1395/5/5 ۰۷:۲۳
تیم مشترک موزه ملی ایران، موزه تاریخ طبیعی پاریس و دانشگاه ماینس آلمان در گفتوگو با روزنامه ایران، گزارشهای منتشر شده با عنوان «پایان افسانه آریایی مبتنی بر آمیزش ایرانی و اروپایی در سرآغاز تمدن» را کذب محض خواندند. از جمله «فریدون بیگلری»، باستانشناس و موزهدار، مسئول بخش پارینهسنگی در موزه ملی ایران هم گزارش درج شده را جعلی میخواند
تیم مطالعات علمی دانشگاه ماینس آلمان گزارش «انسان باستانی زاگرسنشین و افسانهنژاد آریایی» را جعلی خواند
هستی بختیاری: تیم مشترک موزه ملی ایران، موزه تاریخ طبیعی پاریس و دانشگاه ماینس آلمان در گفتوگو با روزنامه ایران، گزارشهای منتشر شده با عنوان «پایان افسانه آریایی مبتنی بر آمیزش ایرانی و اروپایی در سرآغاز تمدن» را کذب محض خواندند. از جمله «فریدون بیگلری»، باستانشناس و موزهدار، مسئول بخش پارینهسنگی در موزه ملی ایران هم گزارش درج شده را جعلی میخواند و میگوید: «بحث آریایی بودن به هزاره اول و دوم قبل از میلاد برمی گردد، درحالی که مطالعات روی «دادههای فرهنگی موجود» در 9 هزار سال پیش است.» به گفته« کامیار عبدی»، باستان شناس نیز این مطالعات به دوره نوسنگی برمی گردد یعنی حدود 9تا 10هزار سال قبل اما بحث «آریایی» به دو هزار سال قبل از میلاد یعنی 4 هزار سال پیش متعلق است. آریایی بودن یک «قومیت» است نه ژن به گزارش«ایران»، نخستین بار نیست که برخی از رسانههای خارجی روی این مسأله متمرکز میشوند که ایرانیها «آریایی» نیستند. در گزارشی که برخی رسانههای خارجی منتشر کردهاند و البته توسط تیم مطالعات علمی دانشگاه ماینس بشدت رد میشود، آمده است: «اقوام جنوب آسیا از تبار ایرانیها در عصر نوسنگیاند و ایرانیها در آن زمان از نظر ظاهری تفاوت چندانی با امروز نداشتند. ما با افغانستانیها و پاکستانیها از یک تباریم.» اما کامیار عبدی به روزنامه ایران میگوید: «آریایی بودن به «قومیت» برمی گردد هم تبار بودن به «ژنتیک»؛ اینها باهم فرق دارند.» در این پژوهش ۳۲ متخصص ژنتیک، باستانشناس و باستان جانورشناس از کشورهای ایران، آلمان، فرانسه، انگلستان، سوئیس، ایرلند و سوئد مشارکت داشتهاند. «فرناز بروشکی» از دانشگاه ماینس آلمان، «مرجان مشکور» از موزه تاریخ طبیعی پاریس، «فریدون بیگلری» از موزه ملی ایران، «کامیار عبدی» از دانشگاه کالیفرنیا و «حسین داوودی» از دانشگاه تربیت مدرس در این پژوهش شرکت داشتند. پژوهشگران پنج نمونه از استخوانهای به دست آمده در تپه عبدالحسین و غار وزومه را که پیشینهشان به ۱۰ هزار سال پیش در عصر نوسنگی میرسد بررسی کرده و موفق شدهاند ژنوم کامل انسانهایی را که در آن دوران میزیستند استخراج کنند. کاوشها در غار «وزومه» توسط «کامیار عبدی» انجام گرفته است. نمونههایی که روی آنها مطالعه انجام گرفته در موزه ملی قرار دارند. این مطالعات نشان میدهد که دی ان ای ایرانی ها، افغانستانیها و هندیها در 10 هزار سال قبل شبیه هم بوده است. کامیــــار عبـــــدی درباره شباهت ژنتیک ایرانیها، افغانستانیها و پاکستانی ها هم میگوید: «در یک میلیون سال قبل هم یک عده در ایران زندگی میکردند، عدهای در افغانستان و هند.» به گفته عبدی مطالعات ژنتیک با مطالعات باستان شناسی فرق دارد: «ما با یک دسته مواد سر کار داریم. آنها با یک دسته دیگر. آنها بقایای استخوانی را در نظر میگیرند ما با سفال و سنگ و شیء طرف هستیم. درست مثل این است که شما بخواهید سیب و پرتقال را مقایسه کنید.» او میگوید: «براساس مطالعات باستان شناسی ،آریایی هاکسانی بودند که در آسیای مرکزی میزیستند.افرادی از آناتولی ترکیه به بالکان میروند، از آنجا به شمال دریای سیاه. بعد رفتند اوکراین. وقتی برگشتند آسیا دو گروه شدند، یک گروه به هند رفتند که به آنها گفته میشود «هند واروپایی» یک عده هم به ایران آمدند.» او آریایی بودن را یک گونه انسانی و یک قومیت میداند و اعتقاد دارد که اصلاً قابل مقایسه با «نژاد» نیست. چند سال پیش هم یکی از رسانههای خارجی به نقل از دکتر «مازیار اشرفیان بناب» محقق دانشگاه پورتسموث انگلستان اعلام کرد که ایرانی هانژاد آریایی ندارند. آن گزارش هم توسط اشرفیان بناب تکذیب شد. مطالعات ژنتیکی او هم به همان 10هزار سال قبل برمی گردد. به نظر میرسد گزارش جدید رسانههای خارجی که در شبکههای اجتماعی هم بازتاب داشت تا حدودی به نتایج مطالعات این محقق هم نگاهی داشتهاست. مطالعات اشرفیان بناب هم درباره 10 هزار سال قبل است. او البته برخلاف کامیارعبدی بر«آریایی» بودن ایرانیها تأکید میکند. اشرفیان بناب به رسانهها میگوید: «تحقیقات ژنتیکی اینجانب نشان میدهند که عموم اقوام و گروههای جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی - و حتی فراتر از مرزهای سیاسی فعلی ایران - ساکن هستند، باوجوداینکه دارای تفاوتهای جزئی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهای مختلف هم تکلم میکنند، دارای ریشه ژنتیکی مشترکی هستند و این ریشه مشترک به جمعیتی اولیه که در حدود 10 تا 11 هزار سال پیش در قسمتهای جنوب غربی فلات ایران ساکن بوده، برمی گردد.» به گفته او این مطالعات ژنتیک نشان میدهند که شباهتهای ژنتیکی ما ایرانیان با اروپاییان نه به دلیل مهاجرت اقوامی از اروپا به ایران -در حدود چهار هزار سال قبل- بلکه به دلیل مهاجرت کشاورزان ایرانی به سمت اروپا -در حدود10 هزار سال قبل- است. سوای این مسأله که برخی باستان شناسان این رشته علمی را علم احتمالات میدانند و اصلاً نمیخواهند وارد مباحث عمومی آریایی بودن یا نبودن ایرانیها شوند وترجیح میدهند که پاسخ این سؤالات را با همان مواد فرهنگی خود دنبال کنند اما پافشاری رسانههای خارجی روی «آریایی» نبودن ایرانیها با تغییر و دستکاری در گزارشها و مطالعات مراکز علمی معتبر هم به ایجاد یک سؤال در ذهن بسیاری منجر شده است! دلیل اصرار این رسانهها با مقدمه چینیهای غیر واقعی روی این مسأله چیست؟ از سوی دیگر هم تبار، هم ریشه و همنژاد بودن افغانستانیها، هندیها و پاکستانیها با ایرانیها یک مسأله طبیعی - جغرافیایی - تاریخی از نگاه باستان شناسان است اما به نظر میرسد که گزارشهای منتشر شده به دنبال ارزشگذاری روی «آریایی بودن» است در مقابل ژن مشترک ایران و همسایگانش که تا یک قرن گذشته جزئی از ایران بودند!
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید