماكان در پايان سخنان خود به شباهت انديشه ادوارد كِيرد و هانري كربن اشاره كرد و گفت: ذات، توانايي فهم ذاتي همانند خود را دارد و غير ذات نميتواند از نظر كِيرد و سهروردي غير خود را فهم كند و نتيجه آن تسسلي است كه دور ايجاد ميكند. كربن هم سهروردي را قلب بيقرار فرهنگ ما ميداند و ما بايد بدانيم كه بر اثر تحقيقات كربن، ميان تشيع و اشراق، پيوند عاطفي عميقي وجود دارد و اين كاملا طبيعي است و نميتواند تصادفي باشد. منبع: ایسنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید