1396/4/20 ۱۱:۵۲
یکی از مسایل پیچیده و شگفتانگیز جامعه ایران در روزگار گذشته، نگرش ایرانیان به پدیدههای «پول» و «سرمایه» بوده است. ایرانیان، برگرفته از ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و باورهای ذهنی خویش، همچنین متاثر از ویژگیهای سرزمینی و سیاسی، به اینگونه پدیدهها در زندگی روزمره خویش مینگریستهاند.
جهانگرد آلمانی و جایگاه داراییهای مالی در جامعه ایرانی
یکی از مسایل پیچیده و شگفتانگیز جامعه ایران در روزگار گذشته، نگرش ایرانیان به پدیدههای «پول» و «سرمایه» بوده است. ایرانیان، برگرفته از ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و باورهای ذهنی خویش، همچنین متاثر از ویژگیهای سرزمینی و سیاسی، به اینگونه پدیدهها در زندگی روزمره خویش مینگریستهاند. همین مساله موجب شده است جهانگردانی که در گذشته به ایران آمدهاند، توجهی ویژه بدان داشته باشند. موریس دوکوتزبوئه، جهانگرد آلمانی که همراه با سفیر کبیر روسیه در دوره قاجار به ایران آمده است، نگرشی جالب درباره جایگاه سرمایه نزد ایرانیان دارد. او در کتاب «مسافرت به ایران دوران فتحعلی شاه قاجار» در اینباره مینویسد «عقاید و حدسیات ما در موضوع خودپسندی و تجمل آسیا ازینجا ناشی شده که از خیلی قدیم تا حال مشرقزمینیان بسبک امروز زندگی میکنند و حال آنکه در آن اعصار اروپائیان در ورطه جهالت غوطهور بودهاند. خزائن پادشاه را قیمت بیکرانست ولی ابدا از روی سلیقه مرتب نشده همچنین عدهای از اعیان و رجال ثروت هنگفتی دارند و حال آنکه اکثر مردم در فقر و فاقه امرار حیات میکنند. یعنی انتظار دیگری هم نمیتوان داشت چه در ایران پول را بمنفعت نمیدهند. و سرمایهداران از منافع مبادلات تجارتی اساسا اطلاعی ندارند بعلاوه قوانین جاریه مملکتی و جنبه حفظ نزاکت مردم اجازه نمیدهد که بانکهای شخصی تاسیس کنند». این جهانگرد اروپایی چنان وضعیتی را از ویژگیهای فرهنگی- اجتماعی ایرانیان برآمده میداند «نفع پول را ربا دانند و بالنتیجه عادت برین جاری شده که اغنیا مایه و ذخیرهای بدست آورده تا آخر عمر بتدریج از آن خرج کنند و اگر بیش از آنچه حساب کردهاند عمر کنند سرمایه را خورده بفقر و مسکنت افتند. همین ترسِ افتادن بچنین روزی ایرانیان را خسیس بار آورده». وی همین مساله را با پارهای خلقیات اجتماعی ایرانیان آن روزگار در پیوند میداند و از دریچه دریافت خویش، از اشتباهی سخن میراند که درباره یک ویژگی مهم ایرانی پدید آمده است «اگر ایرانیان را چنانکه بعضی از سیاحان نقل کردهاند پنداریم باید هرچه یکنفر مهمان بدان دست زند تقدیم او کنند، ولی اینطور نیست و این تعارفات ادبیست که نسبت بمهمان میکنند مثلا وقتی صاحب خانه میگوید خانهام بشما تعلق دارد این را نباید حقیقی فرض کرد بلکه مانند تعارفاتی است که ما هم در آخر مراسلات ملحوظ میداریم مثلا وقتی مینویسند چاکر و خدمتگزار حقیقی شما ابدا نویسنده توجهی بتحقیر خود یا اطاعت طرف ندارد بلکه کوچکترین خدمت را هم باو نمیکنند».
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید