پیشینۀ وقف کتاب در سنت اسلامی / ولی الله کاووسی

1396/5/9 ۱۱:۳۰

پیشینۀ وقف کتاب در سنت اسلامی / ولی الله کاووسی

نخستین معنای لغوی وقف در زبان­های عربی و فارسی، ایستادن، ایستاده ماندن، ایستانیدن، قد برافراشتن، و بازداشتن است (دهخدا، 1377: ذیل واژه، آذرنوش، 1379: ذیل واژه)؛ اما در اصطلاح فقهی به معنی «عقدی است که ثمرۀ آن حبس کردن اصل، و رها کردن منفعت آن است»

 

نخستین معنای لغوی وقف در زبان­های عربی و فارسی، ایستادن، ایستاده ماندن، ایستانیدن، قد برافراشتن، و بازداشتن است (دهخدا، 1377: ذیل واژه، آذرنوش، 1379: ذیل واژه)؛ اما در اصطلاح فقهی به معنی «عقدی است که ثمرۀ آن حبس کردن اصل، و رها کردن منفعت آن است» (محدّث نوری، 1408ق: ج14، ص47)،[1] و در این مفهوم، آن را به «وقف کردن بر مساکین چیزی را به راه خدا»، «آنچه را در تملّک کسی باشد، به راه خدا گذاشتن»، و گاه به معنیِ مطلق «عطا» تعبیر کرده‌اند (دهخدا، 1377: ذیل واژه). با آن­که در قرآن مجید از وقف به صراحت یاد نشده، مفاهیم متعددی چون قرض الحسنه، تعاون، صدقه، انفاق، احسان، ایثار، عمل صالح، باقیات صالحات، خیرات، و مَبَرّات را در کلام الهی می توان منطبق با مفهوم کلی وقف در نظر گرفت. از جمله آیات قرآن با اشاراتی به مفهوم وقف، یکی آیة 92 سورة آل عمران است: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»،[2] و دیگری آیة 46 سورة کهف: «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا».[3] در حدیثی منقول از پیامبر اسلام (ص) نیز از «صدقة جاریه»[4] سخن رفته که فقها آن را وقف تفسیر کرده اند. بر این اساس، پیداست که وقف از سنن حسنه ای است که از نخستین سال­های ظهور اسلام در جوامع اسلامی رواج یافته است و نیکوکاران مسلمان با بذل همه یا بخشی از دارایی ها یا منافع خویش در راه استفاده عمومی، این سنت را تا امروز تداوم و رونق بخشیده اند. در تمام این مدتِ دراز اموال وقفی طیف گسترده ای از مستغلات و اراضی و ابنیه تا باغ و مزرعه و چاه و دارایی های دیگر را دربر گرفته است. در اغلب موارد این اموال، یا منافع و درآمدهای حاصل از آنها، برای استفاده عموم یا گروهی مشخص از مردم وقف عام یا خاص شده است. مساجد، بقاع و مزارات متبرک، حسینیه­ ها و تکایا، بیمارستان­ها، و مدارس همواره از مهم­ترین پذیرنده­های وقف بوده اند که عواید وقفی را، بنا به صلاحدید واقف یا متولیان وقف، یا صرف احداث و تعمیرات و مخارج جاری بنیادهای یادشده کرده  اند یا در اختیار مردم نیازمند نهاده اند. نمونه شاخص و فعّال این گونه اماکنِ مبتنی بر وقف در جهان اسلام، مجموعه عظیم زیارتگاه حضرت رضا (ع) در مشهد است که قرن ها مهم ترین مرکز جذب و صرف انواع موقوفات در ایران بوده است.[5]

اما روی دیگر جریان وقف، دایر کردن کتابخانه­ و اهداء انواع کتاب به آنهاست. چنان­که می­دانیم، اساس دین اسلام بر کتاب استوار شده و خواندن و نوشتن همواره جزء جدایی ­ناپذیر تمدن اسلامی بوده است. جایگاه مکتوبات در فرهنگ اسلامی چندان بوده که کسانی علت خاتمیت دین اسلام را خروج بشریّت از دوران کلامی و شنیداری و ورود به دوران نوشتاری دانسته ­اند (مؤذن جامی، 1379: 53). با این اوصاف، جای شگفتی نیست که وقف کتاب، و در رأس آن نسخه­ های قرآن (مصاحف)، از همان آغاز ظهور اسلام امری پسندیده، حتی واجب، و در شمار صدقه جاریه و باقیات صالحات به حساب آمد. چندان نپایید که وقف کتاب در جامعه مسلمانان آن­چنان گسترش یافت ­که طبقات مختلف مردم، از خلفا و فرمان روایان و صاحب ­منصبان، تا اشراف و بازرگانان و عالمان و عموم کتاب­دوستان، نه ­فقط انبوهی از انواع کتاب، که اموال منقول و نامنقولی را وقف گسترش و نگهداری مخازن کتاب و حتی تولید و توزیع کتاب­های جدید کردند.

بدیهی است که نخستین و بیشترین نشانه های سنت وقف کتاب را باید در وقف مصحف ها ردیابی کرد که اندک زمانی پس از برآمدن اسلام به جریان افتاد. مطابق منابع تاریخی، عثمان بن عفّان خلیفه سوم مسلمین، به ترغیب امام علی بن ابی طالب (ع) پس از یکدست سازی رسم الخط قرآن، چهار یا هفت نسخه از کتاب خدا را ترتیب داد و با هدف استفاده عموم مسلمانان، برای شماری از مساجد بزرگ در مراکز اصلی تمدن اسلامی، از جمله مکه، یمن، بحرین، بصره، و کوفه فرستاد (ابن اثیر، 1385ق: ج3، ص112؛ فضائلی، 1390: 111-112). نیز گفته شده اسحاق بن مرار ابوعمرو شیبانی (درگذشتة 206ق) بیش از هشتاد مصحف به خط خود نوشت و به مساجد کوفه سپرد (خطیب بغدادی، 1417ق: ج6، ص329-330). در برخی موارد هم به صراحت از وقف مصحف سخن رفته است، چنان که گفته اند مُفَضَّل بن محمد ضَبّی (درگذشتة 208ق) نسخه هایی از قرآن کتابت و وقف مسجدها می کرد و چون از انگیزه عملش پرسیدند، پاسخ گفت: «با این کار گناهانم را در نگارش سخنان مطایبت­ آمیز جبران می کنم» (سیوطی، 1384ق: ج2، ص297).[6]

 

انگیزه های وقف کتاب و مصحف

به نظر می رسد خیل عظیم واقفان نسخه های نفیس، از جمله واقفان مصاحف، طی سده های متوالیِ رواجِ وقف در جوامع اسلامی، انگیزه ها و اهداف متعددی را در نظر داشته اند که کسب ثواب، علاقه به ترویج علوم اسلامی، ماندگاری نام خویشتن و خاندان، و حفظ کتب نفیس در برابر آسیب ها، از مقاصد مهم­تر بوده است. مورد اول در ترغیب واقفان کارکردی اساسی داشت، چرا که ایشان، مطابق آیات و روایت پیش گفته،[7] وقف کتاب و مصحف را از زمره باقیات صالحات و صدقات جاریه می شمردند. خداوند در اين آيات عاملان نيکي هاي ماندگار را به پاداشی ناب و فرجامی خوش وعده داده است. لذا نیکوکاران همواره در پی راه جُستن به مصداق های روشن تر و مطمئن تر کارهاي نيک و ماندگار بودند و کدام نیکی شاخص تر از اهدای موقوفاتی که پس از وفاتِ واقف همچنان مي مانَد و ثوابش جریان می یابد؟ از آنجا که اهداء کتب و تا حدی مصحف های نفیس بیش وکم در حدود بضاعت بسیاری از مسلمانان بود، در نظر ایشان به منزله عمل صالحی پایدار نقش بست و در طلب تحصیل رضای الهی، به رایج ترین محملِ وقف مبدّل گشت، زیرا مؤمنان بر اين باور بودند که از ثوابِ هدايتِ حاصل از قرائت قرآن، سهمی هم به واقف می رسد.

عامل ديگر در روي آوردن مسلمانان به وقف کتاب، علاقه و اشتیاق به ترویج دانش و معرفت بود که بر خلاف عامل پيشين چندان عمومي و فراگير نبود، بلکه بیشتر در بين دانشوران و اهل علم تداول داشت؛ هرچند فرمانروایان و صاحبان قدرت هم گاه به گاه از انجام آن غافل نبودند. گرایش مسلمین به دانش و آگاهی، به ويژه در دوره های شکوفايی تمدن اسلامي، رو به فزونی نهاد و بدین جهت به هر آنچه ایشان را به کشف و گسترش معرفت رهنمون مي شد، اقبال نشان می دادند. پیداست که در دسترس نهادن مهم­ترین ابزار دستیابی به دانش، که همانا کتاب است، متعارف ترین راه گسترش معرفت بود. باید در نظر داشت که اين کار در زمانی صورت می پذیرفت که استنساخْ یگانه راه تولید و تکثیر کتاب بود و از کار درآوردن هر کتاب روندی دشوار و وقت گیر و پُرخرج داشت که گاه ماه ها و ای بسا سال ها به درازا می کشید. از این منظر، بی سبب نبود که صاحبان و مروّجان دانش گاه کتاب های موجودشان را وقف کتابخانه های عمومی می کردند و گاه حتی خود دست به نسخه برداری از کتاب ها می ­بردند و محصول کتابتشان را در اختیار کتاب خوان ها می گذاشتند. در این میان، تحریر مصحف رایج تر از نسخه های دیگر بود، زیرا کلام خدا را علاوه بر صاحبان فضیلت، عموم مؤمنان و نمازگزاران، از عالِم و عامی، قرائت می کردند.

سومین انگيزة وقفِ کتاب جاودان ساختن نام خود يا خاندان خود بود. از گذشته های دور بسیاری از دولتمردان و صاحبان جاه و ثروت، یا اعضای خاندان های محتشم اعم از زن و مرد، وقف کتاب و مصحف را طریقی برای ماندگاری نام خود و پدران و حتی فرزندانشان می دیدند. این انگیزه اگرچه از منظر معنوی شأنی نداشت، نصیبش به کتاب خوانان و کتاب دوستان می ­رسید. باید پذیرفت که بخش اعظم گنجینه ­های کتب اسلامی از یادگارهای همین مشتاقان جاودانگی گرد آمده است.

اما انگیزه ای که بیش از همه به کار تاریخ هنر اسلامی آمده، وقف کتاب با نیّت حفظ آن بوده است. طبیعتاً نسخه های نفیس، چه پوستی و چه کاغذی، با گذشت زمان در معرض انواع آفات بوده اند. انبوه مکتوباتی که امروز هیچ نشانی از آنها نیست، گواه این سخن است. در این میان، کسانی بودند که از سرِ آگاهی نسخه های پربهایشان را وقف کتابخانه ها یا زیارتگاه هایی می کردند که می دانستند در آنجا به این آثار رسیدگی خواهد شد. امروز اگر به عرصه نسخه شناسی قدم نهیم، بسیاری نُسخ را می بینیم که در دوره ایی غیر از دوره ساختشان، به دست مرمّتگران از نو صحافی یا تجلید یا حاشیه بندی شده اند. همچنین در روزگار معاصر امکان عکس برداری و مطالعه و معرفی این آثار و بهره گیری از آنها در نگارش تاریخ هنر اسلامی برای پژوهشگران فراهم شده و این ها همه از ثمرات و برکات وقف است. در نتیجه، آنان که کتاب های نفیس را به قصد حفاظت وقف کرده اند، چنین خدمات مهمی به مطالعات هنر اسلامی عرضه داشته اند؛ هر چند این منفعت از سایر انگیزه های وقف نیز عاید شده است.

 

[1] . عن النّبي (صلى الله عليه وآله)، أنه قال: «حبس الاصل و سبل الثمرة»، و عنه (صلى الله عليه وآله)، أنه قال: «إن شئت حبست أصله، و سبلت ثمرتها».

[2] . «هرگز به [حقيقت] نيكوكاري نمي‏رسيد مگر اين كه از آنچه دوست مي‏داريد [در راه خدا] انفاق كنيد، و خداوند از آنچه انفاق مي‏كنيد با خبر است».

[3] . «مال و فرزند زيور زندگى دنيايند، اما پاداش نيكي هاى ماندگار نزد پروردگارت بهتر و عاقبتشان نیکوتر است».

[4] . «إذا مات ابن آدم انقطع عمله الا عن ثلاث: ولد صالح يدعو له، و علم ينتفع به، وصدقة جارية» (محدث نوری، 1408ق: ج12، ص230). «هرگاه آدمی زاده ای بمیرد، پروندة اعمالش بسته می‌شود، مگر در سه چیز [که آثار آن پس از مرگ نیز به او می‌رسد]: فرزند صالحی که برای او دعا می‌کند، علمی که دیگران از آن نفع می‌برند، و صدقة جاریه».

[5] . برای آگاهی از پیشینه، پراکندگی جغرافیایی، انواع، و مصارف موقوفات حرم رضوی، نک: مرکز خراسان شناسی، 1378: 72-75).

[6] . برای آگاهی بیشتر از پیشینة وقف مصحف و نظر برخی فقهای متقدم در این زمینه، نک: علی رفیعی، «تاریخچة وقف کتاب در اسلام»، در: وقف میراث جاویدان، ش7 (پاییز 1373).

[7] . یکی دیگر از اشارات قرآن به عمل وقف، در آیة 76 سورة مریم آمده است: «وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَرَدًّا». «اما كساني كه در راه هدايت گام نهادند، خداوند بر هدايتشان مي افزايد، آثار و اعمال صالحي كه [از انسان] باقي مي ماند در پيشگاه پروردگار تو ثوابش بيشتر و عاقبتش ارزشمندتر است».

منبع: طومار اندیشه

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: