وداع با فرصت فرخنده بندگی

1395/4/15 ۱۰:۲۴

وداع با فرصت فرخنده بندگی

آدمی را با معبود آشنایی‌ها ست، چرا که خمیرمایه وجودش به دست پروردگار مخمر شده «خمرت طینة آدم بیدی اربعین صبا حاً» و پس از آنکه از خاک بی‌مقدار خلق شد با دمیده شدن نفخه الهی مس وجودش زر ناب شد و شرافتی تمام یافت. آدم روح یافته از ذات پاک باری‌تعالی، به دور از هر آلودگی و کدورتی در عالمی از نور در محضر رب کریم، متنعم به انواع نعمت‌ها بود و هیچ حجابی میان او و آفریدگارش حایل نبود.


در بدرقه «رمضان» ماه خوب خدا

اسماعیل علوی : آدمی را با معبود آشنایی‌ها ست، چرا که خمیرمایه وجودش به دست پروردگار مخمر شده «خمرت طینة آدم بیدی اربعین صبا حاً» و پس از آنکه از خاک بی‌مقدار خلق شد با دمیده شدن نفخه الهی مس وجودش زر ناب شد و شرافتی تمام یافت. آدم روح یافته از ذات پاک باری‌تعالی، به دور از هر آلودگی و کدورتی در عالمی از نور در محضر رب کریم، متنعم به انواع نعمت‌ها بود و هیچ حجابی میان او و آفریدگارش حایل نبود. لکن این عیش و تکیه بر مسند کامروایی دیری نپایید و با خطایی، تقرب و آرامش در جوار معبود با هبوط و فرود آدمی، انسان را به خاکدان دنیا کشید. اما خدای سبحان دیگر بار وی را مورد عنایت قرار داد و عهدی با وی بست و آدمی را زینهار داد، تا ابلیس را که دشمن اوست پیروی نکند و با یکتا پرستی و سرتعظیم فرود آوردن بر درگاه الهی، گوهر از کف داده را بار دیگر فراچنگ آورد. لکن چه می‌توان کرد، که تا انسان در سرای دنیا به سر می‌برد تعلقات و جاذبه‌های آن، وی را در ربوده و زنگارهای عالم خاک بر آیینه دلش غبار بی‌خبری می‌افکند.

از آنجا که فطرت آدمی با نفخه الهی، علقه‌ای ازلی دارد، به هرچه دل می‌سپرد آن را محبوب دائمی نمی‌یابد و پس از چندی رهایش ساخته و حیران و سرگردان به مظهری دیگر روی می‌آورد. پس واضح است که تعلقات مادی نمی‌تواند اسباب آرامش و راحتی آدمی را فراهم کند، از این‌رو گاه گاهی به فراخور ظرفیت ایمان و توجهات باطنی، رشحات الهی و نسیم رحمت پروردگار او را به یاد مسکن مألوف و خاستگاه اصلی‌اش می‌اندازد و بازگشت به سرای جاوید و همجواری با آن یار یگانه را تمنا می‌کند.
انسان در این دنیا هر قدرهم که رنگ تعلق پذیرد و به جلوه‌های مادی دنیا روی آورد، اصل و ریشه خویش و منزلگاه واقعی و مقام امن و عیش خود را فراموش نخواهد کرد. براین اساس انسان در دنیا همچون مصیبت‌زده‌ای است که داغ مصیبت تا تازه است بی‌قرارش می‌سازد، ولی به مرور زمان و آرام آرام به سبب اشتغالات دنیوی درد و داغ مصیبت بر وی آسان می‌شود، تا آنجا که فقدان محبوب را به فراموشی می‌سپارد.
گاهی آدمی براثر فرورفتن در تعلقات غیر الهی و دلبستگی به مظاهر دنیوی و با استمرار خطا و غفلت از فطرت الهی خود غافل می‌شود و در پی آن خود و خدای خود را به فراموشی می‌سپارد.آن سان که از لقای محبوب به کلی فارغ می‌شود. با این همه آن ذات پاک یگانه که از او جز خیر و رحمت سر نمی‌زند، برای سعادت و رهایی بندگان، از سر مهر ومحبت، چون غفلت و شقاوت را بر بندگان خود نمی‌پسندد، در مسیر زندگی آدمی ماهی را قرار داده است که همه ساله همچون فیلتر عمر از حجم ناخالصی‌ها کاسته و با تقویت بنیه معنوی، روزهای زندگی انسان را در این ماه مبارک کم و بیش برخوردار از فیض می‌سازد و آنانی که فطرتشان به‌خاک و خاشاک آلوده شده را فرصتی می‌دهد تا در باران رحمت الهی تن بشویند و از فیوضات معنوی ماه خدا روح را سرشار سازند.ماه مبارک رمضان ضمن یاد‌آوری عهد و میثاق ازلی انسان با خالق هستی، زمینه‌های بازگشت و ترک دلبستگی‌های ظلمانی را فراهم می‌آورد و غبار غفلت از روی فطرت انسان می‌زداید و صفت خداجویی فطرت را نمایان می‌سازد.
 سعادت انسان دررضایت الهی و بازگشت به سوی اوست. انسان به مثابه قطره‌ای تنها و جدامانده تنها زمانی به آرامشی عمیق و پایدار می‌رسد که به اقیانوس ربوبی متصل و سلوک معنوی پیشه کند. ماه مبارک رمضان ظرفی است که این ظرفیت را مهیا می‌کند ومی تواند کدورت گناه را از چهره فطرت الهی انسان شسته و او را مستعد بازگشت به سوی معبود کند. نهال محبت و رحمت الهی بیش از هر زمان دیگر در ماه مبارک رمضان است که به بار می‌نشیند واشتیاق بندگان به راز و نیاز در این ماه، بویژه لیالی قدرمیوه گوارای آن است.همچنین بندگان در اوقات اجابت دعا با سرمایه امید از درگاه احدیت، نصرت و یاری تمنا می‌کنند تا راه گشوده و همواررا تا انتها بپیمایند. پیام ماه مبارک رمضان فراهم آوردن امکان دستیابی به کمال و لقای الهی است که محرکی نوید بخش برای انسان است که هر ساله دل انسان را به شوق وصال به تپش وا می‌دارد.در طول سال جان و ضمیر آدمی در تنگنا‌های زندگی غریبانه به‌دنبال راهی است تا دست و پای زنجیر شده خود را رها سازد و آرام و سبکبال به آشیانه اصلی خود باز گردد و حیات را حرارت ایمان بخشد. فضای معنوی ماه مبارک رمضان به انسان مجال می‌دهد تا سرود رهایی سر دهد و با حسرت از اینکه سرمایه عمر را بیهوده هدر داده است یاد کند. دریغا فطرت آدمی که سرمایه ازل و ابد اوست با غبار غفلت پوشیده شود و انسان در سرای دنیا و از خوان لطف و عنایت محبوب یگانه محروم باشد.
روزه این ماه جان و دل را قوت و نشاط بندگی می‌دهد و انگیزه‌ای تا از دامان رحمت الهی بیاویزد و گلایه هجران سر دهد. صحنه رمضان جلوه‌گر تقوا و پرهیزگاری است که مایه روشنی چشم پرهیزگاران و توابین است. تیغ وسوسه‌های شیطان در ماه رمضان کند می‌شود و این ماه به مثابه بوستان معنویت شراره‌های آتش دوزخ را فرو می‌نشاند.
اینک این ماه با همه خوبی‌هایش در آستانه وداع است و آهنگ ترک مان را دارد. امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه در وداع با این ماه در قالب مناجات ، فضایل این ماه بزرگ را بر می‌شمرد و ارجمندی‌هایش را این گونه تعلیم می‌فرماید: «بار خدایا! توماه رمضان را... در میان دیگر ماه‌ها ویژه گرداندی و از میان همه زمان‌ها و روزگاران برگزیدی و آن را برهمه اوقات سال برتری دادی، زیرا در آن قرآن و نور را فرو فرستادی و ایمان را در آن دو چندان کردی و روزه را در آن واجب نمودی و (مردم) را برای شب زنده‌داری برانگیختی و در آن شب قدر را بزرگ داشتی که بهتر از هزار ماه است. سپس ما را با این ماه بر دیگر امت‌ها برتری دادی و با فضیلت آن، ما را برگزیدی.
بنابراین روز آن را به فرمان تو روزه گرفتیم و در شب آن به یاری تو برای عبادت برخاستیم و با روزه و برخاستن شب، خود را در معرض رحمتت که خود ما را در معرض آن گمارده‌ای، قرار دادیم و آن را دستاویز دریافت پاداش تو کردیم.-خدایا- تو از آنچه بندگانت آرزومند آنند سرشاری و هرچه از فضل تو بخواهند می‌بخشی و به کسی که نزدیک شدن به تو را می‌خواهد نزدیکی. این ماه در میان ما چه پسندیده زیست و چون همدمی نیکو با ما همراهی کرد و برترین سودهای جهان را به ما ارزانی داشت. سپس چون زمانش سر آمد و مدتش تمام و شمار روزهایش کامل گشت، از ما جدا شد. اکنون ما با آن چون کسی که جدایی از اوسخت است وداع می‌کنیم و رویگردانی‌اش ما را اندوهگین و بیمناک کرده است. برما است که پیمان استوار و حرمت محفوظ و حق ادا شدنی آن را پاس داریم. – پس- بدرود‌ای ماه بزرگ خداوند و‌ای عید دوستان او! بدرود‌ ای گرامی‌ترین اوقات همراه و‌ ای در میان روزها و ساعت‌ها بهترین ماه. بدرود‌ ای ماهی که در تو رسیدن به آرزوها نزدیک و در دسترس و کارهای نیک در تو گسترده و – فراوان- است. بدرود‌ ای دوستی که چون باشی پایگاهت والاست و چون نباشی نبودنت جانگزاست، و‌ای امیدی که جدایی از تو دردناک است. بدرود‌ ای همدمی که چون رو آوردی، شادی افزودی و چون رو گرداندی و رفتی، سخت اندوهگین‌مان - ساختی. بدرود‌ ای همسایه‌ای که در کنار تو دل‌ها نرم و گناهان کاسته می‌شد. بدرود ‌ای یاوری که ما را در برابر شیطان یاری دادی و ای همراهی که راه‌های نکویی را برای ما هموار ساختی. بسا گناهانی را که از بین بردی و بسا عیب‌های گوناگون که پوشاندی.... بدرود‌ ای ماهی که روزهای دیگر – سال- با تو رقابت نتوانند کرد... و از هر آفتی به‌دوری. بدرود ‌ای ماهی که همراهی و همدلی با تو ناپسند نیست. بدرود ‌ای آنکه با خجستگی‌ها برما وارد شدی و آلودگی خطاها را از –جان – ما شستی. بدرود ای آنکه دیروز چه بسیار به تو آزمند بودیم و فردا چه سخت مشتاق تو خواهیم بود. بدرود تو و بدرود فضیلت‌های تو که از آن محروم گشتیم و خجستگی‌ها و برکات گذشته تو که از دست ما رفت.»


منبع: ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: