بزرگ‌ترین اشتباه مصدق

1395/4/22 ۰۷:۲۶

بزرگ‌ترین اشتباه مصدق

در طول مدت دو سال و چهار ماهی که محمد مصدق به‌عنوان نخست‌وزیر در راس هیات اجرایی کشور قرار داشت، ایران آبستن حوادث بسیاری بود. در طول این دوره نه‌تنها کشور چندین آشوب داخلی را تجربه کرد بلکه منازعه قدرت در درون کشور، با حمایت مستقیم ابرقدرت‌ها نیز همراه بود.


مصدق 22‌ تیر 1331 از مجلس درخواست اختیارات ویژه کرد

 سجاد صداقت : در طول مدت دو سال و چهار ماهی که محمد مصدق به‌عنوان نخست‌وزیر در راس هیات اجرایی کشور قرار داشت، ایران آبستن حوادث بسیاری بود. در طول این دوره نه‌تنها کشور چندین آشوب داخلی را تجربه کرد بلکه منازعه قدرت در درون کشور، با حمایت مستقیم ابرقدرت‌ها نیز همراه بود. اتفاقی که شاید دیگر مشاهده آن در عصر جدید حکومت‌داری و پس از جنگ جهانی دوم، اندکی دور از ذهن می‌نمود. با همه این اوصاف و در شرایطی که ایران از 29 اسفند 1329 تا 28 مرداد 1332 حوادث بی‌شماری را تجربه کرد اما یکی از حوادث مهم این دوره 22 تیر 1331 به وقوع پیوست. اتفاقی که با ارائه لایحه‌ای از سوی دولت مصدق به مجلس هفدهم شورای ملی رخ داد، یکی از عناصر اصلی شکل‌دهنده خیزش مردمی روز 30 تیر همان سال بود. اما در این روز چه اتفاقی افتاد و نتایج آن در سرنوشت عناصر قدرت ایران در آن روز چه تاثیری بر جای نهاد؟

 

مجلس هفدهم
انتخابات مجلس هفدهم شورای ملی از 22 بهمن سال 1330 آغاز شد. این انتخابات یکی از عوامل و رویدادهایی بود که به سهم خود در صفوف جبهه ملی شکاف پدید آورد و همچنین باعث راه‌یافتن شمار زیادی از مخالفان مصدق به مجلس شد. او علی‌رغم وعده‌ای که در برنامه دولت خود داده بود چنان درگیر مشکلات نفت شده بود که نتوانست برنامه اصلاح قانون انتخابات را که از اهداف و آرزوهای دیرینه‌اش بود، عملی کند. روند انتخابات نیز چنان پیش رفت که مصدق به ناچار در میانه راه و هنگامی که کمی بیش از نیمی از مجموع نمایندگان برگزیده شده بودند، آن را متوقف کرد. مجلس هفدهم با 80 نماینده (و بعد قبول وزارت امور خارجه توسط حسین فاطمی 79 نماینده) از نظر کمی کمترین شمار نمایندگان را از حد نصاب قانونی داشت. بر پایه قانون اساسی مجلس باید 136 نماینده داشت. شمار زیادی از این نمایندگان نیز با اعمال‌نظر و نفوذ دربار و ارتش و سفارت برگزیده شده بودند. مصدق از نخستین کسانی بود که از آسیب‌ها و آفاتی که انتخابات پرمساله مجلس هفدهم برای منافع و مصالح ملی خواهد داشت، سخن گفت. او در پیام نوروزی خود در این‌باره گفت: «... راجع به انتخابات به جهاتی که محتاج عرض نیست قانون انتخابات در مجلس شورای ملی تجدیدنظر نشد بنابراین بسیار مشکل بود که اینجانب بتوانم انتخاباتی بر وفق صلاح مملکت و نظریات مردم انجام دهم... » مصدق در همن پیام با اشاره به اینکه فترت مجلس نیز به هیچ‌وجه شدنی و صلاح نبود و به‌نفع سیاست بیگانه تمام می‌شد، از تصمیم خود در برگزاری انتخابات دفاع کرد. پاره‌ای از محققان و صاحبنظران انجام این انتخابات را بزرگ‌ترین خطای مصدق دانسته‌اند.

 

رای اعتماد
طبق سنت پارلمانی با شروع به کار مجلس هفدهم هیات دولت استعفا کرد تا دوباره از مجلس جدید رای اعتماد بگیرد. فشار افکار عمومی انتخاب مجدد مصدق را ناگزیر کرده بود. در جلسه خصوصی از 66 نماینده حاضر 53 تن به مصدق رای تمایل دادند. قوام دو رای و انتظام یک رای داشت و بقیه برگه‌ها سفید بود. اما در مجلس سنا مخالفت شدید بود. در جلسه خصوصی سنا از 36 سناتور حاضر تنها 14 تن به مصدق رای دادند؛ 19 رای سفید (ممتنع) و یک رای هم به سرلشکر زاهدی داده شد. با این حال به دستور شاه شماری از سناتورها به دیدار مصدق رفتند و به او قول همکاری دادند. سرانجام 19 تیر 1331 فرمان شاه برای تشکیل کابینه به وسیله مصدق امضا و صادر و روز بعد به وی داده شد. مصدق اگرچه در ظاهر فرمان را پذیرفت، با توجه به واقعیت اوضاع و احوال جاری و چشم‌اندازهای آینده در باطن قصد کناره‌گیری داشت. اکثریت مجلس مخالف او بودند و انتخاب سیدحسن امامی، امام‌جمعه تهران که از طرفداران دربار بود، به روشنی نشان داده بود این مجلس به هیچ روی قصد کنار آمدن با دولت را ندارد. مجلس سنا از مجلس شورای ملی در اظهار مخالفت قاطع‌تر و تبدیل به یکی از کانون‌های اصلی مخالفت و کارشکنی شده بود. شاه و دربار نیز در آرزوی سرنگونی هرچه زودتر مصدق بودند. آمریکا و انگلیس هم به گونه‌ای عمل می‌کردند که چشم‌انداز حل مساله نفت تیره و تار و عملا به بن‌بست رسیده بود.

 

  درخواست اختیارات ویژه
با اوصافی که از وضعیت دولت و مجلس تشریح شد، اکنون چندان درخواست مصدق سه روز پس از امضای حکم نخست‌وزیری توسط شاه عجیب به نظر نمی‌رسد. ۲۲ تیر ۱۳۳۱ محمد مصدق با ارائه لایحه‌ای، از مجلس هفدهم شورای ملی خواست اختیارات وی را در مقام نخست‌وزیری افزایش دهد.
مصدق در این لایحه از مجلس خواسته بود اختیاراتی ویژه به مفهوم تنظیم لوایح و اجرای ۶ ماهه آنها قبل از ارائه به مجلس و تصویب قانونی به وی تفویض کنند. با توجه به وضعیت مجلس هفدهم مصدق می‌خواست با کسب اختیارات ویژه بتواند فارغ از مزاحمت و کارشکنی نمایندگان مخالف، طرح‌ها و برنامه‌های خود را پیش ببرد.
هرچند مجلس 24 تیر با این درخواست مصدق مخالفت کرد اما این درخواست مصدق با خواست دیگری از شاه همراه شد که مخالفت شاه با آن، خط پایان آشتی دربار و دولت دکتر مصدق بود.

 

  استعفا و قیام
25 تیر مصدق در دیدار با شاه درخواست کرد اختیار وزارت جنگ، حق انتصاب ریاست ستاد ارتش و فرماندهان نیروهای سه‌گانه را به او بسپارد. ارتش ابزاری کارآمد در دست شاه و دربار برای مداخله در امور بود و مصدق می‌دانست مادامی که بر آن چیره نمی‌شد، نمی‌توانست چندان امیدی به پیشبرد مسائل داشته باشد. مصدق قصد داشت با اختیارات ویژه و اختیار وزارت جنگ و ارتش دولت خویش را تقویت کند. اما رد درخواست او توسط شاه و مجلس، مصدق را وادار کرد 25 تیر 1331 به آسانی و با سرعت استعفانامه‌اش را بنویسد و کنار برود. هرچند که بلافاصله احمد قوام برای آخرین‌بار به نخست‌وزیری منصوب شد، طی چند روز بعدی و با وجود همه تهدیدات دولت قوام و نیروهای انتظامی در 30 تیر 1331 مردم به خیابان‌ها آمدند و از مصدق حمایت کردند.
مصدق پس از این اتفاقات به قدرت بازگشت. وزارت جنگ را در اختیار گرفت و در 12 مرداد قانون اختیارات شش ماه نخست‌وزیری را نیز کسب کرد. در لایحه ارائه‌شده به مجلس آمده بود: «به آقای دکتر مصدق نخست‌وزیر اختیار داده می‌شود که از تاریخ تصویب این قانون تا مدت ۶ ماه لوایحی که برای اجرای برنامه ۹ ‌گانه برنامه دولت ضروری است و در جلسه هفتم مرداد ۱۳۳۱ مجلس شورای ملی به شرح ذیل: ۱- اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای ملی و شهرداری‌ها، ۲- اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه به وسیله تقلیل در مخارج و برقراری مالیات‌های مستقیم و در صورت لزوم مالیات‌های غیرمستقیم، ۳- اصلاح امور اقتصادی به وسیله افزایش تولید و ایجاد کار و اصلاح قوانین پولی و بانکی، ۴- بهره‌برداری از معادن نفت کشور، ۵- اصلاح سازمان‌های اداری و قوانین استخدام کشوری و قضایی، ۶ - ایجاد شورای محلی در دهات به‌منظور اصلاحات اجتماعی و تامین مخارج این اصلاحات به وسیله وضع عوارض، ۷- اصلاح قوانین دادگستری،‌ ۸- اصلاحات قانون مطبوعات، ۹- اصلاحات امور فرهنگی بهداشتی و وسایل ارتباطی؛ تصویب شده است را تهیه کرده و پس از آزمایش آنها را تقدیم مجلسین کنند و تا موقعی که تکلیف آنها در مجلسین معین نشده لازم‌الاجرا هستند.» با تصویب این لایحه در مجلس شورای ملی محمد مصدق بخش مهمی از قدرت در ایران در ابتدای دهه 30 را به دست آورده بود؛ قدرتی که چگونگی استفاده از آن می‌توانست در سرنوشت یک ملت موثر باشد.

 

و داستانی که ادامه داشت...
این اتفاقات یک پیروزی بزرگ برای مصدق و جبهه ملی بود. پیروزی مهمی که شرایط را در یک‌سال آینده پس از آن به نفع آنان تغییر داد اما در همین مدت اتفاقات پرشماری در ایران به وقوع پیوست که دولت مصدق را به سمت کودتای 28 مرداد 1332 رهنمون کرد. یک‌سال بعد و در پایان مرداد 1332 اتفاقاتی به وقوع پیوست که نه‌تنها آن روز همه عوامل آن مشخص نشدند، بلکه هنوز داستان سقوط محمد مصدق با همه زوایا و خفایای آن برای مورخان و تحلیلگران سیاسی مشخص نشده است. همان‌گونه که پیش از این اشاره شد برخی کارشناسان برگزاری انتخابات مجلس هفدهم شورای ملی را یکی از بزرگ‌ترین - شاید بزرگ‌ترین - اشتباهات او می‌دادند. عده‌ای دیگر اما درخواست اختیارات ویژه و جمع شدن قدرت در دستان نخست‌وزیر را دلیلی بر آغاز سقوط مصدق خوانده‌اند که پس از آن به طرح انحلال مجلس انجامید. درباره کارها، اقدامات و احیانا اشتباهاتی که از سوی مصدق و جبهه ملی در این زمان اتفاق افتاد می‌توان مطالعات بسیاری انجام داد اما تنها نکته‌ای که در بازه زمانی پس از تیر1331 می‌توان درباره ایران یادآوری کرد وضعیت ویژه کشور بود؛ ایران همچنان در آتش حوادث می‌سوخت و نهضت ملی به سراشیبی سقوط رسیده بود.

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: