1393/3/8 ۱۰:۵۵
امشب پنجم خرداد ماه با پيامكي خبر تلخ رحلت او را دريافت كردم. ساعتها در بهت و حيرت بودم. چند سال پيش پزشكان گفته بودند هر آن احتمال خطر هست. در اين سرگشتگي به دوستاني پيامك زدم كه چيزي بگويند.
امشب پنجم خرداد ماه با پيامكي خبر تلخ رحلت او را دريافت كردم. ساعتها در بهت و حيرت بودم. چند سال پيش پزشكان گفته بودند هر آن احتمال خطر هست. در اين سرگشتگي به دوستاني پيامك زدم كه چيزي بگويند. بيتاب شده بودم؛ خاطراتي از گذشته دور در ذهنم رژه ميرفت، نميدانم چرا دور. از مراقبتهاي ويژه در سرپرستي طلاب و سركشيهاي دلسوزانه براي حفظ سلامت آنان، از خاطراتي كه نزديكانم از گذشتههاي دورتر حكايت ميكردند كه گويا جامه شاگردانش را هم ميشسته و زندگيشان را به سامان ميكرده است، هم آنان كه بعضيشان اينك دستي در قدرت دارند و بيخيال از حق استادي و معلمي تا توانستند در انزوا و حذف او كوشيدند. در سايتها، در پي خبرهايي بيشتر گشتم. سايت ويكيپديا نيم صفحهيي از ايشان گزارش كرده بود كه او سه سال در درس خارج آيتالله بروجردي شركت كرده بود؛ شاگرد علامه طباطبايي بوده و درس مرحوم فكور ميرفته كه به پارسايي و اهل معنا شهره بود. از سالهاي نخست دهه 50 با نام و چهره وي آشنا شدم. آن روزها افزون بر تدريس، جلوهيي معنوي داشت. زهد و كوشش او در تربيت و تهذيب طلاب زبانزد بود. در عين زهد و پارسايي ابهتي در رفتار داشت؛ بهسادگي نميشد در حضور او هر سخني گفت. رسيدگي او به وضع طلاب زبانزد بود؛ بسيار ميشنيدم كه شبهاي سرد زمستان به مدرسه سر ميزد و مراقب بود سرما و سختي طلاب را نيازارد. در مركز بازار نماز جماعت را در مسجد هاشمي اقامه ميكرد و همين باعث ميشد با توده مردم بيشتر حشرو نشر داشته باشد. با وجود ظاهر آرام و اخلاقي، گفته ميشد گرايش تند و شديد انقلابي دارد به ويژه هوادار سرسخت آقا (امام خميني) است چرا كه شاگرد سالهاي اوج علمي و سياسي آقا بود. در حوزههاي دانش ديني بيشتر منش اجتماعي و احيانا سياسي استاد بر شاگردان هم اثر ميگذارد، به ويژه آنكه جنبش اسلامي 15 خرداد ريشه در واقعيتهاي سياسي - اجتماعي ايران و هم درخواستهاي ديني و اخلاقي مردم دين باور داشت. گويا در سال 51 همراه با دوست همراه و همفكرش آيتالله مجتبي حاج آخوند، حوزه علمي نويني پديد ميآورند و شماري از جويندگان را زير نظر چند تن از استادان كه بيشترين وجه مشتركشان باور به مرجعيت اعلي و مهمتر رهبري ديني و سياسي حاج آقا روحالله بود، گرد هم آوردند. در سال 53، مدرسه حاج شهبازخان كه آن روزها پايگاه تدريس او و دوست ديرينهاش حاج آخوند بود، مورد يورش ساواك قرار گرفت؛ تني چند ازطلاب جوان و بازاريان بازداشت و ايشان و حاج آخوند دستگير شدند. گويي رژيم از رونق مدرسه و پايگاه ديني اين عالمان بيمناك شده بود. چنين مينمايد كه محفل پرشور مكتب امام خميني كه به همت و عزم آن دو دركرمانشاه پاگرفته بود از هم فرو پاشيد. حاج آخوند راهي كميته مشترك و سپس زندان قصر شد و آقاي زرندي دركرمانشاه زنداني و محاكمه شد، گفته ميشد رژيم براي شكستن او و افشاندن تخم ترس از دستگاه با دستبند وبدون عمامه او را از خيابان پيش چشم مردم ميبرد و مردم در برابر قامت افراشته او تعظيم ميكردند. اين سالها اوج خشونت و خفقان رژيم شاه بود و كمتر صدايي بود كه خفه نشود يا بي رنج وآسان به گوش همگان برسد. زندانيان سياسي در اين سالها گواهان راستين وحشيگري ساواك و ايستادگي شكوهمند زندانيان بودند. او يك سال و اندي را در زندان سپري كرد و در برابر فشارها و شكنجهها ايستاد. سرانجام بي آنكه بتوانند تغييري در منش و روش او پديد آورند، با پايان محكوميت، آزادشد. پس از آزادي، بار ديگر به ميان مردم بازگشت و راه خود را ادامه داد. همچنان مسجد و مردم و درس و منبر برقرار شد تا درسالهاي اوجگيري دوباره نهضت باز امضاي او پاي نامههاي اعتراضي به دستگاه و حمايت از امام قرار گيرد. گسترش شتابنده انقلاب اين بار امان از رژيم گرفت. سرانجام بت شاه شكست وبا پيروزي انقلاب، فصلي نو در زندگي او آغاز شد، اين بار پيشينه مبارزه، شاگردي مستقيم امام و تبليغ مرجعيت و رهروي راه او در سالهاي بيداد استبداد، افزون بر مردمداري او وچهره معنوي و زاهدپيشه او، پايگاهش را در نهادهاي مردمي و انقلابي استوار ساخت. پرهيز و احتياط او در مصرف بيتالمال، زمينه رجوع بيشتر نهادها به او وارتقاي جايگاه او شد. سالهاي پركار او در وعظ و سخنراني و ارتباط بيشتر و صميميتر با جوانان، شخصيتي ممتاز از او ساخت كه در هر انتخاباتي ديدگاه او را مرجع بسياري از مردم به ويژه جوانان وگروههاي مستضعف قرار داد. بارها با راي مردم در آن سالها به مجلس خبرگان راه يافت. پيوند ديرينه اوبا مرحوم آيتالله اشرفي همراه با اقبال مردمي او را در مقام امام جمعه موقت، نهاد. با شهادت اشرفي، نگاهها به سوي او معطوف شد ولي كوشش و بيم برخي مانع از رسيدن او به جايگاه امامت جمعه شد.
همراهي او بامردم در فشارهاي ناشي از بمباران و موشكباران و غيبت بيش از اندازه امام جمعه وقت زمينه انتصاب او به امامت جمعه را فراهم ساخت و در سال 63 با حكم مستقيم امام به امامت جمعه و نمايندگي ايشان انتخاب شد. اين فصل از زندگي ايشان كه حدود يك ربع قرن او را در كانون تصميمسازيهاي استاني، منطقهيي و گاه ملي قرار داد، در رسانههاي رسمي و غيررسمي بيشتر بازتاب يافت، هرچند زواياي زندگي پربار او چنان كه بايد آشكار نشد. در مواضع كلي سياسي، او جزو جريان خط امام و نيروي اصلاحطلب بود. تا رحلت امام در اوج اقتدار و مقبوليت بود و پس از امام كه اوضاع به زيان جريان خط امام رقم خورد ايشان هم از اين رويدادها بيبهره نماند، گرچه جايگاه او در خبرگان و پايگاه اجتماعي نيرومندش آسيب كارسازي نديد. به ويژه با برآمدن سيد محمد خاتمي و پيروزي سياسي اصلاحطلبان جايگاه او بيشتر تثبيت شد ولي با برآمدن دولت نهم و دهم، فشارها بر ايشان فزوني گرفت تا در سال 86 با ايستادگي در برابر پيشنهاد امامت جمعه در استانهاي ديگر بركنارشد ولي جايگاه او در مجلس خبرگان و مقبوليت ممتاز اجتماعي مايه ماندگاري او در سطح اداره حوزه امام خميني(ره) و اشتغال به تدريس سطح عالي و خارج فقه و اصول شد. اين پايگاه مانع از آن نشد كه مزاحمتهاي نامتعارف عليه او فروكش كند بلكه دامنه آن به نزديكان و يارانش نيز رسيد هر چند بردباري مثال زدني او شمشير مخالفانش را كه بعضا از شاگردان گذشتهاش بودند، كند كرد و اين بار نيز سرفراز از آزمون قامت افراشته داشت. شرح اين هجران و... سرانجام در غروب پنجم خرداد پر حادثه جان به جانان سپرد؛ خردادي كه براي او و همه دوستدارانش بسي پرمعنا و پرراز و رمز است. او عمري كوشش در آموزش و وعظ و تبليغ و مبارزه سياسي را سرمايه دو سراي خويش ساخت. بيگمان توشهيي كه او اندوخت درپيشگاه خدا و در ذهن و زبان و رفتارمردمان بازتابي درخور خواهد يافت چراكه عالم رباني مرگ ندارد واهل العلم احياء . اين نيز درست است كه اذا مات العالم ثلم في الاسلام ثلمه لايسدها شيء: چون دانشمند ديني ژرفانديش بميرد در اسلام رخنهيي پديد آيد كه چيزي آن را سد نكند. اينك او به سراي جاويد رهسپارشده است اما بيگمان ستوني استوار و بردبار از تكيهگاههاي توده مردم و نيروهاي اصلاحطلب فروريخته است. وي چنان بودكه با شكيبايي كه گويي كليد شخصيتش بود همواره پايگاه خويش را در اوضاع و احوال رنگارنگ استوار ميداشت. او پيوند مردمي ريشهداري با مردم برقراركرده بود. در كار حل دشواريهاي روزمره شهروندان بود و از پيگيري دشواريهاي آنان بي تاب نميشد؛ بسياري از مردم عادي او را دوست صميمي و سنگ صبور خود ميدانستند. در هيچ هنگامهيي اجازه نداد اين مزيت ممتاز دچار آسيب شود از همين رو مردم اينك پناهگاهي ازيك عالم ديني دردمند، صادق و صميمي را از دست دادهاند. گمان نميرود جايگزيني با آن ويژگيهاي منحصرد به فرد براي او يافت؛ هرچند اينك حلقه ياران او كه در سراسر كشور دوستي با او محور پيوندشان است، راه او را بيرهرو نخواهند گذاشت. اينك از شاگردان مستقيم بنيانگذار كسي در غرب كشور نمانده است. بيگمان زندگي او در ابعاد گوناگون بخشي از تاريخ انقلاب اسلامي را به خود ويژه ساخته است حتي بخشي از هويت مردم و رهروان انقلاب را. شايد اهميت چند سال اخير عمر او كه دور از قدرت ماند كمتر از دورههاي پيشين نباشد كه او طعم حذف از گردونه قدرت و زندگي عادي در متن زندگي طبيعي عموم را تجربه كرد. مرگ او سخني جاويد از امام علي(ع) را به ياد ميآورد؛ خطبه متقين: بر آنكه بر او ستم كند ببخشايد و بر آنكه از او ببرد پيوند نمايد. از گفتن سخن زشت دور بود ،گفتار او نرم است و هموار. از وي كار زشت نبينند و كار نيكويش آشكار؛ نيكي او همه را رسيده ودربدي وي را كس نديده. به هنگام دشواريها بردبار است ودر ناخوشايندي پايدار و در خوشيها سپاسگزار. نكتهيي براي تذكار از عالمي رباني براي همگنان او: همزيستي راستين با مردم و در آميختن با سختيهاي آنان خرسندي خداي را به دنبال خواهد داشت؛ من التمس رضيالله بسخط الناس رضيالله عنه و ارضي عنه الناس: هركس در پي خرسندي خدا گرچه با خشم مردمان باشد، خدا از او خرسند و مردمان را هم از او خشنود خواهد كرد. سنت ديرپاي دانشمندان ديني در گذر تاريخ ديانت درپيش گرفتن سلوك مردمي و ايستادگي در كنار آنان براي پاسداري از حقوق انسانيشان استوار است. آنان را در برابر پرستش قدرت به پرستش و بندگي خدا فرا خوانده و به جاي تحريف حقيقت به كشف و برنماياندن حق پرداخته و به جاي تقديس خشونت به آراستگي تمام عيار به مشي مدارا و بردباري نامبردار شدهاند.
عارف و عابد و صوفي همه طفلان رهند / مرد اگر هست به جز عالم رباني نيست
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید