1395/2/6 ۱۰:۱۷
«من نه جوانم نه جویای نام. اگر میدانید با گفتن این جملهها کسی تشویق میشود که آثار خانوادگیاش را به موزهها هدیه و وقف کند، اینها را منتشر کنید». این نخستین واکنش یک «داوطلب» کهنسال است؛ کسی که گنجینه خانوادگیاش را از خانه درآورده تا همگان از آن بهره ببرند و دیگر در انحصار یک نفر نباشد. «ایران دستغیب بهشتی» بانوی نیکوکار ٩٢ سالهای است که ٤ سال پیش در هشتاد و هشتمین سال زندگی، بخشی عمده از آثار هنری خانوادگیاش را به کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا و وقف کرده است؛ موزهای که به تعبیر خودش «امن و مناسب» است و بر اساس یک سنت دیرینه ایرانی- اسلامی یعنی «وقف» فعالیت میکند.
گفتوگو با بانویی نیکوکار که آثار تاریخی- هنری خانوادگیاش را وقف کرده است تا همگان از آنها بهره بگیرند آبان روزگار: «من نه جوانم نه جویای نام. اگر میدانید با گفتن این جملهها کسی تشویق میشود که آثار خانوادگیاش را به موزهها هدیه و وقف کند، اینها را منتشر کنید». این نخستین واکنش یک «داوطلب» کهنسال است؛ کسی که گنجینه خانوادگیاش را از خانه درآورده تا همگان از آن بهره ببرند و دیگر در انحصار یک نفر نباشد. «ایران دستغیب بهشتی» بانوی نیکوکار ٩٢ سالهای است که ٤ سال پیش در هشتاد و هشتمین سال زندگی، بخشی عمده از آثار هنری خانوادگیاش را به کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا و وقف کرده است؛ موزهای که به تعبیر خودش «امن و مناسب» است و بر اساس یک سنت دیرینه ایرانی- اسلامی یعنی «وقف» فعالیت میکند. این بانوی نیکونگر و خوشمحضر، زاده یکم مهر ١٣٠٣ خورشیدی در شیراز است. گفتوگو با او درباره کاری که انجام داده اما کمی مشکل است از آنرو که نمیخواهد این کارش، خودستایی تلقی شود. وی میگوید: «با کاری که انجام دادم در پی آن نیستم که کسی از من تشکر کند. اهدا و وقف آثار تاریخی و هنری به موزه را جزو وظایف ملی خود میدانم. پوست و گوشت و جان من در این کشور پرورش یافته و همه وجود خود را به آن متعلق میدانم. این کوچکترین کاری بوده که میتوانستهام برای کشورم انجام دهم». سخناناش را با این شعر ادامه میدهد «ما عاشقایم و خوشتر از این کار نیست». معتقد است وقف، یک سنت فرهنگی و اجتماعی و فقط و فقط عشق است نه معامله، وظیفه است نه جستوجوی شهرت و خودستایی. نگاه خود را به این حوزه باز شعرگونه نشان میدهد «در این بازار اگر سودی است با درویش خرسند است ... خدایا منعمام گردان به درویشی و خرسندی». او فرزند «سیدمحمدرضا دستغیب بهشتی» است که به روایت خودش، در سالهای ١٣٠٣ و ١٣٠٦ خورشیدی از وزیر وقت فرهنگ، نشان درجه یک و دو علمی دریافت کرده است. این نوشتار، دربرگیرنده گفتوگو با بانویی نیکوکار از سرزمین شیراز است که اصرار داشت درباره کاری که انجام داده است چیزی ننویسیم تا مبادا تصور شود در پی خودستایی است. طبیعتا چنین گفتوگویی اگر هم انجام شود، مختصر خواهد بود، اما به درازا کشید و سطرهایی زیاد را به خود اختصاص داد ... شاید از آنرو که هرچه درباره نیکوکاری به ویژه در حوزه فرهنگ، بگوییم و بنویسیم، کم گفتهایم و کمنوشتهایم، به ویژه درباره «وقف» با رویکرد «فرهنگی» ...
آثاری که ایران دستغیب بهشتی به موزه سپرده است، گنجینه خانوادگیاش به شمار میآید. این بانوی نیکوکار، آنها را امانتی میدانسته است که باید همگانی میشدند تا ماندگاری داشته باشند و همه بتوانند از آنها و یادگارهای دیگر واقفان بهره ببرند. او هنگامی که میخواسته آثار تاریخی و فرهنگی خانوادگیاش را پس از دههها به یک مجموعه فرهنگی بسپارد، اصرار داشته است تا موزهای را برای اهدا و وقف آثار بیابد که هم امن بوده، هم از اشتهار فرهنگی مناسب برخوردار باشد. این روزها که بازار اقتصاد و سیاست، داغ است و عرصه فرهنگ به معنای واقعی آن، هر روز نحیفتر میشود، هنوز هستند انسانهایی که به یادمان میآورند ذریه بزرگان و فرهیختگان، در این کشور، هیچگاه برای نیکوکاریهایش از پای نمینشیند. گنجی که از خانه به موزه میرود گنجینه اهدایی و وقفی «ایران دستغیب بهشتی»، بیش از ١٠٠ اثر ارزشمند هنری و تاریخی را دربرمیگیرد. بخشی از گنجینه اهدایی و وقفی، منسوجاتی مانند تابلوی بزرگ سدرهدوزی، کارهای چوبی مانند جعبههای گوناگون جواهرات، خاتم و معرق و ظرفهای شیشهای تراشخورده به همراه ابزارهای گوناگون هنرهای تزیینی است. «ایران دستغیب بهشتی» پیش از این نیز کارهای خیریهای برای کشور انجام داده است، هرچند تا زمانی که اطمینان نیابد به خودستایی تعبیر نمیشود، تمایلی چندان برای گفتوگو درباره آنها ندارد. او دانشآموخته قدیمی دانشگاه تهران با ٣٦ سال پیشینه دبیری است که سالها پیش، مجری ساخت مجتمع خیریه آموزشی برادرش، دکتر علاءالدین بهشتی در شیراز بوده است. او درباره این آثار میگوید: «برخی از این اشیا ایرانی نیستند. حدود ٥٠ سال پیش، یکسری از این آثار را از کشورهایی مانند ایتالیا خریدم که از میان آنها میتوانم به جام یا ظرفی با مارک فایرکینک اشاره کنم که پیشینهای فراوان دارد. در میان آثار اهدایی و وقف شده، یک پارچ و دو دیس کوچک از کارهای چینی وجود دارد که با تکنیک ویژهای در گذشته ساخته میشده است. خمیر این ظرفها برای ٦٠ سال خمیر نگهداری میشده و ٦ دهه بعد، اینها را به کوره میبردهاند. تاکنون در هیچ موزهای، شبیه این ظرفها را ندیدهام». به گفته وی، فرش اهدایی که در تبریز با گره ریز بافته شده، بینظیر است. این فرش ابریشمی ١٢ متری با نقش شیخ صفیالدین اردبیلی و ٨٠ رج بدون یک اشتباه بافته شده است. فرشهای ابریشمی تبریز در همه جا وجود دارد اما فرشی با نقش شیخ صفیالدین اردبیلی آن هم با این پیشینه، کمتر جایی وجود دارد. وی میافزاید: «یکی دیگر از منسوجات این مجموعه، زری گجرات به شکل قاب شده است که دستکم ١٥٠ سال پیشینه دارد. تابلوهایی کارشده از خودم نیز در مجموعه وجود دارد که از ابریشم طبیعی با قاب ورق طلای ایتالیایی به وجود آمده است». یکی از آثار اهدایی، قوطی جاسیگاری از نقره است: «عمویم به عنوان یک جواهرساز مشهور به درخواست رضاشاه یک از نمونه این جاسیگاری را ساخته بود. هنگامی که یکی دیگر نیز درخواست شد، کار ساخت آن را انجام داد. قرار بود یک سنگ فیروزه نیز برای بخشی از آن قوطی تراشیده و کار گذاشته شود اما سنگ نیامد و جاسیگاری از همان دوره نزد عمویم ماند تا به دست من رسید». به گفته این بانوی نیکوکار، یکی دیگر از کارهای چوبی، جعبهای نفیس و فوقالعاده است که دههها پیش در سفر به ناپل ایتالیا خریده و همانجا بستهبندی کرده است: «این جعبه موزیکال از همان زمان در بستهبندی مانده بود و حتی هنوز همان موسیقی، هنگام باز کردن از آن شنیده میشود». کار بزرگ حاج حسین آقا ملک مرا به وقف تشویق کرد اکنون بسیاری از موزهها در کشور فعالیت میکنند که بسیاری از آنها به دولت و حمایتهای آن وابستهاند و گنجینههای آنها نیز از منابع ملی تامین شده است. مجموعههایی اما در این میانه وجود دارند که بر پایه اهداف نیکوی اشخاص حقیقی بنا شده و الگویی برای اشخاص دیگر به شمار میآیند. شاید از اینرو باشد که افراد نیکوکار، میکوشند به سوی این مجموعههای مردمی رویکرد داشته باشند. «ایران دستغیب بهشتی» در اینباره میگوید: «از خیلی وقت پیش میخواستم این کار را انجام دهم تا این آثار همچون بسیاری دیگر از آثار تاریخی و گرانبها و هنری برای کشور ماندگار باشد. امن بودن کتابخانه و موزه ملی ملک و وقفی بزرگ که حاج حسین آقا ملک به آستان قدس رضوی تقدیم کردند، دو عامل مهم بود که مرا برانگیخت آثار و اشیای خود را به این نهاد فرهنگی اهدا و وقف کنم». او تاکید میکند: «اهدا و وقف این آثار، پیروی از اقدامی بزرگ بود که دههها پیش حاج حسین آقا ملک انجام داد و دستاورد بزرگ زندگیاش را به آستان مقدس رضوی وقف کرد تا مردم بتوانند از آن بهره بگیرند و آن آثار و اشیا نیز ماندگار شوند». وی میافزاید: «یک اثر یا شی هنگامی که وارد یک موزه معتبر و مطمئن شود، برای نسلهای بعد ماندگار خواهد ماند. میخواستم اینها در کشور بمانند و راهی موزهها یا حراجیهای خارجی نشوند. موزههای ما اگر غنی شوند افتخار آن برای ایران خواهد بود، هر افتخاری که برای ایران باشد برای من است زیرا ایرانیام و به آن افتخار میکنم». این بانوی فرهنگدوست ایرانی تاکید میکند: «من بسیاری از موزههای بزرگ جهان را دیدهام. باور کنید اگر مردم اشیا و آثار خود را به موزه اهدا نمیکردند موزه لوور، شهرت امروزش را پیدا نمیکرد. اهدا و وقف آثار و اشیای گرانبهای هنری و تاریخی به موزهها در بسیاری از کشورهای بزرگ جهان دیده میشود. من زندگیام را با گمنامی پشت سر گذاشتهام که خوشبختانه برای خودم درخشان بوده است. نیت صادقانه من، فقط و فقط، ادای وظیفه و دین به کشور بوده است. یک ایرانیام که به مملکتم افتخار میکنم. اگر قرار باشد یک بار دیگر به دنیا بیایم دلم میخواهد در همین کشور و در شهر شیراز از همان پدر و مادر زاده شوم. اکنون در ٩٢ سالگی در پی آن نیستم که بخواهم برای خودم تبلیغ کنم یا بخواهم به عضویت جایی دربیایم، کاملا منزوی و به زندگی روزمره مشغولم، فقط این مساله که آثار خانوادگیام در جایی مطمئن نگهداری شود، برای مردم به نمایش درآید و جامعه بتواند از آن بهره ببرد، راضیام میکند». به گفته «دستغیب بهشتی»، اشیا و آثار ارزشمند و هنری فراوانی در خانهها هست که مردم میتوانند آنها را به موزهها هدیه دهند یا وقف کنند».
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید