آیین دیرینه بخشندگی

1396/1/15 ۰۸:۲۸

آیین دیرینه بخشندگی

تاریخ ایران، انسان‌هایی بزرگ را در خود جای داده که گرچه نامی از آن‌ها برجای نمانده است، اما منش و روش نیکویشان به مثال‌هایی روشن در سندها و دیگر منابع تاریخی بدل شده است؛ آن‌ها که تا واپسین دمِ زندگی خویش بر این اندیشه بوده‌اند که خود را به کاروان همیشه جاریِ نیکی و نیکوکاری در سرزمین دیرینه ایران پیوند زنند.

 روایتی جهانی از نیکوکاری‌ها و وقف‌های ایرانیان در تاریخ

مهربانو شراهی:  تاریخ ایران، انسان‌هایی بزرگ را در خود جای داده که گرچه نامی از آن‌ها برجای نمانده است، اما منش و روش نیکویشان به مثال‌هایی روشن در سندها و دیگر منابع تاریخی بدل شده است؛ آن‌ها که تا واپسین دمِ زندگی خویش بر این اندیشه بوده‌اند که خود را به کاروان همیشه جاریِ نیکی و نیکوکاری در سرزمین دیرینه ایران پیوند زنند. وقف، یکی از مهم‌ترین جلوه‌های کنش‌های نیک‌خواهانه تاریخی ایرانیان در زندگی اجتماعی به شمار می‌آید. وقف و موقوفات در سرزمین پهناور ایران در گذر تاریخ خود، همواره جایگاهی ویژه داشته است، تا آنجا که بخشی مهم از مساله مالکیت و اقتصاد را در خود گرفته، بر آن حوزه‌ها تاثیر می‌گذارده‌اند. این مساله حتی در برخی دوره‌های تاریخی متاخر، توجه میهمانان غیر ایرانی را به سوی خود کشانده است. بسیاری از اروپاییانی که در دوره‌های گوناگون تاریخی به ایران سفر کرده و سفرنامه نگاشته‌اند، لابه‌لای نوشته‌های خود بر جایگاه ویژه و منحصربه‌فرد وقف و موقوفات در فرهنگ و زندگی ایرانی تاکید کرده‌اند. از دریچه روایت‌ها و توصیف‌های سفرنامه‌ای جهانگردان، دنیایی بی‌مرز از نیک‌خواهی در زندگی اجتماعی ایرانیان و خدمت‌رسانی به دیگران در دوره‌های گوناگون تاریخ این سرزمین گشوده می‌شود.

روایتی تاریخی از آنان که می‌بخشیده‌اند
سفر جذاب ما به قلمرو تاریخی نیک‌اندیشی ایرانیان با روایت جهانگرد پرآوازه فرانسوی در روزگار صفوی آغاز می‌شود. ژان شاردن در سفرنامه خود توصیفی جامع درباره روش‌های نیکوکاری ایرانیان برای توسعه و پیشرفت جامعه‌شان در گذر روزگاران ارایه می‌دهد؛ از این روایت می‌توان دریافت جامعه ایران در دوره‌های گوناگون تاریخی چگونه از کوشش‌های نیکوکاران و واقفان در بخش‌های گوناگون بهره‌مند می‌شده است «افراد دارا و نكوكار غالبا به ساختن مدرسه و مسجدي پيوسته به آن، مبادرت مي‌ورزند. اين مدارس نه تنها در شهرها بسيار است بل كه چنان كه ديده‌ام در شهركها و ديه‌ها نيز هست ... آنان كه دارايي بسيار به دست مي‌آورند، و خود و فرزندانشان را بي‌نياز مي‌بينند به ساختن بناهاي عام‌المنفعه از قبيل مدرسه براي سكونت و تحصيل طلاب علوم ديني، و بناي كاروانسرا بر سر شاهراهها كه كاروانيان و مسافران رايگان در آنها بياسايند، و ساختن پل و مسجد، و وقف منابع درآمدي كه از محل آن طلاب روزي بخورند، و صدقه داده شود، اقدام مي‌كنند ... در مرتبه دوّم گرمابه، قهوه خانه، بازار و باغ مي‌سازند، پس آن گاه مدرسه بر پا مي‌كنند، و اجاره قهوه‌خانه و بازار و باغ را وقف مدرسه مي‌كنند. بانيان اين آثار خير تا زنده‌اند معمولا خود مسؤول جمع‌آوري و تقسيم عايدات و حفاظت آنها مي‌باشند». این جهانگرد فرانسوی سپس به باورهایی اشاره می‌کند که اینگونه هم‌نوع‌دوستان ایرانی نسبت به هم‌میهنان‌شان داشته‌اند «بر اين اعتقادند كه اين اعمال خير جاري است و ثوابش بر دوام است زيرا آنان كه در كاروانسراها رنج راه را از تن بيرون مي‌كنند، يا از بالاي پل آسان مي‌گذرند، يا طلابي كه در مدرسه سكونت مي‌كنند، و از موقوفاتش روزي مي‌خورند همه در حق باني اين آثار خير دعاي خوب مي‌كنند».
مادام دیولافوا که در میانه‌ها دوره حکومت قاجار به ایران آمده است، رفتارهای نیک‌اندیشانه ایرانیان را چنین وصف می‌کند «مسلمانان خيرانديش قبل از مرگ غالبا يک ثلث از املاک و دارايي خود را وقف مسجد و مدرسه و يا اعمال خير ديگر از قبيل روضه‌خواني و اطعام مساکين و غيره مي‌کنند. به موجب قوانين اسلامي اداره املاک موقوفه بايد کاملا منظم باشد و متوليان هم بايد مطابق وصيت‌نامه واقف عمل کنند و عايدات وقف را بر ساير عايدات مخلوط ننمايند. بطوري که من استنباط کردم دو ثلث عايدات موقوفه صرف معاش طلاب علوم مذهبي می‌شود و بايد در اختيار علما باشد و هرگاه عايدات زيادتر از مخارج معين باشد، متولي مجاز است که از اين مازاد ملک ديگري خريده و به موجب وصيت واقف، وقف کند و ممکن است اين املاک فرعي با اجازه مجتهدين قابل انتقال باشد».
وقف برای آسایش هم‌میهنان و اجر اخروی
گستردگی و تاثیرگذاری موقوفه‌ها در سرزمین پهناور ایران به گونه‌ای بوده که هیچ‌گاه آن‌ها را از نظرهای جهانگردان دور نمی‌داشته است. هانری رنه دالمانی، جهانگرد فرانسوی که در دوره قاجار به ایران آمد، در کتاب «سفرنامه از خراسان تا بختياري درباره جلوه‌های کوشش‌های وقفی و خیریه ایرانیان می‌نویسد «اراضي موقوفه زياد است و اتصالا شماره آن‌ها رو بفزوني ميرود زيرا كه اشخاص مؤمن ثروتمند همواره املاكي را وقف مساجد و مدارس و بقاع متبركه مينمايند و گاهي هم درو محصول در قصبه طرق كاروانسرا و دكان و يا تمام بازاري را وقف مصارف خيريه ميكنند و در هرحال عايدات املاك وقفي زياد است». این عتیقه‌شناس اروپایی سپس نمونه‌ای را به یاد می‌آورد که آینه تمام‌نمای نگاه نیک‌خواهانه ایرانیان به شمار می‌آمده است «مخصوصا عايدات موقوفات حضرت رضا (ع) كه مقبره او در شهر مشهد واقع است بسيار مهم ميباشند. اين مقبره در تمام مملكت موقوفاتي دارد كه ساليانه عايدات آنها به ٦٠٠٠٠ تومان نقد و ١٠٠٠٠ خروار غله ميرسد». این جهانگرد در توصیف خود از موقوفات بارگاه امام رضا (ع)، به اندیشه مومنان ثروتمند در سرزمین ایران اشاره می‌کند «مؤمنين ثروتمند براي اجر اخروي غالبا املاك خود را وقف ميكنند تا بعد از مرگشان عايدات آنها بمصارف خيريه برسد».
سقفی نیکوکارانه در راه
نیکوکاران و واقفان ایرانی در دوره‌های گوناگون تاریخ این سرزمین دیرینه، نقشی بزرگ و جایگاهی والا در گسترش تاسیسات و امکانات شهری و سرزمینی داشته‌اند. ارنست اورسل، جهانگرد بلژیکی که در دوره قاجار به ایران سفر کرده است در کتاب «سفرنامه قفقاز و ایران» از یک امکان مهم در جاده‌های ایران در آن روزگار سخن می‌راند که مسافران بی‌آن راه به جایی نمی‌برده و در راه می‌مانده‌اند «بعد از پنج ساعت راه‌پیمایی دشوار و گاهی پرخطر سرانجام به خرزان رسیدیم. این دهکده‌ی محقر- که فقط از چند کلبه‌ی گلی تشکیل شده و شش ماه از سال را زیر پوششی از برف مستور بود- کاروانسرای بسیار خوبی داشت. اینجا نیز، اگر گفته‌ی قاطرچی‌ها را باور کنیم، نظیر کلیه‌ی کاروانسراهای دیگر به امر شاه عباس ساخته شده است. ... یک کاروانسرا به طور کلی مرکب از چهار ساختمان مجزا برای اصطبل‌ها و انبارها است که به شکل زاویه‌ی قائمه‌یی دور یک حیاط بنا شده و در ورودی آن زیر تاق بلند بیضی شکلی به جاده باز می‌شود. شب‌ها این در را از پشت محکم می‌بندند. در دو طرف این در، قسمت عمده‌ی بنا، متشکل از طبقه‌ی هم‌کف و بالاخانه قرار گرفته است. گاهی بالای تاق در ورودی، یک بالاخانه کوچک دیگری نیز قرار دارد. در بعضی از کاروانسراها که موقعیت ایجاب می‌کند، حوض چهارگوشی در وسط حیاط برای تأمین آب مصرفی مسافران احداث شده است. داخل حیاط توی دیوارهایی که ضخامت زیادی دارند، یک متر بالاتر از زمین، طاقچه‌های بزرگی به عرض سه متر و عمق دو متر تعبیه شده تا مسافرانی که مایل نیستند برای استراحت در اتاق‌ها پول بیش‌تری بپردازند، از همین جان‌پناه‌ها استفاده کنند. اغلب کاروانسراها وقف هستند و پذیرایی در آنها مجانی است».
بخشی از این کاروان‌سراهای وقفی و عام‌المنفعه در تاریخ ایران، دستاورد کوشش‌های زنان نیک‌اندیش بوده است. از اینگونه زنان در روزگار صفوی بسیار نشان داریم. فیگوئرا سفیر اسپانیا در ایران عصر صفوی در سفرنامه خود در این‌باره می‌نویسد «زنان ثروتمند عصر صفوی در کارهای خیر و عام‌المنفعه از مردان دست‌ودل‌بازتر بودند، به طوری که بسیاری از کاروانسراها و ساختمانهای عام‌المنفعه از صدقات زنان که معمولا فقیرتر از مردان بودند، ساخته می‌شد». تاورنیه، جهانگرد فرانسوی با اشاره به تاثیرگذاری این کاروان‌سراها در آسایش مسافران، آن‌ها را مهمان‌خانه‌های مشرق‌زمین نام می‌نهد که با بهره‌گیری از سنت وقف توانسته‌اند در بهره‌گیری مسافران از این نیک‌اندیشی سودمند آیند.
ایرانی، بسیار به تنگ‌دستان می‌بخشد
بخشی از کوشش واقفان و نیک‌اندیشان در ارایه خدمت‌های گوناگون به افراد جامعه، یاری‌رسانی به بخش‌های نیازمند و تنگ‌دست جامعه بوده است. آنان از دریچه دو کنش ویژه ایرانی در تاریخ، یعنی «نذر» و «صدقه»، کارنامه‌ای پربار و پربرگ در دست‌گیری از نیازمندان جامعه برجای گذاشته‌اند. یاکوب ادوارد پولاک، پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه قاجار، در کتاب سفرنامه‌اش «ایران و ایرانیان» از جوشش‌های نگاه خیرخواهانه ایرانیان در زمینه صدقه و نذر چنین روایت و تاکید می‌کند که یک ایرانی «صدقه بسیار به فقرا می‌دهد و از نگهداری و رسیدگی به حیوانات نیز دریغ ندارد؛ وی در این کار از ریاکاری بری است و فقط از ندای قلب خویش تبعیت می‌کند و از این جهت بر اروپائیان برتری دارد». وی نذر را در میان ایرانیان اقدامی «قابل ذکر» «همچنین نذر کردن یا نذر بستن که وی در روزها و لحظات سخت زندگی بدان متوسل می‌شود و همواره آن را ادا می‌کند قابل ذکر است ... به هنگام بیماری یکی از عزیزان و خویشاوندان، گوسفند می‌کشند و گوشت آن را به فقرا می‌دهند».
اینگونه نذرها گاه با یک مکان مورد احترام یا یک باور ویژه پیوند می‌خورده است. توصیف یکی از این مکان‌ها و شرح پیوند آن با آیین‌های نذر و صدقه از زبان یک آلمانی در دوره صفوی، نمایی جذاب از این پدیده پیش رویمان می‌گذارد. آدام اولئاریوس، جهانگرد آلمانی که در روزگار صفوی به ایران آمده است، در کتاب «ایران عصر صفوی از نگاه یک آلمانی» روایت سفر خود به اردبیل و بازدید از بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی چنین می‌نویسد «از جنت‌سرا ما را به آشپزخانه بارگاه بردند. لوازم و ظروف در داخل آشپزخانه به طرزی منظم و مرتب جای گرفته بود، دیگ‌های بزرگ در کنار یکدیگر قرار داشتند و بر یکایک آنها سرپوش گذاشته بودند. آشپزها و شاگرد آشپزها هر کدام مکان و کار مشخصی داشتند. از این مطبخ روزانه سه وعده و هر بار بیش از یکهزار نفر از خدمه مزار و فقرا اطعام می‌شوند. ابتدا ساعت شش صبح، سپس ساعت ده صبح و بعدازظهر‌ها ساعت سه، هزینه دو وعده اول از محل موقوفات شاه صفی و وعده سوم از طریق موقوفات سایر پادشاهان تامین می‌شود».
در تکمیل این نگاه، برخی جهانگردان بر این باور بوده‌اند که کارهای نیکوی ایرانیان در حوزه بخشندگی به ویژه وقف، از آن‌رو بوده است که به کاهش فقر در جامعه بینجامد. بنجامين، نخستين سفير آمريكا در ايران در عصر قاجار در کتاب سفرنامه‌اش «ايرانيان در عصر ناصرالدين شاه» یادآور می‌شود ایرانیان علاقه دارند بخشی از درآمد خود را بر مستمندان وقف کنند. او در جایی از نوشته‌هایش با تماشای فقیران و نیازمندان در خیابان‌های دارالخلافه ناصری، از ثروتمندانی سخن می‌راند که همواره به فقیران کمک می‌کنند. او البته بر کمی تعداد نیازمندان در ایران عصر قاجار از کشورهای اروپایی نیز اشاره دارد. این سفیر آمریکایی تاکید می‌کند «عده افراد مستمند و فقير ايران خيلي كمتر از اسپانيا و ايتالياست». بنجامین در ادامه توصیف خود بر این مساله تاکید می‌ورزد که باورهای دینی در نگاه ثروتمندان ایرانی به فقیران تاثیر فراوان داشته است. او می‌نویسد «ثروتمندان ايران تحت تعليمات اسلام قسمتي از درآمد خود را وقف به كمك به مستمندان و فقرا مي كنند». این جهانگرد تاثیر سنت وقف را در کاهش تعداد فقیران بسیار موثر می‌داند و چنین می‌نویسد «به همين جهت عده اين فقرا كمتر از كشورهاي ديگر و حتي كشورهاي اروپايي است. بنجامین البته تصریح می‌کند که همه نیکوکاری‌ها و موقوفات، چه در ایران چه در کشورهای دیگر هیچگاه موجب نشده است فقر و تنگ‌دست از میان رود «در حقيقت هيچ كشوري را در جهان نمي‌توان يافت كه با مشكل طبقات مستمند مواجه نباشد و افراد فقير نداشته باشد».
بخشش و وقف تا واپسین دم
کارلا سرنا، سیاح زن ایتالیایی که در دوره فرمان‌روایی ناصرالدین شاه قاجار به ایران آمد، در تجربه‌های خود از ایرانیانی یاد کرده است که نه تنها در وصیت‌نامه خود، جایگاهی ویژه به وقف اموال‌شان در راه منافع مردم و جامعه در نظر گرفته بودند، که، حتی در بستر احتضار نیز نگران قطعیت این مساله بوده‌اند. او در کتاب سفرنامه خود «مردم و دیدنی‌های ایران» در این‌باره چنین روایت می‌کند «اشخاص ثروتمند در وصیت‌نامه خود گورگاه خویش را معین می‌کنند و بیشتر اوقات مکان مقدسی که باید در مجاورت آن دفن شوند موقوفاتی برقرار می‌دارند». دن گارسیا فیگوئروا، سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس یکم صفوی نیز روایتی همسان کارلا سرنا دارد. او در «سفرنامه دن گارسیا دسیلوا فیگوئروا» در این‌باره می‌نویسد «بسیاری از دینداران و پرهیزگاران هر فرقه و طایفه نیز وصیت می‌کنند که بعنوان خیرات و مبرات از محل موقوفات آنان آب‌انبارهائی ساخته شود که به تناسب قداست و ثروت وصیت‌کننده کوچک و بزرگ است». ادوارد پولاک، پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه قاجار در کتاب «سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان» با توصیف یک ایرانی در حال احتضار که روحانی معتمد خویش را بر بالین فراخوانده است، کوشش او را تا واپسین لحظه‌های زندگی برای وقف دارایی‌هایش در یاری به جامعه و مردم توصیف می‌کند «وی در حضور یک ملا وصیتی میکند و در این وصیت بیشتر در فکر تاسیس پل، ساخت کاروانسرا، مسجد، مدرسه و غیره است تا مستقیم اموالش بین وراث که میداند حق وراثش با مقررات محکم شرعی تنظیم می‌شود و جای نگرانی نیست».
سرزمینِ تقدس نیکوکاری‌ها
وقف نزد ایرانیان نه تنها کاری شایسته بود که به ترویج آن بسیار می‌کوشیدند، که، برای ماندگاری آن نیز پاره‌ای محرمات پدید آورده بودند. شاردن با اشاره به دست‌اندازی‌هایی که در دوره‌های پیش از صفوی به موقوفات انجام گرفته است، در این‌باره می‌نویسد «ايرانيان جدا بر اين اعتقادند كه هر كس بتواند تن به كار دهد و از كدّ يمين و عرق جبين روزي فراهم آورد، اگر به منظور بهره‌يابي چشم طمع به درآمد موقوفات بدوزد، و به جانب آن دست يازد به راستي مرتكب گناهي نابخشودني شده است». این جهانگرد فرانسوی، آموزه‌های دینی را در پاسداری از موقوفات و پرهیز دادن مومنان از دست‌اندازی به اموال و املاک وقفی بسیار موثر می‌داند «كتاب آسماني و مقدس ديني ايرانيان حكم مي‌كند كساني كه به سببي از فراهم آوردن روزي خويش عاجزند بايد تنها آن قدر از مال موقوفه نصيب يابند كه دچار زحمت نشوند. اين فرمان قويم و صريح بسياري از مومنان را كه مي‌توانند از درآمد موقوفات استفاده كنند در انديشه مي‌دارد تا اصولا از درآمدهاي موقوفات چشم بپوشند، يا چندان كه روزيشان را كفايت كند منتفع شوند. ايرانيان با ايمان اين گفتار پيغمبر را كه فرموده است: گواراترين و سالم‌ترين غذاها طعامي است كه از مزد كار كردن فراهم آيد هميشه به ياد و بر زبان دارند». وی در جایی دیگر از سفرنامه‌اش به تقدس خدشه‌ناپذیر موقوفات در ایران عصر صفوی اینگونه اشاره می‌کند «موقوفات در ايران جنبه تقدس دارد، و اگر كسي حتي يك روز پيش از اين كه شاه داراييش را مصادره كند خانه يا ديگر مستغلاتش را وقف كرده باشد شاه نمي‌تواند آنها را تصرف و تملك كند». شاردن سپس روایتی کوتاه از تاسیسات وقفی، نیز ساختار حکومتی برای اداره آن می‌آورد «موقوفات معمولا مشتمل بر زمين، خانه، مستغلات عمومي مانند دكان، كاروانسرا حمام و امثال اينها مي‌باشد، و كليّه مخارج مساجد و امور خيريه از درآمدهاي اين موقوفات تأمين مي‌گردد. ... همه كاخها و باغهاي پادشاه واقع در خيابان سلطنتي اصفهان [در دوره صفویه] وقف و نذر چهارده معصوم مي‌باشد. ... ديواني كه درآمدهاي حاصل از موقوفات را جمع‌آوري و حسابرسي مي‌كند دفتر موقوفات نام دارد كه از كلمه وقف به معني هديه و بخششي كه به اماكن مقدس و امور خيريه مي‌شود گرفته شده است».
چشمه زلال نیکوکاری در سرزمین بی‌آب
مساله تاریخی کمبود آب در ایران، از دغدغه‌های همیشگی مردمان این سرزمین به شمار می‌آمده است. بررسی تاریخ دیرینه ایران بیانگر نگاهی است که نیکوکاران و واقفان به این مشکل داشته و در رفع آن کوشیده‌اند. ایجاد قنات‌های وقفی از جمله کوشش‌های نیکوکاران ایرانی در این زمینه بوده است. این قنات‌ها در کنار برطرف‌ساختن مشکل تاریخی کم‌آبی در سرزمین بی‌باران ایران، با سنت نیک‌خواهانه ثروتمندان این سرزمین پیوند خورده‌اند. این مساله را از زبان یک جهانگرد انگلیسی می‌خوانیم. لیدی شیل، همسر وزیرمختار انگلستان در اوایل سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار در بخشی از سفرنامه‌اش، همه شنیده‌ها درباره قنات‌ها و عملکرد و استفاده‌هایشان را شرح می‌دهد. او به نکته‌  مهمی درباره احداث و وقف قنات‌ها توجه می‌کند و می‌نویسد «در ایران چون رودخانه و جریان آب مهمی وجود ندارد و میزان بارندگی نیز قلیل است، لذا احتیاج به استفاده از وسیله دیگری جهت آبیاری مزارع، باعث ابداع روش بسیار استادانه‌ای گردیده که به نام «قنات» معروف است و در تمام جهات دشت وسیع قزوین، قنات‌های متعددی که فرسنگ‌ها ادامه دارد احداث نموده‌اند ... به علت آب و هوای خشک ایران، در این مملکت هیچ چیز پسندیده‌تر از جاری نمودن آب به سوی شهرهایی که مردمانش در تابستان ناراحتی فراوانی از کم‌آبی می‌کشند نیست.
شاردن فرانسوی نیز درباره تاسیسات عام‌المنفعه ایرانیان در زمینه تامین آب شهرها می‌گوید: «در سرزمينهايي كه مردم زياد تشنه مي‌شوند و براي رفع عطش نوشابه‌اي جز آب ندارند چنين كاري[ساخت بناهای عام‌المنفعه در حوزه آب‌رسانی] از اعمال خير و پسنديده است، و اعتقاد مردم بر اينست كه سيراب كردن رهگذران تشنه كام ثواب عظيم و اجر جزيل دارد. از اين رو در شهرهاي بزرگ نه تنها جابه‌جا تغارهاي بزرگي از گل پخته پر از آب براي استفاده رهگذران در خيابانها و كوچه‌ها مي‌گذارند بلكه كساني به نام سقا مخصوصا در فصل تابستان مشك بزرگي پر از آب بر دوش مي‌كشند، و ليواني در دست دارند، و در كوچه‌ها حركت، و تشنه كامان را به نوشيدن آب دعوت مي‌كنند».

روزگار پررونق وقف

آنگونه که بررسی تاریخ ایران نشان می‌دهد، آیین وقف در برخی دوره‌ها از درخششی چشم‌گیر برخوردار بوده است. این مساله را می‌توان در پیوند با امنیت سیاسی و نظامی کشور و استواری اقتصادی آن برآمده دانست. دوران صفوی از روزگارانی به شمار می‌آید که بستری مهیا برای واقفان در آن زمینه پدید آمده بود. انگلبرت کمپفر، جهانگرد آلمانی که دوره صفوی به ایران آمده است، تصویری ویژه از پیوند نیکوکاری و وقف در ایران ارایه می‌دهد که از نگاه وی، بازتابنده وضعیت دربار پادشاهی و جامعه ایران در یکی از دوره‌های درخشان موقوفات، یعنی روزگار صفوی، بوده است «شناختن درست وضع دربار ایران، بدون وقوف به تاسیساتی که قسمت قابل توجهی از عواید دربار صرف آنها می‌شود، یعنی مساجد، حمام‌ها، قنوات، راه‌های عبور و مرور و پل‌ها و بیش از همه مدارس دینی و همچنین نمایندگان علوم و هنر امکان‌پذیر نیست. به این دلیل اغلب شهرهای ایران، مملو از مدارس دینی و موقوفات آنهاست؛ تنها در اصفهان که پایتخت و شهری باشکوه و بزرگ به شمار می‌رود، در حدود یکصد موقوفه قابل ملاحظه وجود دارد و این به جز موقوفات جزیی و متفرقه است».
آن لمبتون، پژوهشگر و ایران‌شناس پرآوازه انگلیسی نیز در کتاب «مالک و زارع در ایران» درباره درخشش موقوفات در دوره صفوی مي‌نويسد «اصولا صفويه بسياري از املاک خود را وقف مقاصد خيريه به خصوص وقف بقاع متبرکه شيعه و از همه بالاتر آستانه امام رضا [عليه‌السلام] در مشهد و خواهرش حضرت معصومه [عليهاالسلام] در قم کردند. بعضي از اين املاک وقفي موقوفاتي بود که به خاندان صفويه پيش از آن که به سلطنت برسند تعلق داشت».


منبع: شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: