نگارش تاریخ پیش از وقوع

1395/11/6 ۰۹:۱۴

نگارش تاریخ پیش از وقوع

بزرگ علوی نویسنده‌ای است با جایگاهی مشخص در تاریخ نویسندگی و داستان کوتاه. داستان زندگی‌اش و فراز و فرودش را از عضویت در گروه پنجاه‌وسه نفر گرفته تا زندگی و درگذشتش در آلمان بارها نوشته‌اند.

 

بابک ذاکری: بزرگ علوی نویسنده‌ای است با جایگاهی مشخص در تاریخ نویسندگی و داستان کوتاه. داستان زندگی‌اش و فراز و فرودش را از عضویت در گروه پنجاه‌ وسه نفر گرفته تا زندگی و درگذشتش در آلمان بارها نوشته‌اند. کتاب‌هایش بارها منتشر شده و بارها و بارها از چاپشان جلوگیری شده‌ است. بزرگ علوی هم به سبب اینکه زود در نویسندگی جاافتاد و هم به خاطر اینکه عمری طولانی داشت، در همان زنده‌بودنش بخشی از تاریخ ادبیات شده بود. اما همه اینها به کنار، داستان‌های بزرگ علوی به شکل اعجاب‌آوری درباره مسائلی هستند و در آن‌ها شخصیت‌هایی بازسازی شده‌اند که انگار آن داستان‌ها نه در سال‌هایی دور، در دهه بیست، که گویی در سال‌هایی که ما در آن زیسته‌ایم و تنفس کرده‌ایم نوشته شده‌اند. اگر نثر بزرگ علوی را که رنگ‌وبویی کمی قدیمی دارد و مربوط است به سال‌هایی که تازه داستان‌نویسی در ایران پا گرفته بود، در نظر نیاوریم، اگر نام خیابان‌ها یا حتی برخی از جزئیات داستان‌ها که نشان می‌دهد داستان‌ها در ایران گذشته، در تهران لاله‌زار در کمیته‌های کارگری حزب توده نوشته شده‌اند را کمی، با آگاهی، در پرانتز بگذاریم، با نویسنده‌ای روبرو خواهیم بود که گویی زندگی را نوشته است که در دهه‌های هفتاد، هشتاد و حتی نود نوشته شده‌ است.

 

آقای شیک‌پوش و اسپانسر

«شیک‌پوش» داستانی است از مجموعه داستانی که بارها به نام «چمدان» با هفت داستان منتشر شده است. خود داستان چمدان در این مجموعه داستانی است که به کهن الگویی فرویدی اشاره دارد. داستان جوانی عاشق‌پیشه که به‌ناگهان و از سراتفاق متوجه می‌شود پدرش نیز، نادانسته، خواستگار دختری است که او در خواب و خیال می‌دیده و اکنون او را در بیداری یافته. برخی داستان‌های دیگر این مجموعه نیز اشاره‌هایی چنین به عشق و ازدواج و روابط خانوادگی دارد، و از سویی دیگر، آنچه علوی روایت کرده و امروزه، هر روز، شاهدش هستیم را نشان داده است. اما «شیک‌پوش» داستانی است شاید کمتر جدی گرفته‌شده، و درواقع از هرنظر کمتر از داستان‌های دیگر گیرا. اما اگر بخواهیم قصه «اسپانسر» و سرمایه‌گذار و شارلاتانی‌های تبلیغات‌چی‌ها را در تحقیقی بکاویم بی‌شک بی‌نیاز از این داستان نخواهیم بود. اینکه چگونه تبلیغات یک «کودن» و یک‌دست «مزخرفات» را به افکار ناب مورد قبول و مورد نیاز تبدیل می‌کند. قصه ساده است. جوانی کم‌سواد و کافه‌نشین، چه‌بسا باید گفت شباهت این فرد که در سال ۱۳۱۳ تصویر شده با شخصیت‌های امروزی تصادفی است، چرندیاتی درباره لباس و اهمیت آن سرهم می‌کند. رندی در کافه، پس از شنیدن این ترهات او را به مسخره ترغیب می‌کند که چرندیاتش را بنویسد و مردم را از ایده‌ها و دانسته‌هایش محروم نکند. چرندیات چیست؟ اینکه ایرانی آریایی فلان و بهمان، اینکه سعدی چنین و چنان، اینکه لباس به دلایلی بهمان و بیسار، اما نتیجه خنده‌دارتر از این حرف‌هاست، و چون سال‌هاست، اکنون هشتاد سال است که هر نسلی پس از نسل دیگر شاهد آقایان شیک‌پوش بوده‌ایم و هستیم، می‌توان گفت گریه‌دارتر از اینهاست. مقاله «به زیور طبع آراسته می‌شود» اما چنان از آن استقبال می‌شود که جناب آقای شیک‌پوش یک‌شبه می‌شود نظریه‌پرداز تمدنی و راوی در انتهای داستان کشف می‌کند که کل داستان مقاله و نظریه‌پردازی جناب شیک‌پوش و سروصدایی که راه انداخته‌ است، ترفندی بوده برای فروش پارچه‌های یک واردکننده پارچه پالتویی. اسپانسر جناب شیک‌پوش،‌ یک تاجر پارچه بوده‌ است و کل آن فضا، برساخته فکر تبلیغاتی او. شیوه‌ای که در زمان بزرگ علوی کمتر رایج بود و امروز شیوه ‌کار تمام کمپانی‌ها. کسی را می‌یابند که چیزی یا استعدادی دارد، او را به کار می‌گیرند و بادش می‌کنند و از قبلش پول درمی‌آورند. زنده‌بودن فضای این داستان و نگاه تیزبین «آقابزرگ» شاید رازی است که «چمدان» هنوز بازچاپ می‌شود.

 

نامه‌ها و مافیا

«نامه‌ها» مجموعه داستان دیگری است از آقابزرگ که به نام یکی از معروف‌ترین داستان‌هایش «گیله‌مرد» بازچاپ شده است. نامه‌ها نیز فضایی زنده و امروزی دارد، البته با همان توضیحات، که لحن و تهران قدیم و بقیه چیزها را تا حدودی در پرانتز بگذاریم و روابط شخصیت‌ها را در امروز خودمان تصویر کنیم. داستان «خائن» یکی از تأثیرگذارترین داستان‌های این مجموعه است. این داستان البته داستانی سیاسی است. داستان پنج‌نفری که تصمیم گرفته‌اند کار سیاسی انجام دهند و از بین آن‌ها یک‌نفر خائن است. یکی از آن‌ها بیشتر از بقیه به خیانت محکوم است. او که خائن نیست، برای رفع اتهام از خودش، خود را می‌کشد و تصمیمش را با نامه‌ای به آن رفقا که یک نفر خائن در بین آن‌هاست اعلام می‌کند. کل داستان، که چندان هم بلند نیست، داستان همین خیانت‌کارنبودن اوست. هرچند فضای داستان بیش از هرچیز درباره دورانی است که هرگونه کار سیاسی، لاجرم، باید زیرزمینی باقی می‌ماند، حتی تلاش‌ انتخاباتی و ازاین‌روی شاید چندان به امروز ما نیاید، اما فضای داستان به نحوی خاص یادآور بازی «مافیا» است. بازی مورد علاقه امروزی. مافیا بازی دسته جمعی است که در جمع‌های بسیاری به‌خصوص در جمع دانشجویان در خوابگاه‌ها یا سفرهای دسته‌جمعی بازی می‌شود. کسانی دور هم می‌نشینند و کسانی به قرعه شانس می‌شوند شهروند، عده‌ای پلیس و عده‌ای مافیا. بازی به دو بخش شب و روز تقسیم می‌شود. شب‌ها شهروندان چشمانشان بسته است و مافیا چشمانشان باز. روزها همه بیدارند. هرشب مافیا می‌تواند یک شهروند را بکشد و روزها شهروندان که نمی‌دانند چه کسانی مافیا هستند، به‌همراه مافیا، بحث می‌کنند و استدلال که چه کسی مافیاست. این بازی و محبوبیتش که شباهتی ویژه به داستان «خائن» دارد، شاید نشان از تلاش سال‌های سال‌ ماست که دریابیم چه‌ کسی به ما خیانت کرده‌ است و چه‌کسی نه. راستش تاریخ معاصر را که دوره می‌کنم، گمان می‌کنم که علوی سال‌ها پیش، تاریخ را نوشته ‌است، ما هرگز نخواهیم دانست چه کسی خائن است، مگر اینکه او به مرگی شریف درگذشته باشد، غیر از او حتی خود خائن‌ها هم در خائن‌بودن دیگران به یقین نخواهند رسید. خائن و تلاش برای یافتن او، تلاشی همیشگی است که بزرگ در داستانش آورده و حتی در بازی جوانان هم نقش پیدا کرده است و این‌گونه آقابزرگ در داستان‌هایش راوی سرخوردگی‌های همه‌ ماست در بیش از هشتاد سالی که از نوشتن اولین داستان‌هایش می‌گذرد.

منبع: روزنامه شرق

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: