1393/3/26 ۱۰:۱۷
محمد حسین دانایی خواهرزاده مرحوم جلال آل احمد، دیروز در جمع خبرنگاران به ارائه توضیحاتی درباره سرنوشت دست نوشتههای چاپ نشده جلال آل احمد پرداخت كه به تازگی در منزل آن مرحوم پیدا شده است.
محمد حسین دانایی در این جلسه گفت: بعد از فوت مرحوم آل احمد در سال 48 كه یك اتفاق تلقی میشود، مقداری آثار دست نوشته از ایشان باقیماند. برخی از این دستنوشتهها مربوط به آثار چاپ شده ایشان و برخی دیگر چاپ نشده بودند. از اولین تصمیمات سه وصی مرحوم آلاحمد یعنی شمس آل احمد، پرویز داریوش و مرحومه سیمین دانشور این بود كه برای حفاظت از این دست نوشتهها سه سری كپی از آنها تهیه كنیم و هر سری یه یكی از وراث داده شود. تا اگر به هر یك از این كپیها آسیبی وارد شد، یكی دیگر موجود باشد.
وی در ادامه افزود: مسئولیت گرفتن این كپی به عهده من گذاشته شد، در آن زمان، فقط ادارات دولتی حق داشتند دستگاه كپی داشته باشند و هر كسی كه میخواست این دستگاه را بفروشد باید به ساواك خبر میداد. در آن زمان یكی از دوستان آقا شمس (آل احمد) به نام رحمتالله مراغهای، یك دفتر مهندسی داشت. با وساطت آقای اسلام كاظمیه آن دستگاه را مخفیانه نزد آقا شمس بردیم و دست نوشتهها را كپی كردیم. من كپی میكردم و اسلام كاظمیه هم برایم كاغذ میآورد. اصل دست نوشتهها و یك نسخه كپی را برای خانم دانشور فرستادم، یك سری كپی را به آقای پرویز داریوش دادم و یك سری را نیز همراه با نگاتیو و پوزتیو كپی برای آقا شمس فرستادم. آقا شمس بخشهایی از این دستنوشتهها را منتشر كرد كه شامل سفرهای جلالآل احمد به اروپا، آمریكا، روسیه و غیره بود. علاوه بر این آقاشمس كتاب «سنگی برگوری» را هم چاپ كرد. به مرور شمسآلاحمد بیمار شد و موضوع دستنوشتهها دیگر پیگیری نشد. زمانی كه از خانم دانشور میپرسیدم كه سرنوشت دستنوشتهها چه شد، میگفتند هر چه درباره جلال میخواهی از آقا شمس بپرس. آقا شمس هم كه دچار فراموشی شده بود ما به مرور به این نتیجه رسیدیم كه این نسخهها مفقود شدهاند.
دانایی در ادامه گفت: ما فكر میكردیم كسانی كه با این دو خانواده رفت و آمد داشتند این آثار را سرقت كردهاند و عدهای هم میگفتند نیروهای امنیتی این آثار را بردهاند. گمانههای متعددی وجود داشت. ولی خود من حدس میزدم كه این مفقود شدن آگاهانه است و با توافق ضمنی هر سه وصی صورت گرفته است تا این آثار فعلا به چاپ نرسد. چرا كه هر از چند گاهی كه در زمان كپی گرفتن، بخشهایی از دست نوشتهها را میخواندم، میدیدم كه افشاگریهای مهمی در آنها صورت گرفته است.
وی افزود: همه چیز گذشت تا مسأله فروش خانه به شهرداری پیش آمد و در زمان جمعآوری اثاثیه كتابچهها پیدا شد. این چهار دفترچه شامل خاطرات جلال آل احمد بود. كتابچه اول از تاریخ 18 مرداد 1334 آغاز میشود و تا 24 آذر 1339 در 324 صفحه ادامه دارد. جلد دوم كه سررسید بانك ملی سال 1336 است از تاریخ 17 آذر 1337 تا 24 دی 1339 را شامل میشود. جلد سوم نیز كه باز هم سررسید سال 1339 است از تاریخ 26 آذر 1339 تا دوم آذر 1342 را شامل میشود. جلد چهارم نیز شامل خاطرات مرحوم آل احمد از سوم آذر 1342 تا سوم دی ماه 1346 است.یعنی یك سال و نیم پیش از فوت مرحوم آل احمد.
وی در پاسخ به سئوال خبرنگار ما مبنی بر این كه این دستنوشتهها چه سرانجامی خواهند داشت گفت: ما پس از فوت خانم دانشور چندین كار را باید سامان میدادیم. تعمیر خانه و تبدیل آن به یك مركز فرهنگی و همچنین تشكیل یك نهاد مدنی به نام جلال و سیمین كه برای آن باید از وزارت ارشاد مجوز بگیریم. علاوه بر تاسیس آن نهاد، انتشار این كتابها را هم در برنامه خود داریم. این 4 جلد كتاب 50 سال در حبس بودهاند و من شخصاً ادامه این حصر در فراموشخانه تاریخ را انصاف نمیدانم. بنابراین در اسرع وقت با كسب اجازه از بقیه وراث مرحوم آل احمد، این نوشتهها را به چاپ میرسانم.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید