1395/7/10 ۱۰:۵۴
نشست «تجربه ایرانی تاریخنگاری» برگزار شد «تجربه تاریخنگاری ایرانی» عنوان سلسلهنشستهایی است که به همت گروه تاریخنگاری پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار میشود؛ نشستهایی که تلاش میکند به بررسی و واکاوی شکل، نوع و زمینههای تاریخنگاری در ایران بپردازد. یکی از اهداف مهم این نشستها بررسی کارنامه تاریخنگاری افرادی است که به علم تاریخ در ایران کمک کردهاند. شاید به همین دلیل بود که نشست شامگاه چهارشنبه این سلسلهنشستها به بررسی «کارنامه تاریخنگاری رضا شعبانی» اختصاص داشت.
نشست «تجربه ایرانی تاریخنگاری» برگزار شد
«تجربه تاریخنگاری ایرانی» عنوان سلسلهنشستهایی است که به همت گروه تاریخنگاری پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار میشود؛ نشستهایی که تلاش میکند به بررسی و واکاوی شکل، نوع و زمینههای تاریخنگاری در ایران بپردازد. یکی از اهداف مهم این نشستها بررسی کارنامه تاریخنگاری افرادی است که به علم تاریخ در ایران کمک کردهاند. شاید به همین دلیل بود که نشست شامگاه چهارشنبه این سلسلهنشستها به بررسی «کارنامه تاریخنگاری رضا شعبانی» اختصاص داشت. رضا شعبانی، مدیرگروه سابق تاریخ دانشگاه شهید بهشتی است که میتوان تاثیر او را در عرصه تاریخنگاری در ایران بسیار دانست. شعبانی که سال 1389 به عنوان چهره ماندگار تاریخ ایران معرفی شده مدرک دکتریاش را از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرده است. شاید بتوان بررسی تاریخ دوران کوروش و داریوش و تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دورههای افشاریه و زندیه را مهمترین حوزههای کار شعبانی دانست. نشست بررسی کارنامه تاریخنگاری رضا شعبانی، با سخنرانی عطاءالله حسنی، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، محمدتقی امامیخویی، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران، حسین مفتخری، استاد دانشگاه خوارزمی و سینا فروزش، استادیار گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات برگزار شد. آنچه در ادامه خواهید خواند بخشهایی از صحبتهای حاضران در این نشست است.
رضا شعبانی: به ایرانیت فکر کنید
در زمان تحصیل کتابی نبود که نخوانده باشم؛ انواع رمان، کتابهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی را مطالعه کرده بودم. یکی از کتابهایی که تاثیر بسیاری بر من گذاشت مجموعه هشت جلدی «تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلستان» تالیف محمود محمود بود که آن را از انتشارات «اقبال» با شرایط خاصی خریدم. پس از مطالعه کتاب محمود، هیچگاه نگاه مهربانانه به روس، انگلیس، آمریکا و فرانسه نکردم؛ اگرچه در اروپا تحصیل کردم، اما این مساله باعث نشد دردهای ایران را فراموش کنم. دلم به درد آمد، وقتی از بیداد دولتهای خارجی بر ایران و مردم عزیز آن مطالبی خواندم. با انتخاب رشته تاریخ بر آن شدم روح ملی و اندیشه مردم سرزمینم، ایران را بهتر بشناسم. همیشه بر این باور هستم که زمانی ایران را خواهید شناخت که به ایرانیت فکر کنید.
عطاء الله حسنی: چهرهسازی از قهرمانها
در بررسی نوع تاریخنگاری شعبانی در مجموعه کتابهای «کوروش»، «داریوش» و «خشایارشاه» باید گفت وی از قهرمانها چهره میسازد. اگر سراغ فردی میرود که قهرمان نیست، ملتش را قهرمان میبیند و به احترام ملتش میخواهد فرد را از قهرمانی نیندازد. درباره برخی شخصیتهای تاریخ باستان از جمله «کوروش» و «داریوش» که قلم زده، درباره این دو شخصیت نیازی به قهرمانسازی نیست؛ زیرا آنها قهرمان هستند. اما گویی «خشایارشاه» دچار ضعف و بیماری است که باید مولف حمایتش کند؛ اگرچه شعبانی در کتابش تلاش بسیاری کرده این شاه هخامنشی را بالا بکشد اما این شخصیت چیزی نداشته تا پررنگ شود. شعبانی در پروراندن شخصیت قهرمانگونه خشایارشاه سراغ مستندات یونانیها میرود. در این آثار، شاه هخامنشی ضعیف و زن باره معرفی شده است؛ اما مولف تلاش کرده وی را توجیه کند. بنابراین سخنان یونانیها را نمیپذیرد و با یادآوری نسبت پادشاه با کوروش و داریوش بر مرتبهاش میافزاید.
حسین مفتخری: نگاه جامع به تاریخ ایران
رضا شعبانی را نماینده اهل قلم ایرانی و در امتداد خواجه نظامالملک و خواجه نصیرالدین طوسی میدانم که توانست در تقابل و تعامل با اهل شمشیر، منجر به تداوم ساختار سیاسی و احیای مملکت شود و آنها را به راه آورد. وی پس از انقلاب و در دهه 60، به همراه زندهیاد صادق آئینهوند، موجب حفظ اهل تاریخ شدند. شعبانی، تاریخنگاری معتدل است و این میانهروی، میان دوقطبیها در مکاتب مختلف تاریخنگاری، جامع اضداد است. افزون بر این، نگاهش به تاریخ جامع است و برخلاف برخی مورخان همعصر خود که تنها متخصص دوره زمانی خاصی هستند، شناخت کلی نسبت به تاریخ ایران و جهان داشته و در این بستر، به دوره صفویه و افشاریه ورود کرده است. روند و روش تاریخنگاری شعبانی، ناظر بر 6 محور کلی است؛ توصیف و تبیین؛ یعنی بررسی چیستی و چرایی وقایع که برخلاف همنسلان خود، وقایع تاریخی را در وجوه خرد و کلان، مورد تبیین و تحلیل از جنس کارکردگرایانه قرار میدهد. از آنجا که در تاریخنگاری معاصر، دو الگوی پوزیتیویستی یا رویدادمحور و مارکسیستی یا تحلیلمحور (بدون توجه به رویدادها) وجود دارد، او محدود و منحصر به وقایع نمانده و از بررسی آنها در بستر اجتماعی غفلت نکرده است.
منبع: روزنامه فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید