1393/2/27 ۰۹:۵۱
سفرنامهها یكی از اصلیترین منابع مستند تحقیق در جهانگردی و پژوهشهای تاریخی به شمار میروند. در بین جهانگردان و سیاحان خارجی كه از میهن عزیزمان دیدن كردهاند و تجربیات و خاطرات خود را در قالب سفرنامه به رشته تحریر در آوردهاند، فرانسویان سفرنامهنویس از جایگاه ویژه و برجستهیی در روایت تاریخ در 400 سال گذشته برخوردار بودهاند و شرح جامعی از جاذبههای غنی كشور به یادگار گذاشتهاند.
در این موارد میتوان به سفرنامه چند جلدی ژان شاردن، بنیانگذار ایرانشناسی در اروپا كه آثار وی در حقیقت یك دایرهالمعارف ایرانشناسی است و در آن مباحث مختلفی درباره تاریخ، فرهنگ، آموزش و به ویژه ادبیات مورد بررسی قرار گرفته است یا ژان باتیست تاورنیه كه با علاقه وافر به ادبیات، دستورالعملهای مفیدی درباره ادبیات فارسی به مخاطبان فرانسوی خود داده است یا سفرنامه پیر لوتی كه تصویری روشن از زندگی اجتماعی ایرانیان در عهد قاجار را ترسیم میكند یا اوژن ناپلئون فلاندن كه در سال 1804با سفر به ایران، بیشتر شهرهای ایران را به تصویر میكشد، اشاره كرد.
در قرن شانزدهم و نیز سالهای اولیه قرن هفدهم، ایران جولانگاه سیاحان ایتالیایی به خصوص ونیزی بود اما در همین قرن هفدهم كه دوره عظمت صفویه بود، سیاحان فرانسوی عزم جزم كردند تا به سهم خویش در اعتلای این مهم نقش داشته باشند به طوری كه بعدها دیگر چنین نتایج مهمی حاصل نشد و فرانسویان، با وجود سفر به ایران، آثار مهمی، جز در قرن نوزدهم، به وجود نیاوردند.
توصیفی كه آنان از ایران ارائه میدادند، مبتنی بر وضع جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و مذهبی بود و همیشه هم، در مقایسه، از عثمانیها، مصریها و هندیها به صحبت میپرداختند.
ارزیابی آنها اغلب بر امنیت جادهها در ایران، سالم رسیدن به مقصد و موفقیت در اهداف مورد نظر نهفته بود و در برگشت هم سفرنامهها همین مطالب را، به ویژه نكاتی كه ما امروز آنها را نگاه از منظر دیگری مینامیم، منتشر میكردند و خوانندگان هم بر همین موضعگیریها به ارزیابی میپرداختند.
امروزه مباحث اجتماعی، قومی، مذهبی، منطقهیی، ادبی و تاریخی این سفرنامههای فرانسوی كه اغلب به فارسی نیز ترجمه شده است، ارزش مضاعفی پیدا كرده، به ویژه اینكه گرایش تصویرشناسی ادبیات تطبیقی، از سفرنامهها، به عنوان یار كمكی خود نام میبرد، چون تحلیلها و بررسیها اساسا متكی بر تصاویری است كه سیاحان از ایران و ایرانی ارائه میكنند. همان طور كه بزرگترین دستاورد خاورشناسی علمی در قرن نوزدهم زبانشناسی نوین بوده، بزرگترین دستاورد ادبیات تطبیقی و به تبع آن گرایش تصویرشناسی، در قرن بیستم، /كاربردی كردن سفرنامهها در مطالعات دانشگاهی بوده است و حتی تاریخ تطبیقی توانسته است بر مبنای مطالعات تطبیقی شكل گیرد و از این نظر هم سیاحانی همچون ژان باتیست تاورینه، ژان شاردن و ژان دو تِوِنو در راس این تتبعات قرار دارند اما نقش شاردن و سفرنامه او كه دایرهالمعارف ایرانشناسی است و امروزه كلی از اسناد مهم عهد صفویه و ایرانشناسی را در بر دارد، از جایگاه خاصی برخوردار است و نخستین چاپ دقیق آن توسط لویی ماتیو لانگلِس، ایرانشناس فرانسوی كه نخستین استاد زبان فارسی در مدرسه زبانهای زنده شرقی هم بود، ارائه شده است.
خلاصه كلام اینكه دایرهالمعارف شاردن نه فقط قرن هفدهم كه قرن هجدهم را نیز تحت تاثیر قرار داد و تتبعات عدیده آن تا به امروز قرب و منزلت خود را حفظ كرده است.
در ابتدا سفرنامهنویسان بودند كه فرانسویها را با ادبیات فارسی آشنا كردند زیرا در قرن هفدهم، فرانسویها علاقه وافری به سفرنامهنویسی داشتند.
سفرنامهنویسان، تجار و سیاحان نقش مهمی در ایجاد چشماندازهای جدید ادبی بین ایران و فرانسه ایفا كردند و آنان از طریق یادگیری زبان به كشف ادبیات غنی فارسی نایل شدند و مبادرت به ترجمه آن به زبانهای اروپایی به ویژه زبان فرانسه كردند.
رییس انجمن دوستی ایران و فرانسه
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید