آخرین وارث خدایان غزل

1395/6/27 ۱۰:۱۶

آخرین وارث خدایان غزل

هر ساله در بیست و هفتم شهریورماه، همگاه با روز بزرگداشت شعر و ادب پارسی، نام و یاد شاعر بزرگ ایران زمین، استاد سید محمدحسین شهریار دوباره زنده می‌شود و امسال نیز پس از گذشت بیست و‌هشت سال از خاموشی آن شاعر بزرگ شیعه، انقلابی و سترگ زبان فارسی و تركی بار دیگر یاد و خاطره آن بزرگ استاد شعر و ادب ایران زمین را گرامی می‌داریم.

27شهریور ماه سالروز درگذشت شهریار

 

 

به مرگ چاره نجستم كه در جهان مانم

به عشق زنده شدم تا كه جاودان مانم

چو مردم از تن و جان وا‌رهاندم از زندان

به عشق زنده شوم جاودان به جان مانم

به مرگ زنده شدن هم حكایتی است عجیب

اگر غلط نكنم خود به جاودان مانم

در آشیانه طوبی نماندم از سر ناز

نه خاكیم كه به زندان خاكدان مانم

 

هر ساله در بیست و هفتم شهریورماه، همگاه با روز بزرگداشت شعر و ادب پارسی، نام و یاد شاعر بزرگ ایران زمین، استاد سید محمدحسین شهریار دوباره زنده می‌شود و امسال نیز پس از گذشت بیست و‌هشت سال از خاموشی آن شاعر بزرگ شیعه، انقلابی و سترگ زبان فارسی و تركی بار دیگر یاد و خاطره آن بزرگ استاد شعر و ادب ایران زمین را گرامی می‌داریم. به همین مناسبت و به واسطه فرا‌رسیدن این روز بزرگ در تقویم تاریخ كشورمان دكتر علی اصغر شعردوست، كه خود متولی پایه‌گذاری این روز به نام نامی شهریار ملك سخن در تقویم كشور است، در گفت‌وگویی  به تبیین نقش استاد شهریار در شعر فارسی و تركی، چرایی اهمیت بزرگداشت استاد و همچنین علت نامگذاری سالروز وفات ایشان به نام بزرگداشت روز شعر و ادب ایران زمین پرداخته است. با گرامیداشت این روز و در آستانه یكصد و دهمین سالگرد تولد استاد شهریار، این گفت‌وگو را بخوانید. 

***

 

 در مورد جایگاه شعر در فرهنگ كشورمان چه مى‌توان گفت؟

 شعر عالی‌ترین صورت هنر است كه در كلام متجلى مى‌شود. در بین ملل جهان شاید كمتر ملتی را می‌توان یافت كه به مانند ایرانیان تا این اندازه به شعر پرداخته باشند و به این مایه و پایه از ضمیر و زمینه دینی، اعتقادی و فرهنگی خود را با زبان شعر بیان كرده باشند. به عبارتی ما ایرانیان در همیشه تاریخ با زبان شعر، نوشت و خواند داشته و با شعر زندگی كرده‌ایم. شعر همزاد تاریخی ما مردم ایران است و جالب آنكه با این همه همنشینی و قرابت با شعر، كمتر به تعریف و تبیین آن پرداخته‌ایم. گویا از آشكاری بسیار معنا، نیازی به تعریف دوباره یا پرداختن مضاعف بدان نداشته‌ایم.

 

در مورد چگونگی شكل گرفتن روزی به نام بزرگداشت شعر و ادب همزمان با گرامیداشت سالروز وفات شهریار بگویید.

در تقویم تاریخ ما روزهایى براى بزرگداشت شاعران بزرگی چون فردوسی، سعدی و مولوی وجود داشته‌اند اما به شعر معاصر كمتر توجه شده بود. این نقیصه‌ای بود كه نظر بنده را به خود جلب كرد اینكه باید به این‌گونه هنر یعنی هنر شعر و ادب به خصوص در زمان معاصر، در تقویم سالانه كشور بپردازیم. به عبارت دیگر ما برای بزرگداشت سایر هنرهای كشور، در طول سال مناسبت‌هایی در نظر گرفته‌ایم، برای بزرگداشت هنر عالی سینما در سال چند جشنواره نظیر جشنواره فجر را در سال‌های بعد از انقلاب داشته‌ایم، برای بزرگداشت موسیقی نیز علاوه بر جشنواره فجر چندین جشنواره هم در طول سال برگزار می‌شود همچنین در خصوص هنرهای تجسمی و سایر وجوه هنر. اما در تقویم سالانه ما برای بزرگداشت شعر و ادب روزی دیده نشده بود. روزی كه در آن به شاعران جوان توجه شود، شعر نمونه انتخاب شود و مورد تشویق قرار گیرد و در آن روز فرصت و امكان چاپ آثار شاعران نوجوان و نو‌پرداز و نظایر چنین فرصت‌هایی به وجود آید.

پس از پی بردن به لزوم اختصاص یافتن روزی در تقویم كشور برای بزرگداشت شعر و ادب، آنچه مورد بحث واقع شد زمان این روز و همگام بودن آن با یكی از رویداد‌های فرهنگی و هنری مناسب و موافق با شعر معاصر ایران بود و طبیعی بود كه ‌باید به سراغ شاعران می‌رفتیم. اگر از میان شاعران متقدم كه هركدام به مانند ستون‌های استوار، كاخ رفیع ادب و شعر فارسی را همچنان بلند و پا‌برجا نگه داشته‌اند، انتخاب می‌كردیم، باعث بحث و گفت‌وگوی فراوان می‌شد. عده‌ای بر آن بودند كه ‌باید فردوسی را برگزینیم چراكه حماسه‌سرای بزرگ ایران‌زمین است و هزار سال پیش شاهنامه را سروده؛ كتابی گرانسنگ كه همچنان در تاریخ ادب‌پارسی و در تاریخ ادبیات دنیا به عنوان یك شاهكار ادبی به‌شمار می‌آید. عده‌ای معتقد بودند كه ما باید حافظ را انتخاب بكنیم كه زبان تغزل ایران است و زیباترین آثار دل‌انگیز زبان فارسی از آن این شاعر شیرین سخن است و عده دیگر معتقد بودند كه باید سعدی را انتخاب كرد؛ اشعار حكمت‌آمیز و ماندگار زبان فارسی از زبان این شیخ اجل جاری شده است. اما هر كدام از این بزرگان را كه انتخاب می‌كردیم، باز جای بحث باقی می‌ماند كه چرا آن دیگری نه؟

و اما از سوی دیگر ما در انتخاب روز بزرگداشت شعر و ادبیات ایران به دنبال شاعران متاخر بودیم. شاعران امروزین، شاعرانی كه مردمان ما با آنان زیسته باشند، آنها را دیده باشند و آنها نیز در دوران ما نفس كشیده باشند. با مردمان ما در زندگی شریك بوده باشند، در غم‌های مردم غمخوار و در روزهای شادی آنها شاد بوده باشند. با این نگاه در میان شعرای معاصر من به عنوان یك دانش‌آموخته رشته زبان و ادبیات فارسی، شهریار را انتخاب كردم و طی نامه‌ای سالروز وفات ایشان را به عنوان روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی به رییس‌جمهور محترم وقت پیشنهاد كردم كه ایشان نامه را به شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت تصمیم‌گیرى ارجاع فرمودند، در فرازى از آن نامه نوشته بودم:

«جامعیت و ممتاز بودن استاد شهریار در حوزه‌های مختلف شعر اعم از فارسی و تركی، فضایل اخلاقی و یك دهه حیات پرنشاط همراه با انقلاب اسلامی كه استاد از آن به عنوان جهاد قلمی یاد كرده است و همچنین شهرت فراوان وی به عنوان شاعر محبوب كشور در نظر‌خواهی‌های متعدد قبل و پس از انقلاب اسلامی و اشتهار وی در جهان و به ویژه كشورهای پیرامون، ضروری می‌نماید كه نام استاد شهریار و به این طریق شعر معاصر، به عنوان یك نوع ادبی كه مردمان ایران‌زمین به آن در جهان اشتهار دارند، همه‌ساله گرامی داشته شود. به دلایل مذكور و دلایل فراوان دیگر پیشنهاد می‌كنم روز بیست و هفتم شهریور ماه هر سال، همزمان با سالگرد وفات آن استاد فرزانه روانشاد، به عنوان سالروز استاد شهریار و روز شعر در كشور نامگذاری شود كه طبعا این اقدام علاوه بر تكریم از شخصیت جهانی شهریار ملك سخن كه در همه كشورهای پیرامون بزرگ داشته می‌شود، موجب بزرگداشت علم و فضیلت و هنر و آفرینش‌های هنری و رونق شعر در كشور خواهد شد.»

پیشنهاد من پس از بررسی اولیه در شورای عالى انقلاب فرهنگی، براى بررسی‌ كارشناسانه به شورای فرهنگ عمومی كشور ارجاع شد و پس از چندین جلسه بحث و بررسی، این پیشنهاد به عنوان مصوبه از سوی شورای فرهنگ عمومی تصویب و به شورای عالی انقلاب فرهنگی بازگردانده و از سوی این شورا تنفیذ شد و از آن سال به بعد همه‌ساله روز بیست و هفتم شهریور ماه به عنوان روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار گرامی داشته می‌شود.

 

 

شاید بهتر بود سالروز تولد استاد شهریار پیشنهاد مى‌شد، علت انتخاب سالروز وفات استاد شهریار چه بود؟

بله، اگر تاریخ، روز و ماه دقیق را در دست داشتیم شاید ترجیح داشت به جای روز وفات، تاریخ تولد آن شاعر بزرگ كشورمان برای روز بزرگداشت شعر و ادب پیشنهاد مى‌شد، اما در دست نداشتن زمان دقیق تاریخ تولد استاد به‌واسطه اختلافات موجود در احتساب روز و ماه آن در شمسی و قمری و در مقابل، درك حضور و حیات شاعر، همچنین مستند و دقیق بودن روز و ماه وفات استاد، مهم‌ترین علت برگزیدن تاریخ وفات برای اختصاص دادن به بزرگداشت این روز بود. اما در مورد چرایى انتخاب استاد شهریار از بین شاعران هم روزگارمان باید بگویم، توفیق كم نظیر و شاید بى نظیر استاد شهریار و برخورداری از اقبال عام، كه خود شاعر از آن به «نعمت خداداد» یاد می‌كند، موجب شهرت وی به عنوان شاعر ملی ایران در نزد مردم این سرزمین شده است كه البته در این خصوص توانایی این استاد بزرگ در سرودن شعر به انواع قالب‌های شعری را نیز باید در این اقبال سهیم بدانیم. بی‌شك توانایی شگرف استاد شهریار در انواع قالب‌های شعری خود مقوله‌ای بزرگ است. تبحر وی در این زمینه تا آنجا است كه او را آخرین وارث خدایان غزل و به عنوان شاعری كه غزل نو را آفریده می‌شناسند. چراكه عده‌ای معتقد بودند بعد از دوران مشروطیت، دیگر دوران غزل به سرآمده و غزل سرایی دیگر به اوج خود رسیده است. اما شهریار با نگاهی دیگر و با آفرینش غزلیات نوآیین، علاوه بر اینكه سنت‌های ادب پارسی را پاس داشته و به شعرای متقدم خود توجه كرده، به موازات آن یك تحول جدی در عرصه غزل فارسی به وجود آورده است. جریانی كه امروزه با نام غزل نو به موازات شعر نو به حیات خود ادامه می‌دهد. از همین رو شهریار را می‌توان پس از دوره بازگشت و مشروطیت، احیاگر غزل فارسی و نیز پدر غزل نو دانست. بی‌شك رویكرد ویژه شهریار به غزل موجب شد كه غزل دیگرباره به عنوان پویاترین گونه شعر فارسی در اذهان راه پیدا كند. به عنوان نمونه این غزل‌های شیوا را مى توان ذكر كرد:

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران / رفتم از كوی تو لیكن عقب سرنگران/ ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما كردی/ تو بمان و دگران وای به حال دگران/ رفته چون مه به محاقم كه نشانم ندهند/ هر چه آفاق بجویند كران تا به كران/ می‌روم تا كه به صاحبنظری باز رسم/ محرم ما نبود دیده كوته نظران/ دل چون آینه اهل صفا می‌شكنند/ كه ز خود بی‌خبرند این ز خدا بیخبران/ شهریارا غم آوارگی و دربه‌دری/ شورها در دلم انگیخته چون نوسفران

از سوی دیگر غیر از قالب غزل، ما در وجود استاد شهریار با شاعری دیگر مواجه هستیم كه با آفریدن برخی از منظومه‌ها و قطعات نو، از یك سو آثار ارجمندی به گنجینه شعر ایرانی افزوده و از سوی دیگر به جریان طبیعی و سالم شعر نو و تثبیت جایگاه آن كمك كرده است. درواقع مكتب شهریار كه در مجموعه دیوان‌های استاد با همین عنوان چاپ شده با همین اشعار شكل گرفته است. به‌گونه‌ای كه هم خود شاعر و هم منتقدان این بخش از آثار شهریار را از درخشان‌ترین سروده‌های استاد دانسته‌اند.

البته تمایز و تشخص اشعار مكتب شهریار پیش از اعتبار قالب و فرم ظاهری، مرهون رمانتیسیسم قالب آن اشعار است و در این خصوص از شعرهای استادشهریار نظیر «دو مرغ بهشتی»، «هذیان علم»، «قهرمان استالینگراد»، «افسانه شب»، «ای وای مادرم»، «راز و نیاز»، «پیام به اینشتین» را مى‌توان نام برد.

 ایمان و اعتقاد راسخ شاعر كه از محدوده زندگی فردی وی فراتر رفته و در شخصیت و حیات ادبی وی شكل گرفته، از دیگر عوامل موثر درگزینش استاد شهریار برای همگامی با بزرگداشت روز شعر و ادب بود، شهریار هم در زندگی شخصی و انسانی خود به عنوان یك انسان مومن و معتقد و متدین بوده و هم در عقاید و نظرات خود از آغاز به مذهب توجه خاص داشته و خود از اركان شعر مذهبی است و در این زمینه آثار بسیار دارد. نظیره‌ها و نوحه‌های مهمی به زبان تركی و فارسی كه در زبان مردم جاری‌است.

 

 

من در برخی نوشته‌هایم شهریار را به مانند یكی از اركان شعر تشیع یاد كرده‌ام. اكنون هم می‌گویم كه كدامیك از شاعران همعصر ما شعری به بلندی و لطافت مناجات سروده كه همگان با هر میزان اعتقاد، ابیاتی از آن را در یاد نداشته باشند؟!

علی‌ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را/ كه به ماسوا فكندی همه سایه هما را/ دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین/ به علی شناختم من به خدا قسم خدا را/ به خدا كه در دو عالم اثر از فنا نماند/ چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را/ مگر‌ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ/ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را/ برو ‌ای گدای مسكین در خانه علی زن/ كه نگین پادشاهی دهد از كرم گدا را... ... ...

همصدایی شهریار با انقلاب اسلامی نیز منبعث از همین افكار و اعتقادات مذهبی استاد است. استاد از نخستین روزهای آغاز انقلاب و حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تا لحظه‌ای كه جان در بدن داشت با دم مسیحایی‌اش به مدد انقلاب آمد.

 در خصوص پایبندی و توجه ویژه استاد شهریار به اعتقادات پاك معنوی و مذهبی و تعهد ایشان به انقلاب اسلامى، وطن و مدافعان و رزمندگان كشور در دوران دفاع مقدس و اهمیت آن در نظر استاد، مقام معظم رهبری مكررا فرمایشات جامع و قاطعى بیان فرموده‌اند. علاوه بر مناسبت‌هاى دیگر كه معظم له به تناسب در مورد ارجمندی شخصیت و آثار استاد سخن گفته‌اند، رهبر معظم انقلاب در شرفیابى مهمانان داخلى و خارجى كنگره بزرگداشت نودمین سال استاد شهریار فرمودند: «شهریار آنقدر پاك اعتقاد بوده است كه بی‌هیچ چشم‌داشت و بی‌هیچ جیفه دنیوی تنها برای اعتقاداتش شعر می‌گفت. حتی برای كسانی كه آنها شهریار را نمی‌شناختند» سپس به سروده شهریار برای یكی از امیران ارتش جمهورى اسلامى ایران در دوران دفاع مقدس اشاره كردند و در ادامه ماجرا گفتند كه مقام معظم رهبری روزی از این مقام لشكری می‌پرسند كه: «آیا شما شهریار را می‌شناسید؟ چراكه من شعری دارم كه ایشان برای شما سروده» كه این امر خود موجب شگفتی و تعجب مخاطب شعر می‌شود.

در مورد همراهى استاد شهریار با انقلاب اسلامى و احساس مسوولیت در همگامى با مردم شریف ایران در دوران دفاع مقدس، مردم ایران مكرر دیده‌اند كه شهریار نه تنها برای رزمندگان جبهه اسلام و برای رزمندگانی كه عازم جبهه بودند شعر می‌سرود، بلكه بعضا خود لباس بسیجی بر تن می‌كرد و در صف اعزام شوندگان به قرائت اشعار خود می‌پرداخت. كه این حاكی از عشق شهریار بود. به گفته خود استاد، پیروزی انقلاب اسلامی به مثابه دمیدن روحی دیگر در وجود استاد بود. ما مجموعه سروده‌هایی را كه استاد شهریار پس از پیروزى انقلاب اسلامى سروده‌اند در یك كتاب مستقل با عنوان «شهریار و انقلاب اسلامی» به چاپ و نشر رسانده‌ایم.

در عرصه شعر تركی نیز، استاد شهریار در مرتبتى بود كه كسی را یارای همانندی با وی نیست: در تاریخ ادبیات كمتر می‌توان شاعری را یافت كه بر دو زبان احاطه داشته باشد و توانسته باشد به هر دو زبان شاهكاری بی‌نظیر بیافریند. شهریار در كنار اینكه در عرصه شعر فارسى عموما و غزل شاعرى بس بزرگ است كه كسی را یارای هماوردی با او نیست، با سرودن (حیدر بابایه سلام) و (سهندیه) و اشعاری از این دست در حقیقت در زبان تركی كه زبان مادری استاد است، اشعاری می‌آفریند كه در زمره اشعار ناب به‌شمار می‌آیند. به بیان دیگر استاد شهریار همچنانكه در زبان فارسی به عنوان شاعری بزرگ و بلندآوازه محسوب می‌شود، در زبان تركی نیز به عنوان ركنی ركین و مهم به‌شمار می‌رود و این برای شاعری دو زبانه جای مباهات بسیار دارد كه در هر دو زبان شعر شاهكار بسراید و از حد طبع آزمایی در یك زبان فراتر رود.

 

 

در مورد جایگاه و چرایی اهمیت اشعار تركی استاد شهریار چه مى شود گفت؟

استاد شهریار در روزگاری به شعر تركی توجه كرد كه در شعر فارسی غوغایی افكنده بود و به تعبیری دیگر آن هنگام كه استاد سرودن اشعار آذری را آغاز كرد، به اعتبار آثار فارسی خود در عرصه فرهنگ و ادبیات معاصر چهره‌ای محبوب و شناخته شده بود و نخستین دیوانی كه از شهریار منتشر شد، بزرگان ادب فارسی بر آن مقدمه نوشتند كه اگر شهریار اینگونه شناخته شده نبود، با وجود محدودیت‌های سیاسی و امنیتی نظام ستمشاهی نمی‌توانست شعر تركی آذری را به این شكل رواج دهد. وی در این زمان در شعر تركی مسیر ویژه‌ای را پیمود و به تعبیر خود استاد خنجر را به خرما تبدیل كرد. در همان سال‌ها منظومه «حیدر بابایه سلام» را سرود كه فرازین قله آثار تركی شهریار است، «حیدر بابایه سلام» نه تنها بر آثار شاعران تركی‌گوی ایران بلكه در شعر شاعران جمهوری آذربایجان، جمهوری‌های آسیای میانه و تركیه اثر فراوان گذاشته است.

از سوی دیگر رویكرد شهریار به شعر تركی در شرایطی صورت گرفت كه به گفته خود استاد در آن دوره اشعاری كه به زبان تركی در ایران چاپ می‌شدند، نه از نظر كیفیت و نه از نظر كمیت نمود چندانی نداشتند. ظهور شهریار در این مقطع حساس به نجات شعر آذری منجر شد. پس از مدت طولانی كه شعر تركی در ایران با ایستایی مواجه بود تنها شاعر بزرگ چیره دستی مانند استاد شهریار می‌توانست به شعر تركی آذری اینچنین رواج بخشد و طرحی نو دراندازد.

مطلب مهم دیگری كه باز در این مورد قابل توجه است این است كه با توجه به شرایط سیاسی آن سال‌ها و گرایش برخی نیروهای فرهنگی به برخی دیدگاه‌های خاص، قصد سوءاستفاده از زبان آذری را داشتند. اینكه شهریار به عنوان یك شیفته مفاهیم دینی و خادم صادق زبان و ادبیات فارسی و همچنین چهره‌ای میهن پرست از همه بازی‌های سیاسی به یاری شعر تركی شتافت خود یك قدم بسیار مهم و اثرگذار محسوب می‌شود.

 حضور قدرتمند شهریار در عرصه شعر تركی آذری از دو نظر حایز اهمیت است؛ از سویى استاد شهریار توانست به‌دور از هدف‌های سیاسی، مكتبی نو در شعر تركی آذری بنیانگذاری كند و توجه شاعران آذری را به ارزش‌ها و تعابیر زیباشناختی شعر جلب كند و از سوی دیگر كسانی را كه از شعر تركی آذری به عنوان یك حربه سیاسی به نفع بیگانگان بهره می‌بردند خلع سلاح كند. این كوشش شهریار حتی كرملین نشین‌ها را به صرافت تطمیع شاعر انداخت تا آنجاكه برای شهریار پیشنهاد جایزه ادبی لنین را در آن روزگار مطرح كردند كه با هوشیاری شهریار، این شاعر بزرگ ملی ایران به شكست انجامید و البته بیان دلایلی از این دست خود ثابت می‌كند كه در آن روزگار جز شهریار كسی یارای یاری شعر تركی آذری را نداشت. هرچند شاعر حدود بیست درصد از سروده‌هایش را تنها به زبان مادری سروده اما با همین دیوان كوچك توانسته است جایگاه بسیار والا و شایسته را در شعر تركی كسب كند. بر اساس اشعار تركی شهریار آثار بسیاری در كشورهای دیگر سروده شده و نیز پژوهش‌هایی كه درباره زندگی و شعر وی انجام یافته نشانگر آن است كه هنر شهریار چگونه از مرزها فراتر رفته است.

 

 

شهریار به عنوان شاعری كه مطالعات و تجربیات ادبی‌اش اغلب به زبان فارسی بوده و در شرایطی كه شعر و ادب تركی در ایران چندان جایگاهی نداشته به سرودن شعر تركی آذری پرداخته، چگونه است، آثار این شاعر پارسی گوی به زبان تركی تا این اندازه مورد توجه واقع شده است؟

در كشورهایی كه زبان رسمى‌شان زبان تركی است طبعا تمام آفرینش‌های ادبی به زبان تركی است و همه مطالعات به زبان تركی صورت می‌گیرد، اما شعرها اینگونه مرزها را در می‌نوردد و اینگونه در زبان عموم جاری می‌شود، آنچه به ذهن من رسیده این است كه علت نفوذ شعر تركی آذری شهریار از تركیه، قفقاز تا آسیای میانه و تا فراتر از آن این است كه شعر شهریار ریشه در ژرفای اسلامی- ایرانی دارد و آثار او به اعماق سنت‌های مشترك مشرق زمین اشارت دارد. درحالی كه مثلا در كشوری مثل تركیه شاعران و منتقدان این كشور نه تنها به تاثیر شعر غرب به این كشور معترفند بلكه از آن به عنوان یك حادثه فرخنده یاد  و بعضا به آن افتخار می‌كنند و شعر مدرن بعد از تشكیل جمهوری را شعر تركی - اروپایی می‌گویند، در برخی جمهوری‌های مسلمان نشین آسیای میانه و قفقاز هم اگرچه زبان تركی و در واقع گونه‌هایی از زبان تركی زبان رسمی و ادبی محسوب می‌شد اما شعر بیشتر از آنكه به میراث ایرانی- اسلامی متكی باشد به تجارب و آموزه‌های شعر روسی- اروپایی مستحضر بود. اما شعر شهریار چون مستحضر به فرهنگ دیرپای اسلامی ایران بود این‌گونه توانست همه مرزها را درنوردد و می‌بینیم كه برای «حیدر بابایه سلام»ده‌ها نظیره در جمهوری آذربایجان، تركیه، آسیای مركزی و عراق و دیگر جاها سروده می‌شود.

بر روح بزرگ استاد شهریار درود می‌فرستیم و امیدواریم ایران سربلند و آباد و مستقل همواره فرزندانی همچون شهریار بزاید و به این فرزندان خود در عرصه گیتی ببالد و افتخار كند.

 

منبع: اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: