يوسف شاقول: فلسفه مبناي فرهنگ است

1386/11/9 ۰۳:۳۰

يوسف شاقول: فلسفه مبناي فرهنگ است

يوسف شاقول با بيان اين‌كه فرهنگ در ارتباط با جامعه‌ي بشري معنا مي‌يابد، فلسفه را از اركان مهم جامعه‌ي بشري دانست.




عضو هيأت علمي دانشگاه اصفهان با دوسويه خواندن رابطه‌ي فلسفه و فرهنگ، گفت: اگر فرهنگ را سنت جاري معنوي يك جامعه فرض كنيم، بر مبناي آن، هر اقدامي كه مردم براي رفع نيازهاي معنوي خويش انجام مي‌دهند، جزيي از مقوله‌ي فرهنگ خواهد بود. فرهنگ با بشريت معنا مي‌يابد. به عبارتي به وسيله‌ي انساني ايجاد مي‌شود كه علم و اراده و آرمان داشته باشد. در اين بين، آرمان ‌داشتن كمك مي‌كند تا جامعه‌ي بشري به سمت خلق آثار جديد پيش رود.
او در ادامه افزود: به قول هگل، "فلسفه انتزاعي‌ترين و مجردترين دستاورد بشر است"، حتا در مقايسه با هنر و دين؛ زيرا در آن‌ها بهره‌اي از سمبول و ابزارهاي مادي ديده مي‌شود؛ ولي در فلسفه هيچ‌گونه ابزار مادي حضور ندارد؛ بلكه فكر محض و مجرد جريان دارد. در اين صورت، بر مبناي تعريفي كه از فرهنگ ارايه شد، فلسفه جزيي از آن خواهد بود.
شاقول گفت: از نگاه ديگر، فلسفه مي‌تواند مبناي فرهنگ باشد. اگر براي آرمان‌ها و ايده‌آل‌هاي يك جامعه در شكل‌گيري فرهنگ آن جامعه نقش اساسي قايل شويم، آن‌گاه يكي از مراجعي كه بيش‌ترين سهم را در شكل ‌دادن و ايجاد آرمان بشري خواهد داشت،‌ فلسفه‌هاي آن جامعه است. در حقيقت، آرمان نشان‌دهنده‌ي نگاه كلان ما به جامعه و انسان است و فلسفه يكي از مبادي است كه اين نگاه كلان از آن اخذ مي‌شود. بر اين اساس، فلسفه مبناي فرهنگ خواهد بود.
اين مدرس دانشگاه با بيان اين‌كه توجه به مسائل فلسفي باعث بهينه ‌شدن تصميمات اداري – اجرايي خواهد شد، تصريح كرد: رسالت افرادي كه درگير امور فرهنگي و فلسفي هستند، در گسترش تفكر فلسفي بسيار عظيم‌تر از مديران اجرايي است. ما بايد سعي كنيم تا مديران جامعه به اهميت گسترش تفكر فلسفي در جامعه پي ببرند. درواقع نوعي نيازسنجي نسبت به ايجاد چنين معرفتي صورت گيرد. اگر مديران به مسائل فلسفه توجه كنند، تصميم‌گيري‌هاي اداري – اجرايي شكل بهينه‌اي به خود خواهند گرفت.
او با اشاره به توفيق نسبي نظام آموزشي فلسفه، تصريح كرد: اقبال عمومي جامعه نسبت به مسائل فلسفي بيش‌تر شده، كه اين خود بيانگر توفيق نسبي نظام آموزشي ماست. البته آن‌چه در دانشگاه‌ها ارايه مي‌شود، مجموعه‌اي از تئوري‌هاست كه كم‌تر با حيات و زندگي اجتماعي مردم پيوند دارد؛ در حالي‌كه در دانشگاه‌هاي دنيا مسائل روزمره‌ي جامعه همچون محيط زيست، شبيه‌سازي و اخلاق در حوزه‌هاي مختلف كاربري وارد دپارتمان‌هاي فلسفه شده‌اند. فيلسوفان به سراغ مسائل روز جامعه رفته‌اند و در رفع مشكلات و پربار كردن بار علمي جامعه سهيم شده‌اند. اين ويژگي در گروه‌هاي فلسفه‌ي دانشگاه‌هاي ايران كم‌تر ديده مي‌شود. بديهي است اگر فيلسوفان ما با اين مسائل مرتبط شوند، مي‌توانند ايده‌هاي نويني براي رفع مشكلات به مديران جامعه ارايه كنند.


منبع: خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)
نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: