خدایگان دولت و آفریدگار ِ لِویاتان

1396/9/19 ۰۸:۰۱

خدایگان دولت و آفریدگار ِ لِویاتان

در شهر «وست‌پورت» انگلستان و در سال 1588 میلادی، توماس هابز به دنیا آمد. فیلسوف سیاسی نامداری که به جرات بزرگ‌ترین پایه‌گذار تعاریفی چون «قوانین مدنی» و «دولت» بوده است. او پس از آنکه دوران تحصیلات مقدماتی و متوسطه خود را گذراند، برای تحصیل در منطق ارسطو و فلسفه اسکولاستیکی وارد آکسفورد شد.


توماس هابز، فیلسوف غضبناک

 حامد سرلکی : در شهر «وست‌پورت» انگلستان و در سال 1588 میلادی، توماس هابز به دنیا آمد. فیلسوف سیاسی نامداری که به جرات بزرگ‌ترین پایه‌گذار تعاریفی چون «قوانین مدنی» و «دولت» بوده است. او پس از آنکه دوران تحصیلات مقدماتی و متوسطه خود را گذراند، برای تحصیل در منطق ارسطو و فلسفه اسکولاستیکی وارد آکسفورد شد. تحصیل در دانشگاه برایش بیهوده و ملال‌آور می‌شد، لذا از همان دوران دانشجویی به دنبال کشف موضوعات در ابعادی حقیقی‌تر و البته با کارایی بیشتر بود. فلسفه سیاسی بعد از هابز هویتمند شد، این ادعا به سهولت قابل‌دفاع است، اگرچه غالب فلسفه‌خوانان او را میراث‌دار حرکتی می‌دانند که توسط ژان بُدن فرانسوی و ماکیاولی ایتالیایی آغاز شده بود اما امروز این توماس هابز است که آفریدگار لویاتان و کاهن معبد خدایگانی مساله دولت در مدرنیته سیاسی تلقی می‌شود. او در نخستین کتاب خود که به نام «عناصر قانون» ترجمه شده است، نسبت به مقام پادشاهی مطلقه دفاعیه بلند‌بالایی می‌نویسد. هابز از ترس برخورد پارلمان قدرتمند آن سال‌ها ( 1640 میلادی) از انگلستان می‌گریزد اما همگان هابز را با نظریات پیش روی سیاسی او در دو اثر «لویاتان» [Leviathan] و سپس «بهیموت» [Behemoth] می‌شناسند. نگارنده یادداشت براساس این دو اثر شاخص، سعی برآن دارد که به لایه‌های زیرین فهم هابز از مساله دولت و نسبت آن با مردم بپردازد.

  هابز در اکثر سخنان خود نسبت به مفهوم «آزادی عامه» و «مردم» غضب فراوانی داشته، البته غضب یک فیلسوف سیاسی نمی‌تواند کشتار خونین به وجود بیاورد، خلاصه این تعصب و غضب در مساله انسان مصنوعی، قانون مدنی – قرارداد‌های اجتماعی و درنهایت ستایش‌گری بحث دولت خلاصه می‌شود. تفکیک بسیار غلیظ مساله ملت و دولت در دیدگاه توماس هابز از آنجا سرچشمه می‌گیرد که اصولا او نسبت به التقاط مفاهیم اخلاقی با نسبت‌های منفعت‌گرایانه در سیاست بسیار بدبین است. قطعا این بدبینی براساس یک عقبه ملموس تاریخی و مساله‌مند پیکره‌بندی شده است. برای درک بهتر دغدغه فیلسوف باید به تاریخ رجوع کنیم. تاریخ ما را همسفر با انقلاب بزرگ انگلستان می‌کند. ارثیه رنسانسی ماکیاولی به دست هابزی می‌رسد که بر مساله تبعیت تام ِ ملت از دولت در چارچوب قانون مدنی تاکید دارد. به‌طور خلاصه، تمامی دردمندی هابز به دلیل فرار از جنگ‌ها و خشونت‌هایی بود که در پشت باورهای اخلاقی تمثیل شده در دین و آزادی قرائت می‌شد. لویاتان خیال او کنترل‌کننده این توازن و برآمده از اصل انسان‌محوری و قانون‌مداری بوده است.

اگر گام نخست تبیین اندیشه هابز را در انسان‌شناسی قلمداد کنیم او نسبت به وضعیت طبیعی انسان منتقد است. وضعیت طبیعی انسان برای هابز همان عواطف و آزادی‌های بی‌حدی بود که باعث نسیان تاریخی، کشتار و جنگ، خودبرتربینی و ... می‌شود. او با رد این وضعیت طبیعی بحث «انسان مصنوعی» را پیش می‌کشد، انسانی که اصولا باید محدود شود، زیرا عدم‌محدودیت او تبعات پرمخاطره‌ای را برای کشور به وجود می‌آورد. به همین جهت اخلاق برای هابز امری قطعا نسبی بوده و اعتبارزدایی او از اخلاق صرفا در چارچوب انسان مصنوعی و باورمندی به قانون باید بررسی شود. قانون برای هابز نموداری با سیکل منظم و به‌مثابه یک مذهب صددرصد رستگار‌کننده قلمداد می‌شود، گویی او قانون را همان وحی می‌داند که در دستگاه دولت بروز و به دست لویاتانی که می‌تواند مشروعیت از خدا بگیرد، ظاهر می‌شود. نمونه بی‌اعتمادی هابز به مردم در کتاب لویاتان است، وقتی که او می‌گوید: «من میل عمومی انسان‌ها را در درجه اول خواهش دائم و بی‌قرار در جست‌وجوی قدرت می‌دانم، این میلی است که فقط با مرگ فرومی‌نشیند، به سبب این، او همیشه آن نیست که شخص لذتی بیش از آنچه به دست آورده است، می‌جوید و با قدرت معتدل نمی‌تواند خرسند باشد، بلکه آن است که او نمی‌تواند قدرت و وسیله وجود خود را برای خوب زیستن حفظ کند، مگر آنکه قدرت بیشتر به چنگ آورد. بنابراین ستیزه میان آدمیان سه ‌انگیزه دارد: رقابت؛ بی‌اعتمادی؛ جاه‌طلبی.» این فیلسوف انگلیسی،  پیدایش جامعه سیاسی و حکومت را نه حاصل تحقق مشیت و اراده خداوندی و نه پرورش فضیلت در افراد، بلکه تنها نفع و مصلحت شخص آدمیان می‌داند، یعنی آنچه را که بعدها تحت‌عنوان «اصالت فایده» در فلسفه سیاسی غرب توسط هابز مطرح شد.

اگرچه هابز برای شهروندان یا مجموعه آنان با تعریف ملت حقوق طبیعی ناچیزی می‌دهد اما در ادامه این دیدگاه را به فلسفه سیاسی خود افزود که مردم باید حق‌های کوچک خود را به «شهریار» واگذار کنند. به همین جهت شهریاران در فلسفه سیاسی هابز دارای قدرت سیاسی مطلقه‌ای بودند. در این بینش افراد متعهد می‌شوند که نسبت به تمامی امر و نهی‌های حاکم [شهریار]، فرمان بردار و کاملا مطیع باشند، زیرا او حافظ دولت و دولت حافظ قانون مدنی کشور است. برای هابز، لویاتان (نامی برگرفته از یک موجود افسانه در کتب عهدین) برآمده از صورتی دوقطبی و البته ذاتی واحد است؛ ذاتی که تعریف انسان ماشینیسم شده را به خود گرفته و صورت دوقطبی که در یک دست آن شمشیر و در دست دیگر آن مشروعیت دینی به واسطه عصای مقدس پاپ داده شده است. تاجی که بر سر لویاتان دیده می‌شود همان تاج دولت مطلقه بوده که مشروعیت حفظ کشور را به شهریار می‌دهد. لویاتانی که به‌عنوان روی جلد کتاب شاخص هابز ترسیم شده به‌طور خلاصه در همین مقیاس قابل‌بیان است. اما بعدها و در اواخر عمر، توماس هابز تصمیم می‌گیرد که لویاتان را این بار به شکلی جزئی‌تر و با روایتی معکوس در کتاب بهیموت (بهیموث) ترسیم کند. در لویاتان، هابز تلاش کرده است که سیر تبدیل وضع طبیعی به قانون مدنی و دولت مطلقه را بررسی کند.

حال آن که در کتاب بهیموت بر تجربه جنگ داخلی انگلستان و سیر معکوس آن با جزئیات اشاره دارد. او بین این رفت و برگشت‌ها در دو اثر مشهور خود با اصول عقل‌گرایانه، جبرگرایانه و ماده‌گرایانه سعی بر بالانشاندن مساله قراردادهای اجتماعی و جداکردن هرگونه آزادی‌های بی‌حد طبیعی انسان از بحث قانون دارد. یکی‌دیگر از مهم‌ترین دغدغه‌های هابز که پژوهشگران فلسفه به آن پی برده‌اند، اهمیت تاریخ برای اوست. هابز به تاریخ به مثابه یک «ابزار» نگاه می‌کند. تاریخ برای هابز همان معلم ارجمندی است که می‌تواند مردم را به بهترین شکل تربیت [تربیت سیاسی] کند، گاها می‌توان تلقی کرد که این فیلسوف انگلیسی مساله باورمندی مردم به مساله تاریخ را با غلظت بسیار فراوانی بیان کرده است. در کتاب بهیموت، این مساله را در گوشه‌گوشه صفحه‌ها یافت می‌کنید. توماس هابز در یک روز پاییزی با وجود این مساله جان سپرد که برای او جامعه آگاه و به دور از ظلم بسیار محترم‌تر از جامعه آزاد بود. او احساسات طبیعی، غریزه و احساس قدرت‌طلبی و بقای انسانی را سلاح خطرناکی می‌دانست که اگر بشر به صورت کامل به آن برسد دیگر نمی‌توان در برابر سیل خشونت‌آمیز و جاه‌طلبانه آن ایستاد.

 

 

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: