ادبیات و مفاهیم انسانی در گفت‌وگو با فخرالدین سعیدی

1394/12/15 ۰۹:۵۶

ادبیات و مفاهیم انسانی در گفت‌وگو با فخرالدین سعیدی

دکتر فخرالدین سعیدی در روند شعر دهه ٨٠ چهره نام‌آشنایی است. آثارش خاصیت اجتماعی دارند و در نسبت با رخدادها خنثی عمل نمی‌کنند. از آثار او می‌توان به مجموعه شعرهای، پسوند فامیلی‌ام بوی آدم‌فروشی می‌دهد، این‌جا آدم‌های کوچک سنگ‌قبرهای بزرگ دارند، چشم که بچرخانی غازهای وحشی خوشبخت می‌شوند و کتاب‌هایی ازجمله ماه و آدینه‌ها، شب و غراب‌هایی که بی‌کلاه در حوزه پژوهش و نقد ادبی اشاره کرد.

 
به ما اجازه ندادند شعر عاشقانه بگوییم
 

فرهاد خاکیان‌دهکردی:   دکتر فخرالدین سعیدی در روند شعر دهه ٨٠ چهره نام‌آشنایی است. آثارش خاصیت اجتماعی دارند و در نسبت با رخدادها خنثی عمل نمی‌کنند. از آثار او می‌توان به مجموعه شعرهای، پسوند فامیلی‌ام بوی آدم‌فروشی می‌دهد، این‌جا آدم‌های کوچک سنگ‌قبرهای بزرگ دارند، چشم که بچرخانی غازهای وحشی خوشبخت می‌شوند و کتاب‌هایی ازجمله ماه و آدینه‌ها، شب و غراب‌هایی که بی‌کلاه در حوزه پژوهش و نقد ادبی اشاره کرد.
آقای سعیدی لزوم بررسی جدی ادبیات در عصر حاضر چیست؟ آیا باعث آشتی شعر جدی با توده مردم می‌شود؟

قبل از پاسخ به این سوال باید دید منظور از ادبیات جدی چیست، اگر سوال را به همین نحو تعدیل کنیم؛ ناگزیر از ورود به مبحث ادبیات جدی هستیم و طرح سوالاتی از قبیل این‌که اصلا ادبیات جدی چیست؟ نقطه مقابل آن چیست؟ آیا منظور ادبیات متعهد است؟ و تعهد به چه چیز منظور است؟ تعهد به فرم یا زبان یا اندیشه؟ اگر بپذیریم که ادبیات فرهنگ ساز و فرهنگ نبض جامعه است، خودبه‌خود ادبیات خنثی کنار می‌رود و پای ادبیات جدی متعهد پیش کشیده می‌شود که اصولا عیارمند است و دچار دگرگونه‌گویی و دارای المان‌هایی است که شاید همه فهم نباشند، پس واکاوی این کدهاست که ادبیات را به بطن جامعه می‌آورد، جامعه را برای ادبیات و ادبیات را برای جامعه تشریح می‌کند، وقتی کلید را به دست مخاطب عام دادی یعنی که حلقه وصل بودی و زمینه‌ساز گرایش عموم به ادبیات است.
شما به‌عنوان یک پژوهشگر و قبل از آن شاعر به نظرتان یک وضع دور از خشونت و جنگ چگونه و با چه سازوکاری می‌تواند در ادبیات منعکس شود و تاثیرگذار باشد؟
از پرسمان‌های ادبیات امروز، گرایش به صلح و نوع‌دوستی و مهربانی ا‌ست و ورود مفاهیمی چون تساهل و تسامح از شاخصه‌های ادبیات است؛ امروز این خاورمیانه است که در سراشیبی جنگ غلتانده شده، پس در چنین بزنگاهی است که ادبیات و هنر باید کار خودشان را کنند و اگر چنین نشود، بشر اعتقادش به هنر و ادبیات را از دست می‌دهد. از سوی دیگر زیبایی و گرایش به آن در ذات هنر هست و لذت هنری مخلوق همین است و مفاهیمی مثل صلح و پرهیز از خشونت و خصومت از مقولاتی هستند که با زیبایی رابطه مستقیمی دارند و با سیاهی و جنگ در تقابلند؛ ضمنا باید بگویم زنهار! که ازیاد نبریم زبان، سلاح خطرناکی است؛ چه آنان که آتش جنگ را می‌افروزند و چه آنان که آتش جنگ را فرومی‌نشانند، هر دو قدرت زبان را دریافته‌اند و با بکارگیری ظرفیت آن، جامعه را سمت آرمان‌های خود برده‌اند، یکی به قهقرای جنگ و دیگری به ورای آشتی.
جریان شعر بعد از نیما همواره سهمی از اعتبار خودش را مدیون توجه به کارکرد اجتماعی آن  و تاثیرگذاری‌اش بوده، اکنون شعر چنین کارکردی دارد؟
پاسخ پر واضح است، اگر ما ادبیات را در معنای شعر، رمان و داستان درنظر بگیریم خیر! چراکه با ظهور  تکنولوژی‌های نوینی چون سینما و فضای مجازی و تکثر رسانه‌ها، عملا شعر کارکرد رسانه‌بودن خود را ازدست داده و نتیجه‌اش کمرنگ شدن حضور اجتماعی شعر است، لیکن نباید از یاد برد که کارکرد رسانه‌ای هنرهایی چون سینما و... که بار انتقال مفاهیم را به جای شعر به‌دوش گرفته‌اند، مایه پررنگی از ادبیات را همراه خود دارند. این یعنی که ادبیات در مفهوم عام خود، هنوز کارکرد اجتماعی خود را حفظ کرده، پس می‌شود چنین گفت که ادبیات پسانیمایی با تاثیرگذاری بر ژانرهای هنری پرمخاطب دیگر نقب‌هایی رو به جامعه باز کرده است.
جناب سعیدی شعر شما مسیری اجتماعی طی کرده، ازکجا این تعهد در آثارتان منعکس شده؟ آیا این طرز نگریستن به بوطیقای ادبی شعرتان لطمه نمی‌زند؟
این‌که لطمه‌زده یا خیر را باید مخاطب پاسخ بگوید، جواب من باید خیر باشد و بگویم حکایت من و نسل من نیز همان حکایت «به ما اجازه ندادند شعر عاشقانه بگوییم» است و این‌که هر مولفی تحت‌تأثیر شرایط تاریخی و جغرافیایی خودش قرار دارد و به‌صورت ناخودآگاه در احاطه مفاهیم ویژه‌ای قرار می‌گیرد و چنین است که به‌طور ناخودآگاه اولویت‌های فکری مولف رقم‌می‌خورد و در اثر هنری وی متبلور می‌شود... این پروسه به صورت ناخودآگاه اتفاق می‌افتد و به محض آگاهی شاعر از وضعیتی که مفاهیم ذهنی وی را احاطه کرده است روند نویسش و سرایش متوقف می‌شود؛ بنابراین شعر من نیز ناگزیر بود که در بستر خاص خودش رشد کند و ببالد و بگویم که من شعری را که در نسبت با مفاهیم عمیق انسانی موضع‌گیری خنثی داشته باشد، نمی‌فهمم.

منبع: شهروند
نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: