معنا در مركز منازعات فلسفی

1395/5/19 ۰۷:۳۳

معنا در مركز منازعات فلسفی

رابطه و نسبت ذهن و زبان همواره یكی از چالش‌های اساسی فلسفه بوده است و از دیرباز اندیشمندان و متفكران درباره آن اندیشیده‌اند. در دوران معاصر، علوم شناختی و علوم وابسته به رابطه زبان و ذهن، با دو انقلاب معرفت‌شناختی جدی رویارو شده‌اند، به ویژه در سده بیستم كه فلسفه با چرخش زبانی (linguistic turn) مواجه شد و زبان به یكی از اساسی‌ترین مسائل فلسفی بدل شد. این مساله تاثیری ژرف در علوم شناختی (cognitive science) گذاشت و آن را با تحولات جدی مواجه كرد.

ضیاء موحد، رضا نیلی‌پور و آزیتا افراشی در نشست بررسی كتاب «زبانشناسی شناختی»
 

هادی مشهدی :  رابطه و نسبت ذهن و زبان همواره یكی از چالش‌های اساسی فلسفه بوده است و از دیرباز اندیشمندان و متفكران درباره آن اندیشیده‌اند. در دوران معاصر، علوم شناختی و علوم وابسته به رابطه زبان و ذهن، با دو انقلاب معرفت‌شناختی جدی رویارو شده‌اند، به ویژه در سده بیستم كه فلسفه با چرخش زبانی (linguistic turn) مواجه شد و زبان به یكی از اساسی‌ترین مسائل فلسفی بدل شد. این مساله تاثیری ژرف در علوم شناختی (cognitive science) گذاشت و آن را با تحولات جدی مواجه كرد. تا جایی كه جورج لیكاف و مارك جانسن از دو تحول معرفت شناختی در این علوم یاد كردند. ایشان این دو تحول معرفت‌شناختی را «علوم شناختی نسل اول» و «علوم شناختی نسل دوم» نامیده‌اند. تحولات یادشده با طرح پرسش‌هایی درباره مبانی هستی‌شناسی، چون «رابطه‌ زبان و ذهن چیست؟» و «زبان در مغز چگونه یاد گرفته می‌شود؟» فراگیر شدند. نوام چامسكی، فیلسوف و زبانشناس برجسته امریكایی (متولد ١٩٢٨ م.) در انقلاب اول و جورج لیكاف، زبانشناس شناختی امریكایی و استاد زبانشناسی دانشگاه كالیفرنیا (متولد ١٩٤١ م) در انقلاب دوم بسیار تاثیرگذار بوده‌اند. كتاب «زبانشناسی شناختی» نوشته و ترجمه‌رضا نیلی‌پور به تازگی به كوشش انتشارات هرمس منتشر شده است. این كتاب شامل گفت‌وگوی نیلی‌پور با جورج لیكاف و چند مقاله و گفت‌وگو درباره‌ نظرات لیكاف و مارك جانسن، استاد فلسفه دانشگاه ارگون (متولد ١٩٤٩م.) حول دومین انقلاب معرفت‌شناختی در زبانشناسی است. نشست هفتگی مركز فرهنگی شهركتاب، سه‌شنبه دوازدهم مردادماه به نقدوبررسی كتاب یادشده اختصاص یافت. در این نشست ضیاء موحد استاد فلسفه تحلیلی و منطق دان، رضا نیلی‌پور زبانشناس و عصب‌شناس و آزیتا افراشی استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی حضور داشتند.
 

سرنخی برای ورود معنا
رضا نیلی‌پور، زبانشناس و عصب شناس نخستین سخنران این نشست بود. او در ابتدا ضمن تشریح دامنه فعالیت‌های جورج لیكاف به تبیین و تعریف نقش استعاره‌ها از نظرگاه وی پرداخت و تصریح كرد: به اعتقاد لیكاف منشا علم و شناخت در دوره‌های مختلف تاریخ متفاوت است؛ در هر دوره استعاره‌ای به مبنای علمی بدل شده است. از این‌روی مكاتب فلسفی و زبانشناسی در قالب همان استعاره‌ها جای می‌گیرند. اما باید در نظر داشت اختلاف در مبانی نظری و فلسفی (علوم شناختی همان علوم انسانی است) متفاوت است؛ این تفاوت‌ها از حیث چیستی و روش‌شناختی نمود می‌یابند. بنابراین وقتی از علوم شناختی گفته می‌شود باید در نظر داشت كه مراد یك نوع علم شناختی (از حیث بن‌مایه‌های فلسفی و جهان‌بینی) نیست. برای تعریف این تمایزها باید دوره‌های مختلف را در نظر آورد. وی افزود: اگر عصر روشنگری مبنا قرار گیرد، در مقاطع تاثیرگذار پس از آن، باید به نقش خاص علوم در دوران جنگ‌های جهانی نظر داشت؛ از آن‌پس در مقطع دیگر جنگ سرد آغاز شد؛ در این دوران نیز جهان‌بینی خاصی وجود داشت كه موجب استقلال علوم و شكل‌گیری مرزبندی‌هایی شد. دوره بعدی (همزمان با جنگ سرد) جهان دوقطبی نام دارد و دیوار برلین نماد آن است.
در این دوران ابرقدرت‌ها و دانشمندانی كه در خدمت ایشان بودند، دریافتند كه برای دستیابی به جنگ‌افزارهای پیشرفته‌تر باید علوم وحدت یابند. از این‌روی «علوم شناختی نسل اول» (این نام‌گذاری از سوی لیكاف است) در دانشگاه ام‌ای‌تی تولد یافت. بر اساس نظرگاه لیكاف و همراهانش این علوم بر مبنای فلسفه آنگلوآمریكن شكل گرفت. این نظرگاه ذهن و عملیات ذهنی را از مغز و بدن مستقل می‌داند؛ «كاركردهای شناختی را می‌توان بدون توجه به شواهد تجربی و بیولوژیكی مغز مطالعه كرد.»
نیلی‌پور دامنه علوم یادشده را برشمرد و اظهار داشت: عموما بن‌مایه‌های فلسفی علوم شناختی نسل اول ماشین‌محور است؛ بنابراین اگر بپذیریم كه این علوم مستقل از فعالیت‌های مغز، بدن، تجربه و عواطف انسانی هستند و می‌توان كاركردهای شناختی را بدون توجه به شواهد تجربی و بیولوژیكی مغز مطالعه كرد، باید در نظر داشت كه زبانشناسی نیز از بطن آن بر‌می‌آید؛ مصداق آن زبانشناسی زایا گشتاری چامسكی است. لیكاف در كتاب فلسفه بدن‌مند بر سودمندی مكاتب فلسفی غرب تاكید می‌كند؛ او بر این باور است كه آنها شیوه معنی‌دارشدن ذهن را به ما آموخته‌اند. البته لیكاف به برخی نواقص و آسیب‌های آن فلسفه نیز اشاره می‌كند؛ به باور او، با توجه به شواهد تجربی ماهیت ذهن انسان به مدد فلسفه غربی تحلیل‌پذیر و در دسترس نیست؛ او باور رویكردهای فلسفی یادشده مبنی بر دستیابی به حقیقتی جاودانه را نیز در دسته آسیب‌های وارد بر آنها می‌گنجاند. وی تاكید كرد: لیكاف بر این عقیده است كه این علوم شناختی به نوعی اصول فلسفه پیشینی متعهدند؛ به زعم وی این نظریه علمی در پوشش نوعی جهان‌بینی فلسفی پنهان است؛ لیكاف این مولفه را نیز در دسته اشكالات نحله‌های گوناگون فلسفه غرب جای می‌دهد و آنها را از این منظر به چالش فرامی‌خواند. لیكاف نظریه زبانشناسی چامسكی را نیز حاوی اشكالاتی می‌داند؛ او ضمن تاكید بر فطری‌بودن زبان آن را مستقل از تعقل انسانی می‌داند و از این ‌روی مباحث ژرف‌ساخت و قواعد گشتاری را به عنوان مشكلاتی در تحلیل ساخت زبان طرح می‌كند.
نیلی‌پور در ادامه مدل محاسباتی زبانشناسی گشتاری لیكاف را تشریح كرد؛ وی گفت: شكل‌های منطقی در ارتباط با ساختارهای آوایی قرار دارند؛ در نتیجه محاسباتی، ساختارهایی به وجود می‌آید. این در حالی است كه در مدل شناختی با طرح‌واره‌ها و عناصر شناختی‌ای سروكار داریم كه در بیان پدیده‌ها و روابط بین آنها موثرند؛ همچنین با ساختارهایی برنامه‌ریزی‌شده برای بیان اندیشه‌ها رویاروییم. نگاه انتقادی لیكاف به نظریه چامسكی از سال‌های نخست حضور وی در دانشگاه ام‌آی‌تی شكل گرفت. او طی مقاله‌ای اذعان داشت آنچه ما در پی تدوین آن (در حوزه زبانشناسی) هستیم، نظریه تازه‌ای است كه ریشه در اندیشه و فرهنگ انسانی دارد؛ این نظرگاه در برابر نظریه دستوری گشتاری محدودی است كه چامسكی طراحی و تدوین كرده است؛ بنابراین او همواره به دنبال سرنخی برای ورود معنا به مطالعات زبانشناسی بود.
وی افزود: جهان‌بینی لیكاف در هفت پرده متحول شده است. او مطالعات خود در دانشگاه ام‌آی‌تی را با ادبیات و ریاضی آغاز كرد؛ بنابراین همواره ادبیات را در نظر داشته است. لیكاف در روند فراگیری زبانشناسی، بر مقوله كاربرد زبانشناسی در نظریه‌های ادبی تاكید كرد. در مرحله بعد به دانشگاه ایندیانا رفت و در آن‌جا متون آزادی‌خواهانه اورول را تدریس كرد؛ از آن‌پس به جرم كمونیست بودن (در بحبوحه جنگ سرد) از دانشگاه اخراج شد. لیكاف پس از این دوره مطالعات زبانشناسی (چامسكی) را در دانشگاه ام‌آی‌تی پی‌گرفت؛ این مرحله با دورانی موسوم به دوران جنگ‌های زبانشناسی هم‌زمان است. از آن‌پس به دانشگاه بركلی رفت و مطالعات خود را در مسیر یادشده ادامه داد تا در نهایت دریافت كه معناشناسی زایشی ناكارآمد است؛ به اعتقاد لیكاف منطق نمی‌تواند پاسخگوی تحلیل معنی جملات انسان باشد. در پی این امر مطالعات او درباره استعاره‌های مفهومی شكل گرفت (۱۹۷۸).
 

مجموع زوایای مثلث
ضیاء موحد، استاد فلسفه تحلیلی و منطق دان دیگر سخنران این نشست بود. او در ابتدا بر اهمیت و نیز صحت غالب نظریه‌های لیكاف تاكید كرد و اظهار داشت: مساله معنا برای من نیز اهمیت دارد؛ جهان حاوی معناهای انتزاعی چندان درك‌پذیر نیست. این تز در نیمه آخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به همت هوسرل و فرگه مطرح و بر فلسفه تحلیلی مسلط شده است. هوسرل بر این عقیده بود كه ذهن ما می‌تواند معنا را خلق كند یا بفهمد یا بسازد؛ به زعم او ذهن منفعل نیست، بلكه عمل هم می‌كند؛ مثلا ما پشت یك درخت را نمی‌بینیم، اما نمی‌توانیم آن را بدون پشت ببینیم. هوسرل اصرار داشت كه این رویكرد ذهن ابژكتیو است. او بر نكته دیگری تاكید دارد مبنی بر اینكه از شیء به معنا بی‌نهایت راه وجود دارد؛ حال آنكه از معنا به شیء تنها یك راه می‌توان یافت.
وی افزود: هوسرل در تایید این نظریه ١٠ تز را مطرح كرده است. معادل این ١٠ تز در آثار فرگه نیز وجود دارد. فرگه معتقد است كه معنا را كشف می‌كنیم نه ابداع؛ مثلا مجموع زوایای یك مثلث ۱۸۰ درجه است؛ این یك امر تجربی نیست. در آن مقطع بسیاری صاحب‌نظران بر اساس سایكولوژی با این نظرگاه مخالفت می‌كردند؛ اما تا پیش از قرن بیستم دیدگاه‌های ایشان غالب نشد. با توجه به این پیشینه به نظر می‌رسد لیكاف قدری غیرمنصفانه عمل كرده است؛ او خود بر این عقیده است كه استعاره‌های زبانی ریشه در احوال جسمانی دارند.
موحد در ادامه اختلاف دیدگاه چامسكی و لیكاف را تشریح كرد؛ وی گفت: چامسكی عقیده دارد كه نحو زبان مستقل از اندیشه و تعقل انسان است؛ برای جملات یك ژرف‌ساخت جهانی (و یك گرامر جهانی) وجود دارد؛ قواعد گشتاری برای مطالعه دستور زبان كافی هستند؛ مقوله‌های نحوی از مقوله‌های تفكر انسان مستقلند؛ كاربرد زبان در دستور زبان نقشی ندارد و نحو زبان از تصورات اجتماعی و فرهنگی گویش‌وران مستقل است. حال آنكه لیكاف معتقد است ذهن انسان ذاتا بدن‌مند است؛ اندیشه‌ها اغلب ناآگاهانه‌اند؛ مفاهیم انتزاعی كلا استعاری هستند.
وی ادامه داد: لیكاف همچنین مدعی است كه می‌توان ریاضیات را نیز در این قواعد گنجاند. در انتها باید تاكید كرد كه فلسفه تحلیلی هیچگاه به تمامی تسلیم چامسكی نشده است. ادعای لیكاف نیز بسیار بزرگ است؛ معنا از ابتدای تاریخ فلسفه در مركز توجه بوده و در تمام قرن بیستم نیز از مكاتب مختلف متاثر بوده است؛ حال آنكه لیكاف هیچ‌یك از آنها را نپذیرفته است. او نظرگاه خود را در حوزه‌های متعدد بسط داده است؛ اگر ایرادی بر كار او وارد باشد همین رویكرد است؛ لیكاف می‌خواهد تمامی امور عالم را در نظریه جسمانیت خلاصه كند.
 

مفاهیم انتزاعی و استعاره‌ها
آزیتا افراشی، استاد زبانشناسی سخنران واپسین نشست بود كه به‌منظور تشریح مولفه‌های كلی معناشناسی شناختی، برخی رویكردهای چامسكی را بازگو و اظهار كرد: چامسكی با رومن یاكوبسن آشنایی داشت.
به اعتقاد من نظریه استعاره لیكاف كه امروز به كانون معناشناسی شناختی مبدل شده است تا اندازه زیادی به مفهوم استعاره از نظرگاه یاكوبسن پیوند دارد. یاكوبسن بر اساس تحقیقات خود درباره زبان‌پریش‌ها استعاره و مجاز را به عنوان دو فرآیند شناختی معرفی كرد؛ بنابراین می‌توان دریافت مفهوم استعاره در نظرگاه لیكاف، متفاوت از این مفهوم در ادبیات است. نظرگاه لیكاف با فرآیندی از درك و دریافت و شناخت تعریف می‌شود؛ شاید بهتر بود این مفهوم نام دیگری می‌داشت تا این اندازه ابهام در پی نداشته باشد. در اینجا پرسشی مطرح است؛ چرا استعاره به كانون زبانشناسی شناختی تبدیل شده است؛ چرا به مفاهیمی چون مجاز، چندمعنایی و سایر فرآیندهای معنایی به اندازه استعاره توجه نمی‌شود؟
وی افزود: پاسخ به این پرسش با ارجاع به مفهوم بدن‌مندی ممكن است. رویكردی كه بر مبنای بدن‌مندی شكل می‌گیرد به چه معناست؟ بدن‌مندی در حوزه‌های مختلف، تعاریف متفاوت دارد كه مكمل یكدیگر هستند. با توجه به آنچه گفته شد، باید دریافت وقتی توانایی‌های شناختی ریشه در تجربیات فیزیكی دارند مفاهیم انتزاعی چگونه درك می‌شوند.
در پی پاسخ به این پرسش، استعاره اهمیت می‌یابد. لیكاف با در نظر داشتن این مباحث الگویی بدیع را ارایه داده است. بر اساس این الگو مفاهیمی متعلق به حوزه مبدا و مفاهیمی دیگر متعلق به حوزه مقصد هستند؛ مفاهیم حوزه مبدا تجربه‌پذیرند؛ بر مبنای آنها می‌توان مفاهیمی را در حوزه مقصد درك كرد؛ به زعم لیكاف، بین این دو دسته از مفاهیم روابط نظام‌مندی وجود دارد. او با این رویكرد استعاره را به عنوان پاسخی برای پرسش پیشین مطرح می‌كند. البته با تاكید بر اینكه استعاره تنها پاسخ این پرسش نیست، باید به امتیاز آن نسبت به دیگر پاسخ‌ها اشاره شود؛ شواهد عصب‌شناسی و رویكردهای آزمایشگاهی می‌توانند نظریه یادشده را تا حد زیادی تایید كنند.
به اعتقاد من در روزگار فعلی نمی‌توان بدون توجه به شناخت‌گرایی به مفهوم معنا در حوزه زبان پرداخت. افراشی بر ضرورت پرداختن به مفاهیم دیگری در ارتباط با استعاره‌ها (چون طرح‌واره‌های تصوری) اشاره و اظهار كرد: مطلوب است این مفهوم را بر اساس تعریف واضع آن (جانسن) دریابیم؛ طرح‌واره‌ها، الگوهای تكرارشونده‌ای از فعالیت‌های حسی و حركتی ما هستند. آنها سهم بزرگی در شكل‌دادن به مفاهیم انتزاعی دارند؛ چنانچه این الگوها برای كسی كامل نشود دست یافتن به مفاهیم انتزاعی با مشكل رویارو می‌شود. در رویارویی با ریاضیات و ارتباط آن با شناخت نیز مطلوب است به ازای هر نظام قراردادی ساخته بشر به دنبال خاستگاه‌های شناختی بگردیم.
وی در انتها بر اهمیت كتاب محل نقد تاكید كرد و درباره آن گفت: به اعتقاد من كتاب زبانشناسی شناختی تنها كتاب در خور استناد در گستره زبان فارسی در حیطه زبانشناسی است. مطالب این كتاب بسیار دقیق و درست هستند؛ آن‌چنان‌كه در تطبیق مفاهیم با معادل‌های آنان در زبان‌های دیگر، كمتر می‌توان موردی متضاد یافت؛ حال آنكه امروز مخاطبان ایرانی در حوزه زبانشناسی شناختی با شبه علم رویارو می‌شوند؛ غالب آنچه با این عنوان خوانده می‌شود، زبانشناسی شناختی نیستند. نقل قول‌های لیكاف در این اثر با دقت طرح شده‌ است. گفت‌وگوی نیلی‌پور با لیكاف به نتیجه رسیده و به طرح موضوعات مهمی از سوی او منجر شده است.
متن كتاب بسیار ساده و البته دقیق است. فصل آخر راهی را باز می‌كند برای مطالعه ادبیات با رویكرد شناختی كه از این حیث بسیار در خور توجه است؛ البته مطلوب بود در این فصل به شعرشناسی شناختی نیز اشاره شود. افراشی در انتهای سخن خود به طرح اجمالی تفاوت‌های میان استعاره در ادبیات و استعاره‌های جاری در زبان روزمره پرداخت.

منبع: اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: