1395/7/12 ۰۹:۰۱
فهرست معرَّب «پهرست» پهلوی، جدولی شامل ابواب و فصول كتاب در ابتدا یا انتهای آن. صورت اسامی چیزی. نوشتهای كه در آن اسامی كتابها باشد و عربان «فهرس» میگویند. نمودار. خلاصه. ملخص (لغتنامه دهخدا 346/37) واژهی مورد بحث ما همان «اسامی كتابهاست». نام و مشخصات نسخههای خطی كه در كتابخانهای عمومی یا شخصی نگهداری میشوند.
فهرست معرَّب «پهرست» پهلوی، جدولی شامل ابواب و فصول كتاب در ابتدا یا انتهای آن. صورت اسامی چیزی. نوشتهای كه در آن اسامی كتابها باشد و عربان «فهرس» میگویند. نمودار. خلاصه. ملخص (لغتنامه دهخدا 346/37)
واژهی مورد بحث ما همان «اسامی كتابهاست». نام و مشخصات نسخههای خطی كه در كتابخانهای عمومی یا شخصی نگهداری میشوند.
شناخت كتاب یا نسخه برای هر پژوهشگر و محقق و مؤلفی دارای اهمیت فراوان میباشد و راهنمایی است برای دستیابی به دانشهای گذشتگان و ساخت فرهنگ آیندگان. كلید فرهنگ است برای جویندگان و پژوهشگاران. راهنمایی است فراراه كسانی كه جویای اطلاع نسخهای باشند كه بدان نیاز دارند. بسیاری از گمشدههای فرهنگی گذشتگان با فهرستهای نشرشده پیدا میشوند و مجهولات ما معلوم میگردند. با تنظیم فهرست كتابخانهای میتوان بین كتاب یا نسخه و بین دانشپژوه ایجاد رابطه كرد و بدون وسیله مشكلات جوینده را حل نمود.
پس فن فهرستنگاری و نسخهپژوهی نیازی است جدی كه باید همواره ساعی در تنظیم و اشاعه آن باشیم تا بخشی از مشكلات محققان بدین وسیله حل گردد. این كار وظیفهای دانشی است بر ذمهی كسانی كه دارای استعداد علمی و هنری باشند و میتوانند بهگونهای شایسته این مهم را انجام دهند.
البته فهرستنگار باید در نظر داشته باشد كه باید كتاب مورد نظر را شناسایی نماید و نسخ خطی را چنانكه شایسته و بایسته است معرفی كند، و این مهم جز مقالهنویسی پیرامون كتاب میباشد. فهرستنگار با رعایت اختصار، كار خود را بهسامان میرساند؛ ولی مقالهنویس جهات مختلف كتاب را بررسی میكند و با گسترش معلومات اصلی و دانستنیهای جنبی، كتاب را مورد بحث قرار میدهد. امكان دارد كتابی در ده سطر در فهرستی معرفی شود و این معرفی برای جوینده كافی باشد، ولی مقالهنویس در چند صفحه همان كتاب را گزارش كند و هر نكته ریز و درشتی را یادآور شود. این گزارش مفصل بدون شك برای گروهی از محققان دارای فایده میباشد، اما جوینده نسخهی خطی نیازی بدانها ندارد و نسبت به او نوعی اتلاف وقت است و از محدودهی فهرستنگاری وظیفهی فهرستنویسی خارج خواهد بود.
***
اما پاسخ به پرسش دوم را «فهرستنگار كیست؟» میتوان در چند فراز خلاصه كرد:
1. فهرستنویس باید لغت عربی یا هر لغتی كه كتاب مورد نظر به آن لغت تألیف شده است، بداند. بیشتر نسخههای موجود در كتابخانههای كشورمان و كشورهای اسلامی عربی، اگر به لغت عربی آشنا نباشیم نمیتوانیم كتاب مورد شناسایی را چنان كه بایدوشاید معرفی كنیم و خصوصیات نسخهای كه در صدد نگارش فهرست آن هستیم به دست آوریم و در فهرستمان به گونهای شایسته منعكس سازیم. شناخت درست كتاب پیش از همه چیز وابسته به شناخت لغت آن است و با ندانستن لغت، شناخت تكمیل نمیشود.
2. اطلاع از دانشهای اسلامی؛ میراث فرهنگی انباشتهشده در كتابخانههایمان نود درصد فرهنگ اسلامی است و مربوط به علوم اسلامی میباشد و از فروع دانشهای دینی و عقلی و پزشكی و ادبی و تاریخی و مانند اینگونه علوم بحث میكند. فهرستنویس اگر اطلاع اجمالی از این علوم نداشته باشد چگونه میتواند فهرستنگار موفق باشد؟
3. گزینش و چینش صحیح معلومات از نسخههای خطی؛ باید فهرستنویس دارای سلیقه نیكویی باشد در گزینش نقاطی كه باید در فهرست منعكس شوند، و همچنین دارای ذوق باشد در پرداختن و چینش مطالب. حسن انتخاب دانستنیهای لازم و عرضه صحیح آنها سطح كار را بالا میبرد و نزد دانشخواهان هوشیار جایگاه والایی پیدا میكند. اگر آنچه كه گزینش میشود ارزش علمی نداشته باشد یا بهگونهای پسندیده عرضه نشود، فهرستنگار ناموفق و فهرستش كمارزش خواهد بود.
4. نداشتن شتاب در فراهمآوردن معلومات؛ فهرستنگاری صبر و بردباری و تأمل میطلبد. شتاب داشتن در این فن وسیلهای است برای منعكس ساختن معلوماتی غیر محققانه. گاهی ورق زدن كتاب با صبر و حوصله نكات قابل توجهی به ارمغان میآورد كه با عجله نمیتوان آنها را یافت. و البته این نكتههای پراكنده برای كاوشگر در نسخه بسیار ارزشمند خواهد بود. مخصوصا برگهای الحاقی آغاز و انجام بعضی نسخهها و حواشی صفحهها، بسیاری از اوقات دارای فوایدی است سودمند كه نمیتوان آنها را با سرعت نابجای عمل آورد.
5. كتابشناسی، نسخهشناسی. دو بخش اساسی كار فهرستنگار میباشد و وظیفهی اوستكه این دو موضوع مهم را در نگارش خود ارائه دهد. خلط بین این دو امكانا سبب گمراهی مراجع كننده شود، پس باید جدا از یكدیگر باشند. معلومات مربوط به هریك از آنها دقیقا در بخش خاص خود قرار گیرد تا جوینده خواستهی خود را بدون مشكل بیابد. بسیارند محققانی كه كتاب مورد نظر خود را میشناسند و نیاز به شناسایی مجدد ندارند، نیاز آنان شناخت نسخه و ویژگیهای آن است و با جداساختن این دو بخش كارشان آسان میشود
6. اختصار و گویایی. اختصار در هر نوشتاری مطلوب و نیكو است اگر سبب نارسایی عبارت و گنگی مطلب نباشد. جملهپردازیهای غیرلازم و بازی با الفاظ به روش ادیبان برای ارائهدادن قدرت نویسندگی یا بزرگ نشان دادن كار، بیرون از محدودهی كار فهرستنگار است. عرضه معلومات ضروری مربوط به كتاب و نسخه با عباراتی كوتاه و گویا از هنرهای قابل تقدیر نگارندگان فهرست است.
7. محتوا و روش علمی فرهنگی و انگیزه نگارش كتاب گزارش شود. با بیان امتیاز آن اگر دارای امتیاز خاصی باشد. در تحقق این هدف خواندن و بررسی دقیق مقدمهی مؤلف لازم است اگر روش كار خود را در مقدمهاش توضیح داده باشد و نمیتوان بدون بررسی دقیق پیشگفتارها پیرامون مطالب كتاب قضاوت صحیح نمود. اما این توجه بدین معنی، این نیست كه مرور بر ابواب و فصول كتاب ضرورت نداشته باشد. بلكه دقیق در محتوای كتاب، مخصوصا كتابهای تازهیافته و شناختهنشده، بسیار لازم میباشد. همچنین باید تقسیمبندی كتاب از حیث ابواب و فصول و عناوین اینچنینی دیگر، و خصوصیات تاریخی آن یادآوری شود تا جویندگان با آگاهی كامل كتاب را بشناسند و بتواند آنچه را كه میطلبد بیابد.
8. فهرستنگار باید با انگیزه خدمت به دانش كار خود را سامان دهد. هدف او بالندگی فرهنگ صحیح باشد، دانش را چنان كه باید و شاید عرضه كند. اگر هدف كسب ماده یا طلب شهرت و انگیزههای اینچنینی باشد، كار خود را ناتمام یا شتابزده عرضه میكند. و طبعا شتابزدگی دارای پیامدهای ناخوشایند میباشد و در نتیجه كارش مورد اعتماد نخواهد بود.
روشی كه پس از تجربههای مكرر برای فهرستنگاری خودم انتخاب كردهام و مورد قبول اهل نظر در این فن قرار گرفته و گروهی از فهرستنگاران جوان بدان شیوه فهرستهای خود را تنظیم میكنند، چنین است: كتابشناسی با سطرها و حروفی معمولی در بخش جدا، نسخهشناسی با سطرهای كوتاهتر و حروف ریزتر در بخشی دیگر:
در بخش كتابشناسی این مسائل در مدّ نظر خواهد بود:
الف) نام كتاب آنچنانكه مؤلف نامیده است. اگر كتاب مورد بررسی نام خاصی از نگارندهی آن ندارد مناسبترین نامی كه برای كتاب گفتهاند یا فهرستنگار صلاح میداند، انتخاب میشود. نام بعضی كتابهای دارای نكتههای ادبی ظریفی است كه با تغییر اندك آن نكتهها را تداعی نمیكند.
ب) در ردیف نام كتاب لغت و موضوع آن. اگر كتاب امكان قرارگرفتن در چند موضوع باشد، موضوعی كه بیشتر بدان پرداخته شده باشد انتخاب میشود. البته كتابهایی یافت میشود كه دارای موضوع خاصی نیستند و مؤلف بر آن بوده كه فواید گوناگونی فراهم آورد بدون نظمی منظم و ترتیبی مرتب و تبویب و فصلبندی، به عنوان «متفرقه» یاد میشوند.
ج) معرفی محتوای كتاب. چه هدفی را مؤلف پیگیری میكند و كار وی چه ویژگی یا كاستی دارد، اسكلتبندی كتاب چگونه است، دارای ابواب یا فصولی چند میباشد و عناوین آنها چیست. برای چه شخصی تألیف شده یا به درخواست چه كسی نگارش یافته. تاریخ تألیف چیست. در كدام كشور یا شهر یا مدرسه یا خانقاه یا منزل شخصی تألیف شده. با حضور دانشمندی یا شخصیتی كه به نامش اشارت رفته، بوده است.
د) آغاز و انجام كتاب. به اندازهای كه كتاب مورد بررسی از كتابهای مشابه جدا شوند نه نقل سطرهای زیاد از متن كتاب كه معرفی میشود، با نقطهگذاری برای جملههایی كه اختصارا یاد نمیشوند.
در بخش نسخهشناسی این نكتهها پیگیری میشوند:
1. نوع خط و ارزیابی كیفیت آن. نسخ یا نستعلیق یا نستعلیق شكسته یا ثلث یا رقعی یا مغربی اعرابدار یا بدون اعراب، و اگر خط نیكو یا زیبا یا ممتاز و هنری باشد، و اگر ناخوانا یا نازیبا یا با عجله نوشته شده باشد.
2. نام كاتب. آنچنانكه در نسخه آمده است با ذكر انساب یا لقب وی. اگر نیاز به توضیح اضافی مربوط به شهرت یا خصوصیات شخصی وی باشد میان دو پرانتز نهاده میشود تا نوشتهی وی از معلومات اضافی جدا شود.
3. تاریخ استنساخ. با ذكر روز از هفته و ماه و سال. البته تاریخهای نسخهها قمری است، اگر گاه شمسی باشد با حرف «ش» و میلادی باشد با حرف «م» مشخص میشود، و این دو تاریخ در نسخههای خطی ما بسیار اندك است.
4. جایگاه استنساخ. ده یا قریه یا شهر و كشور. مدرسه یا مسجد یا تكیه یا خانقاه یا آرامگاه و آنچه كه مانند این مواضع باشد.
5. تصحیح و امتیاز نسخهای. اگر كتاب توسط دانشمندی خوانده شده باشد و او نشانی صحه نهاده یا بلاغ یا اجازهای نوشته است با نام خواننده كتاب و نام بلاغنویس و اجازهدهنده و شخصی كه اجازه یا بلاغ برای وی نوشته شده و تاریخ آن و سجع مهرهای بهكاربردهشده در نسخه.
6. كارهای هنری و تزیینی. چون سرلوح در صفحه اول یا حاشیهسازی (تشعیر) و جدولبندی و نقاشی اشخاص یا مناظر طبیعی زرین یا آب و رنگ یا ترسیم مسائل نجومی و فلكی و علوم غریبه و پزشكی و رزمی.
7. یادداشت ها. یادداشتهای پراكنده و فواید گوناگون در آغاز یا پایان نسخه یا برگهای اضافی، به نثر یا شعر و تعیین لغت آنها. و هچنین تملكها و نام مالكان و تاریخ تملك و نشانی اهداء كتاب و بخشودن آن با نام بخشنده و شخصی كه به وی بخشیده شده، و وقفنامة كتاب اگر وقف شده باشد با تاریخ وقف و مهرهای مالكان و پینوشتههای وقفنامهها.
8. عکس نمونه. عكس نمونههایی از صفحههای ممتاز تاریخی یا هنری یا علمی یا بلاغ و اجازه، دنبالة معرفی نسخهای كه دارای این امتیازها باشد.
9. شماره برگ. شمارة برگها با رمز «گ»، شماره سطرها با رمز «س»، طول و عرض برگها با رمز به سانتیمتر «سم».
منبع: رسای اندیشه
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید