1395/1/18 ۰۷:۲۹
20 فروردین ماه مصادف با شهادت سید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم، روز هنر انقلاب اسلامی نامگذاری شده است. این مناسبت بهانهای شد تا به سراغ دکتر محمد علی رجبی دوانی، استاد پژوهش هنر دانشکده هنر دانشگاه شاهد و عضو پیوسته فرهنگستان هنر برویم تا با او در رابطه با مؤلفههای هنر انقلاب اسلامی صحبت کنیم؛ آنچه در ادامه میآید ماحصل این گپ و گفت است که از نظرتان میگذرد.
«ویژگی هنر انقلاب اسلامی» مهسا رمضانی: 20 فروردین ماه مصادف با شهادت سید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم، روز هنر انقلاب اسلامی نامگذاری شده است. این مناسبت بهانهای شد تا به سراغ دکتر محمد علی رجبی دوانی، استاد پژوهش هنر دانشکده هنر دانشگاه شاهد و عضو پیوسته فرهنگستان هنر برویم تا با او در رابطه با مؤلفههای هنر انقلاب اسلامی صحبت کنیم؛ آنچه در ادامه میآید ماحصل این گپ و گفت است که از نظرتان میگذرد. ٭٭٭ جناب دکتر رجبی دوانی، تعریف شما از «هنر انقلاب اسلامی» چیست؟ هنر از قدیم در فرهنگ ایرانی و اسلامی کمال فضائل تعریف شده است تا آنجا که حتی در آثار قبل از اسلام هر چیزی که به کمال فضیلت میرسید «هنر» و انسانی که به مجموعه فضائل میرسید «هنرمند» اطلاق میشد. با مبنا قرار دادن این تعریف میتوان چنین استنباط کرد که تلاش فرهنگ اسلامی همواره ساختن انسان نیک بوده است؛ به تعبیری، اساس فرهنگهای دینی و اسلامی ساختن «انسان هنرمند» است. انقلاب اسلامی نیز متأثر از این گفتمان، انقلابی بود برای بازگشت به این تعاریف (جستوجوی کمال فضائل). متأسفانه این تعریف در دورههایی مورد غفلت قرار گرفت و به دنبال این غفلت، هنر به یکی از فعالیتهای عادی انسانی تقلیل داده شد که صرفاً وجهی زیبا داشت و از قواعدی هارمونیک بهره میگرفت. این در حالی است که در اصل فرهنگ ایرانی و اسلامی این اصول زیباشناسی از تناسب گرفته تا هارمونی همه در جهت یک امر متعالیتر از «صورت» قرار میگیرد و آن امر متعالی، معنایی برآمده از نیکی و فضیلت دارد. از این رو، انقلاب فرصت بازگشت به این معانی را مجدداً ایجاد کرد و در این راستا، آثاری به وجود آمد اما با این حال از آنجا که بازگشت مجدد به آن معانی یک شبه اتفاق نمیافتاد، این آثار در ابتدا نمیتوانست صددرصد مبین این «نیکی» باشد، اینجا بود که بتدریج، پرداخت به مطالعات نظری به عنوان مبنای کار هنرمندان کلید زده شد و شهید آوینی و مرحوم سید احمد فردید از کسانی بودند که بنیان این مباحث را به شکلی تئوریک پیش بردند و راه جدید را به هنرمندان نشان دادند. به اعتقاد شما «هنر انقلاب اسلامی» چه تفاوتی با «هنر اسلامی» دارد؟ هنر انقلاب اسلامی، در واقع ادامه هنر اسلامی است. هر زمان که انسان قلبش از وضع موجود به وضع دیگری تغییر کند، انقلاب رخ داده است. بنابراین وقتی از هنر انقلاب اسلامی حرف میزنیم مقصودمان این است که در وضعیت هنر اسلامی نسبت به گذشته تغییری رخ داده است. واقعیت این است که ما امروز در جهانی در هم تنیده زندگی میکنیم و همه از جهانی شدن زندگی انسان امروز حرف میزنند؛ بنابراین در این تغییر وضعیت باید بکوشیم تا تعریف درستی از جایگاه خود داشته باشیم. در این راستا و به دنبال این تغییر وضعیت، عدهای به مطالعه هنر قدیم و اینکه استادان گذشته چگونه به درون آیات قرآن پی بردند، پرداختند تا از آنها به عنوان میراث استفاده کنند، برخی به دنبال شناخت جهان معاصر رفتند؛ اینکه چه اموری امروز مورد پرسش قرار گرفته است و جماعتی هم که عمیقتر بودند، کوشیدند تدوینهایی داشته باشند تا در پی آن آثار هنری شکل و شمایلی متناسب با حقیقت اسلام بگیرد. مجموعه این کارها همچنان ادامه دارد و امیدواریم «صورت» و «معنا» هر دو مبین «نیک نَفسی» باشد که در هنر انقلاب اسلامی، این اصلی اساسی است. مؤلفههای «نیک نفسی» چیست که به عنوان زیربنای تئوریک هنر انقلاب اسلامی شناخته میشود؟ در قدیم چنین به این سؤال پاسخ داده میشد که «اصول فضیلت»؛ یعنی شجاعت، عفت، علم و معرفت زیربنای تئوریک آثار هنری هستند، اما امروزه وقتی از هنر انقلاب اسلامی به عنوان مبنایی برای استخراج فضائل حرف میزنیم، موضوعات دیگری نیز مطرح میشود. مفهومی که در گفتمان انقلاب اسلامی محوریت پیدا کرد مفهوم «ولایت» بود. جهان امروز رو به سوی کثرت دارد و باید در این میانه، هنر انقلاب اسلامی راه خود را بیابد که توسل به معنا و مفهوم ولایت این راه را برایمان مشخص کرد. حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای، اسلام را در دو چیز تعریف کردند؛ «امر به معروف» و «نهی از منکر». مانیفستی که حضرت امام(ره) برای هنرمندان ارائه کردند در بردارنده دو نکته بود؛ نخست اشاعه فضائل و نیکیها و دوم افشای پلیدیها، چراکه وظیفه هنرمند اساساً افشاگری است. از این رو، تمام مانیفست حضرت امام(ره) را میتوان در امر به معروف و نهی از منکر خلاصه کرد. «تعهد» از دیگر زیربناهای تئوریکی است که در هنر انقلاب اسلامی مطرح میشود. تعهد به حقیقت اسلام و خلق. آنچه در این راستا نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که مادامی تعهد در هنر هنرمند متجلی میشود که نخست در قلب او نمایان شده باشد. کدام یک از قالبهای هنری توانست هنر انقلاب اسلامی را بهتر بازتاب دهد؟ اساساً هنر شعر به دلیل اینکه سادهتر از سایر انواع هنر است و هنرمند با کلام راحتتر خود را ابراز میکند، اولین جلوهگاه هنر انقلاب اسلامی حتی از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود. همزمان با شعر، در اواخر رژیم پهلوی، موسیقی ما نیز از گفتمان انقلاب اسلامی متأثر شد. موسیقی از آنجا که همزاد شعر بود بخوبی توانست در این زمینه ورود کند. در ادامه، هنر نقاشی نیز به صحنه آمد هر چند که از قبل پیروزی انقلاب در حسینیه ارشاد کلید خورده بود. نمایشنامهنویسی، داستاننویسی و به تبع آن تئاتر و در آخر سینما نیز از دیگر جلوهگاههای هنر انقلاب اسلامی بودند. به اعتقاد شما، در جغرافیای هنر انقلاب اسلامی، شهید آوینی کجا ایستاده است؟ شهید آوینی بیش و پیش از اینکه هنرمند باشد، ارزش کارهای او بیشتر در مقام «نظر» است. وی زیربنای نظری خود را از افرادی چون مرحوم سیداحمد فردید وام میگرفت. نکته دیگری که در مورد آوینی وجود داشت ایستادگی پایِ مواریث بود. اوج کار شهید آوینی با مفهوم «شهادت» شکل گرفت. او حول این مفهوم نوعی مستند ایجاد کرد که این مستند، خود جلوههایی از حقیقت داشت. اهمیت کار او در این راستا تا آنجا بود که غربیها در مورد آثار او چنین اظهار نظر میکردند که وی سبک جدیدی در مستندسازی ایجاد کرده است. وقتی دستگاه فکری شهید آوینی را با مؤلفههای هنر انقلاب اسلامی مقایسه میکنیم به خوبی درمییابیم که بی شک وی یکی از دغدغهمندان این عرصه بوده است.
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید