اوصاف و القاب برای دانشمندان و عالمان و فقیهان / حسن انصاری

1395/3/30 ۱۰:۲۳

اوصاف و القاب برای دانشمندان و عالمان و فقیهان / حسن انصاری

تصور عمومی این است که در این صد سال گذشته میزان القابی که برای عالمان دینی به کار رفته و همچنان به کار می رود روندی مضاعف و روزافزون داشته است. درست است القابی مانند آیة الله العظمى برای فقیهان از پدیده های بسیار جدید است اما واقع این است که میزان القابی که گذشتگان برای عالمان دین در نظر می گرفته اند و آنان را شایسته آن القاب می دانسته اند به مراتب بیشتر و قوی تر و با بار معنایی گسترده تری بوده است.

 

تصور عمومی این است که در این صد سال گذشته میزان القابی که برای عالمان دینی به کار رفته و همچنان به کار می رود روندی مضاعف و روزافزون داشته است. درست است القابی مانند آیة الله العظمى برای فقیهان از پدیده های بسیار جدید است اما واقع این است که میزان القابی که گذشتگان برای عالمان دین در نظر می گرفته اند و آنان را شایسته آن القاب می دانسته اند به مراتب بیشتر و قوی تر و با بار معنایی گسترده تری بوده است. این مطلب از اوصاف و القاب درازی که برای فقیهان و محدثان و متکلمان در منابع شرح حالی و رجالی و تراجمی به کار رفته کاملاً پیداست. منتهی از آن مهمتر معمولاً القابی است که در نسخه های خطی برای نام بردن از نویسندگان کتاب ها به کار می رفته و گاه از چندین سطر تجاوز می کند. به ویژه در متن های اجازات حدیث که معمولاً برای دانش آموختگان جوانتر از سوی عالمانی در نسل قبلی نوشته می شده گاه چندین سطر را این دست القاب پر می کرده است. تصورش را بکنید امروزه کسی بخواهد کتابی چاپ کند و ناشر با تعابیری مانند شیخ الاسلام والمسلمین، سدید الدین ابو المعالی، شمس الدنیا و الدین، فخر الاسلام والمسلمین، ضیاء الحق والملة، العالم الأجل العابد الزاهد الورع التقی، مولانا الإمام الحجة الزکی ابو الفضائل، المؤید فی الدنیا والدین، جلال الاسلام والمسلمین و دست كم چندین لقب و کنیه افتخاری دیگر یکجا و پشت سر هم مسلسل وار بخواهد استفاده كند؛ تصور عمومی چه خواهد بود؟ آن هم با چند جمله دعایی در آخر آن مانند اطال الله بقاءه و حفظه من کل بلیة ومكروه و از این دست جملات دعائیه...

مطالعه القاب به کار رفته برای عالمان و در مقابل شاهان و امرای سیف و قلم و تحول معنایی آن القاب و میزان و پراکندگی های آنها از نقطه نظر تاریخی و جغرافیایی و در بستر مکاتب و مذاهب مختلف موضوع جالبی است برای یک پژوهش و برای شناخت ذهنیت حاکم بر جوامع سنتی ما قبل مدرن و نسبت میان اهل علم دین و متولیان سلطه سیاسی و پایگاه عالمان و فقیهان در جامعه. بر اساس تجربه و مطالعه خودم معتقدم این پدیده در شکل وسیع آن بیشتر پدیده ای است خراسانی و ماوراء النهری و اوج آن مربوط است به سده های ششم و هفتم قمری. امیدوارم وقتی دیگر برخی شواهد را در نوشته ای عیناً نقل کنم و در مقام مقایسه به بحث بگذارم.

در سنت شیعى معمول این بوده كه كلینی را ثقة الاسلام بخوانند و چند تنی را با نام محقق یاد كنند (مانند محقق اول و ثانی و همچنین محقق اردبیلی و یا محقق سبزواری) و علامه حلی هم موصوف بوده به آیة الله. صاحب كفایه با همان عنوان آخوند معروف است و ملا صدرا هم معمولا آخوند ملاصدرا خوانده می شده. تعدادى هم موسوم بوده اند به فاضل (مانند فاضل مقداد و یا فاضل هندی و یا فاضل اردکانی). معمولا کسانی که درس های فقه و اصول خوانده باشند این نوع القاب و اشارات را می شناسند. اما پژوهشی گسترده در همه آثار فقهی هنوز صورت نگرفته. به ویژه در فقه حنفی که مملوست از این دست القاب خاص که تنها با مداومت و آشنایی کم کم مقصود از رکن الاسلام ها و شیخ زاده ها و جلال الدین ها و بسیاری دیگر به دست می آید. کتاب های فتاوی فقهی حنفی به خصوص منبع مهمی است برای این کار.

منبع: صفحه شخصی نویسنده در فیسبوک

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: