روایت اسارت و مرگ آخرین شاه زند

1395/10/14 ۰۸:۴۰

روایت اسارت و مرگ آخرین شاه زند

پس از سقوط کرمان و ورود آقامحمدخان به شهر، لطفعلی خان زند موفق شد تا به طرز شگفت‌آوری راه خود را از میان سپاهیان دشمن باز کند و نیمه شب به سمت بم که تحت حکومت متحدانش بود بتازد. فردای آن روز محمدعلی خان حاکم بم خبر سقوط کرمان را از زبان لطفعلی‌خان شنید. این خبر باعث هراسش شد چرا که آقامحمدخان قطعاً حکام بم را به خاطر حمایت از لطفعلی خان و اکنون پناه دادن به وی شدیداً مجازات می کرد

 

        
روزهای آخر لطفعلی‌خان
 

روح‌الله کلاته جاری: پس از سقوط کرمان و ورود آقامحمدخان به شهر، لطفعلی خان زند موفق شد تا به طرز شگفت‌آوری راه خود را از میان سپاهیان دشمن باز کند و نیمه شب به سمت بم که تحت حکومت متحدانش بود بتازد. فردای آن روز محمدعلی خان حاکم بم خبر سقوط کرمان را از زبان لطفعلی‌خان شنید. این خبر باعث هراسش شد چرا که آقامحمدخان قطعاً حکام بم را به خاطر حمایت از لطفعلی خان و اکنون پناه دادن به وی شدیداً مجازات می کرد. این فکر و همچنین عدم بازگشت جهانگیرخان، برادرش که در کرمان در رکاب لطفعلی‌خان بود، او را به دستگیری شاه آواره و تحویل او به شاه قاجار ترغیب کرد.
 او سه روز به انتظار رسیدن برادرش با خان زند مدارا کرد ولی با امتناع از دعوت وی به ارگ شهر، او را در دروازه قلعه جای داد. همراهان لطفعلی خان به قصد حاکم پی بردند و گریختند، اما لطفعلی خان که تصور خیانت متحد پیشین برایش ممکن نبود حاضر به فرار نشد.
 روز چهارم چون خبری از جهانگیرخان نرسید، حاکم بم تصمیم خود را برای دستگیری میهمانش عملی کرد. خان زند که اکنون از قصد حاکم بم باخبر شده بود خود را به اصطبل رساند و سوار بر اسب مشهورش غران شد.اما مردان حاکم بم راه خروج را بستند و کوشیدند تا خان زند را بدون درگیری دستگیر کنند. کاری که با شجاعت و دلاوری لطفعلی خان در تضاد بود و در نهایت به مقاومت و درگیری خان تنها با مأموران پرتعداد حاکم بم انجامید.
روایات گوناگون و عجیبی از این درگیری نقل شده است، اما مسلم آن است که هرچند خان زند مهارت فراوانی در فنون نبرد داشته اما نمی توانسته با ده‌ها مرد مسلح مبارزه کند. دلیل طولانی شدن این نزاع به احتمال زیاد مأموریت مردان حاکم بم برای زنده دستگیر کردن لطفعلی خان بوده است. خان زند سوار بر اسب در محوطه اصطبل می تاخت و مردان حاکم جرأت و توان حمله به او را نداشتند و گروهی از آنان در این درگیری زخمی شدند. در نهایت تمام مردان مسلح به یکباره هجوم بردند و با زخمی کردن پاهای اسبش او را بر زمین انداختند و با دو زخم که بر سر و دست لطفعلی خان زدند موفق به دستگیری او شدند.
 با رسیدن خبر دستگیری خان زند به کرمان، آقامحمدخان هزار و پانصد سوار به فرماندهی محمدولیخان قاجار به بم فرستاد که لطفعلی خان را به کرمان بیاورند. با توجه به کینه شدید،  با خشونت و قساوت آقامحمدخان، سرنوشت شومی در انتظار شاه اسیر بود. با وجود این لطفعلی‌خان با شجاعت و جسارت با آقامحمدخان برخورد کرد. به دستور آقامحمدخان چشمهایش را از کاسه درآوردند و بعد شکنجه و آزار و اذیت زیادی در حق او روا داشتند. پس از آن، آقامحمدخان و لشکر فاتح کرمان به شیراز رفتند و سه ماه در آن شهر توقف کردند. لطفعلی خان را که همچنان دربند بود در ربیع الثانی سال 1209 ه.ق با گذر از یزد و اصفهان و کاشان به تهران بردند.
از شرح حال و وقایع دوران کوتاه اسارت خان زند اطلاعی در دست نیست، اما با توجه به اینکه زندانیان سرشناس را معمولاً در برجهایی در ارگ حکومتی نگهداری می‌کردند احتمالاً وی را در ارگ و حاکم نشین آن زمان که در محدوده کاخ گلستان کنونی بوده دربند کرده بودند.
شاه قاجار که ظاهراً قصد زنده نگه داشتن خان زند را داشت با پی بردن به محبوبیت او در فارس تصمیم به قتل وی گرفت، چرا که خان محبوب زند با وجود کوری و اسارت همچنان تهدیدی جدی برای حکومت نوپای وی به شمار می‌رفت. به نقش حاجی ابراهیم در تحریک آقامحمدخان برای قتل لطفعلی خان نیز اشاره شده است. درنهایت شاه قاجار به میرزا محمدخان قاجار دولو حاکم تهران فرمان داد تا دشمن اسیر را به قتل برساند. گرچه روایت دقیقی از چگونگی قتل لطفعلی خان در دست نیست، اما شیوه معمول در آن زمان خفه کردن افراد با طناب بوده است. بر اساس اطلاعات و روایات موجود، تاریخ مرگ شاه زند در زمان توقف سه ماهه آقامحمدخان در شیراز بین ماه‌های جمادی الاول تا رجب 1209 ه.ق و احتمالاً در حدود ماه جمادی الثانی سال 1209 ه.ق مقارن با اواسط دی ماه سال 1173 خورشیدی بوده است. تمام منابع موجود به اتفاق، محل دفن وی را امامزاده زید تهران می دانند، اما روایاتی هست که بعدها و در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار جسد او را به عتبات عالیات منتقل کرده‌اند. هم‌اکنون سنگی به‌عنوان یادمان او بر دیواره یکی از حجره‌های امامزاده زید در دل بازار قدیمی تهران نقش بسته است که شرحی است از زندگی کوتاه و مرگ لطفعلی‌خان . او در زمان مرگ بیست و شش سال داشت.

منبع: ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: