جمشید نژاداول: غنای بن‌مایه‌های ادب فارسی برگرفته از دین و قرآن است

1395/11/10 ۱۲:۰۱

جمشید نژاداول: غنای بن‌مایه‌های ادب فارسی برگرفته از دین و قرآن است

یک استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نقطه قوت عموم آثار آن است که از جنبه دینی برخوردار هستند، افزود: این آثار از حکمت دینی الهام می‌گیرند و در واقع باید گفت که ادب فارسی پدید آمده از یک نوع ادبیات قوی و غنی دینی و قرآنی است.


 یک استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نقطه قوت عموم آثار آن است که از جنبه دینی برخوردار هستند، افزود: این آثار از حکمت دینی الهام می‌گیرند و در واقع باید گفت که ادب فارسی پدید آمده از یک نوع ادبیات قوی و غنی دینی و قرآنی است.

 یکی از موضوعاتی که امروزه در حوزه ادبیات با آن مواجه هستیم،‌ نگارش محدود و اندک آثار دینی است. اینکه چرا نوشتن اثر در این حوزه تا به این حد با کمبود روبروست را باید در حساسیت‌هایی دید که نویسندگان با آنها روبرو هستند.

همان طور که بارها و بارها در جریان اکران فیلم‌های سینمایی دینی شاهد بودیم،‌ متوجه بروز حساسیت‌هایی در نمایش چهره ائمه اطهار(ع) و پیامبر اکرم(ص) بوده و هستیم. به طوری که این موضوع سبب بروز مشکلاتی از جمله اعتراض مراجع عظام و علما به پخش این گونه آثار شده تا حدی که مانع از اکران آنها شده است؛ نمونه بارز آن در روزگاری نه چندان دور را می‌توان درباره «رستاخیز» مشاهده کرد. موردی که شب گذشته نیز در حاشیه جشنواره فیلم فجر مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در حوزه آثار دینی نیز با چنین نگاهی روبرو هستیم و پرداختن به قداست و جایگاه خاندان عصمت و طهارت(ع) و از سوی دیگر به کار بردن مطالب به نحوی که بر پایه واقعیات و منابع اصیل و صحیح باشند،‌ موضوعاتی است که سبب بروز حساسیت برای نویسنده می‌شود به نحوی که پرداختن به موضوعات دیگر در داستان‌ها را نسبت به داستان‌های دینی مناسب‌تر ارزیابی می‌کند؛ به دلیل نبود حساسیت‌هایی از این دست و همچنین بی‌نیازی به منابع اصیل و بررسی واقعیت بر اساس منابع و مأخذ موجود،‌ کار آسان‌تری برای نگارندگان است که همین موضوع سبب پرهیز از ورود به عرصه ادبیات داستانی دینی می‌شود.

در همین رابطه با غلامرضا جمشید نژاداول، استاد دانشگاه و مصحح متون ادبی گفت‌وگویی داشته‌ایم که از نظرتان می‌گذرد؛

 

ـ لطفاً توضیح بدهید که چه بخشی از ادبیات،‌ با عنوان ادبیات دینی شناخته می‌شود؟ همچنین درباره میزان آثار موجود در حوزه ادبیات دینی و کمبودها و پیشرفت‌هایی که مواجه بوده‌ایم برایمان توضیح دهید.

می‌توان به جرئت گفت که ادبیات غیردینی در زبان فارسی کم نداریم. عموم متون ادبی که موجود است از یک جنبه دینی قوی یا ضعیف برخوردارند. حتی ادبیات حماسی ما نیز جنبه حکمی، دینی و حکمت دینی دارد. برای مثال در شاهنامه حکیم فردوسی می‌بینیم که مجموعه حکمت خسروانی از پیش از اسلام به صورت تلفیق شده با ادب قرآنی و احادیث اسلامی است.

بر این اساس باید گفت که عموماً ادبیات جنبه دینی دارد و ادبیات عرفانی ما هم شامل عرفان دینی است. برای مثال آثار عطار نیشابوری عموماً جنبه دینی دارد و قوت و قدرت ادبیات فارسی هم در همین جنبه دینی داشتن آنهاست. نقطه قوتی که عموم این آثار دارند آن است که از جنبه دینی برخوردار هستند و از حکمت دینی الهام می‌گیرند. در واقع باید گفت که ادب فارسی پدید آمده از یک نوع ادبیات قوی و غنی دینی و قرآنی است.

البته ادبیات معاصر ما نیز خالی از جنبه دینی نیست؛ البته پس از ادب مشروطه به بعد، این جنبه تا حدودی به سمت مفاهیم اجتماعی روی آورده است و از جنبه عرفانی به اجتماعی و سیاسی گرویده،‌ ولی باز هم باید گفت که بن‌مایه‌های اصلی ادب فارسی را قوت و غنای موضوعات دینی تشکیل می‌دهد.

نمونه چنین آثاری را می‌توان در اشعار استاد محمدحسین بهجت(شهریار) طی دوران معاصر مشاهده کرد. وی نمونه حکمت دینی را در شعرش منعکس می‌کند و حتی در «حیدربابایه» که وصف دامنه کوه است،‌ این رویکرد را می‌بینیم که تمام مضامین دینی است. علاوه بر این اشعار بسیاری از این شاعر را می‌بینیم که به صورت مستقیم در وصف فضایل معصومین(ع) و حضرت امیرالمؤمنین(ع) سروده است. همچون شعر زیبای «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را» که بن‌مایه‌های دینی و مذهبی در آن هویداست.

 

ـ مؤلفه‌های ادبیات دینی از منظر شما که سال‌ها در حوزه ادبیات فعالیت کرده‌اید چیست؟

وقتی می‌توان متنی را دینی و قرآنی دانست که از وصف خداوند متعال و فضایل اخلاقی و دینی در آن صحبت شده باشد؛ به بیان دیگر عموماً بر مبانی دین و مذهب تکیه داشته و در قالب شعر یا داستان متجلی شده باشد.

به همان میزان که ادبیات کشور اکنون به سمت اجتماعی شدن رفته است، در ادبیات دینی نیز باید گفت تا حدودی دچار ضعف شده‌ایم. شاید بتوان گفت که علت این رویکرد آن باشد که تعالیم دینی در دوران اخیر در جامعه رو به ضعف گذاشته است به این معنی که اخلاق‌مداران جامعه به سیاست و جذب قدرت‌های اجتماعی و سیاسی روی آورده‌اند و در نتیجه آموزش تعالیم اخلاقی توسط کسانی که تربیت نسل و جامعه را در دست دارند و به عنوان مربی اخلاق ایفای نقش می‌کنند مورد فراموشی قرار گرفته است. البته این رویکرد طبیعی است چرا که اخلاق اجتماعی ما همان اخلاق دینی بوده و خارج از مقوله دین نبوده است.

 

ـ آیا در حوزه ادبیات داستانی نیز با چنین ضعفی روبرو هستیم؟

بله، در حوزه داستان نیز این ضعف مشاهده می‌شود. به دلیل دخالت سیاست در حوزه ادب و نشر، می‌توان گفت که این حوزه تا حدودی از این نگاه تاثیر پذیرفته است. ولی در عین حال باید گفت کسانی که در این حوزه کوتاهی کرده‌ و سبب شده‌اند که این روند پیش بیاید، در وهله نخست مربیان حوزه اخلاق جامعه هستند که به مادیات روی آوردند و به دیگر زمینه‌ها توجه نشان دادند و سبب شدند که اخلاق دینی در جامعه دچار افت شود که نمود آن را در حوزه ادبیات نیز شاهد هستیم.

 

ـ شمار اندکی اثر در حوزه قصص قرآنی و زندگانی ائمه اطهار(ع) در قالب ادبیات داستانی وجود دارد که شاید یکی از دلایل آن بروز مشکلات برای آثار پیشین و حساسیت‌های مطرح شده درباره آثار دینی است که نمونه آن را می‌توان در اثر علی موذنی با عنوان «دوازدهم» مشاهده کرد که حساسیت‌های زیادی را طی دو سال گذشته برانگیخت و سبب بروز اعتراضاتی از سوی برخی از افراد شاخص اهل قلم شد. نظر شما در این باره چیست و چه پیشنهادی درباره رفع این کم‌کاری دارید؟

به عقیده من حساسیت‌هایی که از سوی برخی از سیاست‌ورزان فرهنگی در جامعه پدید آمده است موجب شده که ادیبان کمتر وارد این مقولات شوند و همین موضوع سبب می‌شود که رویکردی پرشی از این مقولات را شاهد باشیم؛ به این معنی که این موضوعات از واقعیات جامعه رخت بر می‌بندند.

 

ـ در این باره چه باید کرد؟

در این باره باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش و وزارت علوم،‌ تحقیقات و فناوری که دست‌اندرکار این حوزه هستند در عملکرد خود تجدید نظر جدی داشته باشند.

 

ـ دانشگاه‌ها و اساتید رشته ادبیات در این باره چه کمکی می‌توانند انجام دهند؟

اساتید که سررشته علوم ادبی دانشگاهی و آکادمیک را در دست دارند می‌توانند کمک فراونی به این حوزه بکنند. البته به شرطی که با دانشگاه‌ها به نحو صحیح برخورد شود و قدر و ارزش کار آنان دانسته و شناخته شود و به نحوی نباشد که با عموم نویسندگان برخورد می‌شود.

 

ـ آیا پیشنهادی برای رفع مشکلات و بهبود شرایط این حوزه دارید؟

متاسفانه آفت فراوانی را در این حوزه‌ها شاهد هستیم که این آسیب شامل حال حوزه‌های علمیه،‌ دانشگاه‌ها و وزارتخانه‌ها نیز می‌شود و کتب درسی دبیرستان‌ها و دبستان‌ها نیز دستخوش این مشکل شده‌اند به طوری که وقتی آثار موجود را با کتب پیشین مقایسه می‌کنیم این آسیب را به وضوح می‌بینیم و البته با توجه به آنچه که پیش از این درباره وضعیت جامعه گفته شده است،‌ نباید این وضعیت را غیرطبیعی دانست.

باید دست افرادی که در حوزه،‌ دانشگاه و حتی در آموزش و پرورش فعالیت می‌کنند را باز گذاشت و به آنها میدان داد و به این گونه نباشد که کتب درسی به آنها القاء شود که چه چیزی را بنویسند و چه چیزی را ننویسند و اگر نویسنده‌ای صلاحیت آن را دارد که برای عموم مردم مطلب بنویسد،‌ باید به او اجازه داده شود که این کار را انجام دهند و مطالبش در کتب درسی لحاظ شود.

 

ـ در حوزه کتب درسی با چه وضعیتی روبرو هستیم؟

پیش از این آثار دینی شعرای قدیم را در کتب درسی می‌دیدیم که این گونه بودند و ماندگار شدند و حتی اکنون هم همان آثار هستند که به آنها تکیه می‌کنیم. برای مثال نمونه‌هایی از نثر سعدی را می‌دیدیم که اکنون با تاسف از کتب درسی دبیرستان حذف شده است. آیا آفتی متوجه دانش‌آموزان بود که این متون از کتب حذف شد؟ متاسفانه اکنون از گلستان و بوستان سعدی خبری در کتب درسی نیست و این مطالب از ادبیات دبیرستان حذف شده است و به طور مرتب کتاب‌ها تغییر می‌کنند.

شاید بتوان دلیل آن را همان دخالت سیاست در آموزش و پرورش عنوان کرد. متاسفانه فرصت اینکه اساتید دانشگاه‌ها بتوانند در این باره اظهار نظر کنند پیش نیامده است. البته من خود را در سطحی نمی‌بینم که در این زمینه صحبت کنم،‌ ولی در کل آنچه که قابل مشاهده است اینکه چنین سیاست‌هایی سبب لطمه وارد کردن به حوزه ادبیات می‌شود.

 

ـ برای اینکه یک فرد بتواند در این حوزه به تبحر دست پیدا کرده و اقدام به نگارش متون درخور شأن کند چه باید کرد؟

به طور قطع نیاز است که داستان‌نویس‌ها در این باره آموزش‌هایی را ببیند و این گونه نیست که هر فردی بتواند به سرعت و سهولت داستان‌نویس شود. هر فرد باید در این حوزه تمرین کند و داستان‌هایی را که در این زمینه و حوزه‌های دیگر وجود دارد ببیند و بخواند تا بر تجربه‌اش افزوده شود؛ کاری که امروزه کمتر صورت می‌گیرد. برای مثال داستان کوتاه و بلند در مجموعه ۱۰۰۱ شب وجود دارد که خواندنش کمک بسیاری به نویسندگان می‌کند. در مجموع آثار پیشینیان و تمرین کردن در این باره سبب بهبود اوضاع در این حوزه خواهد شد. هنر داستان‌نویسی و شاعری در عین حال که به استعداد اشخاص باز می‌گردد، تا حدود بسیاری هم اکتسابی و آموزشی است.

برگزاری کارگاه‌های داستان‌نویسی و شعرسرایی می‌تواند اثرگذاری خوبی در این باره داشته باشد. برای مثال محافلی توسط استاد اسماعیل آذر برگزار شد و از سوی دیگر سه جلد کتاب پرمحتوا درباره شعر فارسی و قرآن را فراهم آورد. این اثر بسیار ارزنده است و در آنها می‌بینیم که شاهنامه فردوسی تا چه میزان به حکومت قرآن نزدیک است. بیشترین درصد مضامین را حکیم فردوسی از قرآن گرفته است. شاید اگر این اقدام صورت نمی‌گرفت،‌ اطلاعات ما از این اثر در حد اجمالی بود.

همچنین درباره عاشورا و امام رضا(ع) استاد کارهایی انجام داده که ارزشمند و اثرگذار است که در مقدمه دو کار اخیر،‌ تاریخ زندگی حضرت سیدالشهدا(ع) و امام رضا(ع) را نوشته‌ام. در مجموع جلساتی که با عنوان مشاعره درباره اهل بیت(ع) و قرآن کریم برگزار می‌شود در پیشبرد آشنایی ادب‌دوستان با شعر و ادب فارسی بسیار اثرگذار است.

منبع: ایکنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: