رویکردهای جامعه شناختی به دین / مایکل.اس.نورتکوت

1395/3/19 ۱۲:۰۶

رویکردهای جامعه شناختی به دین / مایکل.اس.نورتکوت

امتیاز رویکردهای جامعه شناختی در مطالعه دین، تاکید آنها بر تعامل بین دین و جامعه است. پیش فرض اصلی چشم انداز جامعه شناختی، ساخت و ساختار اجتماعی فرهنگ و تجربه انسانی از جمله دین است.1 از نگاه جامعه شناسان، اشیاء، دانش، اعمال و نهادها در دنیای اجتماعی محصول تعامل انسان و ساختار اجتماعی است . دین گونه ای از ساخت اجتماعی است.

 

 ترجمه و تلخیص علیرضا رضایت

 امتیاز رویکردهای جامعه شناختی در مطالعه دین، تاکید آنها بر تعامل بین دین و جامعه است. پیش فرض اصلی چشم انداز جامعه شناختی، ساخت و ساختار اجتماعی فرهنگ و تجربه انسانی از جمله دین است.1 از نگاه جامعه شناسان، اشیاء، دانش، اعمال و نهادها در دنیای اجتماعی محصول تعامل انسان و ساختار اجتماعی است . دین گونه ای از ساخت اجتماعی است. جامعه شناسان ، کنش های دینی را از حیث ارتباط آنها با نهادها، ساختارها، ایدئولوژی ها و تفاوت های طبقاتی و گروهی که جوامع از آنها تشکیل شده اند، مورد بررسی قرار می دهند . منتقدان چشم انداز جامعه شناختی به دین معتقدند که تاکید بر تعامل و ساختار اجتماعی شناخت درست ماهیت و قوای طبیعی باورها و مناسک دینی و به طور خاص ، مقولات تعالی و تقدس را خدشه دار می کند. عمده جامعه شناسان می پذیرند که علم الاجتماع در درون خود واجد نوعی گرایش ضد دینی است. جامعه شناسان به جای این پرسش که خدا وجود دارد؟، رفتار دینی را با سوالاتی نظیر آنچه در پی می آید ، مورد بررسی قرار می دهند : در شرایط خاص زندگی، کدامیک از مناسک و یا باورهای دینی ثابت می مانند و چرا؟ چه ارتباطی بین شرایط شخصی خاص و باورهای و بافت های اجتماعی در مورد خدا یا خدایان وجود دارد؟ تبیین هایی که دین از رنج ارائه می دهد چه تاثیری بر تلاش های اجتماعی جهت تسکین و بهبودی رنج دارد؟ مقاله حاضر، علاوه بر روشن ساختن رویكرد جامعه شناختی به دین، در صدد تبیین این مسأله است كه جامعه شناسی دین نه تنها به وابستگی باورها و اجتماعات دینی به فرایندها و نیروهای اجتماعی توجه دارد بلکه توان تولیدی سازمان و آموزه  دینی در عالم اجتماعی را نیز مد نظر دارد و از طرفی، شکل و ویژگی های ممتاز و مشخص عوالم حیات که اجتماعات دینی در جوامع ابتدایی و مدرن توامان ارائه کرده اند، را از یاد نمی برد2. افزون بر این، خود دین ورزها روز به روز به تبیین ها و گزارشات جامعه شناختی مربوط به پیدایش و انحلال شیوه های دینی گوناگون در دنیای مدرن بیشتر اعتماد می کنند.

   تحول تاریخی رویکردهای جامعه شناختی

نخستین دغدغه جامعه شناسی مطالعه دین بوده است در عین حال، علاقه جامعه شناختی به دین فراز و فرود داشته است. آثار بنیانگذاران جامعه شناسی از جمله کونت، دورکیم، مارکس، و وبر مکررا به گفتمان خداشناختی یا مطالعات مربوط به رفتار دینی و نظام های اعتقادی اشاره دارند . اما در اواسط قرن بیستم، جامعه شناسان هم در اروپا و هم در آمریکای شمالی به دین به عنوان امری حاشیه ای در عالم اجتماعی نگریستند و جامعه شناسی دین به حاشیه مطالعات جامعه شناختی رانده شد . با ظهور آنچه به اصطلاح برخی پسامدرنیته نامیده می شود و احیای مجدد دین در بسیاری بافت های مختلف در سطح جهان، هم در جوامع در حال توسعه و هم در اروپا و آمریکای شمالی  دین مجددا اهمیت جامعه شناختی پیدا کرده است3.

اگوست کونت و هنری سنت سیمون را عموما بنیانگذار جامعه شناسی می دانند. از نگاه کونت جامعه شناسی الگویی مشابه الگوی علوم طبیعی دارد. مشاهده تجربی جامعه انسانی سبب ارائه گزارش های عقلی و پوزیتیویستی از حیات انسانی می شود که مبانی تشکیل دهنده و سازمان دهنده دانش مربوط به جامعه را فراهم می کند. در جوامع پیشا مدرن، مفاهیم الهیاتی مربوط به موجود الهی مبنایی رابرای فهم سلسله مراتب اجتماعی و نظام اخلاقی فراهم کرده اند . در جامعه مدرن، جامعه شناسی الهیات را منبع مبانی و ارزش های هدایتگر حیات اجتماعی انسان قرار داده است. 4 شکل پوزیتیویستی تلقی کونت از جامعه شناسی مدعی محو کامل دین و الهیات به مثابه شیوه رفتار و اعتقاد در جوامع مدرن بود.

 دورکیم با بررسی گزارش های جوامع بومی استرالیا، اصلی را تحت عنوان "اصل توتمی" در تعامل بین باورها و کنش های دینی و ماهیت قبیله شناسایی می کند. هنگامی که اعضای قبیله توتم هایی مانند گونه های خاصی از مارها یا خورشید را جدا می کنند و آنها را تقدیس می کنند، آنها در واقع در حال تعظیم در برابر نماد مقدسی هستند که نماینده و نشانگر خاستگاه و هویت جامعه خودشان است. عبادات و نمازهایی که درآن  توتم بکار گرفته می شود ابزاری را برای پاسداشت و بزرگداشت وجود قبیله و پیوند افراد به یک پروژه اجتماعی مشترک فراهم می آورد. دورکیم معتقد است که تمایزات اعتقادی و شعائری بین مقدس و نامقدس، کارکرد اجتماعی مهمی در متعادل کردن تنش بین ساختار و ضد ساختار، نظم و آشفتگی، اخلاق و نابهنجاری، قبیله مجتمع و شکار پراکنده، یا جامعه و فرد در هر جامعه دارد. کانون توجه دورکیم در جامعه شناسی دین، کارکردهایی است که دین در میانجی گری بین تنش ها و ایجاد ثبات اجتماعی در مواجهه با تهدیدهایی انجام می دهد که متوجه بقای آن هستند، خواه از جانب دیگر قبایل و خواه از حیث انحرافات یا طغیان های درونی و یا بلایای طبیعی. دین اعضای جامعه را حول یک نماد مشترک از جایگاه آنها  در هستی، تاریخ آنها و هدف و مقصد آنها در سلسله مراتب اشیاء و پدیده ها جمع می کند. دین همچنین روابط و مناسبات قدرت و حاکمیت در درون قبیله را نیز تقدس می بخشد. بنابراین، دین، منبع نظم و نظام اجتماعی، عامل پیوند اعضای جامعه به یک پروژه مشترک،  و مجموعه ای از ارزش ها و اهداف اجتماعی مشترک است.

گرچه دورکیم از میان رفتن خدایان قدیمی در جوامع مدرن را اجتناب ناپذیر می داند اما تردید دارد که روش های ابزارمند دوره مدرن، خدایان و یا مناسکی ایجاد میکند که به اندازه خدایان کهن در ایجاد ثبات اجتماعی و تعهد به پروژه اخلاقی که مصلحت عمومی را در بر دارد ، کارایی داشته باشد. در نتیجه ، افراد و جوامع مدرن در میانه تحول سریع اجتماعی، در قیاس با جوامع قبیله ای، از انحراف و نابهنجاری بیشتر رنج می برند. گرامیداشت ها و مقدس سازی های دینی در عالم اجتماعی، منبعی موثق از قانون (nomos) و نظم اجتماعی را برای قبیله فراهم می کند که در جمهوری نیز مورد نیاز است. دورکیم پیش بینی کرد که جوامع مدرن در قیاس با اجتماعات قبیله ای از سطوح و میزان بالاتر و خشن تر جرم و خودکشی رنج خواهند برد که نتیجه این گرایشات آنومیک  و ازمیان رفتن قوام اجتماعی دین است. کار  دورکیم تاثیر قابل توجهی بر جامعه شناسی دین برجای نهاد که نمونه آن را می توان در برخی روایت های مربوط به نظریه سکولاریزاسیون مشاهده کرد: از جمله رویکرد رابرت بلا به دین مدنی و ارزش های اخلاقی در آمریکای شمالی در دوره جدید، و اثر برایان ویلسون در مورد کارکردهای دین.

رابرت بلا در کتاب عادات قلب ( Habits of the Heart ) در مورد نقش عمومی و خصوصی (پنهان) دین با تفصیل بیشتری سخن می گوید . بلا و همکارانش  با الهام از یک مطالعه تجربی در خصوص ارزش ها و اخلاقیات در آمریکای دروه میانه خلائی اخلاقی را در بطن حیات اجتماعی و مدنی آمریکا شناسایی می کند که تنها راه پر کردن آن، احیای مجدد نقش مدنی و عمومی دین در حیات اجتماعی آمریکاست.8  جالب آنکه سبک دین ورزی انجیلی های بنیادگرا دقیقا در پی همین  نقش عمومی و فزاینده در سیاست آمریکا بوده است.

دین کلی (Dean Kelley) می گوید دلیل این امر آن  است که مسیحیت لیبرال به سوالات مربوط به معنای غایی پاسخ روشنی نمی دهد و نمی خواهد یا نمی تواند مرزهای ارزشی و اعتقادی مشخص و تعیین کننده ای بین فرهنگ سکولار و حیات اجتماعی ایجاد کند. به اعتقاد کلی  کلیساها و اجتماعات محافظه کار می توانند مرزهای معنا و تعهد را تعریف و حفظ کنند، و ضمنا سبک های باور و ارزش های اخلاقی خود را از فرهنگ غالب جدا نمایند؛ و این امر رشد پرقدرت گروه های دینی محافظه کار و افول دین لیبرالی درآمریکای شمالی طی سه دهه گذشته را توجیه می کند.9

کارل مارکس نیز مانند دورکیم دین را محصولی اجتماعی و عامل نظم اجتماعی در جوامع پیشامدرن می دانست. به گفته مارکس دین مانند هاله ای از غبار عمل می کند که ماهیت حقیقی اشیاء را از توده مردم پنهان می کند و واقعیت و ریشه های ظلم و حقوق حاکمان بر مردم  را عناصر و مولفه های یک نظام اجتماعی منتصب شده از سوی خداوند می داند. افزون براین، دین مانند افیون عمل می کند و توده ها را نسبت به ظلمی که به آنها می شود تخدیر می کند، به آنها وعده پاداش اخروی می دهد و آن خلسه شعائری را به عنوان جبران وضعیت پست و ظلمی که در این دنیا به آنها می شود به خوردشان می دهد11.

نمونه چشم انداز مارکسیستی به دین، را می توان در دوران اخیر در جنبش خداباوری لیبرال آمریکای لاتین ملاحظه کرد. الهیدانان مارکسیست فاصله شدید بین اغنیا و فقرا در کشورهایی مانند برزیل، آرژانتین، و پرو  را با موقعیت غالب تعداد معدودی از خانواده هایی که مورد احترام قدرت های استعماری هستند و خانواده هایی که مورد احترام سلسله مراتب کلیسای کاتولیک هستند، پیوند می دهند.12 کلیسا در سراسر آمریکای لاتین به دلیل مشروعیت بخشیدن به مناسبات اجتماعی مربوط به اجحاف و استثمار مورد انتقاد بوده است. این انتقاد از نقش دین در استمرار ظلم و اجحاف، نیرویی تولید کننده در دمکراتیزه کردن تعدادی از کشورهای آمریکای لاتین در دهه 1980، و در اصلاح درونی کلیسای کاتولیک بشمار می رفت.13 بعلاوه گفته شده این مساله سبب شد بسیاری از قبایل تحت ستم و شهر نشینان مذهب کاتولیک را رها کرده و به ادیان و مذاهب بومی خود رجوع کنند و یا به شاخه های مختلف دیگر مسیحیت مانند انجیلی های پروتستان یا پنجاهه ها بگروند یا اشکال مختلف پنجاهه گرایی یا انجیلی پروتستان را اقتباس کنند.14 وبر چهره اصلی ظهور جامعه شناسی دین به مثابه یکی از انشعابات جامعه شناسی است ؛ دلیل آن هم کتاب او با همین نام است که نخستین پژوهش تک جلدی جامع و مبسوط در خصوص تعامل دین و سازمان اجتماعی بشمار می رود.17 این کتاب شامل بررسی مبسوط گرایش های رو به رشدی است که می توان آنها را در تکامل انواع مختلف سازمانهای دینی از فرقه های پیشگویانه تا کلیسای رسمی ملاحظه کرد. کتاب مذکور همچنین تعامل بین ساختار و سلسله مراتب کلیسایی و کشیشی و نظام های کاست و طبقات اجتماعی را بررسی می کند. وبر توجه موشکافانه ای به معانی آموزه های و مفاهیم دینی از جمله اعتقاد به خدا، دادباوری، یا تبیین های مربوط به شر، داستان های مربوط به نجات، و مجاری قدرت و لطف الهی دارد. و سرانجام به نحوی مفصل به تعامل بین معنای دینی، نظام های اخلاقی ، نظم اجتماعی انسان ، و خاصه نظم و مبادلات اقتصادی می پردازد .

مطالعه تاریخی وبر در خصوص تعامل بین دین و سرمایه داری ، اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری، نشانگر درک( شناخت)  او از پتانسیل مولد معانی و کنش های دینی در سازمان گسترده تر جامعه است.18 او می گوید که بسط تلقی دینی از وظیفه و رسالت تا وظایف سکولار در فرهنگ و الهیات پیوریتن نوعی مشروعیت ایدئولوژیکی جدید برای نقش های تاجران و بازرگانان  در اروپای دوران پس از اصلاحات و آمریکای شمالی پیوریتن فراهم کرد .  انگیزه  سکولار کردن مفهوم وظیفه   را باید در زهد گرایی پیوریتن ها یافت که هم در اخلاق پیوریتن و هم در قناعت ایشان متجلی است و روی هم رفته به تمایل برای جمع سرمایه هایی می انجامد که می توان در شرکت های اقتصادی مجددا  سرمایه گذاری کرد. منبع این زهد، اضطرابی است که آموزه کالون در مورد تقدیر دوگانه  در میان مومنان بوجود آورده است . بر طبق این آموزه ، بخشی از انسانیت ملعون و محکوم است وبخش دیگر نجات می یابد. اما از آنجا که نجات تنها از راه لطف امکان پذیراست و نه از راه جهد و کوشش  و لطف یا تقدس کلیسای مشهود (عینی )،  هیچ راه مشخص و معینی برای دانستن اینکه آیا شخص محکوم است یا نجات می یابد وجود ندارد . در نتیجه ، بار عظیمی بر دوش هر شخص وجود دارد که به گونه ای بزید که گویی نجات می یابد . وبر در این چرخش الهیاتی خاستگاه های انرژی ناآرام و  اصرار آزمندانه را می یابد که مشخصه سرمایه داران پروتستان و پیوریتن های سخت کوش و قانع است .

 

ویژگی های اصلی رویکردهای جامعه شناختی

نظریه پردازی جامعه شناختی در باره ماهیت دین و موقعیت و اهمیت آن در عالم اجتماعی طیف پایداری از مقولات جامعه شناختی را فراهم می کند: 1- قشربندی اجتماعی مانند طبقه و قوم. 2- مقولات زیستی- اجتماعی مانند جنس، جنسیت، ازدواج، خانواده، کودکی، پیری. 3- الگوهای سازمان اجتماعی از جمله سیاست، تولید اقتصادی و سیستم های مبادلاتی،  و بروکراسی. 4- فرایندهای اجتماعی مانند مرزبندی، مناسبات درون گروهی، تعامل شخصی، نابهنجاری، و جهانی شدن.21 

نقش این مقولات در مطالعه جامعه شناختی دین را تاثیر پارادایم های اصلی سنت جامعه شناسی و تامل در مورد حقایق تجربی سازمان و رفتار دینی تعیین می کند . پارادایم کارکرد گرایانه که با دورکیم آغاز شد و جامعه شناس آمریکای شمالی، تالکوت پارسونز، آن را بسط داد بسیار بر جامعه شناسی دین تاثیر گذار بود. پارسونز جامعه را سیستمی اجتماعی همانند یک اکوسیستم می دانست. اجزاء تشکیل دهنده سیستم اجتماعی کارکردهای حیاتی و کمابیش ارگانیکی دارند که به سلامتی و سرزندگی سیستم اجتماعی کمک کرده و بقای آن را تضمین می کنند. برایان ویلسون ، نماینده (شارح) اصلی رویکرد کارکردگرایانه در جامعه شناسی دین ، تمایز کارآمدی بین کارکردهای آشکار ونهان دین می نهد . کارکرد آشکار دین ، نجات مردان و زنان ، و به طور مشخص نجات هویت یا روح فرد درآنسوی مرگ زیستی است.  مناسک و رفتار دینی اساسا بر تامین وسایل نجات ، از جمله اشکال عبادت ، نماز یا مراقبه تاکید دارند . این وسایل به مومن امکان اتحاد با خدا یا خدایان را می دهد ، کنش های اخلاقی ، حیات مومن یا جامعه با ایمان را با تقدیر آنها که نجات است هماهنگ می کند.

افزون براین ، نجات از تاکید دورنی تری برخوردار است و این مساله را به  طور خاص تر می توان در کنش های جادویی و سحری که در بسیاری از ادیان ابتدایی و برخی ادیان جهان بویژه در مسیحیت پنجاهه گرای معاصر وجود دارد، یافت. گزارش های کتاب مقدس در مورد معجزات شفابخشی مسیح و رسولان سبب پیدایش علاقه مسیحی پایدار به شفای بیماری، و مناسک رسمی (نهادینه شده) مانند انتصاب و تدهین شده است. تاسیس بیمارستان ها و مراکز درمانی از جمله کارهای  دیرپای  فرقه های دینی و مبلغین مسیحی در دو سنت مسیحی کاتولیک و پروتستان است.

اما تاثیر اصلاحات پروتستان به همراه گرایش ضد شعائری افراطی آن ، و تاثیر عقل گرایی قرن هجدهم ، اهمیت مراسم های شفابخشی در کلیسای غرب را از میان برد . رشد سریع پنجاهه گرایی در قرن بیستم سبب احیای مناسک شفابخشی و علاقه ( گرایش) به شفابخشی مسیحی شد.22

پنجاهه گرایی نیاز به نجات نهایی را به تجربه زندگی روزانه ، هم در زمینه احساسات و هم در زمینه امور جسمی پیوند می دهد . این مکتب ، مومن و جامعه مومنان و بندگان را با شیوه های شفابخشی مربوط به رنج هایی که متوجه حالات روحانی و درونی و خطرات و آسیب هایی که متوجه جسم و وضعیت فیزیکی است، آشنا می کند. این شیوه ها نماد گونه ای از قدرتمندی معنوی و شخصی اند.  

این تلقی از قدرتمندی نمونه خوبی از همان چیزی است که ویلسون آن را کارکرد نهان، در برابرکار کرد آشکار، دین می نامد. پنجاهه گراها موفقیت شخصی  در درمان بیماری یا درجهت پیشترفت یا امنیت مادی را با عمل روح الهی که در درون مومن (مومنی که تعمید روح القدس نصیبش شده) منزل دارد، یکی می دانند. گفته شده که این روح در زندگی مومنان، فعال است و آنهارا قادرمی سازد که بر موانع سر راه اهداف زندگیشان که اغلب، در اصل، موانع روحانی هستند ، فائق آیند . ظهور پنجاهه گرایی در میان اقلیت های ستمدیده مانند آفریقایی- آمریکایی های ایالات متحده، مسیحیان آسیای جنوب شرقی، و بومیان جنوب آفریقا و آمریکای لاتین را می توان شاهدی بر تاثیر کارکردگرایانه این شیوه از مسیحیت در تضمین و قدرتمند کردن افراد یا گروههای اجتماعی در بافت نامطلوب اجتماعی دانست. 23این تبیین جامعه شناختی بعضا نظریه محرومیت نسبی نامیده می شود. 24 فعالیت ها و باورهای دینی می توانند جبرانی باشند برای گروه های اجتماعی یا اقلیت های مغبون یا افرادی  که در عین کسب موفقیت نسبی در شرایط اجتماعی یا مادی همچنان از نوعی فقدان عاطفی یا مادی در ارتباط با انتظاراتشان یا هم قطارانشان رنج می برند. افزون بر نجات، یکی دیگر از کارکردهای آشکار دین، توضیح و پرداختن به موارد توجیه ناپذیر است. برخلاف علم گرایی و عقل گرایی شدید مدرنیته و یا در واکنش به آن، جوامع مدرن دوران متاخر علاقه روزافزونی به نیروهای فوق عقلانی از جمله موجودات روحانی یا حیات فوق زمینی از خود نشان می دهند . بسیاری از جوامع در حال توسعه نیز در حال ورود به فرایندهای صنعتی سازی ، شهری سازی ، عقلانی سازی هستند و در عین حال اشکال اجتماعی-اقتصادی و سازمان بروکراتیک مدرن را خاصه در شهرها اقتباس می کنند . اما در نواحی روستایی  و در میان ساکنان شهرهای جدید ، باور به جادو و عالم روح همچنان به قوت خود باقی است . پنجاهه گرایی شاید به نحو بی نظیری خود را با این همنشینی فرهنگی عقل گرایی و جادو سازگار کرده است چون این مکتب جهت گیری کاملا این جهانی را با باور به حوزه فراتجربی ارواح ، فرشتگان و شیاطین و و نیز روح الهی را با سبک دینی مدرن ترکیب کرده است. رشد باورها و کنش های دینی عصر جدید در بسیاری از کشورهای غربی را نیز به همین طریق می توان توجیه کرد . تئودور روزاک می گوید  همانگونه که تبیین های علمی در مورد ریشه و ماهیت اشیاء فراتر از درک عوام قرار دارند و بیش از پیش محفلی تر(خاص تر) می شوند ، خلاء ادراکی ناشی از آن سبب بروز تنش متافیزیکی و تشویش فرهنگی می شود.25 آینده درخشان پیشترفت های علمی و فناوری نیز تحت شعاع بحران زیست محیطی و فقر روزافزون و بیکاری در حوزه اقتصاد در سطح جهانی قرار می گیرد. در نتیجه، مردم به دنبال راه های جدید برای کنترل و تنظیم عوالم خود خارج از تبیین علمی و مهار فناوری یا فرای آن می روند ، از این رو ، عملکردهای عصر جدید از جمله درمان های جایگزین ، درک از راه دور،  طالع بینی ، غیب گویی و شفا از راه ایمان روز به روز بر محبوبیتشان افزوده می شود . گفته شده که این عملکردها برگرفته از حکمت یا جادوی فرهنگ های پیشاعلمی است ، و مردمان مدرن را مجددا با نیروهای غیبی پیوند می دهد که به رغم پارادایم های عقلانی علم مدرن ، می تواند سلامت انسان و سرنوشت نهایی او را همچنان تحت تاثیر قرار دهد.26

فرمان الهی پادشاهان یا فهم قوانین اخلاقی درقالب نظمی طبیعی و جهانی در قیاس با تصاویر و سمبل های متغیر و اکتشافات علوم طبیعی و انسانی، جایگاه محکم تر و عینی تری به نظام اخلاقی و اجتماعی می بخشد. تایید تجربی قدرت والای  دین به مثابه کانون و محمل معنا و اخلاقیات را می توان در پژوهش های مربوط به افراد در حال احتضار یافت؛ این پژوهش ها  نشان می دهد که آنهایی که به مرگ خود با اعتقاد به خداوند و درکی از حیات پس از مرگ می نگرند در قیاس با افرادی که چنین تلقی هایی ندارند کمتر دچار اضطراب و نگرانی هستند.30

برگر نمونه ای تجربی از قدرت اجتماعی دین در تحلیل فرهنگی سرمایه داری آسیای شرقی ارائه می کند.31 او رشد فوق العاده اقتصاد  ببری تایوان، کره، سنگاپور، هونگ کونگ، و مالزی را بر مبنای جهان فرهنگی –دینی چینی های در تبعید که تحت تاثیر آیین کنفسیوس هستند توجیه و تبیین می کند . آیین کنفسیوس بافت بسیار قدرتمندی برای پیدایش و رشد یک اخلاق حرفه ای (کاری) سرمایه داری مدرن فراهم می کند چون این آیین بسیار بر کار سخت و مسئولیت درون نسلی  تاکید دارد. فرزندان بسیاری از چینی های درتبعید از همان سالهای اولیه عمر مدیون نیاکان مهاجر خود می شوند که سختی های زیادی را متحمل شده اند تا خانواده شان را به سرزمین جدید بیاورند . آنها همچنین مدیون والدین خود هستند که زمان و ثروت خود را هزینه تحصیل و موفقیت فرزندان خود کردند . این دیون به وظایف زندگی بدل می شوند که بچه ها باید در قبال والدین و نیاکان خود انجام دهند و این نیست جز کار سخت و کسب ثروتی که با آن بتوانند والدین خود را در سن پیری و کهنسالی حمایت کنند و موجب افتخار خانواده خود گردند . این اخلاق درون نسلی محکم فرزندان با ساختار های خانوادگی قدرتمندی ترکیب می شود که خود یک ساختار اجتماعی ایده آل را برای آن نسل فراهم می کند و سبب حفظ مشاغل کوچک  و تلاش های مشترک خانواده و فامیل برای دستیابی به موفقیت می شود . از نگاه برگر این ترکیب ساختارخانواده و مشروعیت دینی-فرهنگی موفقیت چشمگیر سرمایه داری آسیای شرقی و تمایل چینی ها ، حتی در آمریکا و اروپای شمالی ، به موفقیت بیشتر در پیشترفت  اجتماعی در قیاس با بسیاری فرهنگ های دیگر را توضیح می دهد . نظریه پردازی جامعه شناختی پارادایم ها و مفهوم سازی های قیاسی عالم اجتماعی را از سنت جامعه شناسی و نیز تامل بر داده های تجربی به خدمت می گیرد . داده های تجربی محصول پژوهش تاریخی و پژوهش های اجتماعی معاصر هستند.  دو سبک عمده روش شناختی در پژوهش های اجتماعی معاصر عبارتند از پژوهش های کمی و کیفی .

در بررسی موارد مربوط به کلیسا رفتن در قرن19 و20 ، رابین گیل می گوید که درمورد میزان کاهش کلیسا رفتن در انگلستان در نتیجه تعدد احداث کلیسا توسط ویکتورین ها اغراق شده است.34 آغاز گر برنامه های گسترده احداث کلیسا در1851 کلیسای انگلستان بود که با حمایت دولت این کار را کرد و این اقدام در پاسخ به کمبود ظاهری ظرفیت کلیسا در کنار رشد روزافزون شهرهای صنعتی در نیمه اول قرن19 انجام گرفت . نتیجه این برنامه ها همراه با احداث کلیساهای متعدد توسط کلیساهای آزاد ، کثرت بیش از حد کلیسا هم در شهر ها و هم در روستاها بود . بسیاری از این کلیساهای جدید هیچگاه پر نمی شدند و لذا تخریب این کلیساها یا تقدس زدایی آنها برای مقاصد سکولار و غیر دینی مانند  انبار مبل ، به آن اندازه که نشانه ای از ضعف برنامه ریزی در کلیسا محسوب می شود  لزوما دلیل فرایند سکولاریزاسیون نتواند بود . گیل همچنین معتقد است که کلیساهای  خالی ، پر زرق و برگ و بزرگ خود می تواند مانعی برای کلیسارفتن باشند. رویکرد کمی به جامعه شناسی دین بر پژوهش های وسیع در مورد باورهای دینی ، ارزش های اخلاقی ، و کلیسارفتن متکی است. این رویکرد همچنین از آمارهای کلیسا و اطلاعات عمومی (مردمی) استفاده می کند .  منبع عمده اطلاعات آماری در بریتانیا و آمریکای شمالی نظرسنجی گالوپ از ارزش ها و تلقی های اجتماعی است که غالبا شامل سوالاتی در باره باورها و اعمال دینی می شود . پژوهش دولتی سنجش تلقی های اجتماعی ، منبع اطلاعاتی بسیار مهم و کمتر استفاده شده ای در بریتانیاست ، در این پژوهش سوالی درباره تکرار حضور درکلیسا مطرح شده که به محققان امکان می دهد که درجات تعهد دینی را با اطلاعات دیگر در پژوهش هایی مانند ارزش های اخلاقی یا دخالت در سیاست پیوند دهند.35

این رویکرد یکی از ویژگی های خاص جامعه شناسی آمریکای شمالی است . ویلیام باین بریج و رادنی استارک در کتاب آینده دین  یک داتابیس آماری منطقه ای و محلی جامعی  از حضور در کلیسا و عضویت آیینی در طرح یک نظریه بازبینی شده در مورد جایگاه دین در جامعه مدرن ، فراهم می کنند.36  استدلال آنها این است که میزان بالای کلیسارفتن و پیدایش پیاپی آیین ها و کلیساهای احیاگرانه در ایالات متحده نشان می دهد که هیچ گونه ارتباط ساده ای بین مدرنیزاسیون و کاهش علاقه و گرایش به دین وجود ندارد ، استدلالی که ما به آن باز خواهیم گشت . گریس داوی استدلال می کند که داده های پژوهشی بریتانیا و آمارهای مربوط به کلیسارفتن نشانگر پیدایش یک سبک دینی مجزا در بریتانیا و دیگر نقاط شمال اروپا شده که مشخصه آن ، "باورداشتن بدون تعلق داشتن" است.37 این پژوهش نشان می دهد که تنها9 درصد از جمعیت به طور منظم در عبادت جمعی در انگلستان حاضر می شوند ، حال آنکه بین50 و60 درصد از پاسخ دهندگان مدعی اند که به خدا اعتقاد دارند ، تجارب دینی یا استعلایی دارند ، به طور مرتب و یا بعضا در خانه خود عبادت می کنند ، و برنامه های دینی تلویزیون را تماشا می کنند . داوی استدلال می کند که شکاف بین آنها که در کلیسا حاضر می شوند و آنها که همچنان به خدا اعتقاد دارند و اعمال دینی را به طور خصوصی در خانه هایشان انجام می دهند نشان می دهد که کاهش کلیسا رفتن به معنای رها کردن دین ، به معنای واقعی کلمه نیست  بلکه نشانگر کاهش مشارکت عمومی در اشکال نهادی دین ، و تاکید مجدد بر انجام عمل دینی در خانه است که عدم اعتماد گسترده تر نهادهای اجتماعی و تاکید مجدد عام تر بر بخش های مهم حیات اجتماعی مانند سرگرمی و مصرف گرایی را انعکاس می دهد .

رویکرد کیفی به پژوهش اجتماعی در باب دین بر مطالعات گسترده در خصوص اجتماعات یا جوامع دینی متکی است ، و از روش هایی مانند مصاحبه های مفصل یا مشاهدات فعال استفاده می کند . این رویکرد در بریتانیا منجر به مجموعه ای از توصیف های مفصل از فرقه ها و نهضت های دینی خاصی شده که نویسندگان آنها از مشاهدات دست اول و گزارش ها درون گرایانه از رفتار دینی و نظام های نمادپردازی به مثابه داده هایی برای تهیه گزارشات و طرح نظریه های مربوط به ویژگی و اهمیت اجتماعی گروه های دینی خاص استفاده می کنند.39 

جامعه شناسانی که  این رویکرد را اقتباس می کنند بیشتر به سمت مطالعه گروه های غیر بومی و خارجی مانند اعضای کلیسای متحد و ساینتولوژیست ها می روند تا مطالعه گروه های دینی اصلی ، هر چند که قوم نگاری جامع ، حوزه ای جدید در بریتانیا و آمریکای شمالی است.

این گرایش به حمایت از اقلیت های غیر بومی نیزمی تواند فقدان نظریه پردازی حوزه مطالعه مقایسه ای دین را توضیح دهد که این مطالعات ایجاد می کنند. اما شارحان برجسته مطالعات کیفی کوچک در مورد  نهضت هایی مانند ساینتولوژی ، شاهدان یهوه ، و کلیسای متحد مایلند مطالعات مقایسه ای کلی تری در باره فرق و نهضتهای دینی جدید انجام دهند.40

جامعه شناسان در مطالعه مقایسه ای پدیده های اجتماعی و در نظریه پردازی در مورد عالم اجتماعی می کوشند تا الگوها ، مجموعه ها ، و گونه های تاریخی را شناسایی کنند . وبر نخستین جامعه شناسی بود که با استفاده از مقولات کلیسا و فرقه ها نوعی تیپ شناسی از سازمان دینی ارائه کرد تا اشکال و مراحل مختلف شکل گیری سازمان های دینی را شناسایی کند . به گفته وبر ادیان عمدتا در نتیجه بصیرت های نبوی افراد فرهمند مانند موسی ، عیسی ، بودا ، یا محمد (ص) کار خود را آغاز می کنند که این امر گسستی با نظام های دینی و اجتماعی موجود ایجاد می کند.41

آنها سبب پیدایش نوآوری های فرهمندانه می شوند که انشعابات فرقه ای ایجاد می کنند . این ادیان جدید با دین قدیمی و عالم اجتماعی در تنش قرار می گیرند و دیگر کنش ها و ارزش های اجتماعی غالب را نمی پذیرند . به مرور زمان ، این نوآوری های فرهمندانه دین جدید شکل میراث به خود می گیرند و به صورت الگوهای نهادینه شده رفتاری ( رفتار دینی) در می آیند . همزمان ، آنها به تدریج کنش های فرهنگی اصلی تر را اقتباس می کنند و در نهایت به عنوان مظاهر دین رسمی مقبولیت می یابند .

جامعه شناس و الهیدان آلمانی ارنست ترولچ ، رویکرد وبر در مورد تیپ شناسی کلیسا- فرقه که اساسا بر قرائت مبسوطی از تاریخ مسیحیت مبتنی بود ، اصلاح و تنقیح کرد .42  نظریه پردازی جامعه شناختی در باره فرقه ها با کابرد رایج اصطلاح فرقه ( که در عرف عام نوعی توهین تلقی می شود ) بسیار متفاوت است . از نگاه ترولچ "فرقه" نشانگر گونه ای سازمان دینی است که دراصل ،  انشعابی از سازمان های دینی کلیسایی یا رسمی  بوده که تفاوت های شعائری و اعتقادی آن با کلیسایی که زمانی عضو آن بوده ، همچنان منبع مهم هویت و مقصد آن بشمار می رود . ترولچ  فرقه ها را  پایین تر از کلیسا نمی داند بلکه می گوید فرقه ها عمدتا زاییده انحراف داخلی یا آرمان گمشده سازمان های دینی کلیسایی هستند.

همراه با افزایش فرقه ها در قرن 19 در اروپا و آمریکای شمالی، یا در قرن20 در ژاپن و جنوب آفریقا ، الگویی از شکل گیری فرقه در حال پیدایش بود که از حیث طراحی بیشتر با نوعی پویایی اجتماعی مطابق بود تا کلیساهای رسمی (یعنی کلیسا در جهت دادن به آن سهم کمتری داشت). این پویایی غالب نهفته در پس افزایش و تکثیر فرقه ها در جوامع مدرن ظاهرا سبب تحول اجتماعی سریع در الگوهای فرهنگی و دینی گردید . اغلب فرقه های مدرن اروپایی و آمریکای شمالی مانند مورمون ها ، دانشمندان مسیحی ، شاهدان یهوه، و آدونتیست های روز هفتم در اصل از بطن انقلاب صنعتی قرن نوزدهم برخاستند. به همین قرار ، ژاپن و آمریکای لاتین و جنوب آفریقا همگی شاهد رشد چشمگیر فرقه ها  در سی سال گذشته بوده اند و این مهم همزمان بود با تحول اجتماعی سریعی که طیفی از جوامع شهری تا روستایی و اقتصاد کشاورزی تا صنعتی را در بر می گرفت.

جامعه شناسان معاصر تکثر و تنوع بیشتری از انواع سازمان های دینی را شناسایی می کنند که بیش از تیپ شناسی کلیسا-فرقه ای است که ترولچ مطرح کرده بود. آنچه که تیپ شناسی او را محدود می کرد یکسان بودن این تیپ شناسی با تاریخ مسیحی و اروپایی بود. ریچارد نیبور گفته است که فرقه در آمریکای شمالی از حیث نوع سازمان دینی در قیاس با کلیسا اهمیت بیشتری دارد چون مهاجرین اولیه انگلیسی آمریکا ، خود در ارتباط با انحصار دینی کلیساهای رسمی اروپا ، غیر کانفورمیست بودند(یعنی پیرو کلیسای انگلستان نبودند). 43 او همچنین گفته است که فرقه ها ، مجموعه های نسل دوم هستند . ازآنجا که نسل اول فرقه ای ها خردسال  بودند ، و اموال کلیسایی و شخصی بدست آوردند لذا کمتر رادیکال هستند . آنها  بیشتر به آموزش بچه هایشان و نیز احترام اجتماعی علاقه دارند تا اعتراض علیه نظم نهادینه شده امور .

برایان ویلسون قائل به درک سیال تری از فرقه گرایی است که مستلزم آن است که فرقه ها هم واجد گرایش های محافظه کارانه  و افراطی ، و هم واجد گرایش های انکاردنیا و تایید دنیا باشند . این فرقه ها تقریبا همواره می کوشند تا ویژگی های مغفول مانده سنت دینی را احیا کنند و در عین حال می خواهند احیاگری را با اقتباس شاخصه های مهم فناوری مدرن و شیوه های فرهنگی ترکیب کنند . 44 همانگونه که ملاحظه کردیم ، ترکیب احیاگری و استقبال از جوانب فرهنگ مدرن ، بخشی از دلیل رشد سریع پنجاهه گرایی مسیحی مدرن است . همین ترکیب را می توان در گروه های احیاگری بودایی، هندو، و مسلمان ملاحظه کرد. جامعه شناسان می کوشند دیدگاهی بی طرفانه از این نهضت ها بدست دهند. آنها ضمن اینکه می پذیرند که این نهضت ها ممکن است به برخی از افراد آسیب برسانند در عین حال  خاطر نشان می کنند که رهبران این نهضت ها و اعضای آنها آزادی دینی که در اغلب نظامی های قانونی دمکراتیک وجود دارد را محترم می دارند؛ و این حق آزادی دینی باید برای تمامی دین ورزان یکسان باشد مشروط بر اینکه فعالیت های آنها صبغه جرم و جنایت نداشته باشد .

منبع مقاله:

"Approaches to the study of Religion", ed. by Peter Connolly, Continuum , London , 2002.

منبع: اطلاعات حکمت و معرفت، سال پنجم، شماره 10

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: