تصور مولانا از فلسفه محدود است

1386/8/7 ۰۳:۳۰

تصور مولانا از فلسفه محدود است

استاد فلسفه دانشگاه تهران گفت گفت: تصور مولانا از فلسفه بسیار محدود است. هیچ نشانه‌ای از اینکه مولانا کتابهایی فلسفی چون "اشارات و تنبیهات" ابن‌سینا یا "مقاصد الفلاسفه" غزالی را خوانده باشد یافت نمی‌شود.



دکتر پورجوادی:
استاد فلسفه دانشگاه تهران گفت گفت: تصور مولانا از فلسفه بسیار محدود است. هیچ نشانه‌ای از اینکه مولانا کتابهایی فلسفی چون "اشارات و تنبیهات" ابن‌سینا یا "مقاصد الفلاسفه" غزالی را خوانده باشد یافت نمی‌شود. به گزارش خبرنگار مهر، دکتر نصرالله پورجوادی استاد فلسفه دانشگاه تهران عصر امروز در نشست حکمت و فلسفه کنگره بین‌المللی مولانا به مقایسه اندیشه‌های مولوی و فلسفه پرداخت و گفت: به نظر می‌رسد مولانا که هیچ گاه به طور منظم فلسفه نخوانده است تصور محدودی نسبت به فلاسفه دارد و تصور مولانا از فلسفه بسیار محدود است.
دکتر پورجوادی در ابتدا با اشاره به بدبینی مولانا نسبت به فلسفه گفت: به طور کلی خصومت میان صوفیه و فلاسفه سابقه‌ای کهن دارد و صوفیه گاهی حتی به فلاسفه ناسزا می‌گفتند. من تحقیق کردم که از چه تاریخی این مسئله شروع است.
وی افزود: تا جایی که من تحقیق کرده‌ام در قرن سوم و حتی قرن چهارم چنین امری مشاهده نمی شده است بلکه حتی صوفیه نظر مساعدی نسبت به فلاسفه داشته اند و عرفایی چون: جنید بغدادی و حلاج تحت تاثیر اندیشه های فلسفه بوده اند. فلاسفه نیز با احترام از عرفا و صوفیه یاد می کردند و این امر از داستانهایی چون ملاقات ابن‌سینا و ابوالسعید ابوالخیر برداشت می‌شود.
دکتر پورجوادی سپس به نخستین نشانه‌های این تفکیک و خصومت در اواسط قرن پنجم هجری اشاره کرد و گفت: از این دوره است که کسانی چون ناصرخسرو و سپس غزالی با جدا کردن حکمت یونانی و حکمت مبنی بر قرآن به این خصومت دامن می‌زنند. ضمن آنکه منظور صوفیه بیشتر فلاسفه مشایی بوده است و زیاد با اخوان الصفا خصومت نداشتند. در میان شعرایی نیز که در مولوی بسیار تاثیرگذار بوده اند کسانی چون: عطار ، سنایی ، خاقانی و بالاخره در اواخر قرن ششم شهاب الدین عمر سهرودی شدیدا به فلاسفه انتقاد کرده‌اند.
وی با اشاره به تأثیر این افراد و اندیشه‌ها بر مولانا گفت: مولانا در "فیه ما فیه" و در "مثنوی معنوی" شدیدا به نقد فلاسفه می‌پردازد.
این امر در مثنوی معنوی مولوی با اشاره به داستان ستون حنانه و پیامبر و نالیدن ستون صورت می گیرد. زیرا معتزله و عقلیون به قول مولانا سعی می‌کنند با تأویل و توضیح این داستان منکر معجزه بودن آن شوند. همچنین مولوی در "فیه مافیه" تعابیر بسیار تندی درباره فلاسفه دارد.
پورجوادی در پایان گفت: آنچه برشمردیم تمام مواردی است که مولانا صریحات از فلاسفه یاد کرده است و صرف نظر از صحت و سقم ادعای او نشانگر آن است که تصور مولانا از فلسفه بسیار محدود بوده است و هیچ نشانه ای از اینکه کتب فلسفی چون "اشارات و تنبیهات" ابن‌سینا یا "مقاصد الفلاسفه" غزالی را خوانده باشد یافت نمی‌شود اگر چه در بسیاری از موارد چون مسئله عشق کیهانی و عقل کلی به صورت ناخودآگاه متاثر از فلاسفه بوده است.


منبع: مهر
نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: