1393/3/4 ۰۹:۵۸
ابوالحسن موسي بن جعفر(ع) امام هفتم شيعيان از ائمه اثني عشري و نهمين معصومين از چهارده معصوم(ع) است. تولد آن حضرت در ابواه (منزلي ميان مكه و مدينه) به روز يكشنبه هفتم صفر سال 128 واقع شده است. به جهت كثرت زهد و عبادتش معروف به «عبد الصالح» و به جهت حلم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به «الكاظم» شد.
ابوالحسن موسي بن جعفر(ع) امام هفتم شيعيان از ائمه اثني عشري و نهمين معصومين از چهارده معصوم(ع) است. تولد آن حضرت در ابواه (منزلي ميان مكه و مدينه) به روز يكشنبه هفتم صفر سال 128 واقع شده است. به جهت كثرت زهد و عبادتش معروف به «عبد الصالح» و به جهت حلم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به «الكاظم» شد. آن حضرت به كنيههاي ابا ابراهيم و ابو علي نيز معروف بوده است. مادر آن حضرت حميده خاتون، اهل مغرب بوده و نام پدرشان را صاعد گفتهاند. امام موسي كاظم(ع) هنوز كودك بود كه فقهاي مشهور مثل ابوحنيفه از او مساله ميپرسيدند و كسب علم ميكردند. بعد از رحلت پدر بزرگوارشان امام صادق(ع) (148 ق) در 20 سالگي به امامت رسيد و سي و پنج سال رهبري و ولايت شيعيان را بر عهده داشت. قدي متوسط و رنگي سبزه سير و محاسني انبوه داشت. نقش انگشتري وي «حسبيالله» و به روايتي «الملك لله وحده» بود. در زمان حيات امام صادق(ع) كساني از اصحاب آن حضرت معتقد بودند كه پس از ايشان اسماعيل امام خواهد شد اما اسماعيل در زمان حيات پدر از دنيا رفت. اما جلالت قدر و علو شأن و مكارم اخلاق و دانش وسيع حضرت امام موسي كاظم به قدري بارز و روشن بود كه اكثريت شيعه پس از وفات امام صادق(ع) به امامت او گرويدند و علاوه بر اين بسياري از شيوخ و خواص اصحاب حضرت صادق مانند مفضل ابن عمر جعفي و معاذ بن كثير و صفوان جمال و يعقوب سراج نص صريح امامت حضرت موسي الكاظم(ع) را از امام صادق روايت كردند و بدين ترتيب امامت ايشان در نظر اكثريت مردم مسجل شد. حضرتش در علم و حلم و تواضع و مكارم اخلاق و كثرت صداقت و سخاوت و بخشندگي ضرب المثل بود. بدان و بدانديشان را با عفو و احسان بيكران خويش تربيت ميكرد. شبها به طور ناشناس در كوچههاي مدينه ميگشت و به مستمندان كمك ميكرد. مبلغ 200، 300 و 400 دينار در كيسهها ميگذاشت و در مدينه ميان نيازمندان قسمت ميكرد. كيسههاي (صرار) موسي بن جعفر در مدينه معروف بود و اگر كسي به صرهيي ميرسيد بينياز ميگشت. معذلك در اتاقي كه نماز ميگزارد جز بوريا و مصحفي چيزي نبود. در ميان مناقب بيشمار امام هفتم(ع) خلوت و معشوق و مناجات با قاضيالحاجات درخشندگي خاصي دارد و بدين جهت حضرت را العبد الصالح، راهب بنيهاشم و زينالمتحجدين يعني آذين شبزندهداران لقب دادهاند.
شناخت ويژه آن حضرت از خداوند و انس روحي وي با پروردگار بزرگ و نورانيت ذاتي او كه ويژه ائمه پاك است همه او را به عبادتي گرم و راز و نيازي عاشقانه با خدا سوق ميداد. بخش عمده زندگي پربار اين امام بزرگوار توجه آن حضرت به عبادت به خصوص نماز است زيرا سجدههاي طولاني آن حضرت بيانگر شدت ارتباط ايشان با نماز و راز و نياز با حق تعالي است. امام كاظم(ع) بسياري از شبها را تا سپيده صبح به دعا و مناجات ميپرداخت. مهدي، خليفه عباسي، امام را در بغداد بازداشت كرد اما بر اثر خوابي كه ديد و نيز تحت تاثير شخصيت امام، از او عذر خواهي كرد. گويند وي از امام تعهد گرفت كه بر او و فرزندانش خروج نكند. اين روايت نشان ميدهد كه امام كاظم(ع) خروج و قيام را در آن زمان صلاح و شايسته نميدانسته است و با آنكه از جهت كثرت عبادت و زهد به «العبد الصالح» معروف بوده است به قدري در انظار مردم مقام والا و ارجمند داشته است كه او را شايسته مقام خلافت و امامت ظاهري نيز ميدانستند و همين امر موجب تشويش و اضطراب دستگاه خلافت گرديده و خليفه به حبس ايشان فرمان داده است. زمخشري (در ربيعالابرار) آورده است كه هارون فرزند مهدي در يكي از ملاقاتها به امام پيشنهاد كرد فدك را تحويل بگيرد و حضرت نپذيرفت، وقتي اصرار كرد، فرمودند ميپذيرم به شرط آنكه تمام آن ملك را با حدودي كه تعيين ميكنم به من واگذاري. هارون گفت حدود آن چيست؟ امام فرمودند: يك حد آن به عدن است، حد ديگرش به سمرقند و حد سومش به آفريقا و حد چهارمش به كنار درياي ارمنيه و خزر. هارونالرشيد از شنيدن اين سخن سخت بر آشفت و گفت: پس براي ما چه چيز باقي ميماند ! منظور امام خلافت و اداره سراسر كشور اسلام است كه حق او و پدران او بوده است. از آن روز به بعد هارون كمر به قتل امام كاظم(ع) بست. در سفر هارون به مدينه هنگام زيارت قبر رسولالله(ص) و در حضور سران قريش و روساي قبايل و علما و قضات بلاد اسلام گفت: السلام عليك يا رسولالله. السلام عليك يا بن عم. واين را از روي فخر فروشي به ديگران گفت. امام كاظم(ع) حاضر بودند و فرمودند: السلام عليك يا رسولالله(ع). السلام عليك يا ابت (سلام بر تواي پدر من). ميگويند رنگ هارون دگرگون و خشم از چهرهاش نمودار شد. مي نويسند علي بن اسماعيل پسر برادر امام را هارون احضار كرد تا از عموي خود موسي بن جعفر سعايت كند. پس وقتي نزد هارون بار يافت گفت: از شرق و غرب ممالك اسلامي مال به او ميدهند تا آنجا كه ملكي را توانست به سي هزار دينار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدينه امام و جمعي از اشراف به استقبال او رفتند اما هارون در كنار قبر حضرت رسول گفت: يا رسولالله از تو پوزش ميخواهم كه موسي بن جعفر را به زندان افكنم زيرا او ميخواهد امت تو را بر هم زند و خونشان را بريزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بيرون برند و او را پوشيده به بصره نزد والي آن عيسي بن جعفر بن منصور بردند. عيسي پس از مدتي نامهيي به هارون نوشت و گفت كه موسي بن جعفر در زندان به جز عبادت و نماز كاري ندارد. يا كسي بفرست كه او را تحويل گيرد و يا من او را آزاد ميكنم. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربيع سپرد و پس از مدتي از او خواست كه به امام آزاري برساند. اما فضل نپذيرفت و هارون امام را به فضل بن يحيي بن خالد برمكي سپرد. چون امام در خانه فضل نيز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشتند، فضل بر ايشان سخت نگرفت و هارون از شنيدن اين خبر در خشم شد و آخر الامر، عيسي امام را به سندي بن شاهك سپرد و سندي آن حضرت را در زندان مسموم كرد. و چون آن حضرت از سم وفات يافت سندي بن شاهك پيكر آن حضرت را به فقها و اعيان بغداد نشان داد كه ببينيد در بدن ايشان اثر زخم يا خفگي نيست ولي مردم حقايق را دريافتند. بعد از تجليل فراوان پيكر مطهر ايشان را در بابالتبن، موضعي به نام مقابر قريش دفن كردند كه امروزه محل زيارت شيعيان و دلباختگان آن حضرت به نام كاظمين است. شهادت اين امام همام را به فرزندان ايشان به خصوص فرزند افضل ايشان حضرت علي ابن موسي الرضا(ع) و دختر بزرگوارشان حضرت فاطمه معصومه(س) و همه شيعيان و ارادتمندان آن بزرگوار تسليت عرض ميكنيم. تاريخ وفات آن حضرت را روز بيست و هفتم رجب سال صد و هشتاد و سه قمري در سن 55 سالگي گفتهاند. امام هفتم(ع) با جمع احاديث و احكام و احياي سنن پدر گرامي و تعليم و ارشاد شيعيان، اسلام راستين را كه با تعاليم و مجاهدات پدرش جعفر بن محمد(ع) نظم و استحكام يافته بود، حفظ و تقويت كرد و با وجود موانع بسيار در راه انجام وظايف الهي تا آنجا پايداري كرد كه جان خود را فدا ساخت.
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید