گفت‌وگو با فرشته احمدی درباره ادبیات، صلح و انسان

1395/1/14 ۰۷:۳۶

 گفت‌وگو با فرشته احمدی درباره ادبیات، صلح و انسان

فرشته احمدی، از چهره‌های مهم داستان‌نویسی است که آثارش از اوایل دهه ٨٠ مورد توجه قرار گرفت تا جایی که موفق به دریافت جایزه‌گلشیری شد. مفاهیم داستان او پنهان در پوسته‌ای عموما طنز، به مسأله هویت انسان‌امروز در نسبت با جهان‌مدرن می‌پردازد. کتاب‌هایی ازقبیل: بی‌اسم، سارای همه، پری فراموشی، جنگل پنیر و اخیرا مجموعه داستان گرمازدگی. او مدتی است که مسئول بخش ادبیات داستانی فارسی، انتشارات نگاه است و نگاه و سلیقه او این‌گونه حتما بر روند تولید آثار تاثیرگذار خواهد بود. در باب رابطه ادبیات و صلح و جریان ادبیات امروز فارسی و موارد دیگر با او گفت‌وگویی کردم که در این‌جا می‌خوانید.


طنز یک قدم بزرگ برای آشتی است

فرهاد خاکیان‌دهکردی: فرشته احمدی، از چهره‌های مهم داستان‌نویسی است که آثارش از اوایل دهه ٨٠ مورد توجه قرار گرفت تا جایی که موفق به دریافت جایزه‌گلشیری شد. مفاهیم داستان او پنهان در پوسته‌ای عموما طنز، به مسأله هویت انسان‌امروز در نسبت با جهان‌مدرن می‌پردازد. کتاب‌هایی ازقبیل:    بی‌اسم، سارای همه، پری فراموشی، جنگل پنیر و اخیرا مجموعه داستان گرمازدگی.
او مدتی است که مسئول بخش ادبیات داستانی فارسی، انتشارات نگاه است و نگاه و سلیقه او این‌گونه حتما بر روند تولید آثار تاثیرگذار خواهد بود. در باب رابطه ادبیات و صلح و جریان ادبیات امروز فارسی و موارد دیگر با او گفت‌وگویی کردم که در این‌جا می‌خوانید.

***

شما حتما بهتر از من می‌دانید سال‌های اخیر با ظهور گروه‌های تروریستی، جنایت و کشتار، حالا به هر دلیل آنچنان روبه‌گسترش است که بعید نیست، عده‌ای اصلا امیدی به فردا نداشته باشند. در این غوغا ادبیات چگونه می‌تواند برای رواج انسان‌دوستی و نفی خشونت، نقش موثری بازی کند؟
همیشه درمورد کارآیی هنر و ادبیات حرف و سخن بسیار بوده. وقتی تاثیرگذاری ناظر بر اتفاقی کوچک و گذارا باشد یا قرار باشد در زمانی کوتاه شاهد نتایج آن باشیم، تردیدها پررنگ‌تر می‌شوند اما خوشبختانه از خلال سوال شما می‌شود به برهه‌ای وسیع از تاریخ نگاه کرد؛ به جنگ‌های جهانی، انقلاب‌ها، کشتارهای نژادپرستانه و... در آن صورت بدون هنری که این وقایع را به قول شما از دیدگاهی انسانی نه‌صرفا تاریخی، ثبت کند به‌جز تاریخ‌دان‌ها اکثر مردم هرگز در همین حد و حدود هم چیزی درمورد بسیاری از اتفاقات نمی‌دانستند. این درست است که هنر هم می‌تواند جهت‌گیری‌های سیاسی داشته باشد یا آلت دست صاحبان منافع باشد و در نشان دادن وقایع بی‌طرفانه عمل نکند، اما با همه اینها آنچه احساس کلی آدم‌ها را درمورد وقایع ناخوشایند تاریخ شکل می‌دهد، تاریخ نیست بلکه سینما و ادبیات است. جنگ جهانی دوم در ذهن مردم با «بازگشت» نوشته «ماریا رمارک» و «سلاخ‌خانه شماره‌پنج» نوشته «ونه‌گات» یا فیلم‌های «پیانیست»، «فهرست شیندلر»، «نجات سرباز رایان»، «دشمن پشت دروازه‌ها» و... تصویر شده. احساسات ضدجنگ و صلح‌طلبانه هم از طریق نمایش محاکاتی جنگ و بیدارکردن احساس همذات‌پنداری با قربانیان آن در مخاطبان ایجاد می‌شود. باز هم تأکید می‌کنم که اتفاقا از همین طریق یعنی تحریک عواطف، قدرت‌های غالب می‌توانند تصویری را که می‌پسندند در اذهان مردم ایجاد کنند اما فعلا بحث ما این نیست. بحث تاثیرگذاری است که نمی‌توان منکرش شد.
خانم احمدی از نظر تاریخی در ادبیات ایران، شعر یا داستان، تا چه حد در زمینه انسان‌دوستی و صلح آثار تالیفی ما دغدغه‌مند ظاهر شدند؟ مایل هستم تحلیل شما را درمورد کیفیت این مسأله بدانم.
پاسخ خیلی دقیق به این سوال مستلزم نگاهی دوباره به تاریخ ادبیات ایران است اما تا جایی که به‌نظرم می‌رسد، در آثار متاخر و به‌خصوص در آثاری که بعد از مشروطه پدید آمده‌اند، باید دنبال جواب این سوال گشت، یعنی از زمانی که انسان به مسائل جهان اطرافش به‌مثابه دغدغه‌هایش نگاه می‌کند و دیدگاهی انتقادی اتخاذ می‌کند. از زمانی که انسان‌بودن انسان و ارزش‌های زندگی با دیدگاهی فرای رفع نیازهای روزمره مورد مداقه قرار می‌گیرند. ادبیات مشروطه قدم اول را در این زمینه به این شکل برداشت که انسان‌ها را با حقوق‌اولیه خود آشنا کند. آثاری که به‌همت نویسندگان برجسته این دوره پدید آمد، ادبیات را از حیطه عده محدود خارج کرد و از آن ابزاری ساخت تا مردم خود و حقوقشان را بهتر بشناسند. تمام اتفاق‌های بعدی در زمینه مورد سوال شما از این‌جا نشأت می‌گیرد. در آثار هدایت قشرهای مختلف اجتماعی ظاهر می‌شوند تا با نگاهی نقادانه به جامعه، «انسان» دوباره تعریف شود و از خلال شناخت تعصب‌ها و خرافه‌ها و... عامل اصلی جنگ‌ها را بشناسیم؛ «تعصب».
شعر در دهه‌های ٢٠ و ٣٠ بیشتر از داستان در خدمت اهداف انسان‌دوستانه قرار گرفت. بسیاری از سیاسیون این دوره شاعر هم بودند و شعرهایشان مضامین سیاسی و اجتماعی داشت. اما در دهه ٤٠ می‌توان به آثار نویسندگان و شاعران زیادی در این زمینه اشاره‌کرد. «انسان» موضوع بسیاری از اشعار شاملو و «عدالت» یکی از مضامین اصلی داستان‌های ساعدی است. چوبک با داستان «تنگسیر»، احمد محمود با «همسایه‌ها»، بزرگ‌علوی، دولت‌آبادی، براهنی و... تقریبا در آثار همه نویسنده‌های این دهه به وضوح دغدغه‌های اجتماعی و انسانی، مهم‌ترین دغدغه است. در آثار معاصر نیز مثال‌های فراوانی وجود دارد از داستان‌هایی که تلاش می‌کنند انسان را فراتر از مرزهای جغرافیایی و فراتر از حد و حدودی که حکام تعیین می‌کنند، بشناسند و همین مهم‌ترین قدم برای صلح‌طلبی است.
به مجموعه داستان «گرمازدگی» بپردازیم. کتاب شامل ٧داستان است که از نظر فرم روایت هرکدام تجربه‌ای ویژه هستند، اشیا در داستان‌های شما به‌شدت موثرند و طنز البته... کارکرد اجتماعی طنز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
طنز یک قدم بزرگ برای ایجاد حس آشتی است یا همان صلح که موضوع اصلی گفت‌وگوی شماست. طنز شیوه‌ای است برای برگذشتن از تعصبات. نویسنده با بیرون آمدن از پشت تریبون وعظ و خطاب و نزدیکتر شدن به مخاطب، امکان ارتباط دوسویه را بیشتر می‌کند. راهی است برای کنار هم قراردادن عقاید و افکار متنوع. نه از این طریق که اعلام شود افکار شما هم به‌خوبی عقاید من‌اند بلکه به شیوهای معکوس یعنی؛ می‌شود به همه حرف‌های من خندید همان‌طور که به حرف‌های شما. بنابراین از این طریق و با بخشیدن حس انعطاف‌پذیری به فضا می‌شود زمینه‌ای چید برای شنیدن یکدیگر بدون پیشداوری.
خانم احمدی، شما داوری جوایز ادبی را هم به‌عهده می‌گیرد. در مورد حواشی این جوایز، همیشه نارضایتی‌ها وجود دارد، چه چیزی باعث می‌شود که باز داوری را قبول کنید و تأثیر این جوایز در جذب مخاطب برای ادبیات تا چه حد است؟
می‌شود در حریم امن خودخواسته ماند و تن به قضاوت‌شدن نداد تا به قول شما زخم زبان حاصل از نارضایتی‌ها، حریم شخصی‌مان را خدشه‌دار نکند. این یک انتخاب شخصی است و انتخاب من نه فقط در این مورد، چندان با معیارهای محافظه‌کارانه همخوانی ندارد. اما برای این‌که به بخش اول سوال‌تان دقیق‌تر پاسخ دهم لازم است تأکید کنم که داوری‌ها را همیشه قبول نمی‌کنم، بسیار بستگی به اهداف جایزه و برگزارکنندگان آن دارد. اما درمورد تأثیر این جوایز بر مخاطب، در برهه‌های زمانی مختلف شاهد گونه‌‌گونی این تأثیر بوده‌ایم. در زمان رونق جایزه‌ها و تنوع آنها و پرشور بودن فضای ادبی به‌نظر می‌رسید، جایزه‌ها تأثیر زیادی بر فروش کتاب دارند و در زمانه رکود و رخوت حاصل از عدم‌اشتیاق، نه فقط در زمینه فرهنگ بلکه در همه زمینه‌ها به‌نظر می‌رسد، جوایز هم چندان شوروشوقی به فضا اضافه نمی‌کنند و خودشان هم قانع شده‌اند که نقش‌شان در حد روشن نگه داشتن سوسو چراغ تقلیل پیدا کند.
خانم احمدی در انتشارات نگاه، شما مسئول انتخاب و گزینش آثار برای چاپ هستید. قدری از این روند بگویید. از حساسیت‌هایی که هست. از معیارهای خودتان بگویید و این‌که حرفه‌ای‌ترین روند برای چاپ کتاب اول برای نویسنده‌هایی که اثر اول‌شان برای چاپ آمده‌است، چیست؟
موسسه انتشاراتی نگاه هم مثل همه ناشران حرفه‌ای در انتخاب و گزینش آثار برای چاپ، دو ملاک اصلی را مدنظر دارد؛ ملاک اول ارزش ادبی اثر است و ملاک دوم امکان عرضه اثر. کارشناسان نشر در حوزه‌های مختلف با تخصص‌های مختلف (شعر، تاریخ، ادبیات‌داستانی، فلسفه و...) در وهله اول اثر را از حیث ارزش ادبی می‌سنجند. ملاک‌های این سنجش لاجرم به دانش و سواد کارشناس و آگاهی او از وضع امروزی ادبیات و آثار متاخر مربوط است، یعنی گاهی جریان‌های ادبی غالب تأثیر مستقیمی بر گزینش آثار دارد. اما ناشر خوب باید بتواند به‌جای تأثیرپذیری از این جریان بر آن تأثیر بگذارد که البته حرف زدن در این مورد بسیار آسان‌تر از اجراکردن آن است. اما ملاک‌های من... راستش به دست دادن لیستی از این ملاک‌ها طوری که به نظر مانع و جامع باشد، ممکن نیست. احتمالا مجبورم بسنده کنم به حرف‌های کلی و نامفهوم مثل اثر باید جذاب باشد، جهان‌بینی معین داشته باشد و... اما تلاش می‌کنم بیشتر توضیح دهم؛ گاهی آثار ایده‌های خوبی را به اجرا گذاشته‌اند اما از پس اجرای آن برنیامده‌اند که این حرف بیشتر درمورد نویسندگان جوان صادق است و گاهی برعکس داستان‌ها مرتب و بی‌نقص اجرا شده‌اند اما ایده تازه‌ای ندارند. گاهی داستان‌ها ربطی به دوره و زمانه ما ندارند، انگار نویسنده در زمانه‌ای مانده و با اکنون رابطه‌ای ندارد. داستان‌های کوتاه‌ معمولا اجراهای موفق‌تری دارند و رمان‌ها در کار انسجام‌بخشیدن به ایده لنگ می‌زنند... گاهی کمبود جسارت و بلندپروازی ایجاد اشکال کرده و گاهی عدم صداقت نویسنده و... بگذریم واقعا هرکدام از این حرف‌ها بدون توضیحات بیشتر باعث ایجاد سوءتفاهم می‌شوند. فقط خواستم گستردگی موضوع را نشان داده باشم. اما بهترین پیشنهاد برای نویسندگان کار اولی: چاپ داستان‌ها در نشریه‌ها و سایت‌های داستانی قبل از سپردن آنها به ناشر ایده خوبی است، شرکت در مسابقات داستان‌نویسی، هم ملاکی است برای سنجش توانایی نویسنده هم می‌تواند رزومه خوبی برای ناشر محسوب شود. گذشته از همه اینها، باید بداند که عجله‌ای در کار نیست و بعد از چاپ اثر اولش اتفاق عجیبی برایش نمی‌افتد، چیزی که مهم است، تداوم کار و منظم بودن و متعهدبودن است.
اخیرا جنجال‌های زیادی را درمورد زیرسوال بردن داستان و رمان ایرانی می‌شنویم و مقایسه‌اش با آثار جهانی... در هیچ سطح دیگری چنین قیاسی را شاهد نیستیم، چرا از ادبیات داستانی چنین انتظاری می‌رود؟
خودتان در دل سوال، جوابش را هم اعلام کردید. چرا فقط از ادبیات داستانی چنین توقعی وجود دارد، یعنی توقع برابری‌کردن با تولیدات جهانی؟ شاید چون گمان می‌کنند داستان‌نویسی برخلاف تکنولوژی و پیشرفت‌های علمی و... نیاز به هیچ پیش‌زمینه‌ای ندارد. اما بالندگی فرهنگ و هنر هم عین هر موجود زنده‌ای نیازمند توجه فراوان و صرف هزینه و وقت است. و مهم‌تر از همه اینها نیازمند انگیزه برای خالق. نهادهای قدرتمند و فعال از ادبیات پشتیبانی نمی‌کنند. گفت‌وگوی دوجانبه‌ای بین تولیدکنندگان آثار ادبی و عرصه‌های دیگر وجود ندارد. آثار تولیدشده تبلیغ و معرفی نمی‌شوند. ادبیات عرصه‌ای است برای احترام‌گذاشتن به آرا و عقاید متنوع و درک دیگری اما انگار جامعه ما فعلا نیازی به درک تنوع افکار در خود احساس نمی‌کند. من در این مورد حرف بیشتری ندارم. فکر می‌کنم داریم درمورد بدیهیات بحث می‌کنیم.
یک عکس یا یک تابلو نقاشی می‌تواند درمورد نکوهش‌خشونت تاثیرگذار عمل کند، آن‌طور که اخیرا عکس آن کودک سوری کنار آب، کل جهان را تحت‌تأثیر قرار داد، یا قبل‌تر از آن کشتن آن کودک فلسطینی درکنار پدرش که خبرگزاری فرانسه منتشر کرد؛ شدت اثر ادبیات در این مورد را چگونه می‌بینید؟ مخاطب با رمان مدت طولانی همراه است، آیا این دلیل بر آن است که تأثیر ادبیات داستانی بیشتر از دیگر هنرهاست؟
در این مورد که تأثیر ادبیات داستانی بر مخاطب ماندگارتر است، مشکوکم. اما تقریبا یقین دارم هر روایتی که داستانی پشتش باشد، هم در جذب مخاطب هم در تأثیر آنی و حتی طولانی‌مدت بسیار موفق عمل می‌کند. عکسی که شما به آن اشاره می‌کنید داستان غم‌انگیزی را یدک می‌کشد و شاهد بودیم که چگونه به‌سرعت تکثیر شد و به انحای مختلف و در جاهای مختلف خودی نشان داد. هرگز نمی‌توان تأثیر آنی رسانه‌های تصویری و آیکونیک را با تأثیر رسانه‌ای که برای رسیدن به مخاطب باید ترجمه شود، خوانده شود و پروسه زمانبری را طی کند، مقایسه‌کرد. هرچه رسانه قابلیت تکثیر سریع‌تری داشته باشد، به همان نسبت فراگیرتر می‌شود و سرعت و فراگیری به تاثیرگذاری‌اش کمک می‌کند. متوجه‌ام که صحبت شما بر سر ماندگاری این تأثیر است. پس اجازه دهید به داستان و روایت خارج از محدوده ادبیات نگاه کنیم. داستان‌ها از اعصار کهن درقالب اسطوره‌ها تا امروز درحال معنابخشی به زندگی انسان‌اند. فیلم، عکس، نقاشی و بسیاری دیگر از هنرهای تجسمی می‌توانند محمل روایت داستانی باشند.
وضعیت جهان امروز که ماحصل رواج حیرت‌انگیز رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی است، باعث شده تا ادبیات برای خوانده‌شدن، گرفتار یک‌جور جنگ با زمان و وقت شود. قدیم‌تر اصلی‌ترین گزینه برای لذت‌بردن از وقت، خواندن رمان بود. حالا شرایط تغییر کرده. خانم ادبیات چطور می‌تواند مخاطب خودش را حفظ کند؟
عده‌ای فارغ از این حرف‌ها همچنان با عشق و علاقه تولیدکننده ادبیات داستانی‌اند. چرا بر این گمان نباشیم که عده‌ای دیگر هم همواره مخاطب آن هستند؟ موافقم که هجمه رسانه‌های سهل‌الوصول عادت‌های تازه‌ای را برای نسل جدید رقم می‌زنند؛ عادت به خوانش سریع، تنوع‌طلبی، قضاوت، تاثیرپذیری سطحی و... اما خوشبینانه گمان می‌کنم عده زیادی از مخاطبان واقعی هنر انتظارات‌شان به این ترتیب برآورده نمی‌شود. علاوه‌بر آن ادبیات هم باید خود را با شرایط تازه هماهنگ کند. یعنی با شرایط پیشرو به‌عنوان امکانات تازه برخورد کند. هنر و ادبیات وضعیت‌هایی جدا از شرایط زندگی انسان نیستند. نحوه تفکر انسان امروز تحت‌تأثیر شرایط جدید و ارتباطات تازه، تغییر می‌کند پس قالب ارایه تفکراتش هم حتما تغییر می‌کند. با اختراع دوربین عکاسی نگرانی‌هایی بابت آینده نقاشی به وجود آمد اما با گذشت سال‌های زیاد و افزایش روزافزون امکانات عکاسی، همچنان شاهد حضور نقاشان بزرگ با سبک و سیاق‌های متنوع هستیم. اینهایی که گفتم اشاره‌هایی کوتاه و نابسنده‌اند. پاسخ  دقیق‌تر به این سوال نیازمند تفکر و مطالعه بیشتر و همفکری با دیگران است.
در آخر از تالیفاتی که در دست دارید و مشغولشان هستید بگویید. کتاب بعدی‌تان رمان است یا داستان‌کوتاه؟
مجموعه داستانم به‌نام «هیولاهای خانگی» در انتظار مجوز ارشاد است و درحال نوشتن رمانی هستم که امیدوارم در‌ سال جدید به‌سرانجام برسد.

منبع: شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: