مسيح بازمصلوب

1393/2/17 ۱۰:۳۸

 مسيح بازمصلوب

از ميان آثار داستاني، گاه داستاني تاثيرگذاري پرقوتي در روح و جان خواننده باقي مي گذارد كه ماندگار است و تا پايان عمر دغدغه ذهني آدم مي شود و دايم باز توليد مي شود. رمان «همت» نوشته محمد عزيزي يكي از اين نوع داستان هاست. رماني تاثيرگذار و عميقا ماندگار. در طول سي و چند سال اخير داستان هاي بسياري با موضوع و مضمون جنگ ايران و عراق نوشته شده است. بسياري از اين گونه داستان ها به صورت كتاب چاپ و منتشر شده اند اما اغلب اين گونه داستان ها به شكل خاطره و فرم گزارشي است و ساخت و بافت هنري در تاروپودشان ندارد و اسكلت وار و بي رگ و خون نوشته شده اند كه تاثيري نيز در روح و جان خواننده به جا نمي گذارد.


نگاهي به رمان «همت» نوشته محمد عزيزي/ حسن اصغري


    
از ميان آثار داستاني، گاه داستاني تاثيرگذاري پرقوتي در روح و جان خواننده باقي مي گذارد كه ماندگار است و تا پايان عمر دغدغه ذهني آدم مي شود و دايم باز توليد مي شود. رمان «همت» نوشته محمد عزيزي يكي از اين نوع داستان هاست. رماني تاثيرگذار و عميقا ماندگار. در طول سي و چند سال اخير داستان هاي بسياري با موضوع و مضمون جنگ ايران و عراق نوشته شده است. بسياري از اين گونه داستان ها به صورت كتاب چاپ و منتشر شده اند اما اغلب اين گونه داستان ها به شكل خاطره و فرم گزارشي است و ساخت و بافت هنري در تاروپودشان ندارد و اسكلت وار و بي رگ و خون نوشته شده اند كه تاثيري نيز در روح و جان خواننده به جا نمي گذارد. در ميان انبوه داستان هاي نوشته و چاپ شده، شايد بتوان به تعداد انگشتان دو دست داستان هايي را برگزيد كه با ساخت و بافت هنري ارائه شده اند. در اغلب داستان هايي كه من تاكنون درباره جنگ خوانده ام، ساخت و بافت گزارشي شان غالب بوده و لباس داستان هنري برتن نداشته اند اما در ميان رمان هاي جنگ- چنان كه اشاره شد-رمان «همت» نوشته «محمد عزيزي» با بافت و ساخت داستاني و هنري محكمي نوشته شده است كه جاذبه اش خواننده را تا آخر كتاب با خود مي كشاند. محوريت اصلي اين رمان و زاويه ديد راوي سوم شخص داناي كل، بر يك شخصيت استوار است. همت كه قهرمان داستان است قبل از تولد به گونه يي نامريي و وهمي با تمركز راوي بر حركات و گفتار و روياهاي مادر و ارتباط ذهني و خواب گونه او با مادر قدسي گلريز در بافت روايت حضور مي يابد. نويسنده مرگ قهرمان را در شكم مادر و بازيافت حيات او با خواست همان مادر قدسي را با تصاوير جادويي در دو صحنه داستان نشان مي دهد كه باورپذيري خواننده را نيز با بافت تصويري و جادويي ارضا مي كند. زندگي شخصيت اصلي اين رمان از حيات قبل از زايش تا شهادت به شكل برش هاي بخش ارائه شده و خواننده را به راحتي از يك بخش به بخش ديگر مي لغزاند و پيش مي راند، بدون اينكه خط روايت در ذهن او دچار گسست شود. شكل گيري فكري و فرهنگي شخصيت داستان نيز در عرصه متفاوت زندگي و تجربه نگاه روايت مي شود كه كودكي و رشد و درس و مشق و كار در مزارع و تحصيل در دانشگاه و روابط آدم ها در تاثيرگذاري سياسي و اجتماعي بر روح و ذهن او را در فصل ها و بخش هايي به هم پيوسته باز مي تاباند. داستان زندگي و تلاش اجتماعي شخصيت اصلي در آميزش با بسياري از وقايع و رويدادهاي چند ماه پيش از انقلاب بهمن را گاه فهرست وار و گاه با جزييات در متن بازسازي مي كند. به گونه يي كه تاريخ سياسي معاصر حركت مردم را ثبت مي كند. در اين منظر تاريخ واره يي كه قهرمان داستان در ميان آن وقايع نقش آفرين سياسي است، تصويري ملموس و عيني ارائه شده است. رمان «همت» محمد عزيزي شامل سه كتاب است: 1- به سوي صبح 2 - اندوه سرد
    
    3-
دشت هاي سوخته. نويسنده در كتاب اول زايش و كودكي و جواني و چگونگي شكل گيري فكري و سياسي و مبارزات شخصيت اصلي كتاب خود را با رژيم شاه تا پيروزي انقلاب روايت مي كند. كتاب دوم با عنوان «اندوه سرد» تصويرگر جنگ و همچنين گروه هاي متخاصم و ضد انقلاب داخلي در كردستان است. كتاب سوم رمان همت يعني«دشت هاي سوخته» شركت فعال همت را در جبهه جنگ جنوب نشان مي دهد در اين كتاب شخصيت همت به صورت محسوسي ارتقا پيدا مي كند و او را از يك معلمي كه براي تبليغات و كار فرهنگي به كردستان آمده بود به سرداري كارآزموده در عرصه پيكارهاي جانفرسا در دفاع از ميهن تصوير مي كند و سرانجام شهادت او را پس از پيروزي ها و شكست هاي سخت روايت مي كند. اين واقعيت انكارناپذير است كه ما آغازگر جنگ نبوده ايم. ما از خود و كشور خود دفاع كرده ايم و دفاع نيز به معناي ايستادگي در مقابل زورگويي و جنگ طلبي دشمن است. ملت ما در طول تاريخ خود به استثناي چند مورد نادر همواره دفاع كننده بوده است آن هم دفاعي كه هميشه تاوان سنگين جاني و مالي نيز به دنبال داشته است. مواردي در تاريخ ملت ما ثبت شده است كه گاه متجاوز در كوتاه مدت حالت دفاعي ما را درهم شكسته اما اين واقعيت نيز در تاريخ ثبت است كه متجاوزان در دراز مدت هيچگاه به پيروزي نهايي دست نيافته اند. ملت ما با وجود غلبه موقتي دشمن هيچگاه شكست نخورده و به زانو درنيامده است. نويسنده در كتاب دوم و سوم رمان همت اين حالت دفاعي رزمند گان و جانبازان ما را به گونه يي حماسي بازآفريده است. نماد اين حماسه در اين رمان در شخصيت همت به خوبي بازتاب يافته است. شهادت قهرمان داستان اوج حماسه دفاع را نشان داده كه انگار همت جنيني در آغاز حيات، به همان جنين بازگشته است. زايش او در مضمون رمان، جهت اهدافي والابوده كه سرانجام به آغاز خويش بازگردانده شده است. نثر محمد عزيزي در رمان همت از پختگي و رواني سرشار است و جمله هاي تصويري وضعيت هاي گوناگون شخصيت رمان را با قدرت منعكس مي كند: «و ابراهيم همت ديگر چيزي نشنيد. دوباره چشم هايش روي هم افتاد. موج خواب دوباره آمد و او را در ربود. حرف ديگر نمي توانست بزند. خواب دوباره به سراغش آمده بود. صدها صدا... صدها آدم را ديد كه توي سرش راه مي رفتند، نه، صدها كه نه، شايد هزاران آدم با هزارها عراده توپ و تانك پيش مي آمدند و آتش مي زدند. پيش مي آمدند و مي سوزاندند. همه چيز ناگاه، همه زندگي ناگاه در يك لحظه داشت نابود مي شد.» رمان همت در بسياري فصل ها و بخش ها با بافتي واقع گرايانه آميخته در خيال و وهم و واقع نگاري گزارش واره و تاكيد بر مستندات وقايع تاريخي البته با ساخت داستاني نوشته شده است. اين رمان- و نه زندگينامه داستاني- در ميان همان تعداد داستان هاي انگشت شمار خوب جنگ هم كاملاشاخص است و چشم اندازي فراخ-گسترده و چندجانبه ارائه مي دهد.

اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: