1395/8/8 ۰۹:۰۰
در واکاوی علل و عواملی که منجر به وقوع انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 شد، تاکنون از حوادث زیادی نام برده شده است. اکثر این روزها در تقویم تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شده و پاس داشته میشود. اما یکی از ایامی که کمتر بررسی و درباره آن سخنی گفته میشود، دهه اول آبان 1356 است؛ روزهایی که رژیم پهلوی در اوج قدرت خویش قرار داشت و با سرکوب مخالفان در داخل و تاثیرگذاری در مناسبات بینالمللی در خارج از کشور رویاهای فراوانی را در سر میپروراند. هر چند نقطه شروع اعتراضهای منجر به انقلاب اسلامی در دی 1356 بود و پس از آن چاپ مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به قلم احمد رشیدیمطلق در روزنامه «اطلاعات» رقم خورد اما حوادث آبان 1356 نقطه عطف دیگری در پذیرش زعامت مردی بود که 14 ماه بعد بهعنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی حکم انقراض سلطنت پهلوی و شکلگیری جمهوری اسلامی را امضا کرد.
زمینهساز انقلاب اسلامی سجاد صداقت: در واکاوی علل و عواملی که منجر به وقوع انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 شد، تاکنون از حوادث زیادی نام برده شده است. اکثر این روزها در تقویم تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شده و پاس داشته میشود. اما یکی از ایامی که کمتر بررسی و درباره آن سخنی گفته میشود، دهه اول آبان 1356 است؛ روزهایی که رژیم پهلوی در اوج قدرت خویش قرار داشت و با سرکوب مخالفان در داخل و تاثیرگذاری در مناسبات بینالمللی در خارج از کشور رویاهای فراوانی را در سر میپروراند. هر چند نقطه شروع اعتراضهای منجر به انقلاب اسلامی در دی 1356 بود و پس از آن چاپ مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به قلم احمد رشیدیمطلق در روزنامه «اطلاعات» رقم خورد اما حوادث آبان 1356 نقطه عطف دیگری در پذیرش زعامت مردی بود که 14 ماه بعد بهعنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی حکم انقراض سلطنت پهلوی و شکلگیری جمهوری اسلامی را امضا کرد.
مرگ سیدمصطفی خمینی ماجراهای آبان 1356 از صبح اول آبان 1356 آغاز شد؛ همان زمانی که خبر مرگ سیدمصطفی خمینی، فرزند ارشد امام خمینی (ره) در نجف اشرف منتشر شد. مرگی مرموز و عجیب که تبعات آن بهطور کامل دامن رژیم پهلوی را گرفت. ماجرای درگذشت نابهنگام سیدمصطفی خمینی از زبان صغری خانم خادمه منزل او در نجف چنین بیان شده است: «شب آخر قرار بود برای آقا میهمان بیاید. چون دیر وقت بود، ایشان آمدند و به من گفتند صغری برو بخواب، من خودم در را باز میکنم. من هم اول به حرم رفتم، نماز خواندم، زیارت کردم، بعد به خانه آمدم و خوابیدم. صبح که طبق معمول، صبحانه آقا را بالا بردم، دیدم آقا روی کتابهایشان خم شدهاند، فکر کردم که خوابشان برده است، صدایشان کردم و گفتم: آقا... آقا خوابتان برده... که دیدم جواب نمیدهند و زیر چشمشان هم به رنگ خرما شده است. پایین رفتم و خانم ایشان را که مریض بود، صدا کردم و خودم هم به کوچه رفتم و فریاد زدم که آقا مصطفی(ره) مریض شده است که در این هنگام آقای دعایی مرا دید و با یکی دو نفر دیگر به بالا آمد و آقا را به بیمارستان بردند و دیگر نمیدانم چه شد.» مرگ فرزند ارشد امام در ایران اما بلوایی به پا کرد. به تدریج در بسیاری از مساجد کشور مراسم ختم او برپا شد و اتفاقات را به جایی رساند که حتی ساواک نیز در گزارش خود که 10 روز بعد نوشته شده، از این حادثه بهعنوان تجلیل از امام خمینی و بالا بردن شان او در بین مردم سخن میگوید: «تجلیلی که قاطبه روحانیون، بازاریان، اعضای سابق جبهه به اصطلاح ملی، نهضت به اصطلاح آزادی، دانشجویان و افراد عادی در خلال برگزاری مجالس ترحیم و سوگواری یاد شده در مسجد ارک، مسجد جامع بازار، مسجد جامع سرسبز نارمک، مسجد اعظم قم، مسجد آیتالله کاشانی در پامنار، مسجد شهرری از خمینی به عمل آوردند و در دنباله مراسم سوگواری به یک روز تعطیل عمومی در قم و یک روز تعطیل شدن بازار تهران انجامیده، اکثر شرکتکنندگان در این مراسم و مجالس شعارهایی بر له خمینی و علیه دستگاه داده و همه دست به دعا بودند که یکباره دیگر خمینی به ایران مراجعت کنند. از طرفی در بعضی از محافل بازار بین مردم عادی چنین شایع شده که مصطفی خمینی را نیز مانند علی شریعتی در خارج از ایران به وسیله دستگاه به قتل رسانیدهاند. روی هم رفته مرگ مصطفی خمینی در بالا بردن شأن پدرش بین قاطبه مردم بسیار موثر بوده است.»
مراسم مسجد ارک در میان مجالس ختم و بزرگداشتی که در پایتخت و دیگر شهرهای ایران برگزار شد، مراسم مسجد ارک در نزدیکی بازار تهران در هشتم آبان 1356 حال و هوای دیگری داشت؛ مراسمی که علاوهبر عظمت جمعیت و حضور گروههای مختلف سیاسی به دلیل مهم دیگری نیز معروف و مشهور است که در ادامه به آن خواهیم رسید. برای ذکر آنچه در این مجلس گذشت، شاید بهترین منبع خاطرات حسن روحانی باشد؛ مردی که سالها بعد پستهای مختلفی را در جمهوری اسلامی به دست گرفت و اکنون رئیسجمهور ایران است. خاطرات روحانی از آن رو بهترین منبع است؛ زیرا خود او بهعنوان سخنران در این مراسم منبر رفت. روحانی در کتاب خاطرات خود درباره چگونگی انتخاب خویش بهعنوان سخنران میگوید: «مرحوم مطهری به من زنگ زد و گفت ما میخواهیم دو مجلس مهم برقرار کنیم؛ یکی در تهران و دیگری در قم. شما یکی از این دو شهر را انتخاب کنید و به منبر بروید... . گفتم فرقى ندارد و هر چه نظر شما باشد. گفت نظر من تهران است، چون جلسه تهران اهمیت بیشترى دارد... . آقاى مطهرى دوباره تلفن زد و گفت زمان جلسه یکشنبه، هشتم آبان است. ایشان اضافه کردند اعلامیهاى هم تهیه شده است که در روزنامهها چاپ خواهد شد. اعلامیه مزبور با امضاى روحانیت مبارز تهران و عدهاى از بازارىها و دانشگاهىهاى انقلابى چاپ و پخش شد... .»
امام خمینی اما آنچه این مجلس را در تاریخ انقلاب اسلامی ایران به مجلسی ویژه تبدیل کرد، صحبتهایی بود که حسن روحانی روی منبر بیان کرد. روحانی درباره انتخاب موضوع سخنرانی میگوید: «من در مسیر راه که به مسجد میآمدم، اصل اینکه در سخنرانی از کجا وارد بحث شوم، در ذهنم بود. شب قبل فکر کرده بودم و در ذهنم این بود که امام را به ابراهیم خلیل و حاج مصطفی را به اسماعیل تطبیق دهم و حتی آیه هم در ذهنم بود که شب قبل فکر کرده بودم... .» روحانی روی منبر در آن روز خاص بنیانگذار جمهوری اسلامی را با عنوان «امام خمینی» خطاب کرد و هر چند پیش از او کسان دیگری نیز از این لفظ برای امام استفاده کرده بودند؛ اما کلام روحانی را بهعنوان نطقی که تاثیر کامل خود را داشت، قلمداد کردهاند. این متن را در حالتی میتوان با ذکر حرفهای روحانی به پایان برد که هشتم آبان و آن مجلس زمینههای اتفاقی را ساخت که جرقه آن 19 دی 1356 زده شد.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید