درباره کتاب «مدیر باش، رئیس!» مدیریت و حکایات کهن

1395/3/3 ۱۰:۳۹

ساعد باقری بیشتر با ادبیات و شعر برای اهل کتاب و کتابخوانی معرفی شده است اما کتاب «مدیر باش، رئیس!» اثر تازه اوست که به همت انتشارات هرمس منتشر شده است. این کتاب شاید در نظر اول کتابی ادبی به نظر‌ آید اما «مدیر باش، رئیس!» کتابی در موضوع مدیریت با بهره‌گیری از حکایات و مطالب متون کهن فارسی است. کتابی با بهره‌گیری از صدحکایت برگزیده از متون کهن فارسی که نویسنده قلمروی تحقیق خویش را به آداب حکمرانی و حکایات و احوال امیران و پادشاهان و نصایحی که حکما ایشان را کرده‌اند، محدود کرده است. این کتاب دایره مبحث را تا مدیریت آدمی بر رفتار و گفتار وسعت داده است. کتاب «مدیر باش، رئیس!» مشتمل بر دوفصل و 12مقاله که در پایان هر مقاله، حکایاتی چند از متون کهن نیز در پیوند با مطالب، در قالب ملحقات آمده است. کتاب در فصل اول به «دیدن، مشاهده، درک» و در فصل دوم به بحث درباره «حرکت، سفر، سلوک» می‌پردازد. در فصل اول «فاصله دوربین را تنظیم کن!»، «با این دوربین شگفت‌انگیز... »، «... اما حاصل کشت واقعی را ببین»، «بی‌تفاوتی و نادیده‌گیری»، «خطر اعتیاد در کمین دوربین» و «دوربین رفت، صدا رفت، حرکت!» عناوین مقالات را تشکیل می‌دهد. «از پشت‌سر غافل مشو»، «حرکت نکنی، فرو می‌روی»، «محبوب همسفران باش»، «منم بزنی، می‌زنندت!»، «از طبیعت بزن جلو» و «ای دل بی‌تاب، قراری بجو» مقالات فصل دوم کتاب را تشکیل می‌دهند.
کتاب ساختار متفاوتی نسبت به آنچه تاکنون در کتاب‌هایی که زیرشاخه مدیریت را شامل می‌شود، دارد. کتاب با لحنی روبه مخاطب نوشته شده و نویسنده سعی کرده با زبانی روان و ساده آنچه را در باب مدیریت در جامعه نیاز است، بررسی و آن را برای مخاطب بازگو کند. شاید جنبه متفاوت کتاب، ملحقات پایان هر مقاله باشد که نویسنده می‌کوشد آنچه را در آن مقاله بازگو کرده است، در قالب حکایت‌ها و مثل‌های ادبیات کهن فارسی نشان دهد. به عبارتی این متون کهن فارسی شاهدی است برای آنچه نویسنده آن را در هر مقاله بیان می‌کند.

منبع: فرهیختگان

نظر دهید