خليج فارس مركز تمدن دنيا بوده است

1387/4/2 ۰۴:۳۰

خليج فارس مركز تمدن دنيا بوده است <br>

احمد اقتداري: خليج فارس مركز تمدن دنيا بوده است
بايد در دانشگاه‌ها كرسي درس مسايل خليج فارس را ايجاد كنيم

احمد اقتداري: خليج فارس مركز تمدن دنيا بوده است
بايد در دانشگاه‌ها كرسي درس مسايل خليج فارس را ايجاد كنيم




دكتر احمد اقتداري گفت: خليج فارس مركز تمدن دنياي قديم بوده و نشانه‌ي هنر، صنعت و اخلاق ايران است.
اقتداري در نشستي با عنوان «خليج فارس، گذشته، اكنون، آينده» كه در نشر فرزان‌روز برگزار شد، بيان كرد: پس از مجامله‌ي عمدي، مغرضانه و سياسي مجله‌ي «نشنال جئوگرافيك» آمريكا درباره‌ي نقشه‌ي خليج فارس و جعل گستاخانه‌ي ملل عرب و دانشگاه‌هاي مغرض عرب‌زبان و كشورهاي عربي و حتا برخي مراكز علمي اروپايي و سياست‌هاي مزدورانه، كور، نامعتدل و دور از انصاف و حقيقت و دروغ‌پردازي كشورهاي پرعقده‌ي حوزه‌ي خليج فارس كه تا ديروز جيره‌خوار ايرانيان بوده‌اند و امروز وقيحانه ادعاي ارضي بر آب و خاك خليج فارس و جزاير آن دارند، خاطر همه‌ي ايرانيان را در هر كجاي عالم كه باشند، بسيار آزرده است.
وي اظهار داشت: در سال 1383 به درخواست حسن حبيبي در مركز ايران‌شناسي درباره‌ي نام خليج فارس در متون و نقشه‌ها سخنراني كردم. متن اين سخنراني در كتاب ماه تاريخ و جغرافيا با عنوان اصالت نام خليج فارس در متون و نقشه‌ها در شماره‌ي مخصوص خليج فارس چاپ شد.
او با بيان اين‌كه نام كامل خليج فارس در ميان زبان‌ها و جغرافياي مختلف در زمان قديم به اين‌گونه بوده است، به استنادهاي تاريخي درباره‌ي نام خليج فارس اشاره كرد: در كتيبه‌ي داريوش بزرگ در كانال سوئز در مصر از «درياي فارس» نام رفته است. در استرابي‌ «پرسيكون كااي تاس»، در تواريخ هردودت «پرسيكون كاي تاس»، در مكوديوس پتوله مااوس (بطلميوس) «پرسيكوس سينوس»، در كوين توي كورسيوس «آكواريوم پرسيكوس»، در زبان انگليسي «پرشين گلف»، در فرانسه «گلف پرسيك»، در آلماني «پرزيش گلف»، در ايتاليايي «گلفو پرسيكو»، در روسي «پرزيش زايو»، در ژاپني «پروشادان»، در اكثر قريب به اتفاق متون عربي كهن در دانش جغرافيا و تاريخ «خليج الفارسي»، «بحر فارسي»، «بحر الفارسي» آمده است. در ابن فقيه «درياي پارس»، در ابن رسته «خليج الفارسي»، در عجائب لاقاليم «بحر فارسي»، در المسالك و الممالك ابن خرداد «خليج فارس»، در بزرگ بن شهريار رامهرمزي در عجائب الهند بحره و بره و جزاير بحر فارسي. در استخري معروف به الكرخي «بحر فارسي»، در مسعودي در كتاب مروج الذهب و التنبيه و الاشراف «بحر فارسي»، در مقدسي كه البدء و التاريخ «خليج الفارسي». در ابوريحان بيروني «درياي پارس در خليج فارس»، در حدود العالم من المشرق الي المغرب «درياي پارس»، در ابوعبرالله مقدسي انتشار شالي در احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم «بحر فارسي»، در جهان‌نامه محمد بن نجيب بكران «بحر پارسي». در ابن البلخي «درياي پارس»، در شرف الزمان طاهر مروزي در كتاب طبايع الحيوان «الخليج الفارسي»، در ادريسي در نزهه المشتاق و افتراق الافاق «بحر فارسي»، در ياقوت حمومي در معجم البلدان زراه كامير «بحر فارسي»، در زكريا محمد بن محمود قزويني «بحر فارس»، در تقويم البلدان ابولفداء «بحر فارس». در كتاب نهايه الارب في فنون العرب «خليج فارس». در حمدالله مستوفي قزويني «خليج فارس» و در كتاب نزهه القلوب حمدالله مستوفي «بحر فارس»، در ابن الوردي در كتاب خريده العجائب و فريده الغرائب «بحر فارسي»، در كتاب صبح الاعشاء في كتابه الانشاء كاتب به حلبي قسطنطيني مشهور به حاج خليفه و در كتاب ديگري، جهان‌نامه تركي «سينوس پرسيقوس»، در دايرةالمعارف الشباني «خليج العجمي»، در چند نقشه كه به‌وسيله‌ي درياسالاران ترك در زمان جنگ‌هاي عثماني و صفوي تهيه شده است، به‌جاي خليج فارس، خليج بصره نوشته‌اند تا خصومت سياسي و ديني خود با صفويان شيعه و ايران شيعي و دشمني خود را نشان دهند؛ اما خليج بصره در سفرنامه‌ي ناصرخسرو (فورالله) ناميده شده است و در همه‌ي نقشه‌هاي بين‌المللي خليج فارس نوشته شده، البته در چند نقشه جديد چاپ عربستان يا مصر يا امارات، ذكر خليج العرب انگشت‌شمار است و تازه چاپ‌اند.
اين پژوهشگر ادامه داد: پس از جنگ اعراب و اسراييل 8 ـ 1967 و كودتاي سرهنگ جمال عبدالناصر مصري و برانداختن ملك فاروق پادشاه مصر، سرهنگ ناصر كه جواني ماجراجو و كمونيست و پرطمع و بي‌منطق بود، نطقي در قاهره ايراد كرد و گفت كه امشب شام را در بغداد و فردا ناهار را در اهواز در كنار خليج عربي صرف مي‌كنيم. از آن روز، كلمه‌ي مجعول خليج عربي در زبان و قلم اعراب افتاد.
وي بيان كرد: اعراب كه به شهادت تواريخ كهن و زمان‌هاي آشوريان، كلدانيان بابلي، سومري، اكدي، ايلاميان، هخامنشيان، اشكانيان، ساسانيان و حتا در دوران خلافت اموي و عباسي دشمني خود را با ايرانيان (عجم) پنهان نمي‌كردند، در اين ماجراي پرغوغاي اسف‌انگيز وارد شدند. ارتش ايران سه جزيره‌ي تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسي را با قدرت قهريه‌ي نظامي بازپس گرفت و بر تنگه‌ي هرمز استيلا يافت. چنان‌كه در دوران صفوي به فرمان شاه‌عباس، امام قلي‌خان اميرالامراء صفوي پرتغاليان را پس از 117 سال از جزيره‌ي هرمز و خليج فارس و شرق آفريقا اخراج كرد.
او اظهار داشت: با بازپس گرفتن جزاير ايراني و پيوستن به مادربوم كهن خود ايران، اعراب به جنجال و غوغا و شكايت پرداختند. دولت عراق و رييس آن دولت، صدام حسين و كشور كمونيستي عدن، يمن جنوبي و دو سه كشور ديگر عرب به سازمان ملل شكايت كردند و اقدام ارتش ايران را براي غصب حقوق اعراب در خليج فارس اعلام كردند. خوشبختانه در سازمان ملل آن روزگار، مردم صالح و عاقلي عضويت داشتند و دعواي اين كشورهاي ماجراجوي عرب را بي‌وجه خواندند و قضيه را با توجه به نقشه‌هاي جغرافيايي كهن مسكوت و غيرقابل بحث اعلام كردند.
اقتداري يادآوري كرد: از آن روز، كشتي‌هايي كه به مقصد ايران بارگيري مي‌كردند، در بارنامه‌هاي آن‌ها نوشته مي‌شد، مقصد ايران در خليج عربي و ايران از قبول اين محمولات خودداري مي‌كرد و مي‌گفت، ما خليج عربي نمي‌شناسيم و اعراب مي‌گفتند، ما خليج فارس نمي‌شناسيم. اين مشاجره‌ي بي‌امان تا به امروز ادامه دارد و حتا دوستان عرب ايران مانند سوريه در نشست‌ها و جلسه‌هاي رسمي شوراهاي اعراب اين سه جزيره را متعلق به اعراب مي‌دانند.
وي در ادامه بيان كرد: توني بلر ـ نخست‌وزير قبلي انگلستان ـ سفري به دبي در امارات عربي داشت و رسما بدون هيچ‌گونه پرده‌پوشي، اعراب منطقه را به بازپس گرفتن اين جزاير و حفظ حقوق اعراب در خليج فارس دعوت كرد.
اين پژوهشگر اظهار كرد: گستاخي و بي‌پروايي توني بلر، من را به ياد سخنان لرد كرزن ـ نايب السلطنه‌ي انگلستان در هندوستان ـ و وزير خارجي بعدي انگلستان انداخت كه با كشتي مجلل كوكونات در خليج فارس سفر مي‌كرد و در دبي و شارجه رؤساي شيوخ عرب را به اعطاي شمشير، خنجر و ساعت طلا مفتخر مي‌ساخت كه در نطق مفصلي كه در شارجه ايراد كرد و متن آن چاپ شده است، گفت كه ايرانيان تنها دشمن صلح و دوستي بين شما هستند و بايد نفوذ ايران را از جزاير خود محو كنيد.
اقتداري در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا درباره‌ي اين‌كه چگونه نام خليج فارس را در مجامع بين‌المللي مي‌توان مطرح كرد، گفت: متأسفانه اعراب با پول نفت خليج فارس بر ضد ما كتاب مي‌نويسند. ما نيز در مقابل آن‌ها بايد كتاب بنويسيم. همچنين در دانشگاه‌ها كرسي درس مسايل خليج فارس را ايجاد و مردم را از اين تهديدها آگاه كنيم. چه حاصل كه اسم خياباني را خليج فارس بگذاريم؟
وي افزود: شيخ شارجه تمام نقشه‌هاي ايران را چاپ كرده است و به عمد به‌جاي نام خليج فارس از نام جعلي استفاده كرده است.
او اظهار داشت: من كتابي را درباره‌ي اين‌كه چرا ايرانيان شيعه شدند، نوشته‌ام؛ اما چند روز پيش، پس از مدت‌ها كه هركسي در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اين كار را برعهده‌ي ديگري مي‌گذاشت، به من گفتند كه كتاب گم شده است. من حاضرم كه كتاب را به‌صورت مشروط چاپ كنم، يعني هر جايي از كتاب را كه به ضرر ايران است، خط بزنم، چون من همه‌ي اين كتاب را به نفع ايرانيان نوشته‌ام.
دكتر احمد اقتداري در شهر لار فارس متولد شد. سال‌ها در آن مناطق تدريس كرد و رياست فرهنگ لارستان را در بنادر عهده‌دار بود. دوره‌اي از زندگي او در كار حقوق و علوم سياسي گذشت. چند دهه از وكلاي درجه‌ي اول دادگستري و داديار كانون وكلاي دادگستري مركز محسوب مي‌شد.
وي بخش مهمي از پژوهش‌هاي خود را به‌صورت 28 جلد كتاب درباره‌ي خليج فارس منتشر كرده است. اين كتاب‌ها درباره‌ي مسايل مختلف جامعه‌شناسي، زبان‌شناسي، تاريخ، جغرافياي تاريخي، فولكلور، آداب و رسوم و فرهنگ عامه‌ي خليج فارس و جنوب ايران‌اند.
سه كتاب‌ از آثار اقتداري اكنون در دست چاپ‌اند؛ يكي از آن‌ها «خليج فارس از ديرباز، تاكنون» با عنوان فرعي يك‌صدسال كشمكش پس از پنج‌هزار سال جنگ و ستيز در گاهواره تمدن است. كتاب ديگر «درد، دارو، درمان در باورهاي مردم جنوب ايران» است.
در نشست «خليج فارس، گذشته، اكنون، آينده» كساني چون ايرج افشار، بهاءالدين خرمشاهي، هوشنگ دولت‌آبادي، علي دهباشي، روشنك وزيري و عبدالحميد روح‌بخشان حضور داشتند.
انتهاي پيام


نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: