1395/6/1 ۰۸:۱۰
ارنست اورسل، جهانگرد بلژیکی در جولای ۱۸۸٢ میلادی برابر با ١٢٦٠ خورشیدی با دوست خود اوتیلن، از پاریس با قطار حرکت کرده و از راه باکو به بندر انزلی وارد میشود. او در بازگشت از سفر پرماجرا به ایران، کتابی با نام «قفقاز و ایران» منتشر میکند که علیاصغر سعیدی بخشهای مربوط به ایران را با نام «سفرنامه اورسل» ترجمه کرده است. با توجه به شرحی مختصر که از اورسل در آرشیو کتابخانه ملی پاریس موجود است، وی در سال ١٨٥٨ میلادی برابر با ١٢٣٦ خورشیدی در شهر کوچک مونس در بلژیک زاده شد.
ارنست اورسل بر فراز آشیانه عقاب؛ میهمان فرانسوی در دومین پایتخت صفویان
پرستو رحیمی : ارنست اورسل، جهانگرد بلژیکی در جولای ۱۸۸٢ میلادی برابر با ١٢٦٠ خورشیدی با دوست خود اوتیلن، از پاریس با قطار حرکت کرده و از راه باکو به بندر انزلی وارد میشود. او در بازگشت از سفر پرماجرا به ایران، کتابی با نام «قفقاز و ایران» منتشر میکند که علیاصغر سعیدی بخشهای مربوط به ایران را با نام «سفرنامه اورسل» ترجمه کرده است. با توجه به شرحی مختصر که از اورسل در آرشیو کتابخانه ملی پاریس موجود است، وی در سال ١٨٥٨ میلادی برابر با ١٢٣٦ خورشیدی در شهر کوچک مونس در بلژیک زاده شد. او که در علم حقوق دانش آموخته بود، در این رشته درجه دکترا گرفت. با آن که برخی پژوهشگران ایرانی در آثار خود او را فرانسوی دانستهاند، ارنست اورسل، اصالتی بلژیکی داشته است. وی در سفر به شرق، فرستاده سیاسی، مامور موظف نظامی یا مستشار حکومتی نبوده، حتی مانند شاردن و تاورنیه به سودای تجارت و بازرگانی به مشرقزمین نیامده است. ارنست اورسل پژوهشگری کنجکاو به شمار میآید در پی تحقیق و تحفص راه شرق را در پیش میگیرد. وی پیش از سفر به مشرقزمین، بیشتر منابع تاریخی و سفرنامههای مربوط به ایران و آسیا را مطالعه میکند. آگاهیهایی که نویسنده درباره مردم، آداب و سنتها، آثار تاریخی و اوضاع گوناگون قفقاز و ایران میدهد، از شناخت فراواناش نشان دارد. دقت نظر او در توصیف شهرهای ایران و ویژگیهای آنها در دوران قاجار ستودنی است. با ارنست اورسل به یکی از پایتختهای ایران در دوران صفوی سفر میکنیم. پایتخت ویرانشده صفویان جهانگرد بلژیکی پس از گشتی در گیلان به سوی قزوین حرکت کرده، در میانه راه در روستای آقابابا توقف میکند. اهالی روستا پس از رفع سوءظن که نسبت به او و همراهاناش دارند، از آنها پذیرایی کرده و به سوی تاکستانها و باغهای پیرامون قزوین راهی میکنند. اورسل هنگام ورود به قزوین، عظمت پایتخت صفوی را دستخوش زوال و نابودی میبیند «منظره طبیعی شهر که به وسیله کوههای البرز شمالی و تخت سلیمان احاطه شده است، منظره بسیار چشمگیر و گیرایی است. ولی متاسفانه از شکوه و عظمت گذشته این پایتخت قدیمی آثار بسیار کمی برجای مانده و این چند ساختمان نیمهویران نیز به زودی دستخوش زوال و نابودی کامل قرار خواهند گرفت». وی هنگام دیدن شهر، توصیفی از کوچهها، طاقها، گنبدها، گچبریها و حتی نزدیکی بیش از اندازه پشتبامها به خواننده میدهد «کوچههای قزوین شباهت کاملی به کوچههای ایروان دارد. این کوچهها از میان دیوارهای گلی و بلندی که باغها و خانهها را دربرمیگیرند میگذرند. بالای سردر کوتاه بعضی از خانهها به طور یکنواخت و قراردادی مناظری از اعتاب مقدسه، از قبیل مشهد، مکه، کربلا را که صاحبخانه به زیارت آن شهرها رفته است، گچبری کردهاند». جهانگرد بلژیکی آبانبارهای وقفی در این شهر را که برای تابستان آب را ذخیره میکردهاند، روشی سودمند برای کشوری کمآب همچون ایران قلمداد میکند «طاقهای بلند بیضیشکلی که خوب کاشیکاری شده بود و پشتبام آن را گنبدهای نیمکره مانندی میپوشانید محل آبانبارهایی بودند که در آنها از فصل زمستان برای تابستان آب ذخیره میکنند. برای استفاده از آب آنها باید پلههای زیادی را پایین رفت تا به شیر آب رسید. اکثر آب انبارها وقف هستند و زیر سردر مثلثی شکل بنا اسم واقف نیکوکار آن ثبت شده است». گنبدهای فیروزهای زیر آسمان شهر مختار، فردی ایرانی که او را در سفرش به قزوین همراهی میکرده، هشدار میدهد وارد مسجد نشود. اشتیاق این جهانگرد اروپایی برای دیدن مسجد جامع، او را به چنان کاری برمیانگیزد «راهنمای ما که از اهالی قزوین و از کارکنان مهمانخانه بود، مقابل مسجدی به نام مسجد جامع توقف نمود و با گوشزد کردن خطرات و دردسرهایی که ممکن بود ورود به آنجا برای ما ایجاد کند، ما را برای تماشای ساختمان آن مخیر گذاشت. ما بعد از گذشتن از زیر زنجیری که به پهنای در آویزان بود وارد حیاط چهار گوش بزرگی شدیم. در آن حیاط درختهایی کاشته بودند و در وسط حوضی برای وضو قرار داشت. در میان هر کدام از چهار دیواری که حیاط را دربرگرفته بود، سردر بیضی شکل بزرگی به راهرویی در زیر گنبد راه داشت. بعد از شبستان قسمت عمده صحن مسجد آغاز میشد». سردرها و کاشیهای زیبای بنا تحسین وی را چنین برمیانگیزد «سردرها تماما به نحو بسیار جالب و دلانگیزی کاشیکاری شده بودند و خود گنبدها نیز که پوشیده از کاشیهای فیروزهایی رنگ بودند زیر آسمان شهر انعکاس مطبوع و آرامشبخشی داشتند». بازار مهربانی دیدن بازار و کالاهای آن، خوشرویی و مهربانی فروشندگان، سیاح بلژیکی را به وجد میآورد «از مسجد جامع به بازار رفتیم. ساختمانهای مفصل تودرتو و پرپیچوخمی با راهروهای باریک، در زیر پوششی از اتاقها. در اینجا انبوه مردم با قطارهایی از الاغ و شتر در حالی که مجبور بودند اغلب به هم تنه بزنند، در رفتوآمد بودند. بازاریها با خوشرویی و مهربانی خاصی اجناس خود را به ما عرضه میکردند». از نظر او چیرهدستی قزوینیان در قلمزنی مس و خلق ظرفهای زیبا، جذابترین کالای این شهر است «در این بازار هیچچیز را جالبتر از زینتآلات نقرهای و ظروف مسی، که کارشان بینهایت عالی و واقعا فوقالعاده بود، پیدا نکردیم. در ساختن، کندهکاری و قلمزنی این ظروف مسی، کارگران قزوین مهارت و تخصص کمنظیری دارند». جذابیت معماری ایرانی پس از گشتوگذاری در بازار، گنبد آبیرنگ بنایی ارنست اورسل را شیفته میکند. او میکوشد راهی برای دیدن آن بیابد «وقتی که از بازار خارج شدیم، گنبد آبیرنگی که حاشیه آن با رنگهای سفید، سیاه و نارنجی آجری رنگآمیزی شده بود و کاشیهای فیروزهای آن در زیر تابش شدید خورشید میدرخشیدند، بیاختیار ما را به سوی خود جلب کرد. به عزم دیدن این گنبد، بعد از گذشتن از چندین پیچوخم سرانجام مقابل گورستانی رسیدیم. این گنبد خیرهکننده بر فراز قبر امامزادهای به نام حسین به شکل چهارگوش و سردر آن کاشیکاری است. از در بزرگ که میان دو ستون مزین به بلور قرار داشت، وارد مقبرهای شدیم که همه جای آن آیینهکاری بود و دورتادورش را مرمرهای طلایی رنگ دربرگرفته بودند. گنبد کشیده امامزاده و اندازههای متناسب و موزون آن و نحوه نگهداری و حفظ بنا، یکی از نمونههای برجسته معماری ایرانی را نشان میداد». ویرانههای قلعه الموت اورسل درباره قلعه الموت و ویژگیها و مختصات جغرافیایی آن، کوتاه سخن میگوید. او پس از توضیحی مختصر و افسوس از آن که چنین مقری باشکوه که روزگاری توانسته بوده است خطری برای اروپاییان هم باشد، ویران شده، به شرحی اشاره میکند که مارکوپولو از این مکان داشته است «در هفت یا هشت فرسنگی شمال قزوین، آن سوی رود شاهرود، قلعه الموت مقر اصلی فداییان حسن صباح یا باطنیان، قرار دارد که مدت دو قرن لرزه بر اندام شاهان آسیا و حتی اروپا انداختند. اکنون هیچ چیز جالبی از این قلعه معروف به جای نمانده است و برای اینکه انسان روی ویرانههای غمانگیز قصر پیر کوهستان به یاد جلال و شکوهی که اینجا روزگاری داشته، در خلسهای روحانی فرو رود، ذوق و حال مساعدی لازم است. از آثار فرقه باطنیان که در قدیم آن همه مقتدر بودند جز چند دیوار فرو ریخته، چیز دیگری باقی نمانده است». گواه تکامل هنر ایرانی اورسل و همراهاناش در راه بازگشت به مکان اقامت و استراحتی شبانه، مسجد شاه را هم بازدید میکنند؛ اینباز نیز با وجود همه آسیبهای بنا، نقشها و نگارهای مسجد وی را به شگفتی و تمجید برمیانگیزد «در چند قدمی مهمانخانه منارههای آبیرنگ مسجد مشهوری به نام مسجد شاه که بنای آن به دستور شاه اسماعیل، شروع شده و به وسیله جانشین او شاه طهماسب به پایان رسیده است، دیده میشد. مسجد شاه از هر لحاظ شبیه مسجد جامع بود. حیاط وسیعی داشت، ولی چون هیچ به آن نرسیده بودند از کنار آجر فرشها همه جا علف هرز روییده بود. وضع خود مسجد هم تعریفی نداشت: قسمت زیادی از کاشیهای آبیرنگ پوشش دو منارهای که در دو سوی در بزرگ آن بنا شده است تماما ریخته بود. مناره سمت چپ بیشتر صدمه دیده بود. خوشبختانه گلها و نقش شاخ و برگ رنگارنگ هنوز بیعیب مانده بود و برای نشان دادن آخرین حد تکامل هنر ایرانی در زمانهای سابق بهترین گواه به شمار میرفت». صحنهای لبریز از زندگی زیباییهای شهر قزوین در نظر جهانگرد بلژیکی به اندازهای است که با وجود خستگی، جلوی خزیدن و استراحت در مهمانخانه را میگیرد. او بدینترتیب بازارچه نزدیک مسافرخانه را هم با شوق میبیند. قزوین و شگفتیهای آن از نگاه اورسل، از شوق زندگی لبریز بوده است «نزدیک مهمانخانه، بازارچه کوچکی قرار داشت که ردیف دکانهای آن سرپوشیده نبود، ولی سایهبان حصیری یا شاخ و برگ درختان چنار تا حدی جلوی نور شدید آفتاب را میگرفت. زنها که چادرهای آبی سرکرده و روی صورتشان روبنده انداخته بودند، دستهدسته از دکانی به دکانی دیگر میرفتند. اینجا رنگ، صدا، حرکت، هیجان و زندگی چنان به هم میآمیخت که قلم ماهرترین نقاش نیز قادر به خلق چنین صحنهای نبود». * همه مطالب درون گیومه از «سفرنامه قفقاز و ایران» آورده شده است.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید