زاله آموزگار: تداوم راز ماندگاری فرهنگ ایرانی

1394/12/22 ۱۲:۰۲

زاله آموزگار: تداوم راز ماندگاری فرهنگ ایرانی

رونمایی از ترجمه‎ی جدید « گات‎ها» موضوع یکی دیگر از شب‎های بخارا بود که با همکاری بنیاد فرهنگی ـ اجتماعی ملت و نشر فرزان روز، عصر یکشنبه 25 بهمن ماه 1394 در محل کانون زبان فارسی برگزار شد. علی دهباشی این مراسم را با خیرمقدم به حاضران آغاز کرد و سپس از مهندس تورج اتحادیه، مدیر نشر فرزان روز دعوت کرد تا درباره‎ی چگونگی انتشار این ترجمه جدید از گات‎ها سخن بگوید.

 

رونمایی از ترجمه‎ی جدید « گات‎ها» موضوع یکی دیگر از شب‎های بخارا بود که با همکاری بنیاد فرهنگی ـ اجتماعی ملت و نشر فرزان روز، عصر یکشنبه 25 بهمن ماه 1394 در محل کانون زبان فارسی برگزار شد.

علی دهباشی این مراسم را با خیرمقدم به حاضران آغاز کرد و سپس از مهندس تورج اتحادیه، مدیر نشر فرزان روز دعوت کرد تا درباره‎ی چگونگی انتشار این ترجمه جدید از گات‎ها سخن بگوید.

« از طرف نشر فرزان روز ، مجله بخارا و بنیاد ملت تشكر ميكنم از حضور استادان و عزيزاني كه با حضور خود در اين نشست ما را قرين مباهات كرده اند و همچنين از جناب دهباشي عزيز كه برنامه امروز با راهنمائي ها و كمك ايشان ممكن گرديده.

21 سال پيش استادان، بهاءالدين خرمشاهي- داريوش شايگان و كامران فاني نشر فرزان روز را پايه گزاري كرده اند. علي رغم فراز و نشيبهاي دنياي انتشارات در اين سالها، فعاليت ما بطور مستمر ادامه داشته و طي 21 سال حدود 350 عنوان كتاب كه اكثراَ در تجديد چاپهاي مكرر بعدي هستند توليد كرده ايم كه مجموعه مطالعات ايران باستان - مجموعه تأليفات دکتر داريوش شايگان – مجموعة تألیفات دکتر محمود سریع القلم، مجموعه ادب جـوان و مجمـوعة كتابهاي مـرجع جزئي از ايـن عنـوانها مي باشند.

نشست امروز به مناسبت رونمائي كتاب گات هاي زردشت - ترجمه اي نوين است.  مي دانيم استاد ابراهيم پور داوود براي اولين بار اوستا را به شيويه علمي از متن اوستائي به فارسي ترجمه و تفسير نموده و آنرا در 9 جلد بصورت كتابي سترگ و علمي عرضه داشت، كتاب استاد پور داوود بي نهايت علمي است و مناسب دانشجويان و محققين این رشته بوده و به همین علت عامه مردم نميتوانند از آن بهره بگيرند. با اين دليل استاد پور داوود از شاگرد خود، استاد جليل دوستخواه را، سفارش به تأليف كتابي نموده تا اوستا را به زباني ساده و روشن در دسترس عموم فارسي زبانان قرار دهد. از انتشار اين كتاب مهم نيز متجاوز از 50 سال مي گذرد كه البته در اين سالها بسياري دانشمندان به تحقيق در اين كانون پرفروغ پرداخته اند و نظرهاي متفاوتي ارائه نموده اند كه ما به عنوان ناشر تعصبي نسبت به هيچ يك از اين اتفاق نظرها و يا تضاد نظرها نداريم و آمادگي انتشار نظرات متفاوت را داشته و داريم.

اوستا قديمـي ترين نـوشته ايرانيان است و نخستين قسمت اوستا «گات ها»  مـيباشد كه بي شك سروده زردشت است و به احتمال زياد اين سروده ها دنبالة اندرزهائي           منشور بوده كه باقي نمانده اند.

قدمت گات ها از زمان  داريوش هخامنشي تا هزار سال قبل از آن يعني دوران  وداهاي هندو مورد بحث دانشمندان و محققين بوده و تا بحال اتفاق نظري در اين مورد ايجاد نشده است.

كتاب مورد نظر ماThe Hymns of Zoroaster   نوشتة پروفسورMartin Litchfield West است.

پروفسور مارتين ليچفيلد وستMartin Lichfield west ) )  (2015-1937 ) استاد فقيد كالج all Souls  دانشگاه آكسفورد و از كارشناسان بنام متون كلاسيك يوناني و لاتين در سطح جهاني بود . او در سالهاي پاياني كار آكادميك ، پژوهشهاي خود را به فرهنگ و زبانهاي هند و اروپائي گسترش داد و گرايش خاص به زبان اوستايي كهن پيدا كرد و شيفته گات ها شد. پروفسور وست مانند هر پژوهشگر ديگري با برداشت خاص خود به اين كهن ترين متن از زبانهاي ايراني كهن ، ترجمه اي از آن را از زبان اوستايي به زبان كلاسيك انگليسي ارئه كرد. رهيافت وي به موضوع با بسیاری پژوهشگران متون اوستايي متفاوت بوده و بيشتر با ريشه يابي واژگان بر مباني پيوند آنان با واژگان زبانهاي غربي هند و اروپايي استوار است . ترجمة پرفسور وست از سوي برخي از ايـران شناسان معاصر سنت شكنانه تعبير شده و در مواردي با ترجمه هاي مرسوم داخلـي متفاوت است مقدمه مفصل نـويسنده در ابتداي كتاب در بـردارندة يافته هاي وي دربارة زبان اوستايي كهن و زمان و خواستگاه زردشت است كه در سالهاي آخير محور بسياري از مباحث داغ آكادميك ميباشد.

 زبان اوستائي يك زبان كهن است كه با ديگر زبانهاي هند و ايراني چون سانسكريت و پارسي باستان قرابت نزديك دارد. اين زبـان با خط اوستائـي كه يكي از كاملتريـن خطهاي جهان است نوشته ميشود. ما در كتاب گات هاي زردشت چند نمونه از دست نوشته هاي قديمي اين خط را با ذكر سابقه آنها بصورت تصوير ارائه كرده ايم.

در ايـن كتاب پروفسور وست پس از مقاله مفصل و علمـي درباره زردشت و اوستا، گات هاي زردشت را همراه با تفسير هر يك از يسنا ها به انگليسي كلاسيك ترجمه كرده كه نشر فرزان روز برگردان فارسي آن را به زباني ساده و روشن، بصورتی زیبا و نفیس با تزئینات هنر هخامنشی در دسترس خوانندگان فارسي زبان قرار داده است .

باید تشکر کنم از مترجم كتاب آقاي خشايار بهاري كه با مرور و ويرايش مكرر، اين ترجمة سترگ را انجام داده اند و از جناب آقاي كارن وفاداري كه همدلانه با حمايت معنوي و مادي خويش به ترجمه و انتشار اين اثر ياري رساندند.

پس از صحبت هاي مختصر من - استاد خانم ژاله آموزگار- جناب آقاي اردشير خورشيديان جناب آقاي كامران فاني و در پايان آقاي خشايار بهاري در مورد این ترجمه، اوستا، گات ها و مترجم انگلیسی کتاب نظرات مستقل  خودشان را خواهند گفت.

در ايـن تـرجمه مـيبينيم در روزگار كهـن مردمـي در ايـران زميـن زندگـي مي كردند كه انـديشه اي پاك و بـي آلايش و دلـي سـراسـر از غـرور و آزادگـي داشته اند و جهان بيني شان زيبا ، دوست داشتني و ستودني است.

خواننده با خواندن گات ها نميتواند همة گوشه هاي آئين مزد يسنا را دريابد ولي چون كتاب مقدس گات هاي زردشت سرتا سر گوياي پهلواني - مردانگي - پاكي - راستي - شادي و آزادگي نياكان سربلند و پرافتخار ماست، از اين رو ما ايرانيان اين كتاب را نه به عنوان يك كتاب مذهبي، بلكه بعنوان يكي از مهمترين پايه هاي فرهنگ ايران زمين بايد به طور مكرر بخوانيم و از آن آزادگي، ميهن پرستي ، راستي و پاكي را بياموزيم و در سايه پربار اين آئين ايراني و رهنمودهاي آن گام برداريم.»

سپس موبد دکتر اردشیر خورشیدیان با استقبال از این که این متن کهن در اختیار عموم قرار می‎گیرد چنین ادامه داد:

« موبد ما، آقای فیروزگری که سنشان بیشتر است و کمی هم سنتی‎تر فکر می‎کنند، در واقع مقدار زیادی با این کتاب مشکل داشتند و گفتند که نمی‎آیند. من گفتم نه من حتماً می‎آیم چون ما می‎دانیم که دین زردشت به صورت علمی به دنیا نگاه کرده است. علمی وقتی می‎گوییم منظور عقلی نیست.

اما ما پژوهشگریم و طبعاً به این کتاب انتقادهایی داریم. آقای بهاری این کتاب را ترجمه کرده است و به عنوان مترجم قطعاٌ باید صداقت را حفظ کند و بنابراین اگر ما ایرادی هم می‎گیریم از دیدگاه پژوهشی است و به نویسنده کتاب برمی‎گردد و نه مترجم. پس ما درباره آقای وست صحبت می‎کنیم. دست کم اگر من انتقادی دارم به آقای وست است. و کاش آقای بهاری هم هنگام ترجمه کتاب و به ویژه برگردان کلمات از انگلیسی به فارسی نظر ما را هم جویا می‎شد. و امیدواریم در چاپ مجدد این انتقادهای ما در نظر گرفته شود. »

دکتر اردشیر خورشیدیان در بخشی دیگر از سخنان خود به تخت جمشید اشاره کرد و افزود:

« کوچک که بودم با پدر و مادرم رفتم تخت جمشید. برای ما که زردشتی بودیم رفتن به تخت جمشید حکم یک جور زیارت را داشت. پدرم نشست گریه کرد؛ مادرم نشست گریه کرد و ما هم بالاخره کمی گریه کردیم. بیشتر احساسی برخورد کردیم. بعد در دوره‎ای که پزشک شده بودم رفتم تخت جمشید، با عده‎ای دیگر از دوستان پزشک، یک خارجی را دیدم که آمده بود برای دیدن تخت جمشید. بچه‎هایی هم آنجا بودند و سنگ می‎انداختند. این خارجی از ما خواست به بچه‎ها بگوییم که سنگ نزنند. من هم گفتم حالا چه اشکالی دارد اگر این بچه‎ها حین بازی سنگ هم بزنند؟ گفت اینجا مال همه است، مال همه ایرانیان است، مال شماها نیست. من اینجا می‎نشینم بگو اینها به سر من سنگ بزنند. و من از او تعجب کردم بعد دیدم راست می‎گوید که این آثار نه تنها به ما ایرانیان بلکه به همه جهان تعلق دارد. و آن وقت بود که شروع به پژوهش درباره تخت جمشید کردم. »

پس از آن دکتر ژاله آموزگار سخنرانی خود را با عنوان « تداوم، راز ماندگاری فرهنگ ایرانی» آغاز کرد:

 

فرهنگ ماندگار ما مجموعهای یک پارچه است که از دیربازان آغاز گشته و تا به امروز در زوایای این سرزمین، در اندیشهها، در شعر و ادبیات کهن ما و در همة آثار هنری ما آشکار و نهان به جلوه درآمده است و عشق به آن در دلهای ما چنان جای گرفته که شاید خود نیز بدان واقف نباشیم.

ما هرگز این رشتة فرهنگی را نگسستهایم، چون اگر گسسته بودیم، اکنون اثری از هزارة دوم پیش از میلاد را در این جمع به بحث نمیکشیدیم.

عینک بدبینی را کنار بگذاریم. پرندة خیالمان را به پرواز درآوریم و به جلوههای این تداوم فرهنگی در هر گوشه و کناری با مهر بیشتری بنگریم و آنها را بیابیم.

در سفالینههای منقوش و در پیکرههای خدای بانوی برکت بخش متعلق به هزارة چهارم پیش از میلاد، در تپههای سیلک که از نخستین زیستگاههای بشری است، در سرودههای گاتها، در روایت داستانی عاشقانهای از دورة ماد، در اندیشههای انسانی زردشت، در آرامگاه آرامبخش کوروش در پاسارگاد، در بلندای شاپور در بیشابور کازرون، در آثار برنزی زیویه، در لابلای صفحات شاهنامه، در کاشیهای آبی رنگ مسجد شیخ لطفالله اصفهان، در ستون‏بندی با شکوه مسجد جامع یزد، در نگاشتههای زیبای بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی، در سوزن‏دوزی پتههای کرمان، در دیگهای سنگی خراسان، در ارک تبریز، در مزه مطبوع غذاهای سنتیمان، در سادگی سفره هفت سینی که در نوروز میگسترانیم، در بیاتیهایی که روستاییهایمان میخوانند و بسیار بسیار نشانههای دیگر. اینها همه آیتی از فرهنگ ایرانی هستند که در تداوم آنها همه ما نقش داشتهایم، هر کداممان به نحوی بدانها جان بخشیدهایم. احیاناْ برخی از ما هم بیتفاوت از کنارشان گذاشتهایم و تعداد معدودی از ما هم با چشم حقارت بدانها نگریستهایم و عقدههایمان را که از جایی دیگر سرچشمه گرفتهاند با دشنام دادن به فرهنگمان خالی کردهایم و برخی از ما حتی در تخریب آنها سهم داشتهایم.

ولی بیایید بدیها را ببخشیم و خوشحال باشیم که میتوانیم سرمان را بالا بگیریم و بگوئیم که در میراث فرهنگ جهانی سهم بسزایی داشتهایم، بخشیدهایم و گرفتهایم.

جلوهای و حلقهای از این زنجیرة کهن، سرودهای گاتها یا گاهان است که با هم زمان بودن سرایش آنها با دوران زردشت به زمانی در حدود ۱۲۰۰ تا ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد برمیگردد و مهمترین بخش اوستاست.

مطالب اوستایی که اکنون در دست داریم معمولاً به دو بخش متون گاهانی و متون متأخر تقسیم میشوند، متون گاهانی زبانی کهنهتر دارند و هفده سرود گاتها و هم چنین یسنهای هفت فصل و چهار دعای اصلی زردشتی در این مقوله جای میگیرند.

بخشهای دیگر جزء اوستای متأخر به شمار میآیند.

هفده سرود گاهان را که در میان کتاب یسنای اوستای قبلی جای دارد و امروز ترجمه جدیدی از آن در دسترس دوستان قرار میگیرد سرایش خود زردشت میدانند، چون در بخشهایی از این متون زردشت با ضمیر اول شخص از خود یاد میکند.

این هفده سرود به پنج قسمت نامساوی تقسیم میشوند که هر کدام از این تقسیمات را یک گاه مینامند.

این سرودها نه تنها از نظر ادبی بلکه از جهت دربرداشتن تفکرات دینی که زردشت در آن روزگاران عرضه کرده است اهمیت بسزایی دارد. علی رغم مشکلات درک متن، لطف و زییایی این قطعات انکار ناشدنی است. بخصوص اگر این سرودها را با سرودهای هم زمان ودایی مقایسه کنیم.

گاتها حاوی اشارات و قرائنی با ارزش و مهم از جامعهای است که زردشت را در دامان خود پرورده است. اسامی خاص معدودی که در این سرودها آمدهاند آهنگی ایرانی دارند.

این جامعه از نظمی استوار برخوردار است. زردشت پیروان خود را مردان و زنان خطاب میکند، فروهر زنان و مردان یکسان و پا به پای هم ستایش میشوند.

در گاهان اهورامزدا در رأس همه مقدسان و بیمرگان به عنوان خدای بزرگی که دیگر ایزدان در زیر دست او هستند پرستیده میشود.

زردشت در بنیانگذاری کیشی بر پایه ستایش خدایی واحد پیشگام پیامبران دیگر است و برای آن زمان این چنین تفکری رویدادی شگفتانگیز به شمار میآید. مری بویس، ایرانشناس برجسته انگلیسی این اندیشه پیشرفته و دیگر آموزههای انسانی زردشت را در مرحله اول ناشی از تأثیر کیش باستانی و نیرومند پیش زردشتی میداند که این پیامبر از میان آنها برخاسته است و در مقابله با اندیشمندان پیشین داشتن اجتهادی فراگیر و تفکری والاتر برای او اجتنابناپذیر بوده است. دلیل دوم را ناآرامیهای خشونتباری میداند که در آن دوران بر آن جامعه سایه افکنده بود و این موضوع زردشت را به عنوان مصلح اجتماعی واداشته است که در تعلیماتش، به مقابله با خشونت و قربانیهای خونین و از خود بیخود شدنهای بی رویه برود و در آموزههایش بدانها اشاره کند و پیروان را به صلح و آرامش فراخواند و سرانجام عامل سوم را شخصیت و استعداد و قابلیت خود زردشت میداند که تأثیر آن را در جای جای سرودهای گاهان میتوان دید که به مقیاسی شگفتآور از اندیشهای فراگیر و بینش الهامی برخوردار است و شیوایی و فصاحت کلام به همراه ایمان و باورهای محکم این متون را به نوع خاصی از برتری اخلاقی رسانده است. در آموزههای زردشت برای نخستین بار تفکر دنیای پس از مرگ به میان میآید.

اوج اندیشههای بیشائبه زردشت در گاتهاست، چون متون دیگر احتمالاً بعدها دستخوش تغییراتی گشتهاند.

ترجمه متن گاتها از دیرباز معضلی بوده است. عدم آشنایی با عمق اندیشههای نخستین زردشتی، مشکلات دستور زبان پیچیدة اوستایی و زبان شعرگونه این متون، درک مفاهیم درست سرودها را مشکل ساختهاند. ترجمه پهلوی آنها هم کمکی به درک بهتر متن نمیکند

از این روست که ترجمههای گاتها که در ایران نخستین بار استاد پورداود بدان دست یازید و همچنین ترجمهها به زبانهای آلمانی، انگلیسی و فرانسه در بسیاری از موارد با هم اختلاف دارند.

ترجمه جدیدی که مارتین وست انجام داده است برداشت نوینی از متنهای گاهانی است و نوعی سنتشکنی در آن دیده میشود.

نویسنده در مقدمهای مبسوط به شرح زمان و مکان تولد زردشت میپردازد و نظرات مختلفی را که در این زمینه گفته شده است به بحث میکشد و ویژگیهای ترجمه خود را ذکر میکند و سپس ترجمه هفده سرود گاهان را بنا به برداشت خود عرضه میکند.

نشر فرزان روز این کتاب را با ترجمة روان خشایار بهاری با چاپی فاخر و در قالبی نو در دسترس خوانندگان قرار داده است. در لابهلای صفحات کتاب، جای جای تصویرهای رنگی زیبایی از صفحات نسخه خطی اوستایی از قرن چهاردهم میلادی که به کتابخانه بودلی آکسفورد اهدا شده است، گنجانده شده است.

احتمالاً توضیحات بیشتری در این مورد را دوستان دیگر و ناشر و مترجم محترم خواهند داد.

من به آقای خشایار بهاری که زحمت این ترجمه را با همه دشواریهای آن به عهده گرفتد و تمام تلاش خود را به کار بردند که تا آنجا که میتوانند مفاهیم را درست برسانند دست مریزاد میگویم.

 و همچنین به آقای مهندس اتحادیه که در این آشفته بازار کتاب چاپ اثری چنین فاخر را به بازار کتاب عرضه کردهاند تبریک میگویم و از ایشان تشکر میکنم.

در هر حال قدر پدیدههای فرهنگیمان را بدانیم و بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم!! »

 

کامران فانی سخنران بعدی این رونمایی بود که بخش‎هایی از سخنرانی او را در اینجا می‎خوانیم:

«در سال 1755 یک جوان بیست و دو ساله فرانسوی وارد هند می‎شود و خواستش هم این بوده که راجع به ادیان هندی مطالعه کند. از قضا گذرش به شهر بمبئی می‎افتد و در آنجا با پارسیان هند، زردشتیان ایرانی مقیم هند، برخورد می‎کند و شیفتـۀ این آیین می‎شود. مدتی که در بمبئی بوده، رضایت زردشتیان آنجا را جلب می‎کند تا زبان پهلوی را یاد بگیرد  و ترجمه کتاب مقدس زردشتیان را که اسمش اوستاست انجام می‎دهد. بعد از نزدیک به یازده سال به فرانسه برمی‎گردد و در سال 1771 ترجمۀ کتاب اوستا را به زبان فرانسه منتشر می‎کند. این کتاب بلافاصله در عصر روشنگری یعنی قرن مهم هجدهم مورد علاقه و تشویق و ستایش متفکران آن عصر واقع می‎شود. علت‎های مختلف هم باید داشته باشد. یکی این که بالاخره در بین اروپاییان که خودشان را هند و اروپایی یا هند و ایرانی یا آریایی کلاً می‎دانستند متفکری پیدا شده که اندیشه‎های پنددهنده‎ای دارد. دین زردشت بر مبنای خرد انسانی بود.»

استاد کامران فانی در بخشی دیگر از سخنان خود چنین ادامه می‎دهد :

« گات‎ها بسیار مهم است به چند علت : یکی آن که سرودۀ خود زردشت است، قدیمی‎ترین متن است و از همه مهم‎تر پیام‎هایش است. چون بقیۀ کتاب‎های پنجگانۀ اوستا بیشتر نیایش است، بیشتر مناسک است و بیشتر شعائر است. این قسمت است که در واقع مخاطبش همه می‎توانند باشند.»

کامران فانی در پایان افزود: « ترجمه آقای بهاری ، ترجمه موفقی است به شرطی که چند بار خوانده بشود. و توصیه من این است که اگر می‎خواهید گات‎ها را از نو بخوانید، با توجه به توضیحاتی که با زبان امروزی در صفحه مقابل سروده‎ها آمده چند بار بخوانید که به درک بهتر آنها منجر می‎شود و به این ترتیب من فکر می‎کنم با یکی از آثار مهم فکری و ادبی جهان آشنا می‎شوید.»

خشاریار بهاری، مترجم کتاب « گات‎ها» آخرین سخنران بود که درباره انتشار این کتاب چنین گفت :

« بيش از يك سده است ترجمه‌هاى متعددى از گاتها ارائه شده و بيش از پيش بر همگان آشكار ساخته است كه اين فرآيندى سرراست نبوده و تعابير داده ‌شده مى‌تواند بسيار با هم متفاوت باشد. نيبرگ  مى‌گويد كسى نيست كه شبى را با ترجمة فرازى از گاتها بسر كند و روز بعد را با تلاش براى ارائه ترجمه‌اى ديگر ــ بعضاً متفاوت ــ از همان فراز آغاز نكند. ترجمة مارتين ليچفيلد وست  از گاتها كه يكى از جديدترين ترجمه‌ها شمرده مى‌شود، از جنبه‌هاى بسيارى بديع و سنت‌شكنانه است و از همين رو نيز واكنشهايى را در بين برخى ايرانشناسان برانگيخته است. وى در ترجمة برخى واژگان بنيادين بيشتر بر زمينة نيرومند خود در زبانهاى غربى هندو ـ اروپايى و پيوند گريزناپذير اوستايى كهن با زبانهاى مزبور تكيه كرده است. مترجمانى در داخل كشور تمايل زيادى به ارائة تعابيرى استعاره‌اى و عرفانى از گاتها دارند و فرضاً تركيب معروف «گئوش اوروه» در يكى از نخستين سروده‌هاى گاتها (يسناى 29) را «روان آفرينش» ترجمه مى‌كنند و گويى از پذيرش اشارة اين پيامبر ايرانى به گاو ابا دارند. اما مارتين وست، نويسندة كتاب حاضر همان ترجمة «روان گاو» را آورده است. كشفيات اخير باستانشناسى در محوطه‌هاى باستانشناسى مرتبط با سرزمين مادرى زبان هندو ـ اروپايى آغازين نيز تأثير چشمگير گاو و اسب اهلى را در زندگى جوامع هندو ـ اروپايى آغازين و نيز نقش اهلى‌كردن گاو و اسب در گسترش زبانهاى هندو ـ اروپايى را تأييد كرده و تمامى شواهد مزبور در كتاب چشمگير ديويد آنتونى بنام «هندو ـ اروپائيان» گردآورى شده كه من آن را به فارسى برگردانده‎ام و بزودى توسط نشر فرزان روز منتشر خواهد شد.

و در اینجا لازم می‎دانم كه مراتب سپاس خود را از نشر فرزان روز ابراز دارم كه راه ترجمه كتب ارزشمند پرشمارى را بر من باز کرده است. كتاب حاضر نيز قطعاً يكى از حلقه‌هاى اين زنجير شمرده شده و خلأ كتاب بزرگ آنتونى را جبران مى‌كند كه برغم اشارات گسترده به ريگ ودا، از اشارات بيشتر به اوستا و به‌ويژه به گاتها پرهيز كرده است.»

و سرانجام کتاب « گات‎ها» با حضور موبد دکتر اردشیر خورشیدیان و مهندس تورج اتحادیه رونمایی شد.

 

 

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: