1396/9/13 ۰۷:۵۰
«گفتوگوی هگل و فیلسوفان اسلامی» عنوان آخرین کتاب حمید طالبزاده، استاد دانشگاه تهران است. طالبزاده در این کتاب کوشیده است تا به نوعی پلی میان دو سنت فکری تقریبا منقطع شرق و غرب عالم بر پایه آرای هگل و فیلسوفان برجسته اسلامی بنا کند.
«گفتوگوی هگل و فیلسوفان اسلامی» عنوان آخرین کتاب حمید طالبزاده، استاد دانشگاه تهران است. طالبزاده در این کتاب کوشیده است تا به نوعی پلی میان دو سنت فکری تقریبا منقطع شرق و غرب عالم بر پایه آرای هگل و فیلسوفان برجسته اسلامی بنا کند. پس از آشنایی ایرانیان با فلسفه غرب در قرن معاصر، در سالهای اخیر تلاش برای مطالعه تطبیقی بین فلسفه اسلامی و فلسفه غرب به صورت جدیتری دنبال میشود و این کتاب که در مرداد ماه گذشته توسط نشر هرمس روانه بازار کتاب شد قدمی در این مسیر است. طالبزاده که پیش از انتشار کتاب را در اختیار داوریاردکانی و محمدحسین بهشتی قرار داده بود تا از نظرات آنها برای بهبود اثر بهره بگیرد، در نشست نقد و بررسی کتاب شهر در کنار این دو استاد فلسفه نشست تا با هم درمورد هگل و فیلسوفان اسلامی گفتوگو کنند.
حمید طالبزاده در آغاز سخنان خود با اشاره به ضرورت نقد سنت بهمثابه بزرگترین دفاع از سنت، زمانی نقد سنت را امکانپذیر دانست که در مواجهه با اندیشه غربی صورت گیرد. او با بیان اینکه اوج فلسفه آن است که به عرفان متصل شود؛ فلسفه ملاصدرا را فعلیت تام فلسفه دانست و اضافه کرد: «در این کتاب بهعنوان یک دانشجوی مبتدی توضیح دادهام که این راهی است در میان ما، نه درصدد تثبیت هگلیم و نه ملاصدرا. ما درصدد فلسفهای هستیم که بتواند به این فاصله بین سنت و فلسفه غرب که امروز به آن مبتلا هستیم، فکر کند و برای درد توسعهنیافتگی چارهای بیندیشد. در دنیای امروز باید اندیشمندانی داشته باشیم که به این فاصله فکر کنند و راههای نرفته را طی کنند تا ازآن عبور کنیم.»
در ادامه این نشست محمدرضا بهشتی با بیان اینکه از لحاظ محتوای کتاب قبل از انتشار با آن آشنا شدهایم، اظهار کرد: «علت آن هم این بود که مولف کتاب قبل از انتشار در جمع معلمان فلسفه، کتاب را قطعهقطعه ارائه کرد و حاضران نکات ویرایشی و محتوایی را در جلسات مطرح کردند. این کار بسیار مثبت و خوب است و بهتر از این است که مولف گوشهای در انزوا بنشیند و کتاب بنویسد.»
بهشتی از لحاظ رویکردی این کتاب را یک همسخنیِ با چهرههای نامدار فلسفه از فلسفه پیشسقراطی تا افلاطون و ارسطو بوعلی و سهروردی و ملاصدرا و کانت و هگل دانست و گفت: «در این کتاب از اندیشههای این چهرهها بهره گرفته شده و بعد این اندیشهها مورد نقد قرار میگیرند و تلاشی است برای یک راهیابی. یعنی صورتمسالهای در کار است و فقط بیان اندیشه آنها نیست بلکه تلاش برای حل مسالهای است که طرح شده است.»
استاد دانشگاه تهران با اشاره به مانع زبانی بهعنوان مشکلی در راه فلسفه تطبیقی و رویاروییها و هماندیشیها افزود: «اگر ما بر پیوستگی عمیقی که به نحوه فهم ما از جهان و زبان وجود دارد، واقف شویم درمییابیم که این مساله بنیادی است. ویتگنشتاین در اینجا به این تعبیر اشاره دارد که مرزهای جهان من مرزهای زبان است. موضوعی هم وجود دارد که باعث میشود این راه حداقل از یک طرف بسته نشود. راهیابی برای مواجهه با اندیشههای دیگر خود مسیر پرفراز و نشیبی را پیشپای ما قرار میدهد و مولف این کتاب تلاش برای قدم نهادن در راه دیگری کرده است تا این اندیشمندان را اولا در بستر زبانی آنها بشناسد و در بستر فکری و فرهنگی که اندیشه آنها از آن نشأت گرفته است، این موضوع را بررسی کند و حال در یک گفتوگو با فیلسوفان آن هم برای حرکت کردن به سمت مسالهای است. به همین دلیل است که نمیشود متخصص این شاخه یا آن شاخه در فلسفه شد بدون اینکه حوزه آنتولوژی را شناخته باشیم. کوشش مولف کتاب در این است که در یک هماندیشی و همسخنی در جهت پرسشی است که ما مطرح میکنیم؛ این فیلسوف چه اندیشهای برای مطرح کردن دارد. پس در واقع پرسشمحور است و پرسش او پرسش فلسفی است.»
رضا داوریاردکانی، رئیس فرهنگستان علوم بهعنوان آخرین سخنران این نشست با اشاره به فتحبابی که توسط این کتاب اتفاق افتاده است، گفت: «حاصل نگاه تند و صریحی که به کتاب داشتم، تحسین بود و حالا هم تحسین میکنم. در این کتاب مسالهای مطرح شده که برای فلسفه ما لازم بود که این موضوع مطرح شود و مهم نیست که فیلسوفان غرب راجع به آن چه نظری خواهند داشت بلکه مسالهای که باید مطرح شود اثر خودش را خواهد گذاشت.»
داوری ادامه داد: «شرق دور از همان ابتدا یعنی از ۲۰۰ سال پیش درصدد برآمد که فلسفه اروپایی را بفهمد حال بعد از ۱۰۰ سال تاخیر نمیگویم که کوششی در این راه نشده؛ کوششهایی شده ولی من خود هم قدمهایی برای رفع سوءتفاهم برداشتهام و باید دید آیا امکان نوعی دیالوگ یا همسخنی هست یا نه؟»
رئیس فرهنگستان علوم با اشاره به تلاش طالبزاده در برگرداندن کانت و هگل به زبان فلسفه اسلامی گفت: «این کار را هر کسی نمیتواند انجام دهد، بلکه باید منطق و فلسفه اسلامی را بداند و هر دو سوی مطلب را درک کرده باشد. اگر سهم این کار مشکل است به این جهت است که اصطلاحات فلسفه ابنسینا و ملاصدرا در آن به کار رفته است. ما اصلا توجه به این موضوع نکردیم که وقتی فلسفه غرب شکل گرفت اصلا به منطق ما کاری نداشتند. کانت بر مبنای دیگری کارش را شروع کرده است ولی دانشجوی فلسفه باید بداند که فیلسوفان بر چه مبنایی حرف زدهاند. باید دید که آیا سوءتفاهمی که بین فیلسوف ما و فیلسوف اروپایی وجود دارد قابلرفع است؟»
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید