1395/1/30 ۰۷:۵۹
مدتی است که کتابی با عنوان «فرزانه ایرانمدار» که مجموعه مقالاتی است درباره ایرج افشار توسط خانه کتاب با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران منتشر شده است. این کتاب که به کوشش احسانالله شکراللهی و غلامرضا امیرخانی منتشر شده، شامل مقالات زیادی درباره دو وجه مهم از فعالیتهای ایرج افشار یعنی ایرانشناسی و کتابپژوهی است.
انتشار مجموعه مقالاتی درباره «فرزانه ایرانمدار»
مدتی است که کتابی با عنوان «فرزانه ایرانمدار» که مجموعه مقالاتی است درباره ایرج افشار توسط خانه کتاب با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران منتشر شده است. این کتاب که به کوشش احسانالله شکراللهی و غلامرضا امیرخانی منتشر شده، شامل مقالات زیادی درباره دو وجه مهم از فعالیتهای ایرج افشار یعنی ایرانشناسی و کتابپژوهی است. در بخشی از مقدمه کتاب درباره مقالات حاضر در این کتاب آمده: «از عناوین این مطالب پیداست که تمرکز بر فعالیتهای پژوهشی افشار طی شش دهه تلاش و جستوجوی علمی و سبک کار وی مورد توجه نویسندگان مقالات و یادداشتها نیز بوده است». این کتاب در دو بخش عمده تدوین شده که بخش اول «درباره استاد افشار» نام دارد و شامل ٣٨ نوشتار است و بخش دوم با نام «اهدا شده به ایرج افشار» ٢٩ نوشتار را دربرگرفته است. مقالات متنوع کتاب، اگرچه حول موضوعاتی مشخص نوشته شدهاند اما هریک به وجهی از فعالیتها و نیز شخصیت ایرج افشار توجه داشتهاند. فعالیتهای ایرج افشار در سالهای حیاتش و کارنامه آثاری که توسط او نوشته و منتشر شده، نشان میدهد که او در حوزههای مختلفی در ایرانشناسی و کتابپژوهی و فرهنگ و تاریخ و ادبیات ایران پژوهش کرده است. ایرج افشار از مهمترین کتابپژوهان ایران بوده و سابقه کارهای او در این زمینه به چند دهه پیش برمیگردد. خود او در بخشی از مقدمه «کتابشناسی ایران» نوشته بود: «یکی از کارهای بسیار لازم که باید در هر زبانی بشود، گردآوری فهرست کتابها و رسالهها و مجلههایی است که در آن زبان انتشار مییابد. این کار در اغلب از کشورها میشود و نشریههایی مرتب برای همین منظور اختصاص داده شده است. فایده این کار تنها آن نیست که هماکنون اهل زبان به نام و نشان کتاب آشنا میشوند، بلکه سود بیشتر آن است که کار اهل تحقیق و مطالعه را برای جستوجوی نام کتاب یا نام مولف یا تاریخ چاپ و سایر مشخصات آن در آینده آسان میسازد.» برایناساس، ایرج افشار برای اولینبار در ایران دست به تدوین کتابشناسی زد و در سال ١٣٣٣ مجموعهای با نام «کتابشناسی ایران» منتشر کرد. یکی دیگر از وجوه فعالیتهای افشار، نوشتن مقالات و یادداشتهایی در مجلات مختلف بود و به عبارتی او به عنوان روزنامهنگار نیز مطرح بوده است. افشار در طول حیاتش با مجلات و نشریات مختلفی مثل «سخن»، «یغما»، «جهاننو»، «فرهنگ ایرانزمین»، «مهر»، «کتابهای ماه»، «راهنمای کتاب»، «آینده»، «آدینه»، «بخارا» و «کلک» همکاری میکرد. همچنین افشار سفرهای زیادی به نقاط مختلف ایران کرده بود و امروز عکسها و تصاویر زیادی از نقاط مختلف ایران که توسط او گرفته شده بود باقی مانده است. ایرج افشار به جاهای ناشناخته ایران سفر میکرد و سفرنامههایی نیز مینوشت که اینها نیز از آثار بهجامانده از او هستند. ایرج افشار شناخت زیادی هم از ادبیات داشت و این ویژگی در بسیاری از مقالات و مطالب او آشکار است. همچنین او به جز حوزههای اصلی فعالیتهایش، در برخی شاخههای دیگر مثل خوشنویسی و خوشنویسان ایران هم پژوهشهایی انجام داده است. یکی از مقالات چاپشده در کتاب «فرزانه ایرانمدار»، متن سخنرانی محمدابراهیم باستانیپاریزی است با عنوان «یک شمعک کوهی بر مزار ایرج افشار». این سخنرانی در هشتادونهمین نشست مرکز پژوهشی میراث مکتوب با عنوان نشست «جایگاه و اهمیت سفرنامهنگاری در ایرانشناسی» به مناسبت دومین سالگرد درگذشت ایرج افشار در کتابخانه و موزه ملی ملک ایراد شده بود. در بخشی از این متن میخوانیم: «نخست باید رحمتی به روح مرحوم ملک بفرستم که این تاسیسات بزرگ متعلق به اوست. زمانی که من تاریخ کرمان را در حدود سال ١٣٤٣ چاپ کردم از نسخه کتابخانه ملک که در بازار صحافها بود استفاده کردم. نسخه اصلی که مرحوم وزیری برای اعتمادالسلطنه نوشته بود. این کتاب در کتابخانه در کوه بود و مرحوم احمد سهیلیخوانساری مرد بزرگوار محقق و شاعر در اختیار من گذاشت، به شرطی که به جز با مداد کاری نکنم. این کتاب چاپ شد. از نظر مولف کتاب بسیار پرارزشی است و از نظر کار من هم ظاهرا بیارزش نبود. الان که به عنوان یک پیر استاد در خدمت شما هستم لازم میدانم که یادی از این مرد بزرگ بکنم. دوم از آقای دکتر ایرانی تشکر میکنم که اظهار لطف کردند و این جلسه باشکوه را در یکی از مهمترین کتابخانههای ایران و شاید بهترین کتابخانه فراهم آوردند. باید تشکر کنم که این مکان حاصل شد. یاد خیری هم باید از استاد ایرج افشار بکنم. دوست نازنینی که همقدم و همکار ما بود و علاوه بر آنها با کرمان ارتباطی داشت. یزدیها و کرمانیها دو گروه کویرنشین هستند که باید برای ادامه زندگی با هم سازگاری داشته باشند. یعنی راه کویر را از هندوستان به اصفهان به کمک هم ادامه بدهند. راه آبادانی که قرنها موجب اصلی تجارت بوده است. آنچه که من در اینجا باید خلاصه عرض کنم و شاید بعدا به صورت مفصل چاپ بشود داستان یک کتاب است که جزو اسناد...تحت عنوان کرمان در اسناد همین نسخ چاپ شده است. دو نفر خانم زیر نظر مرحوم علیاصغر مهدوی و البته به هدایت ایرج افشار این اسناد را خواندهاند و خلاصه کردهاند و یک کتاب ٤٠٠-٥٠٠ صفحهای درآوردند که تازه همه اسناد نیست....» از دیگر کسانی که مقاله، یادداشت یا متنی از آنها در کتاب «فرزانه ایرانمدار» منتشر شده میتوان به این اسامی اشاره کرد: سید عبدالله انوار، سیدهادی خسروشاهی، سیدعلی موسویگرمارودی، سیدعلی آلداود، حمیدرضا افسری، غلامرضا امیرخانی، محسن پورمختار، کاوه تیموری، باقر دهقان، مریم تفضلیشادپور و... . امروز میراثی مهم از ایرج افشار به جا مانده که هم شامل کتابها و پژوهشهای خود اوست و هم شامل کتابخانه شخصیاش که منابع مهم و کمیابی در آن وجود دارد و توسط خود او به مرکز دائرهالمعارف اسلامی اهدا شده است.
منبع: شرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید