آذرتاش آذرنوش: اشارات فرازبانی در ترجمه‌های قرآن از دست می‌رود

1387/3/4 ۰۴:۳۰

آذرتاش آذرنوش: اشارات فرازبانی در ترجمه‌های قرآن از دست می‌رود <br>

زمانی كه واژه‌های قرآن كريم برگردان می‌شود مقداری از اشارات فرازبانی در اين برگردان از بين می‌رود و به مخاطب منتقل نمی‌شود.


زمانی كه واژه‌های قرآن كريم برگردان می‌شود مقداری از اشارات فرازبانی در اين برگردان از بين می‌رود و به مخاطب منتقل نمی‌شود.
دكتر «آذرتاش آذرنوش» مترجم زبان عربی و استاد دانشكده الهيات دانشگاه تهران با اشاره به فرايند ترجمه قرآن كريم تصريح كرد: ترجمه قرآن هم امكان‌پذير است و هم امكان‌ناپذير؛ امكان‌ناپذير است به اين معنا كه محال است كسی بتواند قرآن را آن‌طور كه خداوند بر پيامبر(ص) نازل كرده در يك زبان ديگر بازگو كند، اما از يك ديدگاه ديگر قرآن ترجمه‌پذير است يعنی اگر نتوان تمام قرآن را در اوج كمال به زبان فارسی برگردانند؛ اما 60 تا 70 درصد را می‌توان ترجمه كرد.


او با توجه به جنبه‌های مثبت ترجمه قرآن كريم افزود: در ترجمه قرآن چيزهايی فدا و چيزهايی به دست آورده می‌شود؛ برای مثال معنی‌های نخستين، خشك و قالب‌بندی شده قرآن در قالب ترجمه به دست می‌آيد و طيف‌های فرازبانی، الهامات، ايهام‌‌ها و استعاره‌های قرآن در ترجمه از بين خواهد رفت.
مؤلف «فرهنگ مصطلحات (مجمع‌اللغات)» تأكيد كرد: در ترجمه شعرهای عادی مانند اشعار خيام و حافظ به زبان انگليسی اين موضوع كاملاً صدق می‌كند و محال است اين اشعار با زيبايی خود برگردان شود و هركه اشعار را برگردانده در حقيقت ترجمه نكرده، بلكه بازسازی كرده و درباره قرآن چون كلام خداوند است، اين موضوع صد درصد صدق می‌كند.
آذرنوش باتوجه به ترجمه واژگانی و تركيبی قرآن كريم و نقش علم نحو در ترجمه كلام‌الله مجيد ادامه داد: زمانی كه به ترجمه واژه پرداخته شود، با ايجاز زيبايی مواجه می‌شويم كه در واژگان قرآن وجود دارد. اين زيبايی را نمی‌توان به زبان ديگری ترجمه كرد و به اين معنا كه از معنای اصلی دور می‌شود.
برخی سوره‌های قرآن اصلاً قابل ترجمه نیست


او برخی از سوره‌های قرآن را ترجمه‌ناپذير دانست و تصريح كرد: برخی سوره‌های قرآن به هيچ وجه قابل ترجمه نيست مانند سوره «تكوير» و «عاديات» كه آيه «وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحاً» در ترجمه معنای مشخصی ندارد و به معانی كلام، ماده و معانی ديگر به فارسی برگردان شده، اما يك عرب‌زبان وقتی كه اين آيه را بخواند اين كلمه به قدری برايش برد عاطفی دارد كه وجودش می‌لرزد و اين به اين دليل است كه عرب‌ها چيزهايی لمس می‌كنند كه ايرانيان نمی‌فهمند و آيه «وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحاً» در فارسی به اسب‌هايی كه تندتند می‌دوند ترجمه شده است.


وی افزود: نقش ساختار نحوی در ترجمه قرآن فرق می‌كند و می‌تواند بازی‌ها را انجام دهد، مثلاً در ترجمه «إِیِّاكَ نَعْبُدُ وَإِیَّاكَ نَسْتَعِينُ» سيستم نحو عربی به هم ريخته شده تا گوينده بگويد اياك و (ك) اول بياورد و در فارسی اين آيه من تو را می‌پرستم ترجمه می‌شود. در چنين آيه‌هايی گاهی نحو نقش بزرگی را بازی می‌كند؛ يعنی به خواننده معانی را القا می‌كند كه در زبان‌های ديگر آن القا وجود ندارد.


آذرنوش با اعتقاد بر اين‌كه در ترجمه قرآن بايد به ساختار نحوی فارسی توجه داشت اظهار كرد: زمانی كه قرآن ترجمه می‌شود، نبايد به ساختار نحوی قرآن توجه كرد و حتماً بايد معانی را به ساختار نحوی ايرانی برگردانيم و در اين كار بايد خيلی ظرافت به خرج دهيم و كمی جسارت داشته باشيم؛ زيرا اين نحو نيست كه ما را دل‌نگران می‌كند، بلكه برد معانی واژگان است.
1200 سال معنی اصلی برخی واژه‌های قرآن را نفهميده‌ايم
او با انتقاد از ترجمه واژه «الرحمن» در آيه «بسم‌الله الرحمن الرحيم» گفت: «رحمن» اسم خاص است و زمانی كه در ترجمه‌های قرآن به معنی «بخشاينده» ترجمه می‌شود، معنا نمی‌دهد و نشان می‌دهد ما 1200 سال معنی اصلی برخی واژه‌های قرآن را نفهميده‌ايم.


او با مقايسه ترجمه‌های كنونی قرآن در دوران معاصر اظهار كرد: هيچ ترجمه‌ای در دوران معاصر بر ديگری برتری ندارد و هيچ‌كدام از ديگری بدتر نيستند؛ تمام عيب‌ها مشترك است يكی قرآن را اديبانه ترجمه می‌كند و آن قدر اين ترجمه اديبانه است كه از قرآن دور می‌شود و يكی آن قدر عاميانه ترجمه می‌كند كه از معانی اصلی فاصله می‌گيرد.
اين استاد دانشگاه با اعتقاد بر اين‌كه همه اشعار و كتاب‌ها ترجمه‌ناپذيرند يادآوری كرد: خيلی از آثار ترجمه‌ناپذيرند و اين تنها برای كتاب‌های دينی نيست؛ در كتاب‌های دينی ترجمه‌ناپذيری بيشتر است، اما كتاب‌های غيردينی هم ترجمه‌ناپذيرند؛ برای مثال ديوان حافظ را هرگز نمی‌توان ترجمه كرد.
آذرنوش در پايان با توجه به افزايش نقد ترجمه‌های قرآن در دهه‌های اخير تأكيد كرد: در سال‌های اخير نقد بر ترجمه‌های قرآن بسيار شده است، اما اشكال وارد بر اين نقدها اين است كه همه نقدها به نوعی متناقض‌اند و برخی از اين تناقص‌ها خيلی كودكانه است. يكی از نقدهای وارد بر فعل «قُتِل» است كه كشته شد معنی می‌شود، اما يك مترجم می‌گويد (او را كشتند) و اين معنی شكل معلوم دارد و يك منتقد بر آن ايراد وارد می‌كند؛ در حالی‌كه آن منتقد نمی‌داند قرآن ‌كريم به شكل صرفی اهميت نداده است.

منبع: خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: