کمک نیکوکاران به تنگدستان برای سفرهای نوروزی در دوره قاجار

1394/12/24 ۰۷:۴۰

کمک نیکوکاران به تنگدستان برای سفرهای نوروزی در دوره قاجار

جعفر شهری در اثر برجسته خود «طهران قدیم» درباره آماده شدن تهرانی‌ها برای استقبال از بهار چنین می‌نویسد «با اولین آفتاب بهاری کفش و کلاه و البسه زمستانی را کنار گذارده لباس سبک تابستانی پوشیده، کلاهها را از پوستی و دستمال یزدی و مثل آن به کلاه نمدی تبدیل و قبا، سرداریهای کلفت یقه بسته بلند را به قبا سه چاکی یقه هفت تا بالای زانو و شالهای پشمی کلفت کمر را به شالهای نازک (شیرپنیر) و قلمکار و اطلس و مانند آن تبدیل و کفش و اروسیهای بندی و سگکی و جوراب پشمی های پاشنه پنجه انداخته با تیماج و میشن را به گیوه که بدون جوراب بپوشند مبدل نموده به راه می‌افتادند و بسا که در همان ساعات اول دچار سراهای لوطی‌کش می‌گشتند»

 بهار که می‌رسید جاده‌ها دل‌ها را به تپش وامی‌داشتند
 

آمنه ابراهیمی : جعفر شهری در اثر برجسته خود «طهران قدیم» درباره آماده شدن تهرانی‌ها برای استقبال از بهار چنین می‌نویسد «با اولین آفتاب بهاری کفش و کلاه و البسه زمستانی را کنار گذارده لباس سبک تابستانی پوشیده، کلاهها را از پوستی و دستمال یزدی و مثل آن به کلاه نمدی تبدیل و قبا، سرداریهای کلفت یقه بسته بلند را به قبا سه چاکی یقه هفت تا بالای زانو و شالهای پشمی کلفت کمر را به شالهای نازک (شیرپنیر) و قلمکار و اطلس و مانند آن تبدیل و کفش و اروسیهای بندی و سگکی و جوراب پشمی های پاشنه پنجه انداخته با تیماج و میشن را به گیوه که بدون جوراب بپوشند مبدل نموده به راه می‌افتادند و بسا که در همان ساعات اول دچار سراهای لوطی‌کش می‌گشتند». این روایت، تصویری از دیروزی نه چندان دور به شمار می‌آید. هنگامی که امروز را چون حلقه‌ای ناگسستنی از دیروز ببینیم و گذشته را از دریچه حال نظاره کنیم، تحولات و تغییرات فرهنگی را بهتر و عمیق‌تر می‌توانیم درک کنیم. بسیاری از وجوه امروز زندگی، از دیروز آمده‌اند؛ امتداد آن‌ها بستگی تام و تمام به پاسداشت وارثان فرهنگی دارد. نوروز و آیین‌های آن یکی از این وجوه مهم فرهنگی است. جشنی به پیشینه هزاران سال و به بلندای تاریخی که در نوسان‌های گوناگون، آن را در دل خود همچون گوهری رخشنده و ناب نگه داشته است.
بوی بهار همچون امروز، در قدیم هم که می‌پیچید تب و تاب و ولوله‌ای در شهرها و روستاها می‌انداخت. شکل و صورت خیلی چیزها اما جور دیگر بود؛ به گونه‌ای که سادگی و زیبایی آن امروزه دیگر همچون خاطره‌ای برجا است. مغازه‌دارها در تهران، از شیرینی‌فروش‌ها و آجیل‌فروش‌ها گرفته تا کفاش‌ها، کلاه‌دوزها، ماهی‌فروش‌ها و سبزی‌فروش‌ها، بازار کار و کاسبی‌شان رونق می‌گرفت و مردم بر اساس توانایی مالی‌شان نیازهای شب عید خود را تامین می‌کردند. صدای سبزی‌فروش‌ها در کوی و برزن به گوش می‌رسید و همه در انتظار رخداد مهم نوروز به جنب‌وجوش می‌افتادند؛ آی گل پونه، نعنا پونه، نوبر بهار گل پونه، تربچه نقلیه نعنا و ترخونه و ... . در این فضای پر از عطر و طعم و خاطره و تفریح، بسیاری برای گذران روزهای نوروز به سفر می‌اندیشیدند.
یکی از دل‌چسب‌ترین برنامه‌های نوروز که بیش از دیگر برنامه‌ها شاید خاطره‌ساز و شیرین باشد، به سفر مربوط شود؛ سفرهایی که با زنده شدن طبیعت، دید و بازدید، زیارت و تجربه‌هایی نو همراه است و از دیرباز تا امروز در فرهنگ ما جایگاهی ویژه دارد. مسافرت در قدیم برای مردم فرودست و فقیران هم با شرایط خود ممکن بود، از آنجا که دست‌های یاریگر برخی از ثروتمندان باغ‌ها و استراحتگاه‌هایی وقفی و درختستان‌هایی نذری بر سر راه‌ها و در آبادی‌ها می‌ساختند و فرودستان را نیز در این خاطره دلچسب نوروزی یا سفر در روزهایی جز نوروز شریک می‌کردند. آنچه بررسی متون قدیمی به ویژه منابع جغرافیای تاریخی بر ما روشن می‌کند این است که در دوره‌های گوناگون تاریخ ایران، چه از سوی حکومت‌ها چه از سوی مردم نیکوکار، از هر دین و آیین، اقداماتی بسیار برای رفاه مسافران انجام می‌شده است. دارالسیاده، دارالغربا، دارالضیافه، مشهدها و مکان‌های مذهبی و امام‌زاده‌ها، جان‌پناهی برای مسافران بود و حتی خانه‌های مردم و مهمان‌نوازی‌ها و گشاده‌دستی‌هایشان رنج سفر را بر بسیاری آسان می‌ساخت و سفری خاطره‌انگیز برایشان رقم می‌زد. محمدکریم پیرنیا در کتاب «راه و رباط» به این پدیده اشاره می‌کند که در وقف‌نامه‌های کهن و در میان برگ‌های تاریخ و دیوان‌های خراج، بسیار دیده می‌شود درآمد فلان آبادی، بر آینده و رونده و ابناء سبیل و غریبان وقف است. حتی برای درمان مسافران بیمار، معیشت و اقامت آنان تا بهبودی کامل، موقوفاتی برقرار می‌آمده و کرایه و هزینه سفر درماندگان نیز تا رسیدن به شهر و دیارشان تامین می‌شده است.
با این توصیفات اندکی از چگونگی امکان سفر برای طبقات گوناگون جامعه در ذهن تصویر می‌شود. جعفر شهری درباره کسانی که در نوروز هوای سفر و تفریح در باغستان‌ها را داشتند، اینگونه می‌نویسد «آنها که میل باغ نموده باغات اطراف شهر را اختیار می‌کردند و دیگر آنهایی که هوس سفر به دلشان افتاده عازم بلده‌ها و سرزمینهای دوردست و حتی زیارتگارههای خارج مرز مانند عراق و شام می‌شدند. راه افتادنی که با یک پیشنهاد مثلا در قهوه‌خانه‌ای به رفقا، مورد قبول قرار گرفته، همان روز یا فردای آن حرکت می‌کردند. چه نه پاسپورت و ویزا و اجازه خروج و دخولی لازم داشت و نه فکر و تعقل پیش‌بینی تا به مخارج و مسائل آن فکر بکنند ...».
به هر حال هر کس که هوای سفر داشت، با بار و بنه‌ای هرچند اندک به راه می‌افتاد. آن‌ها که کمتر داشتند با سبزی‌ها و خوردنی‌های بهاری که از خاک سر بیرون زده بوده خود را در میانه راه سیر نگه می‌داشتند. درخت‌های وقفی توت هم یکی دیگر از منابع غذایی این مسافران به شمار می‌آمد، البته اگر کمی پس از نوروز به جاده سفر پای می‌گذاشتند. بنا به آنچه باز هم جعفر شهری بدان اشاره کرده است «توتهایی که درختهایشان به نذر و وقف و مبرات برای مسافران بی‌زاد و توشه کاشته می‌شدند و دیگر درختها و محصول کرت و جالیز هم که برای یک شکم مجاز بود تا هر کس به مفت بخورد». نیز «آنهایی که ییلاقات و زیارتگارههای اطراف شهر را قرارگاههای از این ایام تا سرد شدن هوا قرار می‌دادند، از جمله گوشه کنار درختستانهای بی‌صاحب و معارض شمیرانات و زیارتگاههای آن، مانند امامزاده صالح و امامزاده قاسم و امامزاده داوود و آنچه که همگانی و اکثر زن و مرد تهرانیان را شامل می‌گردید باغ وقفی ونک از مستحدثات میرزا یوسف مستوفی الممالک برای زائران امامزاده داوود و فرحزاد که از آنجا به زیارت امامزاده داوود بروند».
سفر امامزاده داوود برای مردم تنگدست دو ماهی و برای دیگران دو هفته به درازا می‌کشید. مردم از هر قشر که بودند از چهارراه سرچشمه و دروازه شمیران با یابو و الاغ کرایه و اگر وسیله‌ای شخصی داشتند، به راه می‌افتادند. حرکت‌شان بیشتر دسته جمعی بود و هنگامی که به باغ مستوفی ونک می‌رسیدند، زمانی را در این باغ وقفی می‌آسودند و سپس به سوی فرحزاد باز راه می‌افتادند. در فرحزاد هم استراحتی کرده، در ادامه به سوی امامزاده داوود روانه می‌شدند. فرحزاد یکی از روستاهای خوش آب و هوای تهران بود که آمد و رفت مسافران بدان رونق و صفایی ویژه بدانجا می‌داد. قهوه‌خانه‌ها و درختان بلند، تخت‌ها و قالیچه‌ها و صدای همهمه مردم شاد و استکان و نعلبکی، از تب‌وتاب سفر و زیبایی‌های ویژه آن در تهران اواخر عصر قاجار نشان داشت. نویسنده کتاب «طهران قدیم» درباره اتراق مردم تنگدست در فرحزاد و باغ‌های آنجا می‌نویسد «کنار استخر گرد سر قنات و اطراف آن فقرا و کم‌بضاعتها ... سکونت می‌نمودند». در این میانه معرکه‌گیران، مارگیران، شعبده‌بازان و پرده‌خوان‌ها با پرده‌هایی رنگین و نقش‌دار، رنگ و حالی ویژه به روزهای تعطیل مردم می‌دادند. مردم از هر قشر و طبقه، این باغ‌های باصفا و دلنشین را جایی برای دمی آسودن و تفریح و دوری از دغدغه‌های هر روزه برمی‌گزیدند و با زیارت امامزاده دلی سبک می‌کردند؛ بدین‌ترتیب امیدی دیگر می‌یافتند و با روحی تازه به پایتخت قاجاری بازمی‌گشتند.
بر خلاف امروزه که در بیش‌تر مکان‌های تفریحی قیمت خوراکی و تنقلات بالا است و در روزهای تعطیل نوروز و مسافرت‌های نوروزی این موضوع بیش از گذشته خود را می‌نمایاند، جعفر شهری در این‌باره اطلاعاتی جالب توجه از گذشته فرحزاد تهران به دست می‌دهد «از این صبح به آن صبح شیر گاو و گوسفند خالص و کره و ماست و پنیر اعلا و نان گندم خانگی و دکانی و سر درختی و میوه و هر گونه خوراکی وسیله دستفروشها و جعبه بقچه به بغل‌ها و در اختیار مسافران قرار می‌گرفت و اغذیه پخته و نپخته مطبوع ارزان توسط دکاندارها از قبیل آبگوشت دیزی و چلو و پلو و کباب و حاضری و غیره که رفع حوائج می‌نمود، در آن حد که شاید خرج ولخرج‌ترین راهیان آن، روزانه بیش از چند شاهی نمی‌گردید، به شهادت مخارج خود این نگارنده بطور دانگ با همراهان که در سفری که با یازده تن دیگر به عزم زیارت براه افتادیم تا مراجعت که چهارده روز طول کشید روزانه با آنکه شاید در هر نوبت غذای کبابمان بیش از پنج تا هفت هشت سیر گوشت جهت هر نفر منظور می‌داشتیم و در هر وعده چلو خورش زیاده‌تر از ده سیر روغن اعلا مصرف می‌کردیم و دو نوبت آن گوسفندی نیز برایمان سر بریده شد». عامه مردم بدین‌سان، به ویژه بهار که فرامی‌رسید در خوشی‌ها در کنار هم سرمی‌کردند و برگی از فرهنگ خود بر سینه تاریخ نقش می‌زدند؛ نقشی که امروزه همچون تصویری نوستالژیک یادآور روزگاری دور از دسترس اما ساده، انسانی و زیبا است

منبع: شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: